۳۰ دقیقې
۲۴ مارچ ۲۰۱۱
د مصنوعي استخباراتو له لارې نقل کول
موسیقی خانه و خانواده موسیقی شنونده های گرامی و خانواده های ارجمند سلام خوشحالیم که اینک با نشر برنامه دیگری از سریال پودر شیطان در حضور شما قرار داریم. از خداوند بینیاز استدعا می نمائیم که تمام شما عزیزان با خانواده هایتان در حفظ و پناه آن خالق کرتگار باشید که از کلام و جهان حسدی به وجود آمد. آرزو می نمائیم که با خانواده هایتان آماده شنیدن برنامه این نوبت ما باشید. شنونده های گرام قدر طوری که می دانید در دوران سال های جنگ و بخصوص در جرایان جنگ های قدرت طلبی نه تنها کشور ما به ویرانه مبدل شد و مردم آن به کام مرگ و شکنجه رفتند. بلکه جوانان و نوجوانان بی سرپناه ما به مسیبت های جبران نپذیره از جمله به هیروین و سایر مواد مخدر سردوچار و آغاش تگشتند. همه می دانیم که هیروین یک وسیله شیطانی است. هیروین برای اشخاص که با آن سروکار دارند و در آن راشت میکنند مرگ و دل شکستگی به ارمغان می آورد. این پودر شیطانی باعث فریب و اغوای انسان گشته و نه تنها سلامتیشان را به خطر مواجه ساخته بلکه احترام، حیثیت و آوروششان را نیز به تاراج می برد. دوستان مهربان، از چندین سال به دینسو گرسنگی در وطن ما بیداد میکند و حیات مردم ما را در هر لحظه از زندگیشان تهدیب میکند. جای ننگ است در چونین کشور که زن و مرد، پیر و جوان و طفلان بخاطر لقمه نان دست به گدایی می زند، کوکنار و خاش خاش کاشتم می شود. آره، طبق آخرین آمار که از سوی ملل متحد اراع شده، در سال دو هزار و چار اضافتر از هشتاد هکتار زمین جهت کشت و زرع خاش خاش یعنی کوکنار به کار گرفته شده و از این هشتاد هکتار زمین چهار هزار تن مواد مخدر به دست آمده است. چقدر آلی می بود که این هشتاد هکتار زمین جهت کشت گندم و سایر غلجات مورد نیاز مردم ما به کار گرفته می شود. چقدر انسانی می بود هرگاه آن قدرتمندان و آقایان که از جنون هیروین دیوانه شده اند و صرف در فکر جمعوری پول هستند، دهقانان و زمینداران وطن ما را وادار می ساختند تا هشتاد هکتار زمین را گندم کشت می نمودند و به عوض چهار هزار تن مواد مخدر، چهار هزار تن گندم جمعوری می شد تا طفل گرسنه افغان به عوض گدایی به مکتب می رفت و صاحب علم و دانش می شد. خب، شناندهی عزیز، در برنامه گذشته شنیدیم که چگونه کشدارهای خاشخاش بابا قلندر از طرف کارمندان مبارزه با مواد مخدر با پشتیبانی مردم محل به آتش کشیده شد. یونس، پسر بابا قلندر تصمیم می گیرد نزد داوود پسر میرخان برود تا از وی خواهش کند وی را نزد پدرش میرخان ببرد تا او را از دردادن و نابودی خاشخاش آگاه سازد. دوستان عزیز، زیادتر از این شما را در انتظار نمی گذاریم و حال توجه شما را به ادامه برنامه جلب می کنیم. دوستان عزیز، زیادتر از این شما را در انتظار نمی گذاریم و حال توجه شما را به ادامه برنامه جلب می کنیم. زیادتر از این شما را در انتظار نمی گذاریم و حال توجه شما را به از دردادن و نابودی خواشخاش آگاه سازد. دوستان عزیز