یکی از دوستان من (نویسندۀ کتاب) بسیار علاقه داشت واقعاتی را که در زندگیش رخ داده اند به شیرینی قصه کند. او گفت، یکبار با همکارانش برای دیدن مسابقات رگبی به آیرلند سفر کرده بود، با رسیدن به میدان هوایی در آیرلند که میخواستند از میدان هوایی خارج شوند، در غرفهٔ پولیس گمرک سرحدی هیچ صاحب منصب برای تفتیش کردن اسناد شان وجود نداشت. دو سه نفر از مسافرین به غرفۀ پولیس گمرک که خالی بود داخل شده، کلاه پولیسی که در آنجا بود بر سر خود گذاشته پاسپورتهای مسافرین دیگرا را تفتیش و مهر کرده بودند. آنها در حقیقت کار مامورین رسمی گمرک را انجام داده بودند. از این معلوم میشود کار به این شکل هم میتواند انجام شود. وقتیکه من (نویسنده) این قصه را شنیدم بسیار تعجب کردم. سوال پیدا میشود در آن وقت اگر ماموراصلی گمرک میآمد چه واقع میشد؟ اما تاریخ برای جواب دادن به این سوال اکثراً خاموشی اختیار کرده است.
این موضوع هم که عیسی به چه شکل تعداد زیاد علاقمندان که میخواستند او را
از نزدیک ببیند ملاقات میکرد عجیب است. عیسی کدام دفتر عمومی نداشت.
عیسی کاهن هم نبود. (کاهنان وظیفۀ داشتند تا به مردم شریعت را تعلیم دهند و به
این منظور تربیه میشدند.) عیسی عضو کدام گروپ فشار مثل فریسیها هم
نبود. فریسیها طرز فکر خاص خود را برای رعایت کردن از شریعت را دشتند
و بر تمام جامعه هم فشار میآوردند که آن را رعایت کنند. برعلاوه عیسی به
شکل معمول آن زمان برای معلمی هم تربیه نشده بود که معلم باشد.
اما او در جایکه باید گپ میزد حاضر بود و گپ خود را میزد. وقتیکه مسافرین به میدان هوایی آیرلند رسیدند به آنها گفته شد که چه باید بکنند، همچنان مردم کاری را هم انجام دادند که در شرایط عادی نباید انجام میدادند. سوال پیدا میشود که أیا عیسی چه فکر میکرد که او کی بود؟ این اساسی ترین سوالی است که لوقا میخواهد از ما بپرسد. لوقا به این علاقه ندارد که سوال کند آیا ما روز سبت را رعایت کنیم و یا نکنیم؟ اما او به این علاقه دارد که عیسی در مورد خود چه فکر میکرد که آیا او کی است؟
تا وقتیکه به عمق قضیه داخل نشویم اولین واقعۀ کوچک که رخ داد قدری مغلق به نظر میرسد. منظور عیسی این بود که او و شاگرادانش مثل داوود و همکارانش در یک موقعیت قرار دارند. در شریعت بعضی استثنااتی مثل اینجا در نظر گرفته شده است. بصورت عادی صرف کاهن میتواند از آن نان بخورد، (نانی که برای سمبول حضور خدا به خاطر مشارکت با مردمش جدا شده بود.) اما داوود نیز به خود حق داد از آن نان بخورد. سوال پیدا میشود چرا؟ چون داود، پادشاه با اقتدار اسراٸیل بود. ساموٸیل نبی او را در جوانی به پادشاهی تدهین کرده بود که هنوز شاول بر تخت پادشاهی قرار داشت. در این وقت داوود یک گروپ از پیروان خود را رهبری میکرد و دور از شاول انتظار میکشید تا پادشاهی او به حقیقت بپیوندد.
در حقیقت این موضوع در مورد عیسی صحبت میکند. مثلیکه لوقا به ما نشان میدهد که عیسی نیز پادشاه مسح شدۀ اسراٸیل بود. عیسی نیز مثل داوود انتظار میکشید تا پادشاهی او حقیقتاً جامۀ عمل بپوشد. عیسی نیز مثل داوود با گروپ کوچک از پیروان خود در حال سفر و حرکت بود. به این ترتیب عیسی بعضی تصویرها را از کتاب مقدس به شنوندگان خود نشان داد، که با دیدن این تصاویر ممکن است بعضی آنها حقیقت موضوع را درک کردند، اما تعداد زیاد شان درک نکردند. عیسی پسر با اقتدار انسان بود، شخصیتی که خدای اسراٸیل او را در زمان مناسب و در روزی که مخالفین او خاموش و همه چیز درست باشد به حیث پادشاه با صلاحیت اسراٸیل تعین کند.
پس چه واقع میشد، وقتیکه شاگردان عیسی به احکام روز سبت چندان اهمیت نمی دادند و آن را رعایت نمی کردند. رعایت کردن و یا نکردن روز سبت از طرف شاگردان عیسی مربوط به برداشتهای مختلف مردم بود، که بعضی روی یک چیز زیاد تاکید میکردند و بعضی روی چیزهای دیگر که در روز سبت باید رعایت شوند. چه واقع میشد، وقتیکه عیسی به حیث پادشاهی که در حال آمدن بود، احکام روز سبت را در صورت ضرورت ولو که مقدس هم بود لغو میکرد. طوری به نظر میرسد که در آن وقت لغو آن ضروری به نظر میرسید. عصر جدید خدا، در حال ظهور بود و احکامی که برای دنیا کهنه مناسب بودند باید در مورد آنها دوباره فکر میشد.
برای بسیار مسیحیان عصر امروز، رعایت کردن روز سبت صرف به حیث خاطرۀ زمانههای قدیم باقی مانده است. بعضیها هنوز هم به آن فکر میکنند، اما اکثراً مسیحیان در دنیا غرب فکر میکنند که رعایت کردن روز سبت کاری بود که در گذشتههای دور باید انجام میشد، اما اکنون به آن چندان فکر نمی کنند. اما در زمان زندگی عیسی، رعایت کردن روز سبت در دنیایی که در دشمنی با آنها قرار داشت، حیثیت یک سمبول برجستۀ هویت آنها را تشکیل میداد. رعایت کردن روز سبت سمبولی بود که آنها را به حیث مردم خاص خدا از همسایههای شان جدا میساخت. برای مسیحیان جهان غرب، بسیار آسان است که به یهودیان دوران عیسی به رعایت احکامی که برای خود شان مهم نیست خنده کنند. بسیار چیزها در دنیای ما و جامعۀ ما هستند که برای ما حیثیت مرکزی را دارند، به این شکل برای مردم آن زمان نیز به منظور اینکه زیر قضاوت خدا قرار نگیرند، روز سبت عین حکم را داشت.
قصۀ دیگریکه در این قسمت انجیل لوقا وجود دارد، شفا دادن دستهای خشک شدۀ یک شخص است. برای خدا که خالق است، چه فرق میکند که کاری را انجام دهد تا شخصی را بنوازد. آیا در این عمل از عیسی سوال شد که آیا او زندگی را نابود کرد و یا به شخصی زندگی بخشید؟ در اینجا عیسی هیچ کاری را انجام نداد که خلاف احکام رسمی شریعت یهود و حتی احکام غیر رسمی فریسیها باشد. عیسی آن شخص را لمس هم نکرد که کار حساب شود، صرف به او گفت دستت را دراز کن، که بسیار مشکل است در جملۀ کارهای غیر قانونی در روز سبت محاسبه شود. عیسی هر کار را با اقتدار و آزادی کامل انجام میداد. اما او برای احترام گذاشتن به خود و قوانین کهنه و سنتهای اجتماعی، حتی آنها را نیز رعایت میکرد. لوقا با بیان کردن این موضوعات، ما را به خواندن موضوعات بعدی که واقع میشوند آماده میسازد. موضوعاتی مثل طریقۀ سرعت بخشیدن عیسی به انکشاف حلقۀ پیروانش و تبدیل کردن آنها به اسراٸیل جدید، یعنی آنهایکه در عصر جدید خدا زندگی خواهند کرد. آنها بر اساس وفادارای شان به عیسی بحیث پادشاه حقیقی و پسر راستین انسان، که در هفتههای آینده جشن گرفته میشد آماده میکرد. بعد از این آنها به قوانین کهنۀ روز سبت که جز از خلقت کهنه که در حال به پایان رسیدن بود محدود باقی نمی ماندند.
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 1 – 11 Sabbath Day
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus