Luke for Everyone

Chapter13

Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem

Language: Dari

Farm fire! A tale of a chicken that burns herself to the ground but rescues her chicks under her wings! The danger of Jesus' journey to Jerusalem from the fox! He had to go to Jerusalem and be killed so that everyone would be saved.

در آن موقع عده ای از پیروان فرقۀ فریسی پیش او آمدند و گفتند: «اینجا را ترک کن و به جای دیگری برو. هیرودیس قصد جان تو را دارد.» عیسی جواب داد: «بروید و به آن روباه بگویید: من امروز و فردا ارواح ناپاک را بیرون می رانم و شفا می دهم و در روز سوم به هدف خود می رسم. اما باید امروز و فردا و پس فردا به سفر خود ادامه دهم زیرا این محال است که پیامبر در جایی جز اورشلیم بمیرد. ای اورشلیم، ای اورشلیم، ای شهری که پیامبران را می کشی و آنانی را که پیش تو فرستاده می شوند سنگسار می کنی! چه بسیار آرزو داشته ام مانند مرغی که جوجه های خود را زیر پر و بالش می گیرد فرزندان تو را به دور خود جمع کنم اما نخواستی. اینک خانۀ شما به خود تان ویران واگذاشته می شود! و بدانید که دیگر مرا نخواهید دید تا آن زمان که بگویید: متبارک است آن کسی که به نام خداوند می آید.»
لوقا ۱۳: ۳۱-۳۵

خانهٔ که اکنون من (نویسنده) در آن زندگی می‌‌کنم بعد از جنگ دوم جهانی ساخته شده است. البته بسیاری قسمت‌های سابقهٔ این خانه عوض شده است. زیرا در سال ۱۹۴۱ در جریان جنگ جهانی دوم یک شب یک بمب آتشزا مستقیماً بر این خانه اصابت کرده آن را به خاکستر تبدیل کرد. کسانیکه در این خانه زندگی می‌‌کردند مصروف نجات دادن باشندگان محل بودند که بر خانهٔ خود آنها نیز بمت اصابت کرده است. وقتیکه آنها متوجه شدند که خانهٔ خود شان حریق شده است کوشش کردند که توسط واتر پمپ آتش را خاموش کنند چون دیر شده بود، موفق نشدند.

در زمانه‌های قدیم آتش سوزی بحیث خطر بالفعل وجود داشت. اگرچه آتش از بسیار جهات برای زندگی انسانی بسیار مهم است، اما بدون موجودیت و سایل عصری و سیستم محافظتی و پیشگیرانهٔ اطفائیه این خطر وجود دارد که آتش سوزی فوراً از کنترول خارج شده باعث خسارات زیاد گردد. نویسندگان رومی هم عصر عهد جدید کتاب مقدس، به تکرار در مورد آتش سوزی‌ها در کوچه‌های مزدحم و پر از مستاجرین روم صحبت کرده اند. در تابستان سال ۶۴ می‌‌لادی در روم آتش سوزی رخ داد که باعث سوختاندن نیم شهر روم گردید. از کلمهٔ آتش در این قسمت انجیل که قبلاً ذکر گردید یاد آوری نشده است، اما با توجه کردن به پیام قوی عیسی او آنرا در ذهن خود داشته است. البته نه آتش و آتش سوزی در شهر بلکه در یک مزرعهٔ زراعتی.

اگر مقایسه کردن انسان‌ها با حیوانات وحشت زده و به دام افتاده به نظر شما بد نباشد از این مثال استفاده می‌‌کنیم. وقتیکه یک مزرعه آتش می‌‌گیرد، حیوانات در تلاش می‌‌شوند تا فرار کنند، اما اگر نمی توانند فرار کنند بعضی آنها خصوصیتی را در خود پرورش داده اند که از چوچه‌های شان که با آنها هستند در برابر آتش محافظت کنند. در این جا تصویر و مثال ماکیان و یا مرغ ماده در نظر گرفته شده است که چوچه‌های خود را در زیر بالهای خود محافظت می‌‌کند. در این مورد قصه‌های هم وجود دارند که به این موضوع اشاره می‌‌کند. وقتیکه یک مزرعه به آتش سوخت، بعداً کارکنان خواستند که آنرا پاک کاری کنند، مرغی را یافتند که کاملاً در آتش سوخته بود. او بالها و پر‌های خود را برای محافظت چوچه هایش از آتش به روی آنها پهن کرده بود و آنها زنده مانده بودند. اگر بصورت ساده بگویم این مرغ زندگی خود را فدای نجات دادن چوچه‌های خود کرده بود. این مثالی زنده بود که عیسی به آنها بیان کرد و می‌‌خواست او برای اورشلیم انجام دهد که از نتیجهٔ آن همه اسرائیل مستفید شوند. اما در آن لحظه عیسی به طرف چوچه‌های می‌‌دید و آنها را از خطرات آتش سوزی بزرگ که دود آن از دور نمایان بود با اخطار‌ها آگاه می‌‌ساخت و می‌‌گفت که صرف او قادر است که آنها را نجات داده مصئونیت ببخشد.

