به گذشتهها رفتن و خاطرات گذشته را مرور کردن یکی از سرگرمیهای خوب در دوران کهن سالی است. یکی از راههای که ما میتوانیم خاطرات گذشتهٔ خود را مرور کنیم مراجعه کردن به البوم عکسهای قدیمی ما است. دیروز که روز دوم نوروز بود با برادرم که از من دو سال جوان تر است برعلاوهٔ تبریکی نوروز صحبت تیلفونی طولانی و جالب داشتم. امروز که این قسمت را برای شما مینویسم متوجه شدم که برادرم چند قطعه عکس فامیلی قدیمی سال ۱۳۵۷ شمسی را که تقریبا ۴۳ سال پیش از امروز میشود برایم فرستاده است. در ضمن برایم نوشته بود «او غایتا چه غایتا بود».اینها عکسهای بودند که من قبلاً ندیده بودم. با خانمم این عکسهای جالب را به دقت ملاحظه کردیم. اکثر کسانیکه در عکسها بودند چون اعضای خانواده بودند از روی بروت، ریش و یا لباس شان شناختیم که آنها کیها هستند. اما در بین همهٔ اشخاصیکه در این عکسها بودند در یک عکس شخصی وجود داشت چون از اعضای خانوادهٔ ما نبود سوال برای ما بوجود آمد، آیا این شخص چطور بصورت تصادفی و به کدام ارتباط در بین اعضای خانواده حضور یافته است. بعد از دقت کردن زیاد متوجه شدیم که او یکی از دوستان برادرم بود که در قندز زندگی میکرد و در آن وقت به کابل آمده بود، چون مهمان آنها بود بصورت تصادف در یک عکس حضور پیدا کرده بود. حضور و ذکر شدن پولس رسول توسط پطرس رسول در این قسمت به این شکل به صورت تصادف به نظر میرسد. برعلاوه حضور پولس رسول در آیت ۱۵مثل شخص مهمانی است که در نمایش شخص دیگر بصورت تصادف به روی ستیج حضور پیدا میکند.
وقتیکه پطرس این رسالهٔ خود را مینویشت، قبل از آن رسالههای پولس رسول در بسیاری کلیساها در ترکیه و یونان امروزی و بعضی جاهای دیگر در بین ایمانداران در گردش بودند. بغیر از رسالهٔ به رومیان مخاطبین همهٔ رسالههای پولس رسول ایمانداران کلیساهای این مناطق بودند. مسیحیان اولی سفر کنندگان با انرژی و قوت بودند و آنها بسیار زیاد سفر میکردند، این موضوع در بسیاری نوشتههای اولی مسیحی، رسالهها و انجیل به چشم میخورد. آنها با دست خالی جایی نمی رفتند بلکه این نوشتهها، رسالهها و انجیل را کاپی کرده برعلاوه که خود شان مطالعه میکردند آنها را از یک جا به جای دیگر نیز با خود میبردند. چیزی را که پطرس در این قسمت میگوید به این موضوع کاملاً سر میخورد که خوانندگان نوشتههای پولوس این موضوع را میدانستند، بلکه در نوشتههای پولس بسیار مهم نیز بودند.
ما در قسمت قبلی بصورت مختصر در مورد صبر صحبت کردیم و گفتیم که ما و شما به صبر کردن دعوت شده ایم. صبر کردن در روابط ما با یکدیگر و همچنان صبر کردن برای رسیدن روز خداوند برای همهٔ ما بسیار مهم است. اما اکنون در این قسمت در مورد صبر خود خداوند دقت میکنیم.
در حقیقت این از یک طریق دیگر راه درست صبر کردن است.لازم است که ما پاهای کوچک ما را با صبر و حوصله بر زمین محکم گذاشته صبر کنیم تا خالق جهان و فرمانروای آن، کارهای دنیا را که نسبت به ما هزاران بار خوب تر میداند که چه قسم آن ها را به پیش ببرد، به آرامی آن را انجام دهد. در حقیقت، اصل مطلب این نیست که گویا ما در تاخیر شدن کارهای خدا با خداوند ما از صبر کار بگیریم و یا در رابطهٔ ما با او از حوصله کار بگیریم، بلکه از خدا بخواهیم که در برابر ما از حوصله کار بگیرد.
