این حقیقتاً واقع شد. این صرف یک غلط فهمی نبود. ما غلط تصور نکردیم. این حقیقت است. شما هم میتوانید به آن باور کنید. این تاکیدهای اصلی لوقا در مورد مرگ و به خاکسپاری عیسی است.
لوقا انجیل خود را در مورد «تیوفیلوس» آغاز میکند که او میتواند به این حقایق که او بیان میکند اعتماد نماید. اما اکنون او این حقایق حیاتی را پیش روی ما قرار داده است که به یک به آن شاهدانی وجود دارند که به آن شهادت میدهند. صاحب منصب رومی میبیند که چه واقع شد و به اساس ان نظر خود را اظهار کند. جمعیت مردم هم ایستاده بودند و دیدند که چه واقع شد و با غم و شوکه شدن به خانه رفتند. پیروان عیسی حد اقل زنان به یک فاصلهٔ کمی دور ایستاده بودند، با آن هم آنها دیدند که چه واقع شد. بعد از آن مراسم خاکسپاری آغاز یافت. بار دیگر زنان دیدند که چه واقع شد. آنها دیدند که جسد عیسی در کجا گذاشته شد. شواهد. شاهدان عینی. این چیزهای بودند که لوقا در ابتدا وعده کرده بود و او اکنو آنها را به ما بیان میکند.
اما این حقایق صرف حقیقت مرگ عیسی و به خاک سپاری او نیست، بلکه در این قسمت حقایق جالب دیگر نیز دارند. لوقا به تکرار اعلان میکند که عیسی بیگناه و راست کار بود. در انجیل مرقس صاحب منصب رومی قطعه نظامی که مسئول اعدام بود او نیز گفت و تصدیق کرد که عیسی حقیقتاً پسر خدا بود. نظر لوقا هم در این مورد مثبت است اما استناد او متمایل به یک جهت دیگر نیز است. او حقیقتاً بی گناه بود، او حق بجانب بود، او مظلوم بود نه ظالم و تبه کار، او حق کشتن را نداشت. بعضی از خوانندگان لوقا، به خصوص رومیان خیال کرده ممکن است نظر بدهند که حتماً سیستم عدلی رومیان کدام دلیلی در عقب کشتن عیسی را برای خود داشتند. اما لوقا از شاهدان رومی نیز ذکر میکند که عیسی واقعاً بی گناه بود. لوقا بعداً در اعمال رسولان نیز به ارتباط پولس میگوید که عیسی کاری نکرده بود که سزاوار کشتن باشد. این یگانه صاحب منصب رومی نبود که با ایمان به طرف عیسی دید. (۷: ۲ – ۱۰) لوقا میخواست که خوانندگان مثل این صاحب منصب را دعوت کند تا بین عیسی و یک شخص نیرنگ باز فرق قایل شوند.
سومین چیزیکه لوقا علاقه دارد که به ما توضیح دهد کرکترهای فرعی هستند که در خاکسپاری عیسی حضور دارند. این کرکترهای فرعی مثل کرکترهای است که در شروع انجیل لوقا از آنها ذکر شده است. مثلاً الیزابت و زکریا که انسانهای متدین و پابند شریعت بودند. در این جا یوسف قرار دارد که عضو شورای یهود بود، لوقا این را نیز ذکر میکند که او مخالف فیصلهٔ بود که آنها بر ضد عیسی صادر کردند. زنانی که در شب جمعه به خاطر روز سبت که با غروب آفتاب در همان روز به زودی آغاز مییافت نتوانستن جسد عیسی را تدهین کنند آنها با اشتیاق میخواستند آن را با آغاز یافتن روز یک شنبه تدهین کنند. به این منظور صبح زود به سر قبر رفتند و لوقا به ما توضیح میدهد که آنها چون قبر را دیده بودند امکان نداشت که آن را غلط کرده باشند.
لوقا کوشش کرده است که مراسم به خاکسپاری عیسی را به خوانندگان قرن اول میلادی به جزئیات توضیح دهد تا آنها اهمیت آن را درک کنند و این نیز یک قسمت مهم از روایت لوقا است که به ما رسیده است. مراسم به خاکسپاری یهودیان به اندازهٔ قابل ملاحظه مختلف بود، اما در قسمت به خاکسپاری عیسی لازم است آن را در دو مرحله در نظر بگیریم. مرحلهٔ اول جسد در داخل قبر بر روی یک طاق خوابانده میشد، البته این کار در قبرهای که انسانها بدست خود ساخته بودند انجام میشد.( باید متوجه باشیم که از قبرهای طبیعی که مثل مغارهها بودند نیز به منظور به خاکسپاری مردگان نیز استفاده میشد.) جسد باید با مساله جات خوشبو در تکهٔ پیچانده میشد تا از خراب شدن و بوی بد جسد جلوگیری میشد. تدهین کردن جسد با مواد خوشبو مصارفی داشت که باید پرداخته میشد. تدهین کردن به خاطری صورت میگرفت که از این قبر برای دفن جسد بعدی و حتی چندین جسد در اوقات مختلف یعنی در هفتهها و یا ماههای آینده که هنوز جسد قبلاً گذاشته شده کاملاً خاک نشده بود نیز استفاده میشد. اجساد که بعداً به این قبر آورده میشدند آن را در طاقهای دیگر در درون قبر میگذاشتند. وقتیکه همه جسدها کاملا به خاک تبدیل میشدند، استخوانها را جمع آوری کرده با احترام در داخل یک صندوق که در داخل قبر وجود داشت میگذاشتند. مراسم خاکسپاری یهودیان در دوران مثل خاکسپاری عصر حاضر نبود که یک بار جسد را به خاک سپردند به آن خدا حافظ کنند بلکه به خاکسپاری اولی یک وداع موقتی با متوفا بود. اگرچه لوقا به ما در مورد بسته کردن دهن مقبره چیزی نمی گوید، اما میتوانیم حدث بزنیم که توسط یک سنگ گرد مثل سنگ آسیاب بسته میشد. (لوقا ۲۴: ۲ دیده شود)
واقعاً بسیار مهم است که بدانیم این کدام قبر بود که جسد عیسی را در آن گذاشتند. مثلیکه برای ما گفته شد، این یک قبر نو بود که تا هنوز از آن کار نگرفته شده بود یعنی جسد دیگر قبلاً در آن گذاشته نشده بود. صرف جسد عیسی در آن گذاشته شد. در این صورت هیچ امکان اشتباه جسد عیسی با اجساد دیگر وجود نداشت. اگر اجساد دیگر که بر طاقهای مختلف گذاشته بودند و در مراحل مختلف خاک شدن قرار داشتند و قبر هم تاریک بود امکان داشت که جسد عیسی با اجساد دیگر در داخل قبر اشتباه میشد.
به این ترتیب روایت لوقا از مردن و به خاکسپاری عیسی کاملاً به صورت طبیعی به خاطر مقصد اصلی انجیل به پیش برده میشود. این مقصد اساسی و مهم، بیان کردن حقایق مهم در مورد عیسی، به دنیایی غیر یهود بود که آنها نظاره گر آن بودند. برای ما حیاتی است که بدانیم شخصی که مرد و به خاک سپرده شد(در فصل بعد رستاخیز او نیز شامل خواهد شد) همان شخصی است که گفتهها و کارکردهای او در فصلهای قبلی انجیل به ما نقل شد. همچنان مهم است که بدانیم، شخصیکه ملکوت خدا را اعلان کرد، حقیقتاً در جسم انسانی در بین ما زندگی کرد، با شکوه و جلال سلیمان مانند و اخطار هایش، او همان شخص بود که بعداً به صلیب کشیده شد، مرد و دفن گردید.
اگر عیسی صرفاً یک پیغمبر بزرگ میبود، مرگ رنج آور او نمی توانست برای پیروان او کدام مشکل الاهیاتی بوجود بیاورد. تعداد زیاد پیغمبران و انبیا با مرگ رنج آور کشته شدند و ما آنها را به حیث شهدا احترام میکنیم. اما پیروان عیسی به این باور بودند که عیسی فقط یک پیغمبر نبود، بلکه مسیحا بود و هیچ کس باور نمی کرد که مسیحا به دست خدا ناشناسان کشته شود. مسیحا باید آنها را شکست میداد نه اینکه در مقابل خشونت آنها تسلیم شود. به صلیب کشیده شدن میتوانست شخصیت عیسی را به حیث یک شهید بزرگ و یا یک پیغمبر بزرگ حفظ کند، اما نمی توانست به این معنی باشد که او مسیحا تدهین شدهٔ خدا است.
اگر عیسی در قبر باقی میماند، همهٔ مردم و حتی پیروانش او را به حیث مسیحای دروغین میشناختند و در این صورت فیصلهٔ شورای یهود نیز در موردش درست ثابت میشد که گویا او مردم را به راه غلط رهنمایی میکرد. برعلاوه اگر اورشلیم خراب نمی شد و سالیان دراز دیگر دست نخورده باقی میماند در این صورت نیز او با وجود مرگ قهرمانانه اش باز هم به حیث پیغمبر دروغین شناخته میشد. اما در این داستان هنوز هم نشانههای هستند که در آینده واقع میشوند. در بین تاریکی البته تاریکی روحانی(۲۲: ۵۳) و فزیکی، پردهٔ خانهٔ خدا از بین پاره شد، این نشانهٔ است که قضاوت خدا بر شهر، معبد و تمام سیستم که با پیام عیسی و ملکوت او مخالفت کردند نازل خواهد شد. از بین این تاریکی فریاد عیسی به گوش میرسد که روح خود را به پدر آسمانی خود تسلیم میکند. لوقا بدون اینکه از عید رستاخیز ذکر کند، صدای صاحب منصب رومی را به گوش ما میرساند که هدف او را بر آورده میسازد که گفت: »این شخص واقعاً بی گناه بود.» لوقا خواست به ما بفهماند که مرگ عیسی یک مرگ رنج آور دیگر نبود بلکه امید دنیا به آن بسته بود.
در این جا روایت لوقا وقفه میکند، تا با آه کشیدن برای بیان موضوعات غیر عادی که در آینده واقع میشوند آماده گردد.
لوقا ۱ : ۲۶-۳۸ - خبر تولد عیسی
لوقا ۱ : ۳۹-۵۶ - ملاقات مریم با اِلیزابِت و سرود مریم
لوقا ۱ : ۵۷-۸۰ - تولد یحیی و پیشگویی زکریا
لوقا ٢ :۲۱-۴۰ - تقدیم عیسی در عبادتگاه
لوقا ۲: ۴۱-۵۲ - عیسی جوان در عبادتگاه
لوقا ۳: ۲۱-۳۸- تعمید و شجرهٔ عیسی
لوقا ٥: ١٧ ـ ٢٦ شفای شل که از راه چت پاٸین کرده شد
لوقا ٥: ٢٧ ـ ٣٩ دعوت از مامور مالیه
لوقا ٦: ١٢ ـ ٢٦ انتخاب شاگردان
لوقا ٦: ٢٧ ـ ٣٨ مهربانی با دشمنان
لوقا ٦: ٣٩ ـ ٤٩ کور عصا کش کور؟
لوقا ٧: ١ ـ ۱۰ شفا یافتن از راه دور
لوقا ٧: ١١ ـ ١٧ زنده کردن پسر یگانه ای بیوه زن
لوقا ٧: ٣٦ ـ ٥٠ بخشیدن قرض زیاد و کم
لوقا ٨: ٢٦ ـ ٣٩ هوشیار شدن دیوانه
لوقا ٨: ٤٠ ـ ۵۶ زن شفا یافت و دختر زنده شد
لوقا ۹: ۱ ـ ۱۷ سفیران بدون وسایل سفر
لوقا ۱۰: ۱۷ ـ ۲۴ برگشت از ماموریت
لوقا ۱۰: ۳۸ ـ رقابت دو خواهر۴۲
لوقا ۱۱: ۱ ـ ۱۳ چه قسم باید دعا کرد؟
لوقا ۱۲: ۳۵ ـ۴۸ خادمان کمر بسته
لوقا ۱۲: ۴۹ ـ ۵۹علایم آخر زمان
لوقا ۱۳: ۱ ـ ۹ضرب المثل درخت انجیر
لوقا ۱۳: ۳۱ ـ ۳۵ماتم عیسی به خاطر اورشلیم
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۴: ۱۲ ـ ۲۴جشن پادشاهی خدا
لوقا ۱۴: ۲۵ -۳۵ بهای پیروی از مسیح
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۵: ۱۱ ۲۴ـ پدر و پسر جوان
لوقا ۱۵: ۲۵ ـ ۳۲ پدر و پسر کلان
لوقا ۱۶: ۱۰ ـ ۱۸ غلام دو ارباب
لوقا ۱۶: ۱۹ ـ ۳۱ ایلعازر گدا و ثروتمند
لوقا ۱۷: ۱ ـ ۱۰بخشیدن، ایمان و اطاعت
لوقا ۱۷: ۱۱ ـ ۱۹ شفای ۱۰ جذامی
لوقا ۱۷: ۲۰ ـ ۳۷آمدن پادشاهی خدا
لوقا ۱۸: ۱ ـ ۱۴ قاضی نا درست و بیوه زن
لوقا ۱۸: ۱۵ ـ۳۰ عیسی کودکان را برکت میدهد
لوقا ۱۸: ۳۱ ـ۴۳ شفای گدایگر نابینا
لوقا ۱۹: ۱۱ ـ۲۷ پادشاه،غلامان و پول
لوقا ۱۹: ۴۱ ۴۸ـ پاکسازی عبادت گاه
لوقا ۲۰: ۱ ـ ۸سوال در مورد صلاحیت عیسی
لوقا ۲۰:۹ -۱۹ مَثَل تاکستان و باغبانان
لوقا ۲۰: ۲۰ ـ ۲۶مالیه دادن به قیصر
لوقا ۲۰: ۲۷ ـ ۴۰ ازدواج و رستاخیز
لوقا ۲۱: ۵ ـ ۱۹ علایم آخر زمان
لوقا ۲۱: ۲۰ ـ ۳۳پیشگویی ویرانی اورشلیم
لوقا ۲۲: ۲۴ ـ ۳۸پیشگویی انکار پطرس
لوقا ۲۲: ۵۴ ـ ۷۱ انکار پطرس از عیسی
لوقا ۲۳: ۱ ـ ۱۲ عیسی در حضور پیلاطوس و هیرودیس
لوقا ۲۳: ۱۳ ـ ۲۶فشار مردم بر پیلاطوس
لوقا ۲۳: ۴۴ ـ ۵۶مرگ و دفن عیسی