تفسیر:
پایتخت کشور آیرلند شهر قدیمی و بسیار جالب بنام «دوبلین» است. دلایل زیاد برای شهرت این شهر وجود دارند. مردم از سراسر جهان به این شهر میروند تا در کوچههای آن گردش کنند، در رستورانتهای آن بنوشند، به ساختمانهای تاریخی آن سر بزنند و جاهای را که در دنیا توسط نویسندگانی چون (جیمز جویسی) به شهرت رسیده اند، ببینند.
اما باز هم شاید قابل تعجب باشد که باغ وحش «دوبلین» زیاد ترین گردشگران را به خود جلب میکند و به این اندازه قابل تعجب است که کتاب (کالیس) که در مرکز نمایشگاه خاص در کالج «ترینیتی» گذاشته شده است نیز به همین اندازه توجه گردشگران را به خود جلب میکند. کتاب «کالیس» این دست نویس انجیل که با نقاشیها مزین شده است در حدود سالهای ٨٠٠ میلادی نوشته شده است. این دست نویس انجیل از لحاظ تاریخی نسبت به عصر ما به دوران خود عهد جدید کتاب مقدس نزدیک تر است.
کسانیکه این نمایشگاه را ترتیب کرده اند به بازدید کنندگان اجازه نمی دهند که مستقیماً بروند اولتر از همه این انجیل تاریخی دست نویس را ببیند. آنها با هوشیاری تمام شما را اولتر از همه به دیدن کتابهای قدیمی دیگر رهنمایی میکنند تا قدم به قدم آمادۀ دیدن خود این خزانه ارزشمند یعنی کتاب «کالیس» شوید. تا وقتیکه شما به قلب این نمایشگاه میرسید، با رفتن به گذشته، به دنیایی مسیحیت سلتی و راهبان آنها که سالهای زیاد عمر شان را با قبول زحمت زیاد برای کاپی کردن و تزٸین کردن کتاب مقدس صرف کرده اند بسیار چیزها را میآموزید. بعد از آموختن این درسها شما برای دیدن نسخۀ اصلی کتاب کالیس آماده میشوید.
لوقا نیز تقریباً عین کار را در مقدمۀ انجیل خود انجام داده است. داستان لوقا، البته اولتر از همه در اساس در مورد عیسی است، اما نام عیسی در ٣٠ آیت اول آن ذکر نشده است. زیرا لوقا قصهٔ خود را آغاز میکند،عیسی خودش تا هنوز تولد نیافته است تا شامل قصه گردد. لوقا میخواهد پیش از اینکه در مورد حامله شدن غیر عادی مریم و تولد غیر معمول عیسی به ما چیزی بگوید، او به خوبی میداند که باید اول قلب و ذهن ما را برای شنیدن داستان خود آماده بسازد. پس او اول به بیان داستان زندگی روزانۀ زوج متعهد و دیندار بنام زکریا و اِلیزابِت آغاز میکند.
به این ترتیب لوقا با بیان کردن داستان زکریا و الیزابت ما را پیشتر از همه به نمایش نامۀ کاملاً انسانی وصل میکند. این زوج که دوران به دنیا آوردن طفل را از دست داده بودند، مطابق به فرهنگ آن زمان که کاهن شده بودند، اما آنها در اخیر عمر پسری به دنیا میآورند. نمایش نامهٔ الیزابت و زکریا با صحبت خنده آور فرشته و زکریا به اوج خود میرسد. (وقتیکه به بعضی جاهای کتاب مقدس که حقیقتاً خنده آور باشند بر میخورید تعجب نکنید.) لوقا توسط این قصۀ بسیار انسانی، موضوعات گنگ، ایمان نیم بند انسان، عبادت سرسختانه و انجام دادن مراسم مذهبی، توضیح میدهد که هدف نجات بخش خدا به شکل تعجب آور در بین همۀ این چیزها به چه ترتیب به پیش میرود. پسری که به دنیا میآید وعدههای کتاب مقدس را جامۀ عمل خواهد پوشاند. خدا فرموده بود شخصی را خواهد فرستاد که اسراٸیل را برای ملاقات الهی آماده سازد. برعلاوه کلام خدا فرموده بود که الیاس پیغمبر یک روز بازگشت خواهد کرد که مردم را برای آمدن خدا آماده سازد. جبرٸیل به زکریا گفت که این وظیفۀ یحیی خواهد بود.
این داستان میتوانست قصههای بسیار قدیمی را به یاد هر خوانندۀ کتاب مقدس دوباره زنده سازد. مثلاً: ابراهیم و ساره در سن پیری صاحب طفل شدند(پیدایش ٢١)، راحیل بعد از چندین سال بی اولاد بودن برای یعقوب دو پسر بدنیا آورد (پیدایش ٣٠: ٣٥)، و بصورت خاص تولد شمشون (داوران ١٣) و سموٸیل (١سموٸیل ١). داستانی را که لوقا بیان میکند، یک چیز نو و نا آشنا نبود، بلکه در تسلسل اهداف دراز مدت خدا واقع میشدند. طفلی که بدنیا میآمد، یحیی نامیده میشد که او در عملی شدن وعدههای خدا نقش کلیدی را بازی میکرد. این داستان عیناً مثل آماده سازی گردشگران پیش از رسیدن به مرکز نمایشگاه و دیدن کتاب جالب «کالیس» آنها را با دیدن موضوعات قبلی با ملایمت برای دیدن موضوعات بعدی خوب آماده میسازد.
زکریا و اَلیزابَت به چیزهای ک روبرو شدند آن را حتا گمان نکرده بودند. آنها مردم عادی و متعهد به خدا بودند و بصورت معمول وظایف روزانۀ خود را در معبد انجام میدادند. این زوج «در نظر خدا درستکار»، یهودیان با ملاحظه، پیروی شریعت بودند که نشانۀ مشارکت نزدیک آنها با خدا بود. آنها بیرون شهر اورشلیم در منطقه تپه زار یهودیه زندگی میکردند. کاهن اعظم در خود شهر اورشلیم زندگی میکرد، اما زکریا مثل سایر کاهنان وقتیکه نوبت کهانتش میرسید به شهر برای انجام دادن مراسم مذهبی میآمد. در دوران بودن در شهر، او در اطاقهای داخل محوطۀ معبد بودباش میکرد. وقتی نوبت کهانتش به پایان میرسید پس به خانه بر میگشت و به کار معمول خود به حیث معلم و یا رهبر محلی مصروف میشد. زکریا که این بار نوبت کهنانتش رسید به اساس قرعه انتخاب شد که به جایی مقدس معبد که دور از نظر مردم عام بود داخل شود و بخور را تقدیم کند. بعضی اوقات در جایی مقدس معبد که کاهن وظایف و مراسم معمول را انجام میداد باعث دیدن روٸیاهای غیر عادی نیز میشد.
لوقا متوجه است که با بیان کردن این داستان، از زکریا یک قهرمان بزرگ ایمان نسازد. مثل بعضی رهبران عهد قدیم، عکس العمل اولی زکریا با شنیدن خبر، مثل جرقۀ آتش در بین خرمن کاه بود. او به علامه و یا نشانه ضرورت داشت، که به کمک آن بتواند به این خبر باور کند. به او این نشانه داده شد اما با یک جزا. ما تقریباً میتوانیم ببینیم که فرشته دستهای خود را به کمر زکریا گذاشته و با او سخن میزند، اما زکریا به سخنان او در شک است. در این حالت زکریا از گپ زدن میماند. وقتیکه کاهن سالخورده بیرون میبرآید، با علایم و اشارهها توضیح میدهد که چه واقع شده است. به این ترتیب نمایش نامهٔ خنده آور زکریای گنگ و الیزابت ادامه پیدا میکند. (شما وقتیکه فرشتۀ را ببینید، آیا چطور میتوانید این موضوع را صرف با بازوها و دستان تان آن را به دیگران توضیح دهید؟) این داستان با خوشی اِلیزابِ برای حامله شدن غیر قابل توقع به پایان میرسد.
داستان زکریا و الیزابت که ما را آماده میسازد تا از یک واقعه بسیار فوق العادۀ حامله شدن دیگر که تولد خود عیسی است باخبر شویم. خدا بصورت دوامدار توسط انسانهای عادی، با کارهای معمول روزانۀ که آنها انجام میدهند، با داشتن ایمان نیم بند و تعهد شان کار میکند تا آنها را برای عملی شدن نقشههای بزرگی که در ذهن خود دارد آماده سازد. این داستان اضافه تر از خوشی زکریا برای داشتن پسر، و یا آزاد شدن اِلیزابیت از رنج طعنههای زنان اولاد دار ده به موضوعات مهم دیگر مربوط است. این داستان مربوط عملی شدن وعدهها و هدف بزرگ خدا است. اما ضروریات، امیدها و ترسهای مردم عادی نیز در طول این داستان فراموش نشده است. چون او «خدا است»، خدای اسراٸیل است، خدای فراوانی و محبت کننده که لوقا از راههای مختلف در انجیل خود در موردش به ما گپ میزند. وقتیکه خدا به وسعت بزرگ عمل میکند، او ضروریات و تشویشهای کوچک مردم را نیز از یاد نبرده بلکه به آنها نیز توجه میکند. این نمایش نامه به قسمت مرکزی و اساسی میرسد که حقیقتاً داستان خدا، دنیا و هر انسان عادی است که در این دنیا زندگی میکند.
پایان.
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus