در مسیری که عیسی سفر میکرد، کیلومتر بعد از کیلومتر تپهها پشت سر هم قرار گرفته بودند و طوری معلوم میشد که هنوز هم راه طولانی در پیش است. حتی اکنون وقتیکه توسط موتر در این مسیر سفر کنید عین چیز را میبینید. شما وقتیکه از یریحو که پایین ترین نقطه از سطح بحر است در امتداد صحرای یهودی پیش میروید لازم است که در تمام طول راه در سر بالایی راه بروید. شما با بالا رفتن بر تپهها ادامه میدهید تا اینکه تقریباً در نیمهٔ راه به جایی میرسید که به سطح بحر برابر است. با رسیدن به اینجا شما از وادی اردن بسیار بالا آمده اید و هنوز هم لازم است که از منطقهٔ تقریباً کوهستانی عبور کنید. این منظقه اکثراً گرم میباشد و امکان دفعتاً باریدن باران هم در آن وجود دارد. برعلاوه این منطقه اکثراً هوای خاک آلود نیز دارد.
این راهی بود که عیسی پلان کرده بود، در حالیکه خودش در پیشاپیش آنها قرار داشت باید آن را میپیمودند. این قسمت اوج داستان عیسی و شخصیت اجتماعی او است. او به خوبی آگاه بود که چه چیز در انتظار او است و او تصمیم گرفته بود که با سر بلندی به آن جهت به پیش برود. او از اعلان ملکوت خدا خاموش نمی شد، اما اکنون او به جای رسیده بود، چیزهای را در مورد این ملکوت خدا که تا اکنون اعلام کرده بود آن را توسط خود تجسم نماید. خدای زنده در حال عمل بود که شفا بخشد و نجات دهد، اما در طرف دیگر تمام نیروهای شیطانی و مرگ با هم جمع شده بودند که با او مخالفت کنند. عیناً مثلیکه فرعون که لشکریان خود را جمع کرده بود تا مانع خروج اسراًیل از مصر شوند. اما این بار قرار بود که این خروج جدید خداوند و عید فصح جدید خداواند واقع شود و هیچ چیز نمی توانست که مانع عیسی برای پیشرفتن و تجیلیل کردن آن شود.
وقتیکه شما به عوض موتر پای پیاده از یریحو به قلهٔ کوه زیتون سفر کنید، با رسیدن به آن احساس آرامش و تعجب میکنید. شما وقتیکه از دشت خاک آلود و جاهای که خصوصاً در وقت عید فصح چون جوش بهار میباشد سبز و خرم میباشند عبور میکنید باز هم خسته، مانده و بی حوصله میشوید. بلاخره بالا رفتن شما به پایان میرسد چون به قله رسیده اید. پیش روی شما خود شهر مقدس اورشلیم در آفتاب میدرخشد که در آن طرف درهٔ باریک اما عمیق بر یک تپهٔ کوچک تر جداگانه قرار گرفته است. بیت فاجی و بیت عنیا به طرف یریحو در کوه زیتون قرار دارند. وقتیکه دهات بیت فاجی و بیت عنیا را عبور میکنید فوراً اورشلیم به چشم تان میخورد. با آخر کردن سفر، زایرین تمام وقت خود را در عید فصح که در شهر برگزار است سپری میکردند.
برای عیسی فرصت شاهانه بود از این رو آن را دقیقاً نقشه کرده بود و نکات مهم آن را دقیق تنظیم کرده بود. حیوانی که لازم بود از آن در وقت داخل شدن به اورشلیم استفاده شود قبلاً توسط صاحبش آماده شود بود. این اولین بار نبود که عیسی به بیت عنیا سفر میکرد. حیوان آماده شده کره الاغ بود. کلمهٔ که لوقا برای کره الاغ بکار برده است میتواند برای کره اسپ و یا اسپ خورد (پونی) نیز بکار رود. لوقا این کلمه را از نبوت زکریا فصل ۹ آیت ۹ گرفته است که میگوید، مسیحا بر کره الاغی بر میگردد. این کره الاغ نیز مثل قبری که یک هفته بعد (لوقا ۲۳: ۵۲) عیسی از آن کار میگرفت قبلاً هیچ استفاده نشده بود. شاگردان موضوع را درک کردند و به خاطر احترام و همچنان جشن شاهانه لباسهای خود را در مسیر راهیکه عیسی عبور میکرد پهن کردند. آنها در حالیکه در وادی قدرون به طرف پایین میرفتند، زبور ۱۱۸ را میسرودند. این زبور را در گذشتهها معمولاً زایرین در وقت رفتن به اورشلیم به حیث سرود پیروزی و حمد و ستایش خدا که دشمنانش را شکست داده و پادشاهی خود را برقرار ساخته است میسرودند. عیسی خودش از این زبور در یکی از مباحثهها در اورشلیم نقل قول میکند. (لوقا ۲۰: ۱۷ ) او خودش آمد تا امید و اشتیاق قوم را برای داشتن پادشاهی که صلح آسمانی را بر زمین بیاورد بر آورده سازد.
با وجودیکه سفر عیسی به آخر نزدیک میشد، باز هم غُر غُر کنندگان و یا اعتراض کنندگان در بین جمعیت که او را همراهی میکرد وجود داشتند. بعضی فریسیها که در جمعیت حضور داشتند اعتراض کرده گفتند، اگر مسئولین در اورشلیم از چیزیکه فعلاً جریان دارد خبر شوند فوراً فکر خواهند کرد که در اینجا تظاهرات مسیحایی در جریان است. عیسی این موضوع را میدانست، لوقا نیز میدانست و ما به حیث خوانندگان این قسمت نیز میدانیم وقتیکه استاد داخل شهر شود چه در انتظارش خواهد بود. از نقطهٔ نظر عیسی این جشن و شادمانی که پیش از پیش برپا شده بود کاملاً مناسب بود. چون عیسی آمده بود تا نجات خدا را، خروج حقیقی خدا را، عید فصح خود را بر روی صلیب به انجام میبرساند. اما سوال این جاست که آیا جمعیت مردم هم علت این جشن گرفتن را درک میکردند؟
وقتیکه ما با عیسی به اورشلیم داخل شدیم، این سوال برای ما پیدا خواهد شد. آیا با داخل شدن به اورشلیم عیسی بعضی از امیدها و توقعات ما را بر آورده خواهد ساخت؟ ما در حالیکه به زبان سرود ستایش را میخوانیم، آیا عیسی از قلب ما آگاه است که ما چه امیدها وتوقعاتی در دل خود داریم؟ طی کردن راه طولانی و خاک آلود زندگی وقتی به منزل مقصود مطمئن به انجام میرسد که ما در قدم اول از عیسی پیروی کنیم. آیا ما نه تنها آماده هستیم که لباس خود را در مسیر راه او صرف برای تظاهر و نشان دادن پهن کنیم، بلکه به این نیز آماده هستیم که او را در مشکلات، محاکمه و حتی مرگ نیز پیروی کنیم؟
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus