James for Everyone

Chapter 3

James 3:13-18 - Heavenly Wisdom

Language: Dari

Many painful things can start with a misdiagnosis. A few days before the death of a friend, I found out that I was very surprised. I had seen him some time ago, and although he was over 65 years old, he looked quite healthy. When I learned from his family about the cause of his death, I learned that he had been the victim of a misdiagnosis by a treating doctor. Two or three months ago, he had a sore throat. After seeing a doctor, he was diagnosed with a superficial illness and was prescribed regular medication. After about two months. When he saw another doctor, they discovered that he had developed dangerous tumors in his throat two or three months ago. If it was diagnosed at first, the possibility of operation and its continuation was very high

حکمت حقیقی و حکمت غلط

          در میان شما چه کسی عاقل و فهیم است؟ او باید با زندگی و اعمال نیک خود که با تواضع حکمت همراه باشد، آن را نشان دهد. اما اگر شما حسود و تندخو و خودخواه هستید، از آن فخر نکنید و بر خلاف حقیقت دروغ نگوئید. این حکمت از عالم بالا نیست. این حکمتی است دنیوی، نفسانی و شیطانی. چون هر جا حسد و خودخواهی هست، در آنجا بی نظمی و هر نوع شرارت است. اما حکمتی که از عالم بالا است اول پاک، بعد صلح جو، با گذشت، مهربان، پُر از شفقت و ثمرات نیکو، بی غرض و بی ریاست. نیکی و عدالت میوۀ بذرهایی است که به دست صالحان در صلح و صفا کاشته می شود.
یعقوب ۳: ۱۳-۱۸

 تفسیر:    

  بسیار چیز‌ها درد آور امکان دارد که با تشخیص غلط آغاز شوند. چند روز قبل از وفات یکی از دوستانم اطلاع یافتم که مرا بسیار متعجب ساخت. او را چند وقت قبل دیده بودم با وجودیکه سنش بالاتر از ۶۵ سال بود، اما کاملاً سرحال و سالم به نظر می‌‌‌‌‌‌‌رسید. وقتیکه از خانوادهٔ او در مورد علت وفاتش معلومات حاصل کردم، اطلاع یافتم او قربانی تشخیص نادرست و غلط داکتر معالج شده بود. دو سه ماه قبل او به تکلیف گلو دردی مبتلا شده بود بعد از مراجعه به داکتر، مریضی او را سطحی دانسته به او دوای معمولی تجویز کرده بودند. بعد از سپری شدن تقریباً دو ماه، بار دیگر به همان تکلیف اما شدید تر مبتلا شده بود. وقتیکه او به داکتر دیگر مراجعه کرده بود، آن‌ها تشخص دادند که در گلوی او دو سه ماه پیش تومور‌های خطر ناک نمو کرده است. اگر در آن ابتدا تشخیص می‌‌‌‌‌‌‌شد امکان عملیات و تدای آن بسیار زیاد بود. اما اکنون به خاطر انتشار آن در قسمت‌های دیگر بدنش، چانس نجات یافتنش بسیار کم است. متاسفانه او با وجود عملیات نتوانست چند هفتهٔ دیگر زنده بماند و از دنیا رفت و خانواده اش را داغ دار کرد.

 قصهٔ مریضی، تشخیص نادرست و ناوقت و بالاخره وفات این دوستم برایم بسیار تاثر آور بود. متاسفانه با وجود پیشرفت‌های زیاد امروزی در بخش طبابت عصری، باز هم به دلیل تشخیص نادرست و یا ناوقت، هر روز به تعداد هزاران این قسم واقعات در دنیا رخ می‌‌‌‌‌‌‌دهند. این هم از امکان دور نیست که بعضی‌ها با وجودیکه در ظاهر کاملاً سالم به نظر می‌‌‌‌‌‌‌رسند، اما به خاطر خوراک غیر سالم و نادرست به مریضی‌های خطرناک درونی روبرو می‌‌‌‌‌‌‌گردند که برایشان حتا مجال تداوی را نمی دهد.

