یعقوب برای همه

فصل ۱

یعقوب ۱: ۹-۱۸ - آزمایش و وسوسه


تله‌های دنیا و تحفه‌های خدا

برادر مسکین به سرافرازی خود در برابر خدا فخر کند و برادر ثروتمند نیز از ناچیزی خود، زیرا او مانند گُلِ علف زودگذر است. همین که آفتاب با گرمای سوزان خود بر آن می درخشد علف را می خشکاند، گُلِ آن می  ریزد و زیبائی آن از بین می رود. شخص دولتمند نیز همینطور در میان فعالیت های خود از بین می رود. خوشا به حال کسی که در برابر وسوسه از پای در نیاید، زیرا وقتی آزموده شود، تاج زندگی را که خداوند به دوستداران خود وعده داده است، خواهد گرفت. کسی که گرفتار وسوسه می شود، نباید بگوید: «خداوند مرا به وسوسه انداخته است» چون خداوند از بدی مبراست و کسی را به وسوسه نمی اندازد. انسان وقتی دچار وسوسه می شود که مجذوب و فریفتۀ شهوات خود باشد. در نتیجه، شهوت حامله می شود و گناه را تولید می کند و وقتی گناه کاملاً رشد کرد، باعث مرگ می شود. ای برادران عزیز من، خود را فریب ندهید. تمام بخشش های نیکو و هدایای کامل از آسمان و از جانب خدایی می آید که آفریننده نور است و در او تغییر و تیرگی وجود ندارد. او بنا به ارادۀ خود و به وسیلۀ کلمۀ حقیقت ما را آفرید تا ما نمونه ای از خلقت تازۀ او باشیم.
یعقوب ۱: ۹-۱۸



تفسیر:

    یک روز یکی از دوستانم که در پهلویم ایستاده بود به من گفت:‌«به انعکاس صدا گوش بگیر». ما هردو در آخر صالون یک کلیسای بزرگ و قدیمی ایستاده بودیم و صدای سرود قدیمی و زیبایی را که توسط آرگن بزرگ کلیسا نواخته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنیدیم. وقتیکه یک بند سرود توسط آرگن نواخته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد، ساختمان کلیسا آن را با قدردانی در خود گرفته و برای سرودن بند بعدی سرود زمینه سازی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد. بعد از نواختن چند بند سرود توسط آرگن، بسیار مشکل بود که تشخیص شود صدای آرگن کدام است و صدای انعکاس آن در درون ساختمان کلیسا کدام است. وقتیکه نواختن سرود به آخر رسیده خاموش شد، باز هم ما تقریباً ده ثانیه انعکاس بند آخر سرود را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنیدیم و از آن لذت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بردیم. در حقیقت ساختمان این کلیسای قدیمی به شکلی ساخته و تنظیم شده بود که صدای آرگن امروزی با صدا‌های دعا و پرستش صد‌ها سال گذشته با هم در آمیزند و از آن مفهوم جدید و امید جدید به گوش ما برسد.

 به انعکاس‌های که در انجیل وجود دارند دقت کنید. ایمان داران اولی مسیحی در محیط انعکاس‌های زیاد تر از عهد قدیم نسبت به هر کلیسای امروزی خدمت و زندگی کرده اند. این زمینه و انعکاس عهد قدیم کتاب مقدس و نوشته‌های قدیمی الاهیاتی اسرائیل بودند که پیروان اولی عیسی مسیح معنی، مفهوم و امید جدید را در زندگی، مرگ و رستاخیز استاد و خداوند شان یافتند. انعکاس‌های عهد قدیم کتاب مقدس در زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح ایمانداران را بدور خود جمع کرد. به این دلیل است که ما اکثراً در نوشته‌های ایمان داران اولی انعکاس قسمت‌های مشهور عهد قدیم کتاب مقدس را به وضوح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم. مثلاً از کتاب اشعیا فصل ۴۰ آیات ۶ تا ۸ که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید:‌« صدا بار دیگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید:‌«به آواز بلند بگو!» پرسیدم: «چه بگویم؟» گفت: «بگو که انسان‌ها همه مانند گیاه هستند، زیبایی آن‌ها مثل عمر گُل نا پایدار است. وقتی خداوند باد را بفرستد، گیاه خشک و گُل پژمرده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. بلی، انسان همچون گیاه است. گیاه خشک و گُل پژمرده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، اما کلام خدای ما ابدی و جاودانی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.»

خوانندهٔ عزیز، ارزش این را دارد که شما تمام این قسمت این فصل اشعیا را بخوانید و حتا به شما مشوره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهم که تمام فصل ۴۰ اشعیا را بخوانید. این فصل یکی از فصل‌های گرانبهای عهد قدیم کتاب مقدس است که در طول زمانه‌ها خدا جویان آن را با دلچسپی زیاد خوانده اند و از آن تعلیم گرفته اند. یعقوب ما را تشویق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که به تعلیم خاص او که در انعکاس نوشته‌های قدیمی به ما بیان کرده است به دقت توجه کنیم که او چه چیز برای گفتن به ما دارد.

 چیزیکه یعقوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد به ما بگوید، لازم است یاد بگیریم که بعوض افتیدن در دام‌ها و نیرنگ‌های دنیا به خدا و کلام او اعتماد کنیم.

یعقوب وقتیکه از دام‌های دنیا یاد آوری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند او دو قسم دام‌های دنیا را در ذهن خود دارد. اول دام ثروت و دوم دام وسوسه شدن حقیقی. این دو دام در حقیقت یکی به دیگر کاملاً وابسته هستند. مثلاً وقتیکه یک شخص وسوسه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود تا به سرعت ثروتمند گردد به دزدی و خیانت رو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد. یعقوب به ما اخطار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که انگیزه‌های قوی و افراطی برای بدست آوردن ثروت واقعاً فریبنده هستند. آن‌ها مثل گل‌های رنگارنگ، مقبول و زیبایی هستند که در دامنه‌ها و دشت‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویند که امروز هستند و فردا به اصطلاح دَرَک ندارند، حتا زود تر از آن فقط وقتیکه آفتاب به شدت بر آنها بتابد از بین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند. سوال این است که نتیجه چه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟ آیا چه چیز دوامدار و پایدار است؟ جواب یعقوب به این سوال‌ها کاملاً روشن است. یعنی خدا و کلام او. وقتیکه خدا کلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند کار‌ها صورت گرفته واقع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. هر چیز برای ما صورت گرفته واقع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. هر چیز در درون ما واقع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. کلام خدا مثل دوای شفا بخش است که در درون ما جاری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد. کلام خدا زخم‌های درونی ما را شفا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بخشد و احساسات و خواسته‌های ما را تغیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. به این ترتیب ما به انسان‌های جدید تغیر پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. (آیت ۱۸)

  هر یک ما برای شفا از مرض این وسوسه‌ها به این دوای شفا بخش شدیداً و بصورت عاجل ضرورت داریم. در غیر آن مثل گل‌های وحشی و زیبا به نظر خواهیم رسید که امروز هستند و فردا نیستند. این موضوع اصلی است که یعقوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد به ما تعلیم دهد. ما مردم را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم که پول دار و ثروتمند شده صاحب خانه‌های بزرگ، بلند منزل‌ها و موتر‌های قیمتی زد زره شده اند، آنها شهرت پیدا کرده مشهور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. در دورانی که ما و شما زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، مشهور شدن به یک وسوسهٔ خطرناک تبدیل شده است. حتا مشهور شدن به یک فرهنگ تبدیل شده است که مشکلات خود را دارد. به ستاره‌های سپورت توجه کنید که یک روز همه نام او را یاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و در هر تلویزیون حاضر هستند. روز دوم در مورد عروسی مجلل آن‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنویم. روز سوم هم قصه‌های طلاق و دعوای افتضاح آور آن‌ها بر سر ثروت و فرزندان زبان زد خاص و عام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. همهٔ این چیز‌ها بر احساسات ما تاثیر خود را به جا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارند و ما را به وسوسه‌های کشنده روبرو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازند.

  یعقوب با تندی در این موارد صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و حتا با کلمات طعنه آمیز آن را بر زبان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد. او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید:‌ وقتیکه شما احساس کردید که فقیر هستید آن را جشن بگیرید، زیرا فقر شما در حقیقت بلند مرتبه بودن شما است باید از آن استقبال کنید و از آن خوش باشید. وقتیکه شما احساس کردید که ثروتمند هستید، این حقیقت را جشن بگیرید که یک روز همهٔ این ثروت جاروب شده از بین خواهد رفت و به این ترتیب شما فروتن شوید. یاد بگیرید که به دنیا به شکلی که عیسی مسیح تعلیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد ببینید. عیسی مسیح تعلیم داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید که یک روز چیز‌های درونی دنیا بیرون خواهند آمد و برملا ور سوا خواهند شد و همهٔ آن‌ها سر چپه خواهند شد. اجازه ندهید که خیال پلو‌ها و خواسته‌های شما برای تان به دام تبدیل گردند. به همه چیز به شکلی که خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیند شما هم ببینید و یا از دید خدا به همهٔ این چیز‌ها ببینید.

 بصورت خاص لازم است وقتیکه وسوسه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوید تشخیص بدهید و بدانید که این وسوسه از کجا شروع شده است و چه چیز در نتیجهٔ این وسوسه واقع خواهد شد.

یعقوب تعلیم خود را انکشاف داده در بارهٔ روبرو شدن با مصایب و جنجال‌ها در آیت ۲ به ما اخطار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که هرگز فکر نکنید که خدا مسئول و بوجود آورندهٔ وسوسه‌ها در درون شما است. در حقیقت آزمایش‌ها از درون خود شما بوجود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند نه از بیرون شما. عیسی مسیح نیز به این موضوع تاکید کرده است. باید متوجه باشیم که هیچکدام ما با درون پر از انگیزه‌های پاک زندگی ایمانی خود را آغاز نکرده ایم. اگر شما با خود تان به راستی و حقیقتاً با چیز‌های که در درون شما وجود دارند بر خورد کنید، لازم است که تمام ناپاکی‌های گذشته را از درون تان پاک کنید. در حقیقت چالش بزرگ در درون خود «شما» وجود دارد نه در بیرون شما. این را خود شما در درون تان پیدا کنید و به اصطلاح درون تان را خوب بخوانید و آن را پاک کاری کنید. خود شما در این مورد تصمیم بگیرید که با حکمت از کدام خواهش و انگیزه باید پیروی کنید و کدام یک را پاک کنید و یا سر از نو تنظیم کنید.

  یعقوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید بعضی خواهشات از جنس خودش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زاید. (آیت ۱۵) خواهش مثل یک خانم است که طفل بدنیا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد و این طفل گناه است. و این عمل مستقیماً از درون خود انسان جریان پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و ما را از زندگی حقیقی که خدا برای ما در نظر گرفته دور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازد. وقتیکه این طفل یعنی گناه رشد کرد و به پخته گی رسید او خودش طفل دیگر و یا گناه دیگر را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زاید و یا تولید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. در حقیقت این طفل گناه، مرگ است. چون وقتیکه سلسلهٔ این خواهش ادامه پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، بلاخره نتیجهٔ آخرین آن نابودی کامل زندگی اصلی انسانی است. تقابل این هردو یعنی زندگی حقیقی و مرگ بسیار سخت و شدید است. خدا به ما تاج زندگی را وعده کرده است(آیت ۱۲) اما آن خواهشات ما را به طرف مسیر کاملاً مخالف آن سوق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. در این جا و جاهای دیگر کلام خدا، ما اکثراً تعلیم حکمت را با تعلیم اسرائیلی‌های قدیم در مورد «عهد» یک جا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم که با وعده‌های خدا همراه است. این تعلیم انتخاب کردن راه مرگ و راه زندگی را پیش روی ما قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

  یک بار دیگر یعقوب تعلیم خود را بر این اساس که چه چیز در مورد خود خدا درست و حقیقت است و باعث بنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد تاکید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. خدا «بخشندهٔ با سخاوت» است، او پدر «روشنی و یا نور» است. کاملاً روشن است که دنیا تحفهٔ از طرف خدا است که برای ما داده شده است. اما ستاره‌ها، آفتاب و مهتاب همه در روشنی و نور خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند. این نور و روشنی خداست که بر جای خود ثابت و پا بر جا است.

بیایید دوباره به انعکاس کتاب اشعیا فصل ۴۰ برگردیم. در آیت ۲۰ فصل ۴۰ اشعیا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم :‌«هیچ چیز بغیر از خدا ثابت و پا برجا نیست.» خدا بوسیلهٔ کلام حقیقی خود پدر آسمانی ما است. ما پیروان عیسی مسیح اصل و نسب خود را داریم که که توسط کلام با قدرت خدا تولد تازه یافته زندگی جدید را آغاز کرده ایم.

   باید متوجه باشیم که این زندگی جدید که در ما آغاز یافته است در ما و یا در نسل ما به پایان نمی رسد. کلام خدا که این زندگی جدید را در ما بوجود آورده است صرف آغاز کار است که تا ابد ادامه پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. شما خوانندهٔ عزیز که به عیسی مسیح ایمان آورده اید ثمر نو رس حاصلاتی هستید که ثمر فراوان دیگر در قبال خود دارد که به زودی به ثمر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسند.

اطمینان داشته باشید که یک روز کلام خدا تمام خلقت را تغیر شکل خواهد داد و آسمان و زمین را با روشنی و زندگی، غنی، زیبا و سرشار خواهد کرد. مثلیکه زندگی ما توسط انجیل تغیر شکل یافت و طرز دید ما در مورد دنیا تغیر کرد. اکنون ما دنیا را از دید خدا به نظر دیگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینیم و با استواری در برابر وسوسه‌ها ایستاده گی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. این آغاز یک پروژه و یا یک برنامهٔ بزرگ الاهی است که آیندهٔ پر بار در قبال خود دارد. 

Book Table of Contents

 یعقوب برای همه

 فصل ۱

 یعقوب ۱: ۱-۸ - ایمان و حکمت

 یعقوب ۱: ۹-۱۸ - آزمایش و وسوسه

 یعقوب ۱: ۱۹-۲۷ - شنیدن و انجام دادن

 فصل ۲

 یعقوب ۲: ۱-۱۳ - تعصبات و تبعیضات

 یعقوب ۲: ۱۴-۲۶ - ایمان و عمل

 فصل ۳

 یعقوب ۳: ۱-۱۲ - زبان

 یعقوب ۳: ۱۳-۱۸ - حکمت آسمانی

  فصل ۴

 یعقوب ۴: ۱-۱۰ - علاقه به مادیات

 فصل چهارم آیات ۱۱-۱۷ - لاف زدن

 قسمت ۵

 یعقوب ۵: ۱-۶ - اخطار به ثروتمندان

 یعقوب ۵: ۷-۱۲ - صبر و دعا

 یعقوب ۵: ۱۳-۲۰ - با ایمان دعا کردن