27 September 2016
در انجیل لوقا فصل هجدهم، عیسی مسیح میفرماید که پادشاهی خدا را مانند اطفال می باید پذیرفت. پیرو های زیادی مسیح را می شناسم که برداشت های گوناگونی از این آیت دارند. بعضی میگویند: «این آیت به معنای این است که ما باید همیشه در ایمان خود مانند اطفال باشیم.» دیگری میگوید: «تعلیمات کلیسا را باید بدون استدلال و چون و چرا و در کمال خوشباوری باید پذیرفت، چون مسیح از ما خواسته که مانند اطفال باشیم.» بیاد دارم که در خانه یکی از دوستانم متوجه شدم که کنار دیوار دهلیز، روی دیوار خط های کشیده شده بودند. از دوستم پرسیدم که منظور این خط ها چیست. او در پاسخ به من گفت که در هر شش ماه، قد پسرش را اندازه میگیرد و این خطها رشد قد او را نشان میدهند. در بالای دیوار قد خودش را نیز اندازه گرفته بود. پسرش علاقه داشت ببیند که در هر شش ماه به اندازه قد پدر خود نزدیکتر میشود.
آیا شما کسی را می شناسید که مانع رشد اطفال خود شده و تلاش کند که اولادهایش همیشه در دوران طفلیت باقی بمانند؟ در واقعیت والدین با مسولیت و با وجدان، همه کوشش خود را به خرج میدهند تا فرزندان شان در قامت و حکمت رشد کنند. این آرزوی طبیعی و اخلاقی هر پدر و مادر است که فرزندش به یک فرد بالغ و کامل مبدل شود.
بلوغیت از لحاظ حقوقی (در اکثر کشورهای مدرن) متأسفانه به سن و سال ارتباط یافته است که معیار بلوغیت را در رسیدن به سن هجده یافته اند. اما یک ضرب المثل قدیمی ما میگوید:« بزرگی به عقل است، نه به سال.»
معیار بلوغیت:
همانگونه که ما در قبال رشد جسمانی خود کوشش میکنیم، ضرور است که برای رشد روحانی (مسیحی) خود نیز کوشا باشیم. یک پیرو مسیح باید در ایمان و شخصیت خود همیشه در حال رشد باشد. یکی از اهداف مسیحی بودن، رسیدن به بلوغیت است. ولی معیار یا شاخص بلوغیت و رشد یک پیرو مسیح چیست؟ بیایید ببینیم که پولس رسول میزان یا معیار بلوغیت پیرومسیح را در کجا میدید:« تا ما همه به آن وحدتی که در ایمان و شناسایی پسر خداست دست یابیم و مطابق آن میزان کاملی که در مسیح یافت میشود، به انسانیت کامل برسیم.» (افسسیاان فصل چهار آیت سیزده ) معیار بلوغیت در ایمان، شخصیت و اخلاق مسیحی، شخص عیسی مسیح است. او انسان کامل بود. پس برای ما نیز لازم است که مسیح را معیار بلوغیت خود ساخته و بسوی او رشد کنیم.
عدم بلوغیت:
خود محوری یا خودخواهی یکی از علایم برجستۀ از عدم بلوغیت است (صرف نظر از ایمان مسیحی). هر شخص، خواه پیرومسیح باشد یا نباشد، وقتی خودش را مهمتر، محترمتر، بزرگتر و بهتر از دیگران می پندارد، هنوز به شخصیت بالغ دست نیافته است در حالیکه ممکن است چنین شخص سن هجده را چندین بار تکمیل کرده باشد. یک روانشناس برجستۀ گفته است:«شخص نا بالغ پرحرف است و همیشه دربارۀ خود حرف میزند.»
روانشناس دیگری میگوید:«علامۀ عدم بلوغیت این است که شخص، اول از خودش حرف میزند. برعکس یک شخص بالغ اول می پرسد که شما چه حال دارید و اول به شما گوش میدهد»
هدف بلوغیت:
برای یک پیرومسیح ضرور است که نه تنها در ایمان بلکه در شخصیت، اخلاق، کردار و گفتار خود نیز بالغ شود. هر پیرو مسیح باید از خود بپرسد که در کدام موقع می تواند نام خداوند را در میان اطرافیان و همسایگان خود جلال بدهد. آیا ممکن است که صرفاً با بالا بردن سطح دانش خود از کتاب مقدس نام خداوند را جلال بدهد؟ چنین شخصی ممکن در موقع صحبت های مسیحی، آیاتی زیادی را از حفظ داشته باشد و بتواند بطور دلپذیر دعا و صحبت کند. ولی، در کردار و شخصیت خود هنوز نا بالغ باشد و همچون یک انسان خود محور و خود خواه تبارز کند.« پادشاهی خدا را باید مانند اطفال پذیرفت» به این معنی نیست که یک پیرو مسیح همیشه مانند یک طفل باقی بماند و در ایمان، شخصیت، کردار و رفتار خود همواره مانند یک طفل عمل کند. پولس رسول می نویسد: « ای برادران، در عقل مانند کودکان نباشید .» ( اول قرنتیان فصل چهارده آیت بیست) بلکه به یک پیرو مسیح ضرور است تا بسوی عیسی مسیح رشد کند و او را معیار بلوغیت خود بداند. او باید در شخصیت خود رشد کند طوریکه فروتنی را بیاموزد و احساسات اش را تحت تسلط داشته باشد.او باید در کردار و گفتار خود رشد کند طوریکه با دیگران با محبت و احترام برخورد کند. اینجاست که ما پیروان مسیح میتوانیم نام عیسی مسیح را جلال بدهیم تا اینکه مسیح بر کلیسایش افتخار کند. «پس دروس ابتدایی مسیحیت را پشت سر بگذاریم و به سوی بلوغ پیش برویم.« (عبرانیان فصل 1:6)