وقتیکه شما به یک رسم میبینید، آیا به اولین چیزیکه توجه میکنید چه است؟ بعضی اشخاص کمی دور تر ایستاده شده میخواهند تمام رسم را مورد نظر قرار بدهند. آنها به رنگهای شکوهمند، رنگهای متضاد، به روشنیها و سایههای تاریک در رسم دقت میکنند.
بعضی اشخاص فوراً به کرکترهای رسم یعنی انسانها دقت میکنند. آیا کرکترها غمگین و یا خوش، قوی و یا ضعیف، و یا آرام یا آشفته هستند؟ همچنان آیا آنها چه فکر میکنند؟
دیگران علاقه دارند که به این توجه کنند که آیا هنرمند خواسته است چه چیز و چه موضوعات اجتماعی و سیاسی دنیایی را که در آن زندگی میکرد انعکاس دهد؟
بعضی با علاقمندی که به خود هنرمند دارند، خوب نزدیک شده به این دقت میکنند که آیا هنر مند هر حرکت برس خود را چه قسم انجام داده است و میخواهند زره زره کار او را در کشیدن تمام رسم بفهمند.
صحنهٔ که اکنون پیش روی ما قرار دارد یک رسامی بزرگ دیگر لوقا است که با کشیدن هر خط روی کرد خود را بکار گرفته است. داستان حضور عیسی در خانهٔ شمعون فریسی پر از معنی در انجیل و نسبت به هر قصهٔ دیگر در عهد جدید است. همچنان این تصویر یک هنر رسامی خالص سه بعدی حقیقیت انجیل را، نیز به شکل زنده به نمایش میگذارد.
اولتر از همه صحنهٔ کلی را در نظر بگیرید. با آنکه اشخاص دیگر نیز ذکر شده اند، اما سه کرکتر بر ستیج تسلط دارند. شمعون فریسی، عیسی و زن بی نام. (مردم اکثراً فکر میکنند که این همان صحنه است که ما میتوانیم در مرقس فصل ۱۴ : ۳ ـ ۹ و در متی فصل ۲۶ و یوحنا فصل ۱۲ ببینیم، اما این امکان هم وجود دارد که نباشد.) عیسی با ربط دادن توجه اضافه از حد زن به خودش، با بی ادبی اضافه از حد مهماندار، یک تعدد و رنگارنگی فوق العاده را در صحنه برقرار کرده است. او خواسته است که توسط آنها یک چیز کاملاً تازه را برای بینندگان صحنه بیان کند. چیز تازه این است، که امکان دارد آنها و دیگران نیز این قسم خوی و عادت داشته باشند. این داستان بین هر سه کرکتر با صبر و قدرت ادامه مییابد.
کرکترهای اصلی داستان با چند خط و خال بسیار خوب برجسته نشان داده شده اند. مهماندار که یک فریسی است به احتمال قوی کم از کم برضد عیسی نیست اما تا هنوز شاگردی عیسی را آغاز نکرده است. در آن وقت در بین جنبش فریسیها، فریسیهای بدرجات مختلف وجود داشتند. فریسیان دست راستی و سخت گیر در بین آنها اکثریت داشتند. اما بعضی دیگر مثل این فریسی یعنی شمعون، کسانی هم بودند که میگفتند حد اقل به عیسی حق داده شود تا به شکل عادلانه گپهای او شنیده شود. ممکن است شمعون این آوازهها را شنیده بود که عیسی یک نبی است (فصل ۷: ۱۶) و بسیار علاقه داشت که او را خودش به چشم خود ببیند. با دیدن به زن و عیسی کرد که جواب خود را یافته است. (امکان ندارد که عیسی یک نبی باشد، چون او نفهمید که این چه قسم زن است.) شاید هنوزهم شک داشت و میخواست برایش زیاد تر ثابت شود. شاید هم فکر میکرد که غلط فکر میکند. (عیسی میدانست که این زن قبلاً چه و اکنون چه است یعنی یک گنهکار بخشیده شده. اما شمعون در مورد عیسی فکر میکرد که او چه است.) لوقا در شروع قصهٔ خود، در دو جملهٔ اول، سه بار ذکر میکند که او فریسی بود، که به خانهٔ او عیسی و این زن آمده بودند.
زن یک مهمان ناخوانده بود. چیزیکه ما بصورت عام در مورد «زندگی شخصی و خصوصی» در دنیای مدرن امروزی میشناسیم، در عصر عیسی ناشناخته بود. اکثراً دروازههای خانهها باز گذاشته میشدند، گداها، دوستان و کسانیکه به شکل عادی از کوچه عبور میکردند دفعتاً داخل خانه میشدند. زنیکه آمده بود طوری معلوم میشود که میخواست عیسی را تدهین کند، در اخیر فهمیدیم که او میخواست محبت سپاسگذارانه خود را به خاطر بخشیده شدن سرشار خدا ابراز کند. اما وقتیکه خود را پیش عیسی دید، خود را کنترول کرده نتوانست. پیش از اینکه سر گلابدان را باز کند و عیسی را تدهین کند، آنقدر اشک ریخت که با اشکهای خود پاهای عیسی را تر کرد. وقتیکه متوجه شد کار خوب نکرده است برای جبران آن، البته از نظر سیل بینان کار خراب تر از آن را انجام داد. او موهای خود را پایین کرد که یک زن خوب هرگز در حضور عام مردم انجام نمی دهد، پاهای عیسی را به آن خشک کرد و بوسیده رفت تا وقتیکه سر گلابدان را باز کند و عیسی را به آن تدهین نماید.
اکنون به این صحنه از چشم یک هنر مند ببینید که میخواهد توسط آن دنیای خود را به نمایش بگذارد. یا به الفاظ دیگر، لوقا خواسته است به ما نشان دهد وقتیکه محبت خدا در انجیل بر وضعیت انسانی اثر میکند چه واقع میشود. لوقا میخواهد به ما نشان دهد، چطور عیسی در ناصره و بعداً در موعظهٔ بزرگ خود برخلاف توقعات مردم از برقراری ملکوت خدا و نتایج آن قرار دارد. مردم فکر میکردند که عیسی هر چیز را سر چپه میکند، در حالیکه چیزهای که آنها سر چپه کرده بودند عیسی آن را به پا ایستاده کرده راسته میکرد. عیسی میگفت، آن زمان، عصری خواهد بود که سخاوت فروان، فیض تعجب آور و وقت مخالفت شدید که با قضاوت شدید خدا روبرو خواهد شد. عرف اجتماعی موجود از کلکین به دور انداخته خواهد شد، بخشیده شدن و محبت مفهوم جدید پیدا خواهند کرد و توقعات جدید را بوجود خواهند آورد. انسانیت جدید به ظهور خواهد رسید، نه به شکلی که جامعه آن را شکل دهد بلکه چیزیکه خدا در نظر دارد. بسیار مثلها در انجیل لوقا در درون خود به این شکل مفهوم معکوس در خود دارند. به پسر گمشده در فصل پانزده انجیل لوقا، به فریسی و مامور مالیه در لوقا ۱۸ دقت کنید. لوقا در کلیسای زندگی کرد که از خزانه ای شگفت انگیز معکوسات سرشار بود. بسیار یهودیان پیام عیسی را رد کردند، اما بسیار غیر یهودیان آن را پذیرفتند و مثل سیل به کلیسا روی آوردند (مثل این زن) و از بخشیده شدن با محبت و سخاوتمندانه خدا لذت بردند.
وقتیکه به دقت به جزئیات این داستان دقت میکنیم، یک چیزی که میتوانیم خوب درک کنیم کاری است که عیسی دسترخوان را بر فریسی سرچپه کرد. فریسی یگانه کسی بود که به خاطر مهمانداری ناقص خود نسبت به خطای اجتماعی آن زن به خاطر پایین کردن موهایش زیاد تر ملامت شد. فریسیها وقتیکه سر دسترخوان خود شان تنها مینشستند، هیچ وقت به درن قلب خود نمی دیدند، از این رو محبت سخاوتمندانهٔ خدا را استقبال نمی کردند. از نظر لوقا ایمان حقیقی وقتی واقع میشود، که یک شخص به عیسی میبیند و بخشیده شدن از طرف خدا را کشف میکند. نشانه و ثبوت این قسم ایمان محبت است.
لوقا ۱ : ۲۶-۳۸ - خبر تولد عیسی
لوقا ۱ : ۳۹-۵۶ - ملاقات مریم با اِلیزابِت و سرود مریم
لوقا ۱ : ۵۷-۸۰ - تولد یحیی و پیشگویی زکریا
لوقا ٢ :۲۱-۴۰ - تقدیم عیسی در عبادتگاه
لوقا ۲: ۴۱-۵۲ - عیسی جوان در عبادتگاه
لوقا ۳: ۲۱-۳۸- تعمید و شجرهٔ عیسی
لوقا ٥: ١٧ ـ ٢٦ شفای شل که از راه چت پاٸین کرده شد
لوقا ٥: ٢٧ ـ ٣٩ دعوت از مامور مالیه
لوقا ٦: ١٢ ـ ٢٦ انتخاب شاگردان
لوقا ٦: ٢٧ ـ ٣٨ مهربانی با دشمنان
لوقا ٦: ٣٩ ـ ٤٩ کور عصا کش کور؟
لوقا ٧: ١ ـ ۱۰ شفا یافتن از راه دور
لوقا ٧: ١١ ـ ١٧ زنده کردن پسر یگانه ای بیوه زن
لوقا ٧: ٣٦ ـ ٥٠ بخشیدن قرض زیاد و کم
لوقا ٨: ٢٦ ـ ٣٩ هوشیار شدن دیوانه
لوقا ٨: ٤٠ ـ ۵۶ زن شفا یافت و دختر زنده شد
لوقا ۹: ۱ ـ ۱۷ سفیران بدون وسایل سفر
لوقا ۱۰: ۱۷ ـ ۲۴ برگشت از ماموریت
لوقا ۱۰: ۳۸ ـ رقابت دو خواهر۴۲
لوقا ۱۱: ۱ ـ ۱۳ چه قسم باید دعا کرد؟
لوقا ۱۲: ۳۵ ـ۴۸ خادمان کمر بسته
لوقا ۱۲: ۴۹ ـ ۵۹علایم آخر زمان
لوقا ۱۳: ۱ ـ ۹ضرب المثل درخت انجیر
لوقا ۱۳: ۳۱ ـ ۳۵ماتم عیسی به خاطر اورشلیم
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۴: ۱۲ ـ ۲۴جشن پادشاهی خدا
لوقا ۱۴: ۲۵ -۳۵ بهای پیروی از مسیح
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۵: ۱۱ ۲۴ـ پدر و پسر جوان
لوقا ۱۵: ۲۵ ـ ۳۲ پدر و پسر کلان
لوقا ۱۶: ۱۰ ـ ۱۸ غلام دو ارباب
لوقا ۱۶: ۱۹ ـ ۳۱ ایلعازر گدا و ثروتمند
لوقا ۱۷: ۱ ـ ۱۰بخشیدن، ایمان و اطاعت
لوقا ۱۷: ۱۱ ـ ۱۹ شفای ۱۰ جذامی
لوقا ۱۷: ۲۰ ـ ۳۷آمدن پادشاهی خدا
لوقا ۱۸: ۱ ـ ۱۴ قاضی نا درست و بیوه زن
لوقا ۱۸: ۱۵ ـ۳۰ عیسی کودکان را برکت میدهد
لوقا ۱۸: ۳۱ ـ۴۳ شفای گدایگر نابینا
لوقا ۱۹: ۱۱ ـ۲۷ پادشاه،غلامان و پول
لوقا ۱۹: ۴۱ ۴۸ـ پاکسازی عبادت گاه
لوقا ۲۰: ۱ ـ ۸سوال در مورد صلاحیت عیسی
لوقا ۲۰:۹ -۱۹ مَثَل تاکستان و باغبانان
لوقا ۲۰: ۲۰ ـ ۲۶مالیه دادن به قیصر
لوقا ۲۰: ۲۷ ـ ۴۰ ازدواج و رستاخیز
لوقا ۲۱: ۵ ـ ۱۹ علایم آخر زمان
لوقا ۲۱: ۲۰ ـ ۳۳پیشگویی ویرانی اورشلیم
لوقا ۲۲: ۲۴ ـ ۳۸پیشگویی انکار پطرس
لوقا ۲۲: ۵۴ ـ ۷۱ انکار پطرس از عیسی
لوقا ۲۳: ۱ ـ ۱۲ عیسی در حضور پیلاطوس و هیرودیس
لوقا ۲۳: ۱۳ ـ ۲۶فشار مردم بر پیلاطوس
لوقا ۲۳: ۴۴ ـ ۵۶مرگ و دفن عیسی