تصویر مرغ و چوچه هایش در لوقا قوی ترین جمله ای است که عیسی چیزی را که در ذهن خود در مورد مرگش داشت توسط آن بیان می‌‌کند. پیش از این که در این مورد زیاد تر بحث کنیم، کمی به عقب به قسمت‌های اول این بخش بر می‌‌گردیم. اگر عیسی چوچه‌ها را در ذهن خود داشت(کم از کم برای لوقا، چون آیات ۳۱ تا ۳۳ در متی نیامده است، سوال پیدا می‌‌شود این آیات به آیات ۳۴ تا ۳۵ ارتباط دارند و یا نه) با وجود موجودیت خطر آتش، در پهلوی آن خطر دیگر موجودیت شکارچی و بصورت خاص روباه بود. تصویر روباه را عیسی برای هیرودیس بکار می‌‌برد.

با وجودیکه بر روی تمام این صفحه هیرودیس سایهٔ سیاه خود را افگنده است، اما تا این وقت به حیث خطری عملی در برابر عیسی قرار نگرفته است. فریسی که عیسی را از خطر هیرود آگاه می‌‌سازد، ممکن است از جملهٔ یکی از فریسی‌های روشنفکر مثل غمالائیل بوده باشد که در اعمال فصل ۵ از آن ذکر شده است. آنها خوش بودن که از دور نظاره گر این جنبش جدید باشند تا ببیند که واقعاً از طرف خدا است و یا نیست. اگرچه ممکن است بصورت مخفیانه آنها امیدوار بودند که بر عیسی غلبه پیدا کرده او را از قلمرو خود شان خارج نمایند، اما اگر چیزی هم موجود بوده لوقا به آن هیچ اشارهٔ نکرده است.

عیسی بصورت واضح هیرود را تحقیر کرد. چون همه می‌‌دانستند که ادعای پادشاهی به خاطر پدرش بود که رومی‌ها او را به حیث حافظ نظم و امن در دور ترین سرحدات قلمرو خود می‌‌دانستند. بدون حمایت رومی‌ها هیرود نمی توانست پادشاه باشد. همچنان عیسی با قدرت در مورد شکل رحلت کردن خود صحبت کرد. بلی بالاخره او بدست مامورین به قتل خواهد رسید، اما این رحلت او در جلیل انجام نخواهد شد. در رحلت او هیرود غیر مستقیم دست خواهد داشت (لوقا۲۳:‌ ۶ – ۱۲) اما با وجود آن هم او بحیث عامل فرعی رحلت او باقی خواهد ماند.

چون عیسی قبلاً گفته بود (۹: ۲۲،‌ ۴۴ ، ۱۲: ۵۰ )برای او چه فرق می‌‌کرد که به دست کی و چه قسم کشته شود، چون او سرنوشتی داشت و باید به آن جامهٔ عمل می‌‌پوشید. این موضوع به زبان تصویری بیان شده است که دو روز کار و یک روز تکمیل شدن. دو روز برای بیرون کردن ارواح ناپاک و شفا دادن بیماران، و من آن را در روز سوم تکمیل خواهم کرد. خوانندهٔ دقیق انجیل لوقا، نباید انعکاس این آیات را از ما قبل و ما بعد آن، آنرا فراموش کند. عیسی که طفل بود بعد از سه روز او را در معبد پیدا کردند(۲:‌۴۶) و عیسی بعد از مرگ هم در روز سوم دوباره یپدا شده از مرگ برخاست. (۲۴: ۲۱)

 سرنوشت عیسی، که باید به اورشلیم برود و کشته شود، با خطر از طرف روباه تهدید می‌‌شد و ادا کردن نقش او به حیث مادر برای محافظت از چوچه هایش با خطر عاجل روبرو بود. آیا اورشلیم می‌‌توانست که از پیشنهاد او مستفید شود؟ اورشلیم تاریخ طولانی بغاوت کردن در برابر خدا را دارد، او همیشه راه صلح را رد کرده است(این موضوع هم در تاریخ گذشته و هم در عصر حاضر صدق می‌‌کند). مثلیکه حزقیال در روئیا دید، به خاطر بغاوت مردم حضور مقدس خدا که بر معبد و شهر قرار داشت راه داخل شدن دشمنان را باز کرد تا حمله کنند.(حزقیال ۱۰ – ۱۱) یگانه راهی که می‌‌توانست شهر و معبد را از خرابی که به آن در زمان عیسی روبرو بود جلوگیری کند، استقبال از عیسی و هیات صلح او بود. اما تمام علایم نشان می‌‌دادند که آنها این کار را نمی کردند. وقتیکه لوقا ما را پس به این نقطه می‌‌رساند ، آنوقت بسیار دیر شده می‌‌باشد.

آیا ما چه نقاط مفید را در قسمت اخیر فصل سیزده می‌‌بینیم؟ ما به روشنی دیدیم که مقصد از سفر عیسی به چه معنی بود. اسرائیل خود را به بحران‌های بزرگ روبرو ساخته بود. عیسی به آنها پیشنهاد می‌‌کرد که بصورت عاجل توبه کرده از راهیکه در پیش گرفته اند برگشته راه صلح را در پیش گیرند و داخل ملکوت خدا شوند. این یگانه راهی بود که می‌‌توانست مانع خرابی شود در غیر آن‌ها نتیجهٔ بغاوت دوامدار شان را می‌‌چشیدند. عیسی در این وقت زیاد تر به تسلیم شدن به رحلت خود دقت می‌‌کرد، تا به اورشلیم برود و مثل مرغ که چوچه هایش را در زیر پر و بال خود محافظت می‌‌کند. او همهٔ فشار‌ها و بحران‌ها را برخود تحمل می‌‌کرد تا باعث نجات انسان در اسرائیل و همه دنیا گردد. او به حیث یک شخص یگانه به خاطر بسیاری خود را فدا می‌‌کرد.


Book Table of Contents

 Luke 22: 1 – 23 the Last Supper

 Chapter 1

 Luke 1:1-4 - Prologue

 Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold

 Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold

 Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song

 Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song

 Chapter 2

 Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus

 Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple

 Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple

 Chapter 3

 Luke 3:1-9 John the Baptist

 Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way

 Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus

 Chapter 4

 Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness

 Chapter 5

 Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish

 Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper

 Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof

 Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation

 Chapter6

 Luke 6: 1 – 11 Sabbath Day

 Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples

 Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies

 Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience

 Chapter 7

 Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant

 Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son

 Luke 7: 18-38 the Promised Person

 Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt

 Chapter 8

 Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds

 Luke 8:16-25 Lights and Storm

 Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac

 Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl

 Chapter 9

 Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment

 Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God

 Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud

 Luke 9: 46 – 62Journey

 Chapter10

 Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors

 Luke 10: 17 – 24 Return From Mission

 Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan

 Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters

 Chapter11

 Chapter 11:1-13 How Should We Pray?

 Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils

 Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle

 Luke 11: 42-54 Sharia Teachers

 Chapter12

 Luke12: 1 –12Hypocrisy

 Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich

 Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant

 Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times

 Chapter13

 Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree

 Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath

 Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door

 Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem

 Chapter14

 Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin

 Luke 14: 1 – 11 the Pharisee

 Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet

 Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship

 Chapter15

 Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin

 Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son

 Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son

 Chapter16

 Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager

 Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship

 Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus

 Chapter17

 Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience

 Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed

 Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom

 Chapter18

 Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge

 Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children

 Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar

 Chapter19

 Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus

  Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money

 Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry

 Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple

 Chapter20

 Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority

 Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants

 Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar

 Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection

 Chapter21

 Luke 21: 5 – 19 Sign of End

 Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted

 Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man

 Chapter22

 Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial

 Luke 22: 1 – 23The Last Supper