یکی از صحنههای درامایی که در تاریخ صالون پارلمان انگلستان بوقوع پیوست واقعه ای بود که در جنوری سال ۱۶۴۲ میلاد ی بوقوع پیوست. پادشاه چارلس اول خودش شخصاً به صالون پارلمان رفت تا پنج اعضای پارلمان را که در مقابل او مخالفت کرده بودند گرفتار کرده زندانی کند. اما رئیس پارلمان بر سر راه او ایستاد و نگذاشت که پادشاه پیشتر از آن به جایی قدم بگذارد که در آن جا جلسهٔ عمومی پارلمان جریان داشت. تصویری از این صحنه در صالون پذیرایی قصر «ویست منستر»انگلستان تا امروز آویزان است. این اقدام پادشاه نقطهٔ آغاز به طرف جنگ داخلی بود که باعث به دار آویختن پادشاه گردید.
هیچ یک از حکمروایانن خود خواه قرن اول میلادی به خود اجازه نمی دادند که در این موقعیت قرار گیرند و نه هم هیچ زمیندار بزرگ اجازه میداد رویهٔ که در ضرب المثل در مقابل صاحب تاکستان بیان شده است تحمل کند. مشابهتهای زیادی بین قصهٔ پادشاه چارلس اول و ضرب المثلی که عیسی بیان کرد و همچنان واقعاتی که در وقت داخل شدن عیسی به اورشلیم در جریان بود وجود دارد. صاحب تاکستان وقتیکه به باغبانان پیام فرستاد، و پیام او بی نتیجه ماند، (یهودیان قرن اول میلادی به این ضرورت نداشتند که به آنها گفته میشد، منظور از صاحب تاکستان خدا و منظور از باغبانان اسرائیل و پیام رسانان انبیا هستند.) بالاخره کسی باقی نماند که صاحب تاکستان به باغبانان میفرستاد، او مجبور شد و یگانه فرزند خود را فرستاد. از نظر عیسی او به نام پادشاه قانونی و صاحب صلاحیت در نزد باغبانان پدر خود آمد و باغبانان پیش روی او ایستاده شدن تا تاکستان را برای خود غصب نمایند. آخر کار باغبانان او را بیرون انداخته کشتند.
تا حدی مفهوم داستان آشکار است و این داستان مثل لباس کاملاً برابر به جسم یک شخص، به تمام انجیل لوقا بصورت کامل موافق است. عیسی وارث کاملاً حق دار و قانونی انبیای قدیم، آمده بود تا کاریکه توسط آنها آغاز شده بود تکمیل کند. برعلاوه تا اسرائیل را یک بار دیگر به چالش بکشد که به عهدیکه با خدا بسته بودند احترام کرده از آن اطاعت کنند. اسرائیل ماموریت داشت که عدالت را در زندگی خود شان به ثمر بیاورند و فیض خدا را به کسانیکه در اطراف آنها زندگی میکنند نشان دهند. اما اسرائیل در عوض فیض خدا را صرف بری خود حفظ کردند و بی عدالتی را در زندگی شان عملی کرده و مردم اطراف خود را تا جایکه امکان داشت با تشدد و دشمنی از خود راندند. به این ترتیب اسرائیل راه صلحی را که آخرین پیام رسان با خود آورده بود آن را نیز رد کردند. (۱۹: ۴۱ – ۴۴)
اما قصه در این جا آخر نشد و صاحب تاکستان بالاخره بر میگشت. (لوقا از قبل ما را برای شنیدن این قسمت آماده ساخته است.) وقتیکه او بر میگشت، آن قضاوتی را که اسرائیل سالها برای آن انتظار کشیده بود که خدا بر ملتهای خدا ناشناس نازل میکند، بر عکس تصور آنها بر خود شان نازل میکرد. خدا باغبانان را نابود میکرد و تاکستان را به دیگران میسپرد. توسط این گفته، رژیم آن وقت در اورشلیم و کسانیکه خود را خود به حیث محافظین شریعت و میراث اسرائیل تعین کرده بودند حکم مرگ شان را دریافت کردند. رد کردن آنها عیسی را، خدا به حیث پلان اعمار مجدد مردم خود بکار میگرفت. «سنگیکه معماران رد کردند» یعنی مسیحا که توسط اسرائیل رد شد به «حیث سنگ اصلی بنا در آمد.»