 یعقوب نیز در این قسمت در مورد تشخیص نادرست صحبت می‌‌‌‌‌‌‌کند. البته که یعقوب در این جا در مورد مریضی جسمانی صحبت نمی کند، اما در مورد چیز‌های که او صحبت می‌‌‌‌‌‌‌کند به مریضی‌های جسمانی بسیار نزدیک است. بعضی اوقات بسیار مشکل است که تشخیص داده شود که چه چیز باعث بوجود آمدن چه چیز می‌‌‌‌‌‌‌شود. چیز‌های که یعقوب در این جا روی آن صحبت می‌‌‌‌‌‌‌کند، حسادت، تندخویی و خود خواهی است. یا روحی که همیشه نامهربان و انتقاد گر است. منظور از روح انتقاد گر، شخصی است که او تا وقتیکه گپ‌های خراب را در سخنان خود علاوه نکند و به اصطلاح مزهٔ گپ را خراب نسازد، کلمات و سخنانی از زبانش خارج نمی شوند. اگر یک شخص با وجود داشتن این قسم روح و این قسم عادت باز هم ادعا می‌‌‌‌‌‌‌کند که یک ایمان دار سالم به عیسی مسیح است او با عکس العمل شدید یعقوب روبرو است. یعقوب می‌‌‌‌‌‌‌گوید، این قسم اشخاص لافوک و فخر فروش هستند و در برابر حقیقت دروغ می‌‌‌‌‌‌‌گویند. (آیت ۱۴)

 در مورد تشخیص، یعقوب هنوز هم عمیق تر می‌‌‌‌‌‌‌رود. یعقوب پیشتر گفت که زبان آتش است که شعله‌های آن از دوزخ درون انسان برون می‌‌‌‌‌‌‌آیند. اما اکنون یعقوب در آیت ۱۵ می‌‌‌‌‌‌‌گوید، تنظیم شدن این قسم طرز تفکرات نادرست از دنیایی شیاطین سرچشمه می‌‌‌‌‌‌‌گیرند. امکان دارد که در این قسم طرز تفکرات بعضی چیز‌های حکمت هم به نظر برسند. بطور مثال طرز فکر «سینیسیزم» یا «فلسفهٔ بی تفاوتی» در برابر همه چیز چه سیاسی و دینی وغیره. «فلسفهٔ بی تفاوتی» در ظاهر بسیار حکیمانه و خردمندانه به نظر می‌‌‌‌‌‌‌رسد که در این روز‌ها بسیار رونق و خریدار هم دارد. چون این فلسفه به ما می‌‌‌‌‌‌‌گوید که ما را به دنیا، حکومت، جامعه و دیگران چه غرض، ما مصروف زندگی خود باشیم و خوش بگذرانیم که دنیا دو روز است. ما اکثراً فکر می‌‌‌‌‌‌‌کنیم که این طرز فکر خردمندانه است و هیچ باور نمی کنیم که در حقیقت این طرز فکر شیطانی است. چون این طرز تفکر و «فسلفهٔ بی تفاوتی» ما را برای خدمت کردن به خدا و ایستاده شدن در برابر بی عدالتی‌ها و بدی‌ها خلع سلاح کرده به تسلیم شدن تشویق می‌‌‌‌‌‌‌کند.

به این اساس ما با دو قسم حکمت روبرو هستیم. در این روز‌ها مثل «فلسفهٔ بی تفاوتی» این گپ عام اکثر مردم است که می‌‌‌‌‌‌‌گویند که دولت‌ها و حکومت‌های کشور‌های شان به شکلی پیش برده می‌‌‌‌‌‌‌شوند که خود آنها در مسیر آن هیچ نقشی ندارند. خصوصاً ما افغان‌ها می‌‌‌‌‌‌‌گوییم که رئیس جمهور ما بسیار وقت پیش از انتخابات از بیرون مملکت از جای دیگر تعین شده است. حتا تمام کابینه از پیش معلوم است که کی باید وزیر باشد و یا در کدام وزات خانه وزیر باشد. این انتخابات و این و آن، صرف برای نمایش و فریب مردم است و بس. اگر ما در زمان یعقوب رسول زندگی می‌‌‌‌‌‌‌کردیم این نظر تا حدی درست بود، اما اکنون کاملاً شرایط تغیر کرده است. ما همه در تعین زعمای مملکت خود در بعضی کشور‌ها زیاد تر و در بعضی کشور‌ها کم تر اما باز هم نقش داریم. در زمان یعقوب نه دیموکراسی وجود داشت نه آزادی بیان نه جامعهٔ مدنی نه مطبوعات و وسایل اطلاعات جمعی، اما اکنون ما این چیز‌ها را داریم و در شرایط کاملاً جدید زندگی می‌‌‌‌‌‌‌کنیم.

اما چالشی که در زمان حاضر پیش روی ما پیروان عیسی مسیح قرار دارند این است، که آیا ما می‌‌‌‌‌‌‌توانیم کار‌های نادرستی که در دنیا توسط انسان‌های نادرست جریان دارند در برابر آن‌ها ایستاده شویم و نادرست بودن آن‌ها را بیان کنیم؟ اگر بیان می‌‌‌‌‌‌‌کنیم به چه ترتیب آن‌ها را بیان کنیم؟ درست است که ما در برابر دنیا ایستاده شویم، اما به یک شرط. شرط این است که در برابر دنیا و انسان‌های نادرست غصه و نفرت را در دل خود پرورش ندهیم. برعلاوه بر حکمتی متوصل نشویم که دنیایی و شیطانی باشد.

با وجود همه این چیز‌های خرابی که در چهار اطراف ما وجود دارند، هنوز هم بسیار چیز‌های خوب و زیبا در دنیا وجود دارند که ما می‌‌‌‌‌‌‌توانیم آن‌ها را بین خود به حیث مردمان این دنیا با هم شریک بسازیم. مثلاً محبت، سخاوت ، دلسوزی، مهربانی و غیره.

کسانیکه از عیسی مسیح پیروی می‌‌‌‌‌‌‌کنند، نباید ایمان شان را صرف در قالب کلمات تجلیل کنند و جشن بگیرند، بلکه در عمل نیز به آن متعهد باشند و در عمل زندگی آن را تطبیق کنند. ما صرف با لعنت کردن تاریکی چیزی را بدست آورده نمی توانیم، باید در روشنی مشعلی که در دست گرفته ایم عملاً راه برویم، تا حقانیت ایمان ما را دیگران ببینند و از آن پیروی کنند.

 عیسی مسیح خودش برای صلح کننده گان برکات خاصی را اعلان کرده است. یعقوب هم آن را در آیت ۱۸ در نظر گرفته انکشاف می‌‌‌‌‌‌‌دهد، او جنگ و جنگ طلبی را در فصل بعدی به چالش می‌‌‌‌‌‌‌کشد. باید بدانیم و اجازه ندهیم که روح حسادت که باعث روحیهٔ عیب جویی و پشت سر گویی می‌‌‌‌‌‌‌گردد بر ما غلبه کند چون هرگز نمی تواند باعث صلح گردد. بلکه این روحیه باعث بوجود آوردن محیط و فضای ترس، قهر و بدگمانی می‌‌‌‌‌‌‌گردد. در این قسم فضا و محیط بسیار به آسانی امکان بوجود آمدن جنگ و جدل و مناقشه است.

 پس آیا چاره چیست؟ یعقوب در بین این همه اخطار‌ها در آیت ۱۷ به توضیح فشردهٔ «حمکتی که از بالا می‌‌‌‌‌‌‌آید» می‌‌‌‌‌‌‌پردازد.

  یعقوب در شروع رسالهٔ خود به ما گفت که خدا این حکمت را به کسانی می‌‌‌‌‌‌‌بخشد که از او با ایمان بخواهد. اکنون یعقوب به ما می‌‌‌‌‌‌‌گوید که این حکمت چه وقت به ما داده می‌‌‌‌‌‌‌شود. این کاملاً واضح و روشن است که این حکمت به معنی این نیست که با بدست آوردن آن گویا ما حقایق زیاد را می‌‌‌‌‌‌‌فهمیم و یا چیز فهم می‌‌‌‌‌‌‌شویم. این حکمت به معنی این هم نیست که گویا ما مهارت‌های خاص در گفت و شنود و یا مهارت در اداره کردن و رهبری کردن اشخاص بدست می‌‌‌‌‌‌‌آوریم و یا کدام سند علمی دکتورا نصیب ما می‌‌‌‌‌‌‌شود. این حکمت که از بالا است، از همه ای این حکمت‌ها عمیق تر است. این حکمت، مقدس، صلحجو، شریفانه، سازگار، پر از ترحم، بوجود آورندهٔ می‌‌‌‌‌‌وه‌های خوب، بی غرض و بی ریا می‌‌‌‌‌‌‌باشد. یعقوب می‌‌‌‌‌‌‌گوید، کسانیکه این حکمت و این خصوصیات را داشته باشند، امکان دارد از طرف کسانیکه پر از حسادت هستند مورد توهین و حقارت قرار بگیرند. در دنیایی که فعلاً ما در آن زندگی می‌‌‌‌‌‌‌کنیم امکان دارد کسانیکه سازشکار باشند آن‌ها را انسان‌های شریف بدانند. و یا کسانیکه به خرابی‌های دنیا هیچ توجه ندارند مثلیکه پیشتر گفتیم، آن‌ها را ساده لوح و بی غرض بنامند.

 اما خصوصیاتی که یعقوب از آن یاد آوری می‌‌‌‌‌‌‌کند با ساده گی و ساده لوحی هیچ کاری ندارند و بر ضد آن عمل نمی کند. حکمت و خصوصیاتی که از بالا است هم بدست آوردن آن مشکل است و هم نگاه کردن و ادامه دادن آن. این خصوصیات صرف با پرداخت قیمت گزاف شخصی و قربانی بسیار چیز‌های شخصی می‌‌‌‌‌‌‌توانند در ما و زندگی ما دوام بیاورند. اولین زمینه ای بوجود آمدن و یا ظهور این خصوصیات در یک شخص، عادت دعای گویی مداوم و دسپلین مستحکم شخصی است. با وجود موجودیت زمینهٔ دعا گویی و دسپلین شخصی در یک شخص، باز هم این خصوصیات فوراً در یک شخص به ظهور نمی رسند بلکه بعد از گذشت مدتی خود را در یک شخص نشان می‌‌‌‌‌‌‌دهند. باید متوجه باشیم که نباید زود دلسرد شویم بلکه ارزش این را دارد که ما وقت خود را صرف بدست آوردن و یاد گرفتن هر یک از این خصوصیات این لست را که یعقوب بیان کرده است بنماییم. بهتر است که این کار را با عجله و سرسری انجام ندهیم، بلکه به آهستگی و با داشتن صبر و حوصله انجام دهیم. لازم است که وقتاً فوقتاً زندگی خود را در روشنی این خصوصیات مرور کنیم.

شما می‌‌‌‌‌‌‌توانید وقت‌ها، جاها و بصورت خاص اشخاصی را یاد داشت کنید که عملی کردن و زندگی کردن با این خصوصیات را برای شما مشکل می‌‌‌‌‌‌‌سازند. این یاد داشت‌ها را هر وقت مرور کنید و با یاد آوری آن‌ها ضرورت دارید که برای حکمت و مقاومت دعا کنید. بصورت خاص برای دریافت این حکمت فوق العادهٔ از بالا دعا کنبد. تا وقتیکه این چالش‌ها یک بار دیگر به شما روی می‌‌‌‌‌‌‌آوردند، شما بتوانید با استواری در برابر آن‌ها ایستاده گی کنید.

 فکر کنید که شما در یک ده زندگی می‌‌‌‌‌‌‌کنید، یا در یک فابریکه و یا یک دفتر و یا جای دیگر کار می‌‌‌‌‌‌‌کنید. بعضی مردمی که شما هر روز با آن‌ها در تماس هستید مثل انسان‌های هستند که در آیت ۱۶ وجود دارند. یعنی پر از حسد و خود خواهی هستند و در بین آن‌ها بی نظمی و شرارت وجود دارد. همچنان یک تعداد کسانیکه با آن‌ها هر روز در تماس هستید مثل انسان‌های هستند که در آیت ۱۷ قرار دارند. یعنی پاک، صلح جو، با گذشت، مهربان، پر از شفقت، دارای ثمرات نیکو، بی غرض و بی ریا هستند. آیا به کدام گروه این مردم می‌‌‌‌‌‌‌خواهید در کوچه و بازار روبرو شوید؟ آیا می‌‌‌‌‌‌‌خواهید که کدام گروه این مردم همسایهٔ شما باشند؟ این سوال‌ها در خودشان جواب دارند. آیا شما هم در کوچه واقعاً به سراغ مردمی می‌‌‌‌‌‌‌روید که می‌‌‌‌‌‌‌خواهید از احوال آن‌ها باخبر شوید؟ آیا به خود فکر کرده اید که خود شما چه قسم همسایه هستید؟ جواب دیگر این است باید متوجه باشید که حکمت حقیقی از بالا می‌‌‌‌‌‌‌آید و شما لازم است که این حکمت را از خود بسازید. برای این حکمت دعا کنید و همیشه استقامت داشته باشید.

Book Table of Contents

 James for Everyone

 Chapter 1

 James 1:1-8 - Faith and Wisdom

 James 1:9-18 - Trials and Temptations

 James 1:19-27 - Listening and Doing

 Chapter 2

 James 2:1-13 - Favoritism Forbidden

 James 2:14:26 - Faith and Deeds

 Chapter 3

 James 3:1-12 - Taming the Tongue

 James 3:13-18 - Heavenly Wisdom

 Chapter 4

 James 4:1-10 - Submit Yourselves to God

 James 4:11-17 - Boasting About Tomorrow

 Chapter 5

 James 5:1-6 - Warning to Rich Oppressors

 James 5:7-12 - Patience in Suffering

 James 5:13-20 - Pray With Faith