صبر کردن خدا برای ما به خاطر ضروری است که همه کارها به خوبی پیش بروند. اگر خدا فوراً همین اکنون همه چیز را به روی ما و دنیا ببندد، آیا در این صورت چه واقع خواهد شد؟ یهودیان، قبل از آمدن عیسی مسیح به زمین به این مشکل روبرو شده بودند، آنها واقعاً به انتظار بی پایان پوره شدن وعدههای خدا مواجه شده بودند. در آن وقت خدا پوره شدن وعدههای خود را برای رسیدن روزهای مهم به تاخیر میانداخت تا یک فاصله بوجود بیاید و تعداد زیاد تر مردم بتوانند توبه کنند. با بتوانند تعداد زیاد تر مردم با توبه زندگی و حیات جدید پیدا کنند و به این ترتیب بالاخره عقل دنیا هم برسرش بیاید. از این رو بر انسانها لازم است تا در تاخیر رسیدن روز خداوند عجله نکنند و قهر نشوند، بلکه به خاطر صبر عظیمش که به نفع همه انسانها است از خدا سپاسگزار باشند.
عین این موضوعات را پولس رسول هم وقتیکه به رومیان در فصل ۲ آیات ۱ تا ۱۱ مینوشت در ذهن خود داشت. «ای آدمی، تو کیستی که در بارهٔ دیگران قضاوت میکنی؟ هر که باشی هیچگونه عذری نداری زیرا وقتی تو دیگران را ملامت میکنی و در عین حال همان کاری را که آنها انجام میدهند انجام میدهی، خودت را ملامت میکنی. ما میدانیم وقتی خدا اشخاصی را که چنین کارهایی میکنند ملامت میکند، حق دارد. آیا تو گمان میکنی که با ملامت کردن دیگران از جزا فرار خواهی کرد! آیا فراوانی مهر و بردباری و صبر خدا را ناچیز میشماری؟ مگر نمی دانی که منظور مهربانی خدا این است که تو را به توبه راهنمایی فراید؟ با سخت دلی و بی میلی خود نسبت به توبه، عقوبت خود را تا روز ظهور غضب خدا و داوری عادلانهٔ او پیوسته شدیدتر میسازی. زیرا خدا به هرکس بر حسب اعمالی که کرده است، اجر و یا جزا خواهد داد. بعضی مردم، نیکویی را دنبال میکنند و در جستجوی عزت و شرف و زندگی فنا ناپذیر هستند، خدا به آنها زندگی ابدی خواهد داد. بعضی مردم خود خواه هستند و حقیقت را رد میکنند و به دنبال ناراستی میروند، آنها مورد خشم و غضب خدا قرار میگیرند. برای همهٔ ادمیانی که بدی را بجا میآوردند، مصیبت و پریشانی خواهد بود، اول برای یهودیان و سپس برای غیر یهودیان. اما خدا برای کسانی که نیکوکاری نمایند، عزت و شرف و سلامتی خواهد بخشید، اول به یهودیان و سپس به غیر یهودیان زیرا خدا تبعیض قایل نمی شود.»
ارزش دارد که شما به این موضوع که پولس رسول یاد آوری کرده است دقت کنید. از نظر پولس مهربانی خدا به خاطری است که شما را به توبه رهنمایی کند که در آیت ۴ فصل ۲ رومیان بیان شد. اگر شما از این چانس، خوب استفاده نکنید نتیجه برعکس خواهد بود. اگر شما از این فاصلهٔ زمانی درست استفاده نکنید با رسیدن قضاوت آخرین کار بسیار سخت خواهد شد. (رومیان ۲: ۵ ـ ۱۱)
این چیزی است که پطرس رسول نیز آن را بیان کرده به آن تاکید میکند. «حال که همهٔ این چیزها به این صورت نابود خواهند شد، زندگی شما باید چقدر پاک و خدا پسندانه باشد.» (۱۱) در حقیقت صبر خدا یک فرصت برای همهٔ ما است. صبر خدا به ما چانس میدهد که تا کار کنیم و زحمت بکشیم که زندگی خود را خدا پسندانه، مقدس و پاک بسازیم. این یک چانس خوب برای هریک ما است تا بتوانیم انجیل را در دنیا انتشار بدهیم. از وقتیکه ما دانستیم که روز خداوند رسیدنی است، آن روزیکه در آن ثمر نو به ثمر میرسد و زمین نو بوجود میآید، عدالت عجیب خدا دنیا را سرشار میسازد، نظم و ترتیب جدید خدا در هر چیز بوجود میآید، ما از همین اکنون برای رسیدن آن روز و این چیزها کار میکنیم.
این نکته بسیار مهم است که به آن متوجه باشیم، طرز تفکر غلط ما در مورد کارهای که خدا در نظر دارد انجام دهد، باعث میشود که هم شناخت ما و هم خوی، عادت و رفتار ما صدمه ببیند. اگر ما گمان کنیم که خدا بصورت ساده تمام دنیا را به آتش میکشد، و ما را مثل جانهای بی جسم در یک نوع زمان لایتناهی «ابدیت» به حال خود رها میکند، در این صورت چه ضرورت است که ما در مورد کارهای که اکنون انجام میدهیم باید پریشان باشیم؟ در این صورت آیا کارهای که اکنون انجام میدهیم چه تغیری در آن سرنوشت ما بوجود خواهد آورد؟ از زندگی امروز خود تا که میتوانیم لذت ببریم و برای هر چیزیکه در آینده برای ما واقع میشود صرف انتظار بکشیم. این چیزی است که فیلسوفان قرن اول میلادی و اکنون نیز در مورد کارهای خدا در آینده به این قسم جواب داده اند. اما اگر خدا قصد دارد که آسمانها و زمین را نو بسازد، مثلیکه اشعیای نبی چندین سال پیش وعده کرده بود(اشعیا ۶۵: ۱۷؛۶۶: ۲۲)، پس در این صورت باید در زمان موجود چه کارها بسیار مهم است که ما باید انجام بدهیم؟ کاری مهمی که ما باید در زمان موجود انجام دهیم این است که، باید عیب و ملامتی نداشته باشیم. (آیت ۱۴) بی عیب و بی ملاتی بودن برای اتباع ملکوت خدا بسیار مهم است.
همهٔ این موضوعات در پراگراف آخر این رساله با هم یکجا شده اند، بصورت خاص دو موضوع اساسی را که پطرس در طول رساله در مورد آن صحبت کرده است روی آن گپ میزنیم. اولین موضوع نگهبان بودن است! نگهبان بودن به این معنی نیست که گویا ما وظیفهٔ «پولیس مذهبی، امر بالمعروف و نهی از منکر» را برای یافتن خرابیهای دیگران انجام دهیم. یا هم کدام نوع طرز روحانی بودن خالص را در ذهن خود داشته باشیم و هر کس را به این طرز فکر وزن کرده بسنجیم و آنها را مورد انتقاد قرار دهیم. بهتر است که ما و شما مطابق به فرمودهٔ خداوند ما عیسی مسیح مثل مار هوشیار باشیم.
منظور این نیست، شما تصور نکنید که گویا در دنیا مردمان نافرمان وجود ندارند که شما را با گپهای شیرین و ملایم شان به طرف گمراهی بکشانند. حتماً این قسم مردم به فروانی وجود دارند، شما لازم است که به گپهای آنها دقت کنید که چه میگویند. آنها معمولاً گپهای فریبندهٔ خود را با گپهای طبیعی و عادی یکجا مخلوط کرده به شما بیان میکنند. تشخیص کردن گپهای خراب در بین گپهای واقعاً بسیار مشکل است. اگر این موضوعات واقعاً خطرناک نمی بودند، به ما هم توسط پطرس رسول و هم در جاهای دیگر کلام خدا اینقدر اخطارها داده نمی شد. خطر حقیقی و واقعی این است که با فریفته شدن توسط آنها اتکای ثابت ایمانی ما صدمه دیده، امکان دارد ما لغزش بخوریم.
موضوع دوم منفی نیست. در این جا چیزهای هستند که در زندگی ایمانی مسیحی رشد کرده به حیث کرکتر مسیحی به ثبات رسیده اند. این افتخار شما و حق روشن و واضح شما به حیث پیروی عیسی مسیح است که باید در فیض و حکمت خداوند ما عیسی مسیح رشد و نمو کنید. این موضوع ما را پس به قسمت اولی این رساله میبرد که پطرس رسول خوانندگان خود را تشویق میکند تا این چیزها را مثل خشت یکی روی دیگر گذاشته بر روی آن زندگی مسیحی خود را بنا کنند. ما لازم است ایمان را با جوانمردی، جوانمردی را با معرفت، معرفت را با پرهیزکاری، پرهیز کاری را با بردباری، بردباری را با خدا شناسی، خدا شناسی را با دوستی برادرانه و دوستی برادرانه را با محبت خالص تکمیل کنیم. بعض این خصوصیات تا حدی به کنترول کردن شخصی و صبر تفسیر شده اند. چیزهای دیگر را پطرس به خواننده گان خود گذاشته است که خود آنها روی آن کار کنند.
با خواندن ای رساله طوری احساس میکنیم که این رساله میتواند کلامی بسیار مهم باشد برای دورانی که ما در آن زندگی میکنیم. اگر میخواهیم که با انجام ندادن کارهای خراب خدا را هم اکنون و هم وقتیکه دوباره بر میگردد و دنیای جدید خود را میسازد خوشنود بسازیم، پس خوب است که این رساله را با دقت زاد تر مطالعه کنیم. با دعا آن را در قلب خود جا داده و رهنمای زندگی عملی خود بسازیم. آمین.
۲پطرس ۱: ۱ ـ ۱۱دعوت تان را به اثبات رسانید
۲ پطرس ۱: ۱۲-۲۱ پیوستن نبوت به حقیقت
۲پطرس ۲: ۱۰ ب ـ ۲۲ از خراب تا خراب ترین
۲پطرس ۳: ۱۱ - ۱۸صبر خدا