این نقل قول از زبور ۱۱۸: ۲۲(عین زبوری است که توسط همراهان عیسی سروده میشد. (۱۹: ۲۸) به هر صورت این زبورمراسم حج بود) تقریباً تا حدی به مفهوم مختلف در مورد به تصویر کشیدن تاکستان بکار رفته است. تصور کنید که معماران یک زمین سنگزار را بری یک هدف بزرگ یعنی برای ساختن یک ساختمان آماده میسازند. وقتیکه سنگها را میشکنند و میبرند جرقههای آتش از آن خارج میشود. آنها این سنگها را به خاطری میبرند و میتراشند که برای جاهای مختلف دیوار به شکل درست از آن کار بگیرند. اما سنگی بر میخورند که به فکر آنها به هیچ قسمت دیوار مناسب به نظر نمی رسد. آنها این سنگ را یک طرف میگذارند تا در ختم کار آن را به حیث سنگ بیکاره دور اندازند. اما وقتیکه تقریباً کار آنها برای پاک کاری و آماده سازی زمین نزدیک به تمام شدن است، متوجه میشوند که به سنگی دارای شکل خاص ضرورت دارند تا آن را در کنج تهداب دیوار بگذارند. به آن سنگی بر میخورند که آن را دور انداخته بودند و برای این منظور کاملاً موافق است. سنگی که در هیچ جای دیوار جور نمی آمد به این جا کاملاً برابر بود.
نقل قول کردن این آیت در اینجا پیام عیسی را کاملاً تقویت کرد. کارگران اکنون عیسی را رد میکردند، اما پسان آنها او را میافتند که برای آنها بسیار به درد بخور است. این وقتی بود که او را به حیث مسیحای حقیقی میشناختند. او معبد حقیقی خود را میساخت و او خودش مشخصات خاص آن معبد میبود. او معیاری بود که هر کس و هر چیز بر اساس آن قضاوت میشد. امکان دارد این مفهوم، میتواند مقصد آیت ۱۸ را نیز واضح بسازد.
اگر این چیزی بود که عیسی در وقت داخل شدن به اورشلیم به آن روبرو بود، آیا ما به حیث پیروان او وقتیکه به جاهای میرویم و زندگی میکنیم که میدانیم بر ما ظلم خواهد شد، پس ما چه توقع داشته باشیم؟ آیا ما در برابر پیامی که میخواهیم به آنها برسانیم، از طرف رهبران دین و مذهب به شمول مسیحیت که همه چیز را صرف برای جلال و امنیت سیاسی و اقتصادی خود به خدمت گرفته اند چه عکس العمل را از آنها توقع داشته باشیم؟ حتماً رد شدن، مخالفت و دشمنی کردن، جنجال جور کردن، زندانی کردن و کشتن رو برو خواهیم شد. ریختن خون مسیحیان در جاهای مختلف دنیا به شمول کشور ما افغانستان به خصوص در قرن اخیر گویا ترین شاهد آن است.
اما صاحب تاکستان کلمات آخر برای گفتن را نیز دارد. صرف ریختن خون شهدا باعث آب یاری بذر کلیسا نخواهد بود. چیزیکه بر عیسی واقع شد در این شرایط حتمی نیست که بر ما نیز واقع شود. اما کامیابی عیسی در آن زمان تعین کننده بود. از آن وقت پیروان عیسی که برای خدمت میروند، یک فرصت دیگر برای قدرتمندان، ثروتمندان و زور مندان و حتی رهبران مذهبی است که راههای گذشتهٔ خود را ترک کرده به پیام خدا که صلح و محبت است روی آورند. اما این روی آوردن آنها صرف در لفظ نه بلکه در عمل زندگی باشد. هرکس که به این سنگ زاویه و یا سنگ اصلی بنا اقتدا کرده زندگی خود را بنا کند هرگز کند پشیمان نخواهد شد.
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus