ریس بورد رهبری یک شرکت به چهار طرف اطاق که جلسه بورد در آن جریان داشت دید و گفت:«آیا میتوانیم به این پلان مهم همه ما هر چه زود تر به توافق برسیم؟» او ادامه داد:«ما ضرورت داریم که اکنون و فوراً در این مورد تصمیم بگیریم.» با بیان شدن این سخن رئیس، بیست چهرهٔ جدی به طرف او دور خورده دیدند چون هر کدام آنها در مورد تصمیم گیری به این موضوع مهم نظر خاص خود را و ترسها و امیدهای خود را داشتند.
وقتیکه مصروف این تصمیم گیری مهم بودند، سکرتر ریس داخل اطاق شد و به ریس گفت:«ببخشید جناب رئیس، شما به من فرموده بودید که هر وقت تیلفون آمد هرچه زود تر به شما اطلاع بدهم. برای شما تیلفون است.»
رئیس فوراً مجلس را ترک کرد تا به تیلفون جواب بدهد. بیست جوره چشم او را با این سوال تا دروازه بدرقه کردند که آیا چه چیز مهم نسبت به این تصمیم گیری وجود دارد که رئیس آن را به تاخیر انداخت؟ پنج دقیقه انتظار خسته کن به پایان رسید.
رئیس وقتیکه پس آمد با خوشی اظهار داشت: »دخترم بود، او در مکتب خود در تیم آب بازی پایانتر از ۹ ساله هاست. امروز مسابقه داشتند او برنده شد، واقعاً برایم روز بزرگ است.« بعد از چند لحظه خاموشی دوباره به مجلس ادامه داد.
آیا این موضوع واقعاً تکاندهنده به نظر میرسد؟ آیا امکان دارد که یک تعجب خوش آیند باشد؟ اما از لحاظ کار و بار تجارت که در عصر حاضر و در دوران صد سال اخیر خصوصاً در غرب پیش برده میشود، به تاخیر انداختن یک تصمیم گیری مهم از طرف رئیس یک شرکت بزرگ آن هم بخاطر برنده شدن طفلش در مسابقه آب بازی، واقعاً هیجان انگیز است. چون این قسم کار برخلاف توقعات عادی است.
فقط ما وقتی میتوانیم فشار این قسم واقعات را احساس کنیم که عیسی با امواج تکان دهندهٔ که از طرف شاگردانش و تمام جامعه به آن روبرو بود در مقابل تقاضای غیر مترقبه فامیلش برای توجه کردن به آنها از خود نشان داد، قدر دانی کنیم. اگر ما به عمق این موضوع دقت کنیم، متوجه میشویم که اهمیت خانوادههای ما بعضی اوقات نسبت به اوقات دیگر برای ما فرق میکند. ما باید یقین داشته باشیم که برای عیسی وحدت خانواده جهانی او، و هم آهنگی آن برایش نسبت به هرچیز دیگر زیاد تر مهم بود. اما این صرف مختصری از تکانهای زمینی بودند که او در مقابل مادرش مریم و برادرش یعقوب که برای دیدنش آمده بودند از خود نشان داد.
مرقس در یک قسمت(۳: ۲۱) به ما میگوید، آنها ترسیدند و فکر کردند که عیسی دیوانه شده است. یوحنا (۷: ۵) آن را به شکل دیگر توضیح داده میگوید که آنها به کارهای که عیسی انجام میداد ایمان نداشتند. لوقا در مورد این موضوعات هیچ توضیحات نمی دهد. تا جایکه ما میدانیم این یک ملاقات عادی فامیلی بود که با سیلی محکمی بر روی شان از طرف عیسی مواجه شدند. «مادر، برادر؟» (دو رابطه بسیار مهم و ترس آور در تمام روابط، آن هم برای یک یهودی.) «مادر و برادرانت بیرون ایستاده اند.» مادر و برادران به چهار طرف خود مردم پاک و ناپاک را میدیدند که هجوم آورده بودند. آنها کلام خدا را میشنیدند و به آن عمل میکردند.
ما نباید که انعکاس ضرب المثل تخم پاشیدن دهقان را در قسمت قبلی فراموش کنیم. کسانیکه به دور عیسی اکنون نشسته بودند کسانی بودند که میخواستند در زمین خوب تخم کشت کنند، آنها کلام خدا را شنیده بودند و ثمر آورده بودند. از این رو این ملکوت چقدر مهم بود، حتی مهمتر از ادعای فامیل بودن که در مناسبات عادی مهمترین ادعای است که شخص میتواند ادعا کد. عیسی مثل آن تاجر بی پروا نبود که به خانواده خود نسبت به گرفتن یک تصمیم مهم زیاد تر اهمیت قایل شد. عیسی خودش یک شخص بسیار فامیلی بود، تا اندازه که ما نمی توانیم تصور کنیم. با این اوصاف، او خوب میدانست که شنیدن و انجام دادن کلام خدا برایش زیاد تر مهم است. ممکن است که این یک بهانه برای واعظان، کشیشان و عالمان الاهیات باشد که میگویند چون به خدمت خدا مصروف هستند نمی توانند به خانواده خود برسند. بسیاری اوقات این یک معذرت خشک و خالی برای شخصیت سازی و خود خواهی خود شان است که میخواهند توجه دیگران را به «کار من» جلب کنند. در حالیکه آنرا به حیث منبع هویت سازی و حفظ مقام و حیثیت برای خود شان استفاده میکنند. این موضوع خطرناک هم ست که امکان دارد کاریکه کلام خدا در زندگی آنها کرده است آنرا نیز با خود شسته از بین ببرد. عیسی دانست که فامیل او عکس العمل او را درک نکردند(امید وجود داشت که آنها در وقت زمانش آن را درک خواهند کرد. (اعمال ۱: ۱۴ دیده شود)) که نتوانست به آنها اجازه دهد که به کارهای مهم و عاجلی که پیش روی خود داشت به آنها ستکتگی وارد کنند.
این تنش تکاندهنده بین روابط فامیلی دنیای قدیم و دنیای جدید عصر انجیل، در زیر لایه اخطارها در شروع این قسمت قرار داشت. خدا چیزهای نو را انجام میداد، که نباید پنهان گذاشته میشدند و یا در راز باقی میماندند. حتی شما اگر برای آن تلاش هم بنماید، باز هم کارگر نمی افتند، چون وقت آن رسیده است که رازها آشکار خواهند شد، تاریکی به روشنی تبدیل میشود و ملکوت خدا با تمام جلالش به ظهور میرسد. چیزهای که اکنون پنهان بودند به همه آشکار خواهند شد. از نظر لوقا، واقعهٔ صلیب و رستاخیز عیسی، تحفه ای روح القدس، وظیفه و کار کلیسا و سقوط اورشلیم همهٔ اینها به ظهور میرسیدند که در آغاز ماموریت عیسی پنهان بودند. این همه کارهای بودند که خدا انجام میداد و اینها همه حقیقت بودند. اما، آیا کسانی بودند که آنرا بشنوند و از آن پیروی کنند؟ جواب این سوال نیز به زودی آشکار میشد.
پیام عیسی به شاگردانش در جریان سفر در بحیره به ساده گی بیان شد. اما پیام او برای ما که در این زمان زندگی میکنیم چه است؟ وقتیکه ما میبینیم که همه منابع و امکانات ما به آخر رسیده است، آیا خود را به رحم و لطف عیسی حواله میکنیم؟ خصوصاً وقتیکه ببینیم که به غیر او هیچ چیز برای کمک کردن به ما وجود ندارد. انتخاب ایمان و با ایمان تقاضا کردن قطعی است. فرق نمی کند که به او اعتماد میکنیم و یا در طوفان خود را به رحم او میسپاریم. لوقا از قسمت آخر این داستان توسط یک سوال برای قدم گذاشتن به موضوع دیگریکه به تعقیب آن میآید استفاده میکند. «این مرد کیست؟» او جواب اساسی این سوال را در فصل بعدی به ما میدهد. اما این داستان به سوالات در مورد ایمان نیز پرداخته است. ما وقتی میتوانیم جواب صحیح این سوال که «عیسی کیست» را بدهیم، که ما فرمودههای او را درک کنیم، به آن کاملا اعتماد کرده از آن اطاعت کنیم.
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8:16-25 Lights and Storm
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus