Luke for Everyone

Chapter 9

Luke 9: 46 – 62Journey

Language: Dari

Who is really great? Traveling two in thousand years ago! The journey of the Christian life and the complete obedience of the leader in the journey! The dangers and tiredness of traveling! Not being welcomed during the Journey. What can we do with him not with us and neither against us?

مباحثه ای در میان آنها درگرفت که کی بین آن ها از همه بزرگتر است. عیسی فهمید که در ذهن شان چه افکاری می گذرد، پس کودکی را گرفت و او را در کنار خود قرار داد و به آنها فرمود: «هرکه این کودک را به نام من بپذیرد مرا پذیرفته است و هرکه مرا بپذیرد فرستندۀ مرا پذیرفته است، زیرا در بین شما آن کسی بزرگتر است که از همه کوچکتر می باشد.» یوحنا عرض کرد: «ای استاد، ما مردی را دیدیم که با ذکر نام تو ارواح ناپاک را بیرون می کرد اما چون از ما نبود کوشش کردیم مانع کار او شویم.» عیسی به او فرمود: «با او کاری نداشته باشید زیرا هر که ضد شما نباشد با شماست.» چون وقت آن رسید که عیسی به آسمان برده شود با عزمی محکم رو به اورشلیم نهاد و قاصدانی پیشاپیش خود فرستاد. آنها حرکت کردند و به دهکده ای در سرزمین سامریان وارد شدند تا برای او تدارک ببینند. اما مردمان آن ده نمی خواستند از او پذیرائی کنند، زیرا معلوم بود که او عازم اورشلیم است. وقتی یعقوب و یوحنا، شاگردان او، این جریان را دیدند گفتند: «خداوندا، آیا می خواهی بگوئیم از آسمان آتشی ببارد و همۀ آنها را بسوزاند؟» اما او برگشت و آنها را ملامت کرد و روانۀ دهکدۀ دیگری شدند. در بین راه مردی به او عرض کرد: «هر جا بروی من به دنبال تو می آیم.» عیسی جواب داد: «روباهان، لانه و پرندگان، آشیانه دارند اما پسر انسان هیچ جائی ندارد که درآن استراحت کند.» عیسی به شخص دیگری فرمود: «بامن بیا.» اما او جواب داد: «ای آقا، بگذار اول بروم پدرم را به خاک بسپارم.» عیسی فرمود: «بگذار مردگان، مردگان خود را به خاک بسپارند، تو برو و پادشاهی خدا را در همه جا اعلام نما.» شخص دیگری گفت: «ای آقا، من با تو خواهم آمد اما اجازه بفرما اول با خانواده ام خداحافظی کنم.» عیسی به او فرمود: «کسی که در وقت قلبه به پشت سر ببیند لیاقت آن را ندارد که برای پادشاهی خدا خدمت کند.»
لوقا ۹: ۴۶-۶۲

مشهور ترین نوشته‌های ادبی انگلیسی قدیم «حکایات کانتیبوری» هستند که به قلم «چوسر» نوشته شده اند. (حکایات کانتیبوری مجموعهٔ ۲۴ حکایت است که توسط Geoffrey Chaucer بین سال های۱۳۸۷ و ۱۴۱۰ می‌‌‌لادی نوشته شده اند. دو حکایت این حکایات به نثر و بقیه به نظم سروده شده اند. مترجم) وقتیکه ما امروز این حکایات را می‌‌‌خوانیم فوراً تصویر حقیقی زندگی در قرن ۱۴ می‌‌‌لادی در نظر ما مجسم می‌‌‌شود. در این داستان‌ها، شخصیت‌های مختلف انسانی با تمام غنامندی آن یعنی خوشی‌ها و غم‌های شان، گناهان و تقدس شان بسیار به روشنی به تصویر کشیده شده اند. با خواندن این حکایات برای ما احساسی بوجود می‌‌‌آید که گویا آنها را شخصاً می‌‌‌شناسیم.

 اما یک چیزی دیگری نیز در حکایات «چوسر» وجود دارد که خوانندگان آن عصر را شگفت زده کرد، اما برای ما یک چیز عادی به نظر می‌‌‌رسد. مردم هم عصر «چوسر» بسیار به ندرت سفر می‌‌‌کردند. به سفری مثل حج رفتن (Pilgrim) برای شان مثل برای ما سفر کردن به ماه تقریباً غیر معمول بود. سفر کردن بسیار کم صورت می‌‌‌گرفت و یک کار لوکس و بسیار قیمت تمام می‌‌‌شد. حتی در قرن ۱۹ می‌‌‌لادی صرف اشخاص ثروتمند انگلستان می‌‌‌توانستند که وقت و پول سفر کردن به قسمت‌های دیگر اروپا را داشته باشند. در طول تاریخ انسانی و حتی در زمانی که «چوسر» زندگی می‌‌‌کرد مردم بسیار قسمت‌های دنیا به ندرت سفر می‌‌‌کردند، حتی گفته می‌‌‌توانیم در تمام طول زندگی شان هیچ سفر نمی کردند. بعضی اشخاص ثروتمند که می‌‌‌توانستند برای خود اسپ‌ها تهیه کرده سفر کنند، آنها نیز به خاطر خطراتی که در سفر وجود داشت ترجیح می‌‌‌دادند که بدون سفر کردن تا آخر عمر در منطقهٔ خود زندگی کنند.

 عین شرایط در زمان عیسی نیز حکمفرما بود، اما با یک استثنای خاص. یهودیان در جلیل متواتر سفر می‌‌‌کردند. این سفر آن‌ها برای زیارت اورشلیم بود. (از جلیل تا اورشلیم، به پا سه و یا چهار روز را در بر می‌‌‌گرفت.) برعلاوه همه یهودیان در هر جای دنیا که زندگی می‌‌‌کردند، قصهٔ سفر کردن اجداد شان را و یا خروج را از مصر به سرزمین موعود به تکرار شنیده و خوانده بودند. وقتیکه آنها این قصه‌ها را می‌‌‌شنیدند قصه‌های دیگر کتاب مقدس را در مورد پادشاهان، انبیا و کار‌های که خدا برای اسرائیل انجام داده بود نیز می‌‌‌شنیدند و می‌‌‌خواندند.

 لوقا وقتیکه در مورد سفر عیسی به اورشلیم نوشته می‌‌‌کرد همه این چیز‌ها را در ذهن خود داشت.(مثلیکه ما در آیت ۳۱ دیدیم) عیسی می‌‌‌خواست «خروج» خود را جامهٔ عمل بپوشاند. سفریکه عیسی به اورشلیم انجام می‌‌‌داد برابر به وقت معمول سفر زیارت نبود و سفریکه در آیت ۴۱ آغاز می‌‌‌شد، ادامه می‌‌‌یافت که یک چوکات را برای تمام انجیل لوقا تا آیت ۱۹:‌ ۴۱ تشکیل می‌‌‌دهد. اما از همین اکنون، هدف سفر رسیدن به اورشلیم بود و عیسی هم همیشه حرکت می‌‌‌کرد. کتاب دیگر لوقا یعنی اعمال رسولان نیز داستان سفر طولانی دیگر را بیان می‌‌‌کند ( سفر پولس رسول تا رسیدن به روم). سفر کردن با اطاعت کردن کامل از دعوت خدا، یکی از تصویر‌های مرکزی لوقا برای مسیحی بودن است. یعنی پیروی کردن از عیسی با تمام ابعاد آن.

 اولین چیزیکه لوقا در مورد پیرو بودن عیسی توضیح می‌‌‌دهد، این پیروی کردن چندان آسان نیست. حتی پیش از اینکه شاگردان پیروی کردن عیسی را آغاز کنند، آنها بین خود در مورد این بحث داشتن که کدام یک آنها در بین شان نسبت به همه مقام بلند دارد. هر وقتیکه یک پروژهٔ جدید آغاز می‌‌‌گردد کسانیکه در کار آن دخیل هستند جاه طلبی‌های آنها برای داشتن مقام بلند نیز با آن یکجا می‌‌‌گردد. بسیار مهم است که قبل از آغاز کار پروژه، این مثایل را در نظر گرفت. با وجود آن هم از امکان دور نیست که مشکلات بوجود بیایند پس بهتر است که فوراً قلم را از جیب خود کشیده در زیر نقاط مهم خط سرخ کشید. در این صورت شاگردان آموختند که پادشاهی خدا توسط اشخاصی پیش خواهد رفت که آنان را نمی شناسند و حتی اعضای گروپ موجود آنها هم نیستند. معمولاً کار پروژه‌های نو اکثراً بدون جنجال و مستقیم پیش نمی روند.

 وقتیکه آنها کار را آغاز می‌‌‌کردند، عیسی پیش از پیش قاصدان را فرستاد. (این کلمه قاصدان به معنی فرشته‌ها نیز است) لوقا می‌‌‌خواهد به ما خاطر نشان کند که این سفر در حقیقت سفر خروج بود. در کتاب خروج ۲۳: ۲۰ ذکر است:‌ »من یک فرشته را پیشاپیش تو می‌‌‌فرستم تا تو را در راه محافظت کند و به سرزمینی هدایت کند که برای تو آماده کرده ام.» این سفر نیز یک سفر خروج نو بود. در کتاب ملاکی ۳: ۱ نوشته شده است که خدا قاصد خود را پیشاپیش او می‌‌‌فرستد، وقتیکه او رسید مردم برای قضاوت و نجات آماده می‌‌‌باشند. این راه برای سرزمین حقیقتاً موعود خواهد بود و این راهی است که توسط آن خدا خودش به مردم خود بر می‌‌‌گردد.

همه و بخصوص یعقوب و یوحنا می‌‌‌توانستند فکر کنند که آنها اکنون در عین موقف الیاس در عهد قدیم کتاب مقدس قرار دارند. وقتیکه آنها با مخالفت روبرو شوند می‌‌‌توانند از خدا تقاضا کنند که از آسمان بر مخالفان آتش بباراند. (۲ پادشاهان ۱: ۱۰ – ۱۲ ) اما سفر عیسی به این شکل نبود. این یک مارش پیروزی نبود که تمام مخالفت‌ها را از سر راه خود دور کرده نابود می‌‌‌کرد. این پیشرفت انجیل ملکوتی بود که ما از طریق فصل ۴ لوقا آموختیم. پیام این ملکوت محبتی چنان قوی و با فیضی بود که وسعتش همه چیز را در بر می‌‌‌گرفت و در یافتن آن بسیاری‌ها شگفت زده می‌‌‌شدند. بسیاری‌ها که عیسی را می‌‌‌دیدند و در موردش فکر می‌‌‌کرده با خود می‌‌‌گفتند، خوب خواهد بود که از عیسی پیروی کنند. اما با آن هم اشخاصیکه عیسی را در راه ملاقات می‌‌‌کردند کار کلام خدا در بین آن‌ها مثل پاشیدن تخم در زمین سنگزار و یا در بین خار‌ها بود که در فصل ۸ لوقا ذکر گردید. آنها  با وجودیکه می‌‌‌خواستند که از عیسی پیروی کنند اما شرایط را ضمیمهٔ آن می‌‌‌کردند. آیا آنها حاضر بودند کار‌های را که به آن مصروف بودند یک طرف گذاشته فوراً در پشت عیسی روان شوند؟ معذرت یک شخص که به خاک سپاری پدرش بود برای اکثر یهودیان در آن زمان، مقدس ترین و اولین وظیفه و کار یک پسر بود. اما عیسی فرمود این کار نیز در برابر دعوت به پیروی کردن از او برای اعلام پادشاهی خدا، در قدم دوم قرار دارد.

صدای چالش‌ها در برابر سفر عیسی و حرکت کردن او به پیش تا رسیدن به نقطهٔ آخر در طول سفر تکرار شده واضح تر شدند. امروز که بسیار مردم در زمین کار نمی کنند، به این نیز علاقه ندارند وقتیکه کوشش کردند که خط‌های قلبه را راست بکشند بعد از آن به عقب خود نگاه هم نمی کنند که آیا چه قسم کار کرده اند. اگر به عقب خود هم ببینند که خط‌های قلبه را راست کشیده اند، باز هم خط‌های بعدی را کج خواهند کشید. به یک مثال دیگر توجه کنید. وقتیکه یک سرود را می‌‌‌خوانید، شما به این خوش نشوید که بند اول را درست خواندید. لازم است که تمام توجه خود را به بند آینده متمرکز بسازید که آن را درست بخوانید. وقتیکه شما در سفر هستید نقشه برای شما می‌‌‌گوید که بعداً به کجا خواهید رفت، نه به جای که چند دقیقه قبل پیموده اید.

             این سوال همیشه با قوت جدید در ما بوجود می‌‌‌آید. آیا عیسی از ما می‌‌‌خواهد به کجا سفر کنیم، نه اینکه دیروز بلکه فردا به کجا سفر کنیم؟ آیا به هر جایکه او برود او را همراهی خواهیم کرد؟


Book Table of Contents

 Luke 22: 1 – 23 the Last Supper

 Chapter 1

 Luke 1:1-4 - Prologue

 Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold

 Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold

 Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song

 Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song

 Chapter 2

 Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus

 Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple

 Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple

 Chapter 3

 Luke 3:1-9 John the Baptist

 Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way

 Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus

 Chapter 4

 Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness

 Chapter 5

 Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish

 Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper

 Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof

 Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation

 Chapter6

 Luke 6: 1 – 11 Sabbath Day

 Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples

 Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies

 Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience

 Chapter 7

 Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant

 Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son

 Luke 7: 18-38 the Promised Person

 Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt

 Chapter 8

 Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds

 Luke 8:16-25 Lights and Storm

 Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac

 Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl

 Chapter 9

 Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment

 Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God

 Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud

 Luke 9: 46 – 62Journey

 Chapter10

 Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors

 Luke 10: 17 – 24 Return From Mission

 Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan

 Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters

 Chapter11

 Chapter 11:1-13 How Should We Pray?

 Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils

 Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle

 Luke 11: 42-54 Sharia Teachers

 Chapter12

 Luke12: 1 –12Hypocrisy

 Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich

 Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant

 Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times

 Chapter13

 Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree

 Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath

 Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door

 Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem

 Chapter14

 Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin

 Luke 14: 1 – 11 the Pharisee

 Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet

 Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship

 Chapter15

 Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin

 Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son

 Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son

 Chapter16

 Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager

 Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship

 Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus

 Chapter17

 Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience

 Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed

 Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom

 Chapter18

 Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge

 Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children

 Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar

 Chapter19

 Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus

  Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money

 Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry

 Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple

 Chapter20

 Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority

 Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants

 Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar

 Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection

 Chapter21

 Luke 21: 5 – 19 Sign of End

 Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted

 Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man

 Chapter22

 Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial

 Luke 22: 1 – 23The Last Supper

 Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested