یکی از دانشمندای بزرگ یهودی که در عصر حاضر در مورد عیسی مسیح زیاد نوشته «داوید فلوسرDavid Flusser » بود، او چندین سال در پوهنتون (دانشگاه) عبرانی اورشلیم درس داد. اما همه از شاگردی او راضی نبودند. یک بار یکی از شاگردان بسیار لایق او از نزدش به کدام پوهنتون دیگر رفت. دلیل آن شاگرد برای ترک کردن استادش، داشتن رابطهٔ نزدیک به استادش بود. چون فلوستر به خاطر داشتن رابطهٔ بسیار نزدیک به او کمترین نمره را داده بود. بعد از مدتی یک شاگرد دیگر از کدام پروفیسور دیگر به کدام علتی نزد «فلوسر» آمد و شاگرد او شد. اگرچه این شاگرد در درس و تعلیم نسبت به شاگردی که قبلا ذکر کردیم خوب هم نبود اما باز هم «فلوسر» به او نمبر اعلی داد. دستیار «فلوسر» به خاطر این برخوردش به او اعتراض کرد که چرا این کار را میکند و به او نمبر اعلی میدهد در حالیکه پروفیسور دیگر به او نمبر اعلی نداده است. «فلوسر» به او جواب داد: «من این را از عیسی یاد گرفته ام.»
عیسی در مورد پادشاهی که تعلیم داد و زندگی کرد بسیار پر شکوه، پر سر و صدا و سخاوتمندانه بود که مفهوم آن در آن وقت درست درک نمی شد. مثلاً به انجام دادن بهترین کار برای بد ترین انسانها فکر کنید، شما باید به این کار ادامه دهید و پیش بروید. بهترین کاریکه از دیگران میخواهید که به شما انجام دهند بروید این کار را شما به دیگران انجام دهید. کسانیکه شما را نجس و ناپاک فکر میکنند یا شما را بد میبینند برعکس شما بروید و به آنها با سخاوت ببخشید. این هدایات بسیار نو و کیفیت بهار و تازه گی را با خود داشتند. اینها همه در مورد زندگی جدید بودند، که با قوت زیاد، با رنگها و اشکال مختلف مثل گلها در جاهای مختلف سر زده میرویند.
اما سوال اساسی این بود که آیا واقعاً این کارها عملاً امکان پذیر بود؟ خوب، ما میتوانیم هم بلی و هم نه بگویم. منظور عیسی مسیح هرگز این نبود که برای شاگردان و پیروانش یک کتاب قوانین بسازد که از آن پیروی کنند. یا لست کارهای را تهیه کند که با زره زره کردن و نکردنها بالاخره در اخیر روز از کار اخلاقی که انجام داده اند با خاطر آرام و از خود راضی بنشینند و استراحت کنند. بلکه منظور عیسی در برابر تمام برخوردهای که امکان داشت دنیا با آنها بکنند، نه برخورد بالمثل، بلکه توضیح دادن و آشکار ساختن روش درون قلب انسان به اساس روشنی روح به آنها بود. در مرکز خواستههای عیسی چیزی وجود دارد که میتواند شما را تشویق کند و به همه چیز رنگ ببخشد. شما نیز باید مثل عیسی باشید، زیرا این چیزی است که خدا میخواهد و آن را دوست دارد. خدا به همه انسانها با سخاوت است، با سخاوت (از چشم خسیسها) در برابر هر قسم خطا. او به همه انسانها چیزهای خوب را آماده میسازد که ازآن لذت ببرند، حتی به انسانهای نالایق نیز. چون از نظر خدا آنها نیز لیاقت آن را دارند. او به شکل حیرت آور پر از رحم است. (کسیکه واقعاً درون قلب خود را خوب میشناسد، با وجود آن هم فیض و محبت خدا را تجربه کرده به آن ادامه داده پیش میرود ، با این نظر حتماً موافق است). پس ما که فرزندان بخشیده شدۀ او هستیم آیا چطور میتوانیم که کمتر از آن را تجربه کنیم؟ صرف آنهایکه با خدایی با این خصوصیات سروکار دارند میتوانند درک میکنند و با او یکجا شده مشارکت داشته باشند. آنها نمی خواهند که هیچ وقت چانس این انتخاب را از دست بدهند.
در حقیقت تمام هدایاتی که عیسی مسیح میدهد، در مورد این است که شما باید به چه قسم خدا ایمان داشته باشید، که در نتیجۀ آن چه راه و روشی را در زندگی تان به پیش بگیرید. لازم است که ما با احساس شرم به این باید اعتراف کنیم که یک بخش بزرگ مسیحیان در طول سالهای گذشته یا بسیار کم و یا هم هیچ چیز از چیزهای که عیسی در مورد خدایکه در موردش تعلیم داده است یاد نگرفته اند. آنها صرف به نام خود را پیروی عیسی مسیح میدانند، در حالیکه فکر میکنند که خدا یک چیز مجهول، عجیب و غریب و خدایی است که همیشه مشکلات خلق میکند و نجات دادن برای او تقریباً ناممکن است. از طرف دیگر این تعلیم عیسی مسیح جواب دندان شکن به فکرهای کهنه(هم در دوران عیسی و هم در دوران ما) که میگویند همۀ عقاید و ادیان یک چیز هستند، و همه ای خدایان عین چیز را بیان میکنند نیز است. خدایی که عیسی معرفی میکند با خدایان دیگر کاملاً فرق دارد. در جامعۀ که از خدای که عیسی معرفی میکند پیروی گردد در آن جا از مناقشه و جنجال اثری نخواهد بود. در این قسم جامعه انتقام گرفتن وجود نخواهد داشت. در این قسم جامعه نفاق، شقاق، طبقات پایین و بسیار بالا و فرق و تقسم بین اقوام برتر و پست تر به چشم نخواهد خورد. با دیدن همسایۀ ضرورت مند تا وقتیکه اطمینان حاصل شود که او آرام است، پول و سرمایه اهمیت خود را از دست میداد. تصور کنید که اگر حتی چند نفر محدود در اطراف شما فرمودههای عیسی را مهم دانسته مطابق به آن زندگی میکردند، در مجموع زندگی آنها نسبتبه دیگران فرق میکرد. آنها زندگی بهتر، خوش آیند تر، آرام تر و لذت بخش تر میداشتند. مردم با دیدن آنها تعجب میکردند.
وقتیکه عیسی خودش این فرمودهها را در زندگی خود عملی میکرد مردم تعجب کرده در حیرت میشدند. مثلیکه لوقا یاد آوری میکند که مردم بدور عیسی جمع شدن، دلیلش این بود، که از عیسی قدرت و اقتدار سرازیر شده مردم شفا میافتند. تمام زندگی عیسی پُر از سخاوت بود، بخشیدنِ هرچیزیکه در اختیار داشت برای هرکس که به آن ضرورت داشت. او در مورد چیزی صحبت میکرد که میفهمید: در مورد محبت بی انتهای پدر آسمانی اش، و دعوت برای زندگی کردن با هدف و مقصد، به عوض زندگی بی فایده و عبث. بالاخره وقتیکه به روی او با سیلی زدند و پیراهن و چپن او را از جانش کشیده برای خود گرفتند، او هنوز هم به آنها محبت خود را نشان داد و آنها را بخشید که در این مورد لوقا پسانترها به ما گپ خواهد زد. (لوقا ٢٣: ٣٤، ٤٣) او صرف دوستان خود را دوست نداشت و به آنها محبت نمی کرد، او به دشمنان خود هم محبت میکرد. او برای شهری گریست، که نقشۀ صلحی که برایش داشت آن را رد کرد. او تجسم واقعی خدای حقیقی بود که در موردش تعلیم میداد.
در این تعلیم و هدایات دو چیز شگفت انگیز وجود دارد. اولین چیز ساده گی آنها است. این هدایات ساده و روشن، کاملاً بی پرده، واضح، مستقیم و بیاد ماندنی هستند. دومین چیز قحط بودن و یا کمیابب بودن این قسم هدایات و تعلیم است. آیا شما چند نفر رامی شناسید که واقعاً مطابق به این تعالیم زندگی میکنند؟ آیا شما چند جامعه را میشناسید که متعهد به عملی کردن این هدایات هستند و آنها را رهنما و قانون زندگی خود ساخته اند؟ چه چیز باعث این خرابی شد؟ آیا خدا تغیر خورده است؟ یا ما فراموش کردیم که خدا واقعاً چه قسم است؟
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus