در طول سالها شرم آور ترین لحظهٔ زندگی من (نویسنده) وقتی بود که با یک گروه کوچک زایرین از یک میدان هوایی به طرف اورشلیم پرواز داشتیم. من رهبری این گروه کوچک زایرین را بدوش داشتم. من، خانمم و دیگران بسیار وقت خود را به میدان هوایی رسانیدیم تا همه کارهای سفر ما بدون کدام مشکل به خوبی پیش برود. در آن جا متوجه شدیم همه چیز مثل تکتهای طیاره و بکسها و پاسپورت من است، اما پاسپورت خانمم نیست. همه جیبها، بکسها و هر چیز را پالیدیم پاسپورت خانمم را نیافتیم. مجبور شدم به همسایهٔ ما زنگ زدم تا داخل خانه ما برود و ببیند که پاسپورت را آنجا فراموش نکرده باشیم. همسفران گروه ما هم نیز با یک قسم شرم جیبها و بکسهای خود را پالیدند. نمی توانم به شما تشریح کنم که آیا خانمم درینمورد چه فکر میکرد. عین وقتی که ما در این مورد فکر میکردیم که خانمم در پراوز دیگر بیاید، وقتیکه بکسها را شور دادم متوجه شدم که پاسپورت از وسط دو بکس به زمین افتاد. زمانیکه من تکتها و کاغذات را بر رسی میکردم پاسپورت خانمم در بین دو بکس افتاده و از نظر پنهان شده بود.
وقتیکه ما به سفر میرویم لازم است که با احتیاط فکر کنیم که چه چیز را با خود بگیریم تا برای سفر آماده باشیم. واقعاً خوب نیست وقتیکه طیاره در هوا باشد و ما متوجه شویم که یک لنگ بوت خود را در خانه فراموش کردیم. اخطارهای عیسی در این قسمت، اساساً رهنماییهای برای آماده بودن مردمی است که به سفر میرفتند. آنها باید لباس لازم سفر را میپوشیدند و برای حرکت آماده میبودند، عیناً مثلیکه قوم اسرائیل برای خروج بزرگ از مصر آماده گی گرفته بودند. (خروج ۱۲: ۱۱) ما دیدیم که لوقا در هر قسمت سفر عیسی به اورشلیم خروج قوم را در نظر داشته است و موضوعی خاصی که در این قسمت در نظر او بوده است موضوع برگزاری فصح(خوردن گوشت قربانی) است. اسرائیلیها در مصر در حالیکه لباس سفر را پوشیده بودند غذای فصح را خوردند تا به مجرد داده شدن هدایت حرکت کنند.
به طریقی که عیسی برنامهٔ سفر خود را انکشاف میدهد احساس شدید عاجل بودن را در آن حفظ میکند و به خاطر توضیح بهتر آن پیروان خود را به خدمتگارانی تشبیه کرد که منتظر برگشتن ارباب شان از مهمانی طولانی شبانه میباشند. وقتیکه این تصویرها انکشاف میکنند زیاد و زیادتر موضوعاتی را روشن میسازند که عیسی در نظر داشته است. وقتیکه ما در «ریل» این افکار سفر میکنیم به جاهای نیز میرسیم که واقعاً ترس آور هستند.
عیسی صرف جنگ با نیروهای شیطانی را به پیش نمی برد. او صرف به وفاداری مطلق برای مقابله کردن به مخالفین هم تاکید نمی کرد. او به این هم صرف تاکید نمی کرد که تنظیم مجدد افکار در مورد پادشاهی خدا اولیت دارد. او اکنون اخطار میداد که بحرانها در پیش روی قرار دارند و برای نمایش بزرگ که اجرا خواهد شد هر شخص باید کاملاً آماده باشد. عیناً مثلیکه یک خدمتکار با اشتیاق تمام منتظر شنیدن صدای پای اربابش است که چه وقت در وازه را تک تک میکند. به این وسیله عیسی میخواست حالتی را پیش گویی کند که نیروهای روشنی و تاریکی در یک جنگ شدید با هم روبر میشوند و این جنگ باعث مرگ خود او و باعث فاجعهٔ ویرانگر برای اسرائیل بصورت عام و بصورت خاص برای اورشلیم خواهد شد. اگرچه این قسمت را اکثراً به بازگشت ثانی عیسی مربوط میدانند، اما طوری معلوم میشود که انجیل لوقا این واقعات را به واقعات مغلقی مربوط میداند که در طول زندگی پیروان او واقع خواهند شد.
از این رو این واقعات آزمایش جدی برای شاگردان او خواهند بود. اگر آنها فکر میکردند چون پیروان عیسی هستند میتوانند آرام بنشینند و بگویند که هر چیز به خوبی پیش خواهد رفت، در این صورت پیش از اینکه آماده گی کامل داشته باشند به حوادثی غیر مترقبه روبرو خواهند شد. عیسی میدانست که آن وقت بسیار دور نیست. در حقیقت او در راه اورشلیم بود تا به مرگی که در انتظارش بود روبرو گردد. در عین زمان عیسی میدانست که شاگردانش قسمت کمی حقایقی که او به آن روبرو میشد آن را درک میکنند، به این اساس ضروری بود که به آنها اخطار میداد تا کاملاً آماده باشند. عیسی برای توضیح این مقصد خود مثال خدمتکار و ارباب را از طریقههای مختلف با اخطارها به آنها بیان کرد.
سوال پطرس یک نقطهٔ خوب را در بر دارد. اکثراً قصههای یهودی در مورد ارباب و خادمانش بصورت ساده در مورد رابطهٔ خدا و پیروانش است. یکی از قصههای عیسی نیز در این چوکات است. (لوقا۱۶: ۱ – ۹) پس در این تصویر پس آمدن ارباب به خانه از نظر شاگردان تنها به آنها (به حیث خدمتکاران عیسی) مربوط نمی شد، بلکه به مجموع قوم اسرائیل ارتباط میگرفت. آیا این نظر آنها درست بود؟ طوری معلوم میشود که جواب بلی است و به تمام قوم تعلق میگرفت. بعد از این ما در انجیل لوقا اخطارهای مختلف را به قوم اسرائیل در مجموع میبینیم که اگر آنها آمدن دوبارهٔ ارباب را درک نکنند به تمام قوم اسرائیل و بصورت خاص به سمبول مرکزی آنها یعنی معبد چه واقع خواهد شد. این تصویر به موضوعات لوقا ۱۸: ۱۱ – ۲۷ که مربوط به بازگشت ثانی عیسی نیست بلکه به خدای اسرائیل به صهیون است که در حال صورت گرفتن بود و عیسی به این چیز باور کامل داشت. ارباب پس به خانه بر میگشت اما خادمانش آماده نبودند.
در عین زمان این قسمت برای محفل عبادت و دعا برای کسانیکه به خدمت در کلیسای خدا گماشته میشوند نیز بکار گرفته میشود. زیرا در این قسمت بسیار تصویر روشن و خوب از رابطه بین ارباب و خادم کشیده شده است. خادم بودن واقعاً یک نمونهٔ عالی برای کسانی است که از عیسی پیروی میکنند. پولس نیز به جواب افکار منفی بعضی در مورد آینده مسیحیان بعد از مرگ به آنها جواب میدهد (۱قرنتیان۳: ۱۲ – ۲۱) و به خادم بودن حقیقی تاکید میکند.همه مبشران، معلمان و کشیشان در این مورد مسئولیت همسان داردند. وقتیکه ارباب پس به خانه بر میگردد ببیند که آنها مصروف خدمت هستند. اما اگر ببیند که آنها مصروف سوی استفاده از آنها هستند آیا درینصورت چه واقع خواهد شد؟
لوقا ۱ : ۲۶-۳۸ - خبر تولد عیسی
لوقا ۱ : ۳۹-۵۶ - ملاقات مریم با اِلیزابِت و سرود مریم
لوقا ۱ : ۵۷-۸۰ - تولد یحیی و پیشگویی زکریا
لوقا ٢ :۲۱-۴۰ - تقدیم عیسی در عبادتگاه
لوقا ۲: ۴۱-۵۲ - عیسی جوان در عبادتگاه
لوقا ۳: ۲۱-۳۸- تعمید و شجرهٔ عیسی
لوقا ٥: ١٧ ـ ٢٦ شفای شل که از راه چت پاٸین کرده شد
لوقا ٥: ٢٧ ـ ٣٩ دعوت از مامور مالیه
لوقا ٦: ١٢ ـ ٢٦ انتخاب شاگردان
لوقا ٦: ٢٧ ـ ٣٨ مهربانی با دشمنان
لوقا ٦: ٣٩ ـ ٤٩ کور عصا کش کور؟
لوقا ٧: ١ ـ ۱۰ شفا یافتن از راه دور
لوقا ٧: ١١ ـ ١٧ زنده کردن پسر یگانه ای بیوه زن
لوقا ٧: ٣٦ ـ ٥٠ بخشیدن قرض زیاد و کم
لوقا ٨: ٢٦ ـ ٣٩ هوشیار شدن دیوانه
لوقا ٨: ٤٠ ـ ۵۶ زن شفا یافت و دختر زنده شد
لوقا ۹: ۱ ـ ۱۷ سفیران بدون وسایل سفر
لوقا ۱۰: ۱۷ ـ ۲۴ برگشت از ماموریت
لوقا ۱۰: ۳۸ ـ رقابت دو خواهر۴۲
لوقا ۱۱: ۱ ـ ۱۳ چه قسم باید دعا کرد؟
لوقا ۱۲: ۳۵ ـ۴۸ خادمان کمر بسته
لوقا ۱۲: ۴۹ ـ ۵۹علایم آخر زمان
لوقا ۱۳: ۱ ـ ۹ضرب المثل درخت انجیر
لوقا ۱۳: ۳۱ ـ ۳۵ماتم عیسی به خاطر اورشلیم
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۴: ۱۲ ـ ۲۴جشن پادشاهی خدا
لوقا ۱۴: ۲۵ -۳۵ بهای پیروی از مسیح
لوقا ۱۵: ۱ ـ۱۰ گوسفند گم شده و سکهٔ گم شده
لوقا ۱۵: ۱۱ ۲۴ـ پدر و پسر جوان
لوقا ۱۵: ۲۵ ـ ۳۲ پدر و پسر کلان
لوقا ۱۶: ۱۰ ـ ۱۸ غلام دو ارباب
لوقا ۱۶: ۱۹ ـ ۳۱ ایلعازر گدا و ثروتمند
لوقا ۱۷: ۱ ـ ۱۰بخشیدن، ایمان و اطاعت
لوقا ۱۷: ۱۱ ـ ۱۹ شفای ۱۰ جذامی
لوقا ۱۷: ۲۰ ـ ۳۷آمدن پادشاهی خدا
لوقا ۱۸: ۱ ـ ۱۴ قاضی نا درست و بیوه زن
لوقا ۱۸: ۱۵ ـ۳۰ عیسی کودکان را برکت میدهد
لوقا ۱۸: ۳۱ ـ۴۳ شفای گدایگر نابینا
لوقا ۱۹: ۱۱ ـ۲۷ پادشاه،غلامان و پول
لوقا ۱۹: ۴۱ ۴۸ـ پاکسازی عبادت گاه
لوقا ۲۰: ۱ ـ ۸سوال در مورد صلاحیت عیسی
لوقا ۲۰:۹ -۱۹ مَثَل تاکستان و باغبانان
لوقا ۲۰: ۲۰ ـ ۲۶مالیه دادن به قیصر
لوقا ۲۰: ۲۷ ـ ۴۰ ازدواج و رستاخیز
لوقا ۲۱: ۵ ـ ۱۹ علایم آخر زمان
لوقا ۲۱: ۲۰ ـ ۳۳پیشگویی ویرانی اورشلیم
لوقا ۲۲: ۲۴ ـ ۳۸پیشگویی انکار پطرس
لوقا ۲۲: ۵۴ ـ ۷۱ انکار پطرس از عیسی
لوقا ۲۳: ۱ ـ ۱۲ عیسی در حضور پیلاطوس و هیرودیس
لوقا ۲۳: ۱۳ ـ ۲۶فشار مردم بر پیلاطوس
لوقا ۲۳: ۴۴ ـ ۵۶مرگ و دفن عیسی