James for Everyone

Chapter 5

James 5:1-6 - Warning to Rich Oppressors

Language: Dari

Now listen, you rich people, weep and wail because of the misery that is coming on you. Your wealth has rotted, and moths have eaten your clothes. Your gold and silver are corroded. Their corrosion will testify against you and eat your flesh like fire. You have hoarded wealth in the last days. Look! The wages you failed to pay the workers who mowed your fields are crying out against you. The cries of the harvesters have reached the ears of the Lord Almighty. You have lived on earth in luxury and self-indulgence. You have fattened yourselves in the day of slaughter. You have condemned and murdered the innocent one, who was not opposing you

اخطار به ثروتمندان

و شما ای ثروتمندان، برای بلایایی که بر سر شما می آید گریه و زاری کنید. ثروت شما تباه گشته و لباس های زیبای تان را کویه خورده است. طلا و نقرۀ شما زنگ زده و زنگ آن ها دلیلی بر ضد شما است و مانند آتش بدن شما را خواهد سوزانید. شما حتی تا این روزهای آخر هم به اندوختن ثروت مشغولید. مزد کارگرانی که مزارع شما را درو کرده اند و شما آن ها را نپرداخته اید، علیه شما فریاد می کنند و نالۀ دروگران به گوش خداوند لشکر های آسمانی رسیده است. شما در روی زمین به عیش و نوش پرداخته اید و خود را مانند گوسالۀ چاق برای روز ذبح آماده کرده اید. شخص عادل و نیک را ملامت کرده اید و در حالی که هیچ مقاومتی نمی کرد، او را کشتید.
یعقوب ۵: ۱-۶

تفسیر: 

 آیا شما خواننده‌ٔ عزیز به مقبرهٔ بزرگ که بر روی یک تپه در شمال کابل پهلوی شاهراه شمال که در این سال‌های اخیر ساخته شده است، متوجه شده اید؟ مردم می‌‌‌‌‌‌گویند که برای ساختن این مقبره‌ ای یکی از رهبران سیاسی دوران جنگ‌های اخیر، چندین ملیون دالر مصرف شده است. نخبگان سیاسی کشور ما در دوران سالها اخیر که جنگ و نا امنی جان‌های بسیاری را گرفت و اکثر مردم را فقیر تر و بیجار تر ساخت، اما آن‌ها از این حالت سود برده پول‌های هنگفتی برای خود کمایی کردند. آن‌ها خانه‌های قصر مانند برای خود ساخته اند، بلند منزل‌ها تجارتی، شرکت‌ها تجارتی، شرکت‌های امنیتی و وغیره را برای خود بوجود آورده اند که هر روز با استفاده از وضع نا بسامان موجود به ثروت آن‌ها افزوده می‌‌‌‌‌‌شود.

کسانیکه بر ضد این نخبگان سیاسی که در دولت موجود در مسند قدرت هستند می‌‌‌‌‌‌جنگند، رهبران آن‌ها نیز به خریدن خانه‌ها، ساختن شرکت‌ها و وسعت دادن تجارت مشروع و نا مشروع شان در کشور‌های خلیج، پاکستان و جاهای دیگر ادامه می‌‌‌‌‌‌دهند. این رهبران که خود را در لباس مذهبی به پیروان خود و مردم عام معرفی می‌‌‌‌‌‌کنند و بنام دین جنگ را ادامه می‌‌‌‌‌‌دهند، برعلاوهٔ زر اندوزی و زندگی پر عیش و عشرت در هوتل‌های پنج ستاره به گفتهٔ مردم به تعداد زنان شان نیز افزوده اند. ادامه وضع جنگی و نابسامان موجود از هر لحاظ چه اقتصادی، ثروت اندوزی و عیاشی کاملاً به نفع آن‌ها نیز است.

 در این روز‌ها که موضوع صلح و خاتمهٔ یافتن جنگ خوب گرم است، اما وقتاً فوقتاً سنگ اندازی‌های برای نشست مشترک هر دو طرف در گیر جنگ به گوش می‌‌‌‌‌‌رسد. هر دو طرف در گیر جنگ، گاهی مردم را آن قدر خوشبین به صلح می‌‌‌‌‌‌سازند که گویا صلح بسیار نزدیک و در چند قدمی قرار دارد. مردم امیدوار می‌‌‌‌‌‌شوند که با برگزار شدن نشست هر دو طرف، آتش بس عمومی در تمام کشور برقرار خواهد شد، اما روز دیگر گپ‌های شنیده می‌‌‌‌‌‌شود که کاملاً نا امید کننده است.

 اما سوال پیدا می‌‌‌‌‌‌شود مردم عام کشور که در طول چهل سال جنگ، خون ریزی و نا امنی که آن‌ها را به ستوه آورده است در بین این کشمکش دو طرف در کجا قرار دارند. مردم عام کشور که اکثریت را تشکیل می‌‌‌‌‌‌دهند بی اختیار و بی صلاحیت به هیزم و یا مواد سوخت شعله ور نگهداشتن این جنگ خانمانسوز تبدیل شده اند. آن‌ها کشته می‌‌‌‌‌‌شوند، خانه‌های شان خراب می‌‌‌‌‌‌شود، گرسنگی می‌‌‌‌‌‌کشند، اطفال شان از درس و تعلیم باز مانده است، مجبور به ترک خانه و کاشانه شده اند، به کشور‌های دیگر مجبور مهاجرت شده اند. اما در مقابل نخبگان سیاسی که اکنون نخبگان اقتصادی نیز شده اند به ثروت اندوزی و زندگی مجلل، سفر‌های خارجی، بود و باش در هوتل‌های پنج ستاره ادامه می‌‌‌‌‌‌دهند. فرزندان آن‌های نیز در موسسات تعلیمی معتبر خارجی مصروف تحصیل هستند تا در آینده با هوشیاری زیاد تر بتوانند کار و بار سود آور پدران شان را ادامه دهند.

وقتیکه ما رسالهٔ یعقوب رسول را می‌‌‌‌‌‌خوانیم می‌‌‌‌‌‌بینیم که اورشلیم دوران آن زمان تقریباً در عین حالت دوران موجود کشور ما قرار داشت. عساکر رومی اشغال گر در کشور شان وجود داشت. نخبگان با زد و بند با رومیان با ثروت اندوزی به عیش و عشرت مصروف بودند و از ادامه و حفظ و ضع نفسگیر حاکم نفع می‌‌‌‌‌‌بردند. آنها هر صدای را که برای تغیر وضع موجود بلند می‌‌‌‌‌‌شد با شدت تمام آن را خفه می‌‌‌‌‌‌کردند.

وقتیکه به قسمت اول فصل پنج می‌‌‌‌‌‌رسیم خود را در دو دنیایی مختلف می‌‌‌‌‌‌بینیم و به نظر ما می‌‌‌‌‌‌آید که یعقوب هم خود را در این حالت می‌‌‌‌‌‌دید. دنیایی که مردم با پیروی از خواسته‌های خدا زندگی می‌‌‌‌‌‌کنند و دنیایی که در آن قوانین دنیایی حکمفرما است و مردمی هستند که مطابق به این قوانین زندگی می‌‌‌‌‌‌کنند.

با خواندن تمام رسالهٔ یعقوب رسول تا این قسمت، این رساله را مثل یک بکس می‌‌‌‌‌‌بینیم، که از کالای کهنهٔ مختلف پرشده باشد. در‌ این رساله رهنمایی‌های عمومی مختلف وجود دارند که ما باید در زندگی چه چیز را انجام دهیم و یا چه چیز را باید انجام ندهیم. اما اکنون در این قسمت اول فصل پنج دو چیز دیگر با جهت‌های دیگر در مورد این موضوعات علاوه شده اند. به خاطر روشن شدن بهتر این دو چیز جدید شاید ما بخواهیم که این رساله را پس از سر شروع کنیم تا در روشنی این دو چیز این هدایات را سر از نو مطالعه کنیم.

 وقتیکه ما به آیت ۶ فصل پنج می‌‌‌‌‌‌رسیم این دو دنیا پیش روی ما نمایان می‌‌‌‌‌‌گردد که یک حفرهٔ بزرگ و تاریک آن را از هم جدا ساخته است. یک طرف دنیایی ستمگردان و یا ثروتمندان قرار دارد و یعقوب آن‌ها را محکوم می‌‌‌‌‌‌کند. اما در طرف دیگر مردم عام قرار دارند که هر روز ستم می‌‌‌‌‌‌بینند و رنج می‌‌‌‌‌‌کشند. اما در این قسمت محکومیت آخرین ثروتمندان به خاطر این نیست که آن‌ها ستمگر هستند، زندگی مرفه دارند و حقوق کارگران خود را نمی پردازند. بلکه زشت ترین کاریکه این ثروتمندان انجام داده اند این است که آن‌ها «شخص عادل و نیک را ملامت کردند، در حالیکه او مقاومت نمی کرد او را کشتند.» به این ترتیب آنها به حیث قاتلین عیسی مسیح معرفی شده اند.

 با خواندن این قسمت ما فوراً می‌‌‌‌‌‌دانیم که مقصد یعقوب رسول از این ثروتمندان حقیقتاً کی‌ها بودند و یعقوب رسول این راساله را چه وقت و در کجا نوشته است. مقصد از «ثروتمندان» نخبگان آن وقت اورشلیم هستند. یعنی صدوقی‌ها، کاهن اعظم و امثال آن‌ها که در خانه‌های قصر مانند زندگی می‌‌‌‌‌‌کردند و از قربانی‌ها و نذر‌های یهودیان متدین در معبد خود را چاق و فربه ساخته بودند. اما راه و روش زندگی شخصی خود آن‌ها در برابر خدا و شریعت خدا مطلقاً ریاکارانه و ظاهری بود. عیناً مثل رهبران سیاسی مذهبی موجود در کشور ما که پیشتر به شما معرفی کردیم. آن‌ها رسوم ضروری معبد، برگزار کردن عید‌ها و اصول زیارت و عبادت را تنظیم کرده انجام می‌‌‌‌‌‌دادند. آن‌ها این کار را بخاطری انجام می‌‌‌‌‌‌دادند تا همیشه در قدرت باقی بمانند و آن را حفظ کنند و این کار‌های بودند که مردم هم از آن‌ها توقع داشتند. ثانیاً کار آن‌ها این بود، ولو اگر به زور و یا هر قیمتی هم که می‌‌‌‌‌‌شود برای ادامهٔ حکمرانی رومی‌ها امنیت و آرامش را بوجود آورده حفظ کنند. برای برآورده شدن این هدف آن‌ها تمام واقعات را در یهودیه و بصورت خاص در اورشلیم و خود معبد کاملاً زیر کنترول خود گرفته بودند تا کوچکترین جنجالی برای برهم زدن امنیت و آرامش بوجود نیاید و باعث ملال خاطر باداران رومی شان نگردد. 

 پس وقتیکه عیسی مسیح به اورشلیم داخل شد و کار مشهور «پاک کاری معبد» را انجام داد، اگرچه کار او یک کار سمبولیک نبوتی بود که به سقوط قریب الوقوع معبد اشاره می‌‌‌‌‌‌کرد و از قبل توسط انبیا مثل ارمیا و حزقیال پیشگویی شده بود، اما باز هم اشاره ای به کوبیدن ثروتمندان بود که از معبد سوی استفاده می‌‌‌‌‌‌کردند. در برابر این عمل عیسی مسیح مثلیکه نخبگان ثروتمند همیشه عکس العمل نشان می‌‌‌‌‌‌دهند، عیناً به آن شکل عکس العمل نشان دادند. آن‌ها تصمیم گرفتند به هر شکلی که می‌‌‌‌‌‌شود باید عیسی از میان برداشته شود.

 از آن روز تا این دم اکثر ثروتمندان در دنیا تلاش کردند تا نام و نشان عیسی مسیح را از میان برداشته محو کنند، اما این کار امکان ناپذیر بود. چون خدا عیسی را از مرگ برخیزانید. این کار در وقتی صورت گرفت که نه تنها پیروان اولی عیسی مسیح، بلکه حتا اعضای فامیل او مثل یعقوب او را به حیث «مسیحا» نشناخته بودند. آن‌ها در آن وقت عیسی مسیح را به حیث «یک شخص عادل» می‌‌‌‌‌‌شناختند که هیچ گناهی مرتکب نشده است. خدا با زنده ساختن عیسی پس از مرگ تصدیق کرد که او حق به جانب و عادل است.

 پس این «ثروتمندان» بودند که عیسی مسیح را کشتند. مثل عیسی مسیح، یعقوب رسول هم انگشت انتقاد خود را متوجه ستم اقتصادی آن‌ها نیز ساخته است. این ستم اقتصادی باعث نفاق در جامعهٔ یهودی شده بود که مسئول آن اولیای رسمی امور بودند که در قدرت قرار داشتند. آن‌ها یکجا با باجگیران از وضع خفقان آور حاکم آن وقت منفعت می‌‌‌‌‌‌بردند و بر ادامهٔ آن تلاش می‌‌‌‌‌‌کردند. عیسی مسیح برای بیرون بر آمدن از این حالت راه مختلف را نشان داد. او رهایی بزرگ مردم را از قرض‌های شان اعلان کرد که پیروان خدا بسیار زیاد اشتیاق آن را داشتند.

در دوران ما و شما اگر کسی بخشیده شدن قرض‌های مردم غریب را توسط ثروتمندان پیشنهاد کند مردم به او خنده خواهند کرد. وقتیکه در سال ۲۰۰۸ در دنیا بحران بزرگ اقتصادی بوجود آمد خود ثروتمندان نیز در قطار‌ها ایستاده بودند تا قرض‌های آنها به قیمت مالیه ای مالیه دهندگان معاف گردد، بسیار کشور‌ها چیزی را که ثروتمندان می‌‌‌‌‌‌خواستند این کار احمقانه را انجام دادند. عجیب دنیایی است که یک بام و دو هوا دارد. یک قانون برای فقیران و یک قانون دیگر برای ثروتمندان. با تاسف که در دنیا همیشه یک بام دو هوا بودن حکمفرما بوده است.

 در حقیقت ثروتمندان اساسی ترین و بزرگترین گناه اجتماعی را با ندادن دست مزد کارگران روز مزد انجام می‌‌‌‌‌‌دادند. این ثروتمندان فکر می‌‌‌‌‌‌کردند که با نگاه کردن روز مزد کارگران برای چند روز به این پول آنها می‌‌‌‌‌‌توانند آن را به سود بدهند و از فایدهٔ آن سود ببرند. با بدست آمدن این سود آن‌ها بتوانند دیوار‌های قلعه‌های شان را برای محافظت خود شان بلند تر کنند تا در مقابل کارگران که به خاطر نداشتن نان برای فرزندان و خانواده‌های شان اعتراض می‌‌‌‌‌‌کردند خود را محافظت کنند. یعقوب رسول می‌‌‌‌‌‌گوید، شما که اجورهٔ کارگران را نداده و پیش خود نگاه کرده اید، فریاد می‌‌‌‌‌‌زنند و خدا آن را می‌‌‌‌‌‌شنود.

 اکنون ما به یک چشم انداز تازهٔ دوم می‌‌‌‌‌‌رسیم که در آیت ۳ آشکار شده است. « مزد کارگرانی که مزارع شما را درو کرده اند و شما آن‌ها را نپرداخته اید، علیه شما فریاد می‌‌‌‌‌‌کنند و نالهٔ دروگران به گوش خداوند لشکر‌های آسمانی رسیده است.» این گفتهٔ یعقوب رسول به اساس ایمانی استوار بود که او به عیسی مسیح داشت. با آمدن عیسی مسیح دنیا جدید خدا آغاز یافته شروع به کار کرد. عیسی مسیح ملکوت خدا را که در آسمان بود در زمین نیز شروع به ساختن کرد. در اخیر آیت ۳ که « این روز‌های آخر» گفته شده منظور از آن ملکوتی است که یهودیان مشتاق آمدن آن بودند و برای رسیدن آن دعا می‌‌‌‌‌‌کردند. مقصد از «روز‌های آخر» عصر بزرگ جدیدی بود که در آن همه چیز که سر چپه شده بودند، بالاخره توسط عیسی مسیح راست می‌‌‌‌‌‌شدند.

در این عصر جدید کار بسیار ناخوش آیندی که انجام می‌‌‌‌‌‌شد ذخیره کردن بی جای  ثروت بود. یعقوب به آن هایکه ثروت اندوزی می‌‌‌‌‌‌کردند و آن را ذخیره می‌‌‌‌‌‌کردند می‌‌‌‌‌‌گفت:‌ در حالیکه خدا در این عصر جدید همه چیز را سر چپه می‌‌‌‌‌‌کند و فقرا و فروتنان را تحسین و تمجید کرده و ثروتمندان و قدرتمندان را به زمین می‌‌‌‌‌‌کوبد، شما هنوز هم به فکر اندوختن ثروت هستید تا زیاد تر ثروتمند شوید!

یعقوب یک سقوط بسیار بزرگ ثروتمندان را که بالاتر از تصور ما است پیش بینی می‌‌‌‌‌‌کرد. یعقوب با چشمان نبوت به طرف خانه‌های می‌‌‌‌‌‌دید که بسیار مفشن و بزرگ، پر از طلا و نقره و لباس‌های زیبا، دستر خوان‌ها پر از غذا‌های متنوع و انبار‌های پر از شهد و شراب و غیره بودند. یعقوب به شکلی به طرف آنها می‌‌‌‌‌‌دید مثلیکه خدا به طرف آن‌ها می‌‌‌‌‌‌دید. که همهٔ داشته‌های آن‌ها را موریانه و زنگ زده است(انعکاس متی ۶: ۱۹ – ۲۰) آن‌ها با داشتن این همه غذا‌های متنوع صرف مثل گوساله‌های قربانی چاق تر شده اند که چند روز بعد ذبح خواهند شد. (۵) در این قسمت اخطار‌های بسیار تیز و تند در مورد زندگی با عیش و نوش داده شده است که در هیچ جای دیگر کتاب مقدس مثل آن وجود ندارد.

 این اخطار‌های یعقوب از بسیار جهات به وضع دنیایی موجود و حتا وطن خود ما افغانستان نیز سر می‌‌‌‌‌‌خورد. ممکن است که با شنیدن و یا خواندن این اخطار‌ها پریشان شویم و یا خسته شویم، اما وقتیکه به سیستم اقتصادی موجود در دنیا دقت می‌‌‌‌‌‌کنیم می‌‌‌‌‌‌بینیم که ابن سیستم اقتصادی دنیا نیز تا حدی به شکل تنظیم شده است که سیستم اقتصاد یهودیان قدیم تنظیم شده بود. به جهتی که اکثر پول در دنیای موجود جریان پیدا می‌‌‌‌‌‌کند و در جیب کسانیکه سرازیر می‌‌‌‌‌‌شود، در دنیایی قدیم در زمان عیسی مسیح در سیستم یهودی نیز به این شکل بود. این سیستم به تکرار گروپ‌های خورد اشخاص مقتدر اقتصادی را بوجود می‌‌‌‌‌‌آورد که نه تنها پول و ثروت کافی در اختیار داشتند، بلکه اضافه از اندازه پول و ثروت را بدست آورده در اختیار می‌‌‌‌‌‌گیرند. اما در اطراف آن‌ها گروه‌های مردم فقیر بوجود می‌‌‌‌‌‌آیند که از گرسنگی فغان می‌‌‌‌‌‌کنند.

 در این شک وجود ندارد که نخبگان اورشلیم فقیران را مورد تمسخر قرار می‌‌‌‌‌‌دادند. آن‌ها به مردم غریب می‌‌‌‌‌‌گفتند، این‌ها مردمان تنبل و بیکاره هستند و بخاطر تنبلی و نادانی شان سزاوار این غریبی و فقر هستند. این‌ها در مورد زندگی هیچ چیز نمی فهمند که زندگی باید چه قسم باشد به این خاطر فقیر هستند. اما کلیسا (۵: ۱ – ۶) لازم است طرز دید کاملاً متفاوت با ثرومندان داشته باشد و همیشه فقرا و غریبان را از زیر بازوی شان گرفته به آنها کمک کند. کلیسا نباید بر ضد فقرا در کنار ثروتمندان ایستاده شود بلکه بر ضد انسان‌های پست و دون صفت که از فقرا بهره کشی کرده آن‌ها را مورد ستم و تمسخر قرار می‌‌‌‌‌‌دهند ایستاده شود. کلیسا باید این کار را نه تنها در مورد اشخاص منفرد انجام دهد بلکه بر ضد تمام سیستم اجتماعی که بر اساس ساخت و بافت ستمگرانه استوار است کار کند. در آن وقت این حالت ستمگرانه حکمفرما بود که دل‌های رهبران را سخت ساخت که نه تنها کشته شدن عیسی مسیح را تایید کردند بلکه آن را قابل قبول و طبیعی نیز نشان دادند. این اخلاق و روش و مشابه آن در آن جامعه حکمفرما بود که در درون آن عصر جدید خدا شروع به جوانه زدن و شگفتن کرده به کمال رساند. در عصر جدید، خدا فقرا را با چیز‌های خوب غنی می‌‌‌‌‌‌ساخت و ثروتمندان را دست خالی روانه می‌‌‌‌‌‌کرد.

Book Table of Contents

 James for Everyone

 Chapter 1

 James 1:1-8 - Faith and Wisdom

 James 1:9-18 - Trials and Temptations

 James 1:19-27 - Listening and Doing

 Chapter 2

 James 2:1-13 - Favoritism Forbidden

 James 2:14:26 - Faith and Deeds

 Chapter 3

 James 3:1-12 - Taming the Tongue

 James 3:13-18 - Heavenly Wisdom

 Chapter 4

 James 4:1-10 - Submit Yourselves to God

 James 4:11-17 - Boasting About Tomorrow

 Chapter 5

 James 5:1-6 - Warning to Rich Oppressors

 James 5:7-12 - Patience in Suffering

 James 5:13-20 - Pray With Faith