باید با هم به محکمه داخل شویم که در آن جا یک دعوا در حال بررسی است. ما و شما اکثراً زیاد به محکمه نمی رویم و جریان بررسی دعواها را در محاکم از نزدیک نمی بینیم، اما در مورد آنها در اخبار میخوانیم و در تلویزیون میبینیم. معمولاً دعواهای بسیار مهم خبر ساز میشوند و جز از تاریخ را تشکیل میدهند.
جریان محاکمه موضوعات عادی اکثراً مثل رقابتهای سپورتی است. یک طرف دعوا یعنی مدعی به شدت ادعا میکند که از طرف مقابل متضرر شده است و چیزیکه طرف مقابل او یعنی مدعی علیه میگوید غلط است. مدعی نه تنها یک وکیل بلکه یک تیم از وکلا را برای خود استخدام میکند تا دعوای خود را با جمع آوری شهود و اسناد قانونی خود را حق به جانب ثابت ساخته قاضی به نفع او فیصله صادر کند که برحق است. در طرف دیگر مدعی علیه قرار دارد که از خود دفاع میکند و کوشش میکند که مدعی را ملامت سازد. مدعی علیه نیز برای خود وکلا استخدام میکند تا قاضی را قناعت بدهد که حق به جانب است. با وجودیکه ماهرین موضوعات حقوقی از روی قرائن میتوانند حدث بزنن که محکمه به نفع کی به پیش میرود، اما باز هم تا وقتیکه فیصله آخرین از طرف قاضی صادر نشود کس نمی فهمد که فیصله به نفع کدام طرف صادر خواهد شد.
در محاکم قضایی قدیمی یهود همه موضوعات دعوایی به این شکل مورد بررسی و فیصله قرار میگرفتند. اگر کسی از شما چیزی را میدزدید، لازم بود خود شما دعوا را در محکمه دایر کنید و اسناد و مدارک لازم در حضور محکمه قرار دهید، شما نمی توانستید که از پولیس کمک بخواهید که این کار را برای شما انجام دهد. اگر شخصی یکی از عقارب شما را به قتل میرساند، در این مورد نیز باید عین کار را انجام میدادید. پس گفته میتوانیم در دوران عیسی در مورد تمام دعواها این قاضی بود که به نفع یک طرف و یا طرف دیگر فیصله صادر میکرد. «فیصله صادر کردن» و یا «عادل شمردن» به معنی تائید کردن و یا بلند ساختن یک طرف و به نفع او تصمیم گرفتن در این داستان است. ما به این کلمهٔ «عادل شمردن» در نوشتههای پولس به تکرار روبرو میشویم و در انجیل هم آن را میبنیم که دقیقاً به این معنی بکار رفته است. یعنی قاضی بعد از بررسی کردن دعوا در اخیر به نفع یک طرف فیصله صادر میکند. (رومیان ۲:۱ – ۱۶ ، ۳: ۲۱ – ۳۱ ، غلاطیان ۲: ۱۶ – ۲۱ )
این دو ضرب المثل با هم فرق دارند اما به یک طریق بیان شده اند و در مورد فیصلهٔ محکمه هستند. ضرب المثل اول در نظر اول عجیب به نظر میرسد چون عیسی قاضی را سمبول خدا معرفی میکند در حالیکه خدا هرگز نمی تواند مثل این قاضی باشد. قاضی به خدا هیچ احترام قایل نبود، او به این هم هیچ توجه نداشت کاری که او انجام میدهد به نفع مردم است و یا نیست. نکتهٔ مهمی که در ضرب المثل وجود دارد این است که میخواهد به ما بگوید: در حالیکه یک قاضی غیر عادل در اثر پافشاری زیاد شب و روز یک شخص، که او را به تکلیف ساخته است بالاخره میتواند فیصلهٔ درست صادر کند، آیا خدا که در ذات خود عادل است و به شکل دوامدار به فکر محافظت مردم است نمی تواند به نفع آنها فیصله صادر کند که ببیند عدالت انجام شده است.
این ضرب المثل نشان میدهد که مردم خدا، مثل مدعیانی هستند در محکمه اقامهٔ دعوا کرده اند و به فیصلهٔ خدا انتظار میکشند. آیا اقامهٔ دعوا از طرف چه اشخاص است و در مورد چه است؟ به نظر میرسد که اقامه دعوا از طرف اسرائیل باشد و در عضر حاضر در از طرف اسرائیل جدید است که به دور عیسی جمع شده اند و در انتظار فیصلهٔ خدا به سر میبرند تا چیزها و کسانیکه برضد پیام او هستند از سر راه برداشته شوند. این تا حدی عین کلماتی هستند که در فصل گذشته در مورد این موضوع بیان شده بودند. بالاخره شهر و معبد که بر ضد عیسی بودند تخریب خواهند شد. پیروان عیسی خواهند دانست که خدا اول در مورد خود عیسی و بعد از آن در مورد پیروان او فیصله صادر خواهد کرد. آن زمان هم یک زمان وحشتناک خواهد بود و این دوران وحشتناک برای آزاد سازی انسان کار خواهد کرد و خدا فیصلهٔ خود را و عدالت آخرین خود را که مردم خدا سالها برای آن دعا میکردند و انتظار میکشیدند صادر خواهد کرد. اگر این موضوع در آن وقت صدق میکند، در مورد موضوعات کوچکتر از آن که اکنون زندگی پیروان عیسی از آنها پر است صدق خواهد کرد.
ضرب المثل دوم اگرچه ظاهراً به نظر میرسد که به موضوع مذهبی ارتباط دارد، اما در حقیقت در مورد دعوا و محکمه است. یا میتوانیم بگوییم که فریسی در معبد دعوای خود را به یک رقابت تبدیل کرده است. فریسی در دعا به خدا به صورت ساده صرف در مورد خوبیهای خود اقامهٔ دعوا میکند و جزیه گیری که درکنارش ایستاده است او را حقیر شمرده ملامت میسازد. اما در طرف دیگر جزیه گیر که به کم ایمانی و یا داشتن ایمانی کوچک شناخته میشود به قلب بزرگ و پر از رحم خدا میبیند (لوقا ۱۷: ۶ دیده شود.) و خود را در دستهای پر از مهربانی خدا میاندازد. عیسی نشان میدهد که در این مورد قضاوت الاهی چه فیصله صادر خواهد کرد. فیصله نه به نفع فریسی بلکه به نفع جزیه گیر صادر شد و او با سند برائت در دست، پس به خانه رفت.
این دو ضرب المثل با هم یک جا یک موضوع را بیان میکند که به زبان پولس به حیث «عدالت از راه ایمان» به کار رفته است. به مفهوم وسیع تر، فیصلهٔ آخر در مورد مردم برگزیدهٔ خدا بعد از رنج کشیدن در زندگی، تقدیس شدن و خدمت کردن صادر خواهد شد. در این شک وجود ندارد که دشمنان آنها را از درون و بیرون مورد حمله قرار خواهند داد، اما خدا عملاً نشان خواهد که آنها حقیقتاً مردم او هستند و از آنها حمایت میکند. اما این موضوع به این معنی نیست که یک شخص اکنون ادعا کند که او انتخاب شدهٔ خدا است و یا صرف با سمبولهای ظاهری مراسم و سنتها مخصوصاً تشریفات مذهبی یهودی برگزیدهٔ خدا است. اگر شما میخواهید ببینید که این فیصلهٔ آخرین چه وقت عملی خواهد شد، به فیصله در مورد جزیه گیر و فریسی توجه کنید که کی خود را به رحم خدا سپرد. کسیکه «برائت» یافته خانه ر فت. این جمله در تمام انجیل یکی از آرامش بخش ترین جمله هاست
لوقا ۱ : ۲۶-۳۸ - خبر تولد عیسی
لوقا ۱ : ۳۹-۵۶ - ملاقات مریم با اِلیزابِت و سرود مریم
لوقا ۱ : ۵۷-۸۰ - تولد یحیی و پیشگویی زکریا
لوقا ٢ :۲۱-۴۰ - تقدیم عیسی در عبادتگاه
لوقا ۲: ۴۱-۵۲ - عیسی جوان در عبادتگاه
لوقا ۳: ۲۱-۳۸- تعمید و شجرهٔ عیسی
لوقا ٥: ١٧ ـ ٢٦ شفای شل که از راه چت پاٸین کرده شد
لوقا ٥: ٢٧ ـ ٣٩ دعوت از مامور مالیه
لوقا ٦: ١٢ ـ ٢٦ انتخاب شاگردان
لوقا ٦: ٢٧ ـ ٣٨ مهربانی با دشمنان
لوقا ٦: ٣٩ ـ ٤٩ کور عصا کش کور؟
لوقا ٧: ١ ـ ۱۰ شفا یافتن از راه دور
لوقا ٧: ١١ ـ ١٧ زنده کردن پسر یگانه ای بیوه زن
لوقا ٧: ٣٦ ـ ٥٠ بخشیدن قرض زیاد و کم
لوقا ٨: ٢٦ ـ ٣٩ هوشیار شدن دیوانه
لوقا ٨: ٤٠ ـ ۵۶ زن شفا یافت و دختر زنده شد
لوقا ۹: ۱ ـ ۱۷ سفیران بدون وسایل سفر
لوقا ۱۰: ۱۷ ـ ۲۴ برگشت از ماموریت
لوقا ۱۰: ۳۸ ـ رقابت دو خواهر۴۲
لوقا ۱۱: ۱ ـ ۱۳ چه قسم باید دعا کرد؟
لوقا ۱۲: ۳۵ ـ۴۸ خادمان کمر بسته
لوقا ۱۲: ۴۹ ـ ۵۹علایم آخر زمان
لوقا ۱۳: ۱ ـ ۹ضرب المثل درخت انجیر
لوقا ۱۳: ۳۱ ـ ۳۵ماتم عیسی به خاطر اورشلیم
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۴: ۱۲ ـ ۲۴جشن پادشاهی خدا
لوقا ۱۴: ۲۵ -۳۵ بهای پیروی از مسیح
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۵: ۱۱ ۲۴ـ پدر و پسر جوان
لوقا ۱۵: ۲۵ ـ ۳۲ پدر و پسر کلان
لوقا ۱۶: ۱۰ ـ ۱۸ غلام دو ارباب
لوقا ۱۶: ۱۹ ـ ۳۱ ایلعازر گدا و ثروتمند
لوقا ۱۷: ۱ ـ ۱۰بخشیدن، ایمان و اطاعت
لوقا ۱۷: ۱۱ ـ ۱۹ شفای ۱۰ جذامی
لوقا ۱۷: ۲۰ ـ ۳۷آمدن پادشاهی خدا
لوقا ۱۸: ۱ ـ ۱۴ قاضی نا درست و بیوه زن
لوقا ۱۸: ۱۵ ـ۳۰ عیسی کودکان را برکت میدهد
لوقا ۱۸: ۳۱ ـ۴۳ شفای گدایگر نابینا
لوقا ۱۹: ۱۱ ـ۲۷ پادشاه،غلامان و پول
لوقا ۱۹: ۴۱ ۴۸ـ پاکسازی عبادت گاه
لوقا ۲۰: ۱ ـ ۸سوال در مورد صلاحیت عیسی
لوقا ۲۰:۹ -۱۹ مَثَل تاکستان و باغبانان
لوقا ۲۰: ۲۰ ـ ۲۶مالیه دادن به قیصر
لوقا ۲۰: ۲۷ ـ ۴۰ ازدواج و رستاخیز
لوقا ۲۱: ۵ ـ ۱۹ علایم آخر زمان
لوقا ۲۱: ۲۰ ـ ۳۳پیشگویی ویرانی اورشلیم
لوقا ۲۲: ۲۴ ـ ۳۸پیشگویی انکار پطرس
لوقا ۲۲: ۵۴ ـ ۷۱ انکار پطرس از عیسی
لوقا ۲۳: ۱ ـ ۱۲ عیسی در حضور پیلاطوس و هیرودیس
لوقا ۲۳: ۱۳ ـ ۲۶فشار مردم بر پیلاطوس
لوقا ۲۳: ۴۴ ـ ۵۶مرگ و دفن عیسی