تصور کنید که شما معلم یک مکتب هستید. یک روز شما به چمن مکتب میروید و میبینید که شاگردان هر طرف مصروف بازی فوت بال هستند. شما به نزد آنها میروید و برایشان میگوید که در یک دایره به دور شما ایستاده شوند. وقتیکه آنها به دور شما ایستاده شدند، شما به آهستگی اما با دقت و اطمینان از بین آنها یازده نفر را انتخاب میکنید. شما ضرورت ندارید که در وقت انتخاب تان یک کلمه همه به زبان تان بیان کنید. شما با یازده نفر انتخابی تان به یک گوشه دیگر میدان میروید. با دیدن شما هر کس ممکن است بداند که شما چه کاری را میخواهید انجام دهید. در حقیقت شما یک تیم فوت بال را برای خود انتخاب کردید.
فکر کنید که بعد از این تیم شما با هم کار میکنند تا برای مسابقات مهمی که پیش رو خواهند داشت کاملاً آماده شوند. برای این آماده گی شما باید چه کار کنید؟ تصور کنید که آنها در مورد فوت بال تا حدی میفهمند و به بعضی قوانین آن نیز آشنایی دارند. اما شما به آنها میگوید که اکنون بعضی چیزها یک اندازه فرق کرده اند. مسابقه فرق کرده است. به شکلی که شما در میدان مکتب پیشتر فوت بال بازی میکردید، در آینده به آن شکل نمی توانید که در مسابقۀ واقعی بازی کنید.
این کفایت نمی کند که شما به آنها در این مورد ساعتها لیکچر فوق العاده بدهید. بلکه آنها به گفتن صرف چند چیز ضرورت دارند که همیشه در وقت مسابقه در ذهن خود داشته باشند که انجام دهند. سه و یا چهار چیز برای انجام دادن و سه و یا چهار چیز برای انجام ندادن. شما امیدوار هستید که در جریان مسابقهٔ گرماگرم، آنها این چیزها را به یاد خواهند داشت و با توجه کردن به آنها بهترین مسابقه را را به نمایش بگذارند.
اکنون به عیسی دقت کنید که او چه میکند. در وقت عیسی آنها تیم فوت بال نداشتند، اما کاری که او انجام داد و مسابقۀ که شاگردان او پیشروی داشتند به مراتب مهمتر از مسابقۀ فوت بال امروزی بود. کاری که عیسی انجام داد در تاریخ اسراٸیل ریشۀ طولانی دارد، وقتیکه خدا دوازده قبیلۀ اسراٸیل را که نسل دوازده پسر یعقوب بودند دعوت کرد و از آنها قوم برگزیدۀ خود را ساخت، که آنها بتوانند مقاصد خدا را برای تمام دنیا برآورده بسازند. اکنون عیسی آمد و به میدان بازی داخل شد که در آن انواع مختلف مردم به طریقههای مختلف مصروف بازی بودند، تا ثابت بسازند که مردم خدا هستند. بعضی با مطیع بودن به قوانین جدید، بعضی با نقشهها و پلانها انقلابی، بعضی از طریق حمایت کردن از هیرود و رژیم او، بعضی با پیشنهاداتی که باید به صحرا میرفتند و در تنهایی دعا میکردند. در این هیچ جای شک وجود ندارد که برعلاوه اینها، گروهها و طریقههای دیگر نیز وجود داشتند. عیسی از بین مردمی که ملاقات نمود، از بین آنها دوازده نفر را انتخاب کرد. عیسی حتی بدون یک کلمه گپ زدن هم این دوازده نفر را انتخاب نمود، باز هم مردم دیدند که این کار او نتیجه داد. او از بین همه تیم اسراٸیل را انتخاب کرد. آنها باید هسته، مرکز و نقطۀ آغاز برای کاری میبودند که خدا میخواست شروع کند. آنها قلب و مغز اسراٸیل تجدید شدۀ خدا بودند.
عیسی به آنها فرمانهای روشن داد که بعد از این روٸیایهای خدا به چه قسم پیش خواهند رفت. این فرمانها چهار وعده و چهار اخطار بودند که اساس آن بر شریعت اسراٸیل در کتاب مقدس استوار بودند. در کتاب تثنیه لستهای طولانی «برکات» برای کسانی که از شریعت اطاعت میکنند، و لعنتها برای کسانیکه از آن اطاعت نمی کنند ذکر شده است. این لستهای کردنها و نکردنها، مواد قرار داد بین خدا و اسراٸیل را تشکیل میدادند. اکنون که اسراٸیل جدید به دور عیسی شکل میگرفت، عیسی نسخهٔ نو و یا تفسیر (ورژن) جدید خود را از این که در کتاب تثنیه ذکر شده بودند به آنها داد.
این تفسیر(ورژن) جدید عیسی، یک تفسیر بنیادی یعنی برگشت به اصل این قوانین بود نه نو ساختن و تجدید نظر کردن در آن. در حقیقت عیسی قوانین را که مردم در طول زمانهها سر چپه کرده بودند دو باره سر راسته کرد. مردم فکر میکردند که عیسی قوانین را که سالها از آن پیروی کرده بودند سر چپه کرد. در حالیکه عیسی قوانین سرچپه شده را سر راسته کرد. خدا کارهای نو را انجام میداد. مثلیکه در فصل چهار ذکر شد که عیسی در یک کنیسه در ناصره گفت، خدا بالاخره وعدههای خود را پوره میکند و این به معنی خبر خوش برای تمام مردم دنیا است که بسیار وقت شده بود آن را نشنیده بودند. مسکینان، گرسنگان، آنهایکه میگریستند، کسانیکه مورد نتنفر مردم بودند، آنها برکت خواهند یافت. اما بدون اینکه خود فقر و گرسنگی وسیلۀ پاک شدن روحانی آنها باشد. وقتیکه بی عدالتی حکمفرما باشد، دنیا زیاد تر به طرف عدالت خدا رجوع میکند و ملکوت او تولد مییابد. این موضوع وسیلۀ تحریک مخالفت مردمی میشود که به حفظ شرایط موجود خوش هستند چون به آن عادت کرده اند. در پیام عیسی از وعدهها و اخطارها، از برکات و لعنتها انعکاس صدای انبیای قدیم عبرانی به گوش میرسید و عیسی میدانست که عکس العمل در مقابل آن هم مثل آن دوران خواهد بود.
پس اگر عیسی امروز به میدان بازی ما بیاید که ما مصروف بازی با مفکورهها و پلانهای خود هستیم و به طریقههای مختلف میخواهیم زندگی خود را با معنی بسازیم، که اکثراً با مخلوطی از موفقیت و ناکامی روبرو میشویم، آیا او از بین ما چه قسم تیم را انتخاب خواهد کرد؟ آیا او کدام یک ما را برای چه هدفی دعوت خواهد کرد؟ آیا وعدهها و اخطارهای او برای دنیایی ما و برای مردمی که دعوت او را میشنوند و میخواهند از او پیروی کنند چه خواهد بود؟ لازم است در این مورد اول به سوالات درون خود جواب بدهیم. اما، ما به حیث مسیحیان به این باور هستیم، عیسی با دعوت کردن دوازده شاگرد و تعلیمی قاطعانۀ که با برکات و لعنتها به آنها داد آن تعلیم برای ما نیز تا هنوز هم پا برجاست. این شکل و شمایل ملکوت و یا پادشاهی خداست: پادشاهی که امروز نیز دنیا را سرچپه میسازد، یا میتوانیم بگویم که از سرچپه بودن راسته میسازد، یعنی کاریکه همیشه انجام داده است.
لوقا ۱ : ۲۶-۳۸ - خبر تولد عیسی
لوقا ۱ : ۳۹-۵۶ - ملاقات مریم با اِلیزابِت و سرود مریم
لوقا ۱ : ۵۷-۸۰ - تولد یحیی و پیشگویی زکریا
لوقا ٢ :۲۱-۴۰ - تقدیم عیسی در عبادتگاه
لوقا ۲: ۴۱-۵۲ - عیسی جوان در عبادتگاه
لوقا ۳: ۲۱-۳۸- تعمید و شجرهٔ عیسی
لوقا ٥: ١٧ ـ ٢٦ شفای شل که از راه چت پاٸین کرده شد
لوقا ٥: ٢٧ ـ ٣٩ دعوت از مامور مالیه
لوقا ٦: ١٢ ـ ٢٦ انتخاب شاگردان
لوقا ٦: ٢٧ ـ ٣٨ مهربانی با دشمنان
لوقا ٦: ٣٩ ـ ٤٩ کور عصا کش کور؟
لوقا ٧: ١ ـ ۱۰ شفا یافتن از راه دور
لوقا ٧: ١١ ـ ١٧ زنده کردن پسر یگانه ای بیوه زن
لوقا ٧: ٣٦ ـ ٥٠ بخشیدن قرض زیاد و کم
لوقا ٨: ٢٦ ـ ٣٩ هوشیار شدن دیوانه
لوقا ٨: ٤٠ ـ ۵۶ زن شفا یافت و دختر زنده شد
لوقا ۹: ۱ ـ ۱۷ سفیران بدون وسایل سفر
لوقا ۱۰: ۱۷ ـ ۲۴ برگشت از ماموریت
لوقا ۱۰: ۳۸ ـ رقابت دو خواهر۴۲
لوقا ۱۱: ۱ ـ ۱۳ چه قسم باید دعا کرد؟
لوقا ۱۲: ۳۵ ـ۴۸ خادمان کمر بسته
لوقا ۱۲: ۴۹ ـ ۵۹علایم آخر زمان
لوقا ۱۳: ۱ ـ ۹ضرب المثل درخت انجیر
لوقا ۱۳: ۳۱ ـ ۳۵ماتم عیسی به خاطر اورشلیم
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۴: ۱۲ ـ ۲۴جشن پادشاهی خدا
لوقا ۱۴: ۲۵ -۳۵ بهای پیروی از مسیح
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۵: ۱۱ ۲۴ـ پدر و پسر جوان
لوقا ۱۵: ۲۵ ـ ۳۲ پدر و پسر کلان
لوقا ۱۶: ۱۰ ـ ۱۸ غلام دو ارباب
لوقا ۱۶: ۱۹ ـ ۳۱ ایلعازر گدا و ثروتمند
لوقا ۱۷: ۱ ـ ۱۰بخشیدن، ایمان و اطاعت
لوقا ۱۷: ۱۱ ـ ۱۹ شفای ۱۰ جذامی
لوقا ۱۷: ۲۰ ـ ۳۷آمدن پادشاهی خدا
لوقا ۱۸: ۱ ـ ۱۴ قاضی نا درست و بیوه زن
لوقا ۱۸: ۱۵ ـ۳۰ عیسی کودکان را برکت میدهد
لوقا ۱۸: ۳۱ ـ۴۳ شفای گدایگر نابینا
لوقا ۱۹: ۱۱ ـ۲۷ پادشاه،غلامان و پول
لوقا ۱۹: ۴۱ ۴۸ـ پاکسازی عبادت گاه
لوقا ۲۰: ۱ ـ ۸سوال در مورد صلاحیت عیسی
لوقا ۲۰:۹ -۱۹ مَثَل تاکستان و باغبانان
لوقا ۲۰: ۲۰ ـ ۲۶مالیه دادن به قیصر
لوقا ۲۰: ۲۷ ـ ۴۰ ازدواج و رستاخیز
لوقا ۲۱: ۵ ـ ۱۹ علایم آخر زمان
لوقا ۲۱: ۲۰ ـ ۳۳پیشگویی ویرانی اورشلیم
لوقا ۲۲: ۲۴ ـ ۳۸پیشگویی انکار پطرس
لوقا ۲۲: ۵۴ ـ ۷۱ انکار پطرس از عیسی
لوقا ۲۳: ۱ ـ ۱۲ عیسی در حضور پیلاطوس و هیرودیس
لوقا ۲۳: ۱۳ ـ ۲۶فشار مردم بر پیلاطوس
لوقا ۲۳: ۴۴ ـ ۵۶مرگ و دفن عیسی