به منطقهٔ ساحلی با دامنههای سرسبز پیاده شدند. دیوانه ای فشار درونی خود را با غالمغال و سر و صدا بر او خالی کرد. وقتیکه او شفا یافت خواست آنها را همراهی کند. به او هدایت داد که به زندگی عادی خود بر گردد.
من (نویسنده) یک عکس چوکات شدهٔ جلیل را که از بلندیهای جولان گرفته شده است بر دیوار خانه بالای کوت بند نصب کرده ام. این عکس را من در یک روز آفتابی آخر خزان سال گذشته گرفته بودم. در منظرهٔ آرام این تصویر روشن، شهرک طبریاس از دور در آن طرف ساحل به نظر میرسد. شما به مشکل باور کرده میتوانید که جنگهای شدید در دوران ما در این منطقه رخ داده است. این منطقه طوری به نظر میرسد که برای رفتن و سپری کردن تفریح و رخصتی و دور شدن از سر و صدای شهر جای خوب است.
ما نمی دانیم که چرا عیسی با عبور از بحیره از منطقه ای اصلی جلیل به آنجا رفت. (نام جلیل به یک منطقه وسیع و مختلف اطلاق میشود که در نتیجه تغیرات سیاسی و یا جابجایهای سیاسی سرحدات آن همیشه تغیر خورده است. اما اکثراً منطقه شمال و غرب بحیره را در بر داشته است.) اما اکنون منطقه شمال و غرب بحیره، از لحاظ حاکمیت منطقه دعوایی بین فلسطینیان و اسرائیلیها است. در زمان عیسی قسمت جنوب غرب بحیره جز از منطقه «گولانیتس» (که این نام با گولان و یا جولان هم ریشه است.) و قسمت جنوب شرقی آن جز از منطقه «ده شهر» که به یونانی «دیکاپولیس» است مربوط بود. متاسفانه تا هنوز یک توافق کامل وجود ندارد که منطقه جلیل دقیقاً شامل کدام قسمتها بود. اما نویسندگان انجیل وقتیکه در مورد جلیل صحبت میکردند، هر دو منطقه، یعنی قسمتهای جنوبی گولانیتس و منطقهٔ شمالی دیکاپولیس را در فکر خود داشتند. به هر صورت، این قسمت شرقی بحیره بود که عیسی به آن سفر کرد و زمین آن به طرف آب بحیره سراشیبی شدید داشت.
برعلاوهٔ همه این چیزها این منطقه قلمرو غیر یهوی بود، البته تعداد زیاد یهودیان نیز در آن زندگی میکردند. شاید عیسی میخواست که از وارد شدن فشار فوری بر خودش به خاطر گشت و گذار زایاد تر در زیر ریش هیرود انتیپاس دوری کند. از این رو او انتخاب کرده باشد که با عبور از بحیره به سر زمین خارجی سفر کند او از او کمی دور شود. متاسفانه در آن جا نیز برای او کدام آرامش و صلحی وجود نداشت. مردی با سر و صدا و غالمغال آمد، از دور معلوم میشد که گرفتار ارواح بیشمار است و شروع به جنجال کردن کرد و فشار درونی خود را با چیغ و فریاد زدن بیرون میکشید. شاگردان وقتیکه این وضع را دیدند حتماً با خود تصمیم گرفتند که فوراً در کشتی نشسته پس به طرف خانه حرکت کنند.
پیش از اینکه این مرد طوفان برپا کند عیسی آرام بود، عینا مثلیکه پیش از طوفان باد و امواج آب در بحیره، آرام بود. همین قدرت و صلاحیت آرام، مثلیکه در بحیره کار کرد در این جا نیز بر خورد مناسب کرد. منظرهٔ عجیب و غریب با موجودیت خوکها(موجودیت خوکها نشانه دیگر قلمرو غیر یهودی است، چون یهودیان خوک نگهداری نمی کردند و گوشت آنرا نمی خوردند.) که بعضی اوقات میتواند زبان تصویری باشد برای شناسایی ساکنین آن منطقه مثل یهودیان و مردمان دیگر. شخصیکه دارای ارواح ناپاک بود میخواست که به رومیان و هر خارجی دیگر با نفرت برخورد کند. عکس العمل او نشانهٔ انزجار عمومی مردم از خارجیها بود. مثلیکه بعداً عیسی و همراهانشان را مجبور ساختند از راهیکه آمده بودند برگردند. یکی از اهداف و خوابهای تعداد زیاد رهبران انقلابی یهودیان در قرن اول میلادی محبور ساختن رومیان برای کشیدن قطعات نظامی شان از مناطق شان بود. اما لوقا با بیان کردن این داستان زیاد تر روی مرد دارای ارواح ناپاک و مثل همیشه بر عیسی دقت کرده است.
از نظر لوقا چیزیکه بر این مرد دارای ارواح ناپاک وارد شد صرف یک شفای فوق العاده نبود، بلکه «نجات» (آیت ۳۶) نیز بود. نجاتی را که خدا سالها پیش وعده کرده بود، که در عیسی به ظهور رسید، و تعداد زیاد یهودیان را در برگرفت و اکنون به مناطق دیگر مثل «جدریان» انتشار مییافت.
اما موضوع اساسی در آخر داستان واقع میشود. شخصیکه شفا یافت طوری به نظر میرسد که میخواست برایش اجازه داده شود که با عیسی باقی بماند. نه صرف برای اینکه با شفا یافتن فوق العاده کاملا گرویده و وابسته به عیسی شده بود، بلکه او گمان میکرد که دوباره یکجا شدن با خانواده و مردم محل برایش آسان نخواهد بود. چون همه مردم منطقه قصههای زیاد از زندگی گذشتهٔ او داشتند و او نمی خواست که آنها را بشنود. برعلاوه، امکان دارد موانع دیگری نیز در سر راه قبول کردن او به حیث عضوی عادی خانواده و دهی که در آن زندگی میکرد وجود داشت. عیسی میخواست که او باید به پای خود ایستاده شده مسولیتهای خود را خودش به دوش بگیرد. او نمی توانست که مثل گذشته مسولیتهای خود را بدوش شخصی دیگر بگذارد و یا خود را در پشت عیسی پُت کند. او یکی از اشخاصی است که عیسی برایش نگفت «از من پیروی کن و یا در عقب من بیا»، او از جمله مردم (فکر میکنیم اکثریت) مردمی است که عیسی برایشان گفت، «به خانه برگردید و به آنها بگوید». یعنی خبر خوش را در عمل تجربه کنید. اکنون باید این مرد چیزیکه دریافت کرده بود به زبان خودش به دیگران بیان میکرد.
لوقا نقطهٔ اصلی داستان را به حیث کلام آخر برای خود حفظ کرده است. در یونانی کلمات آخر داستان به این شکل است،عیسی گفت: »به خانه ات برگرد و آنچه را خدا برای تو انجام داده است بیان کن.» آن مرد برخاسته روان شد به هر جا و هرکس که میرسید میگفت که عیسی چه کاری برای او انجام داده است.
لوقا تا اکنون به ما نگفته است که خدا به اساس کدام فارمول، کدام کار اساسی، کدام دکتورین و به چه شکل در عیسی بود. اما تا اکنون مردم به ساده گی و به اساس تجربهٔ شخصی خود شان، درک کرده بودند، کاری که عیسی میکند، کاری است که خدا میکند. و یا به طریق دیگر میتوانیم بگویم، اگر میخواهید به مردم بگویید که خدا چه کاری را برای شما انجام داده است میتوانید به آنها بگویید که عیسی چه کاری را برای شما انجام داده است. در طول دو هزار سال تاریخ ایمان مسیحی، بهترین مغزها تلاش کرده اند تا کلماتی برای بهتر توضیح کردن این موضوع پیدا کنند اما موفق نشدند. اما این حقیقتی است که برای بسیاریها شناخته شده است، نه به حیث یک تیوری و یا نظریه بلکه عمیق تر از آن. البته، وقتیکه آنها قدرت نجات بخش خدا را شخصاً در کار عیسی تجربه کرده درک کردند.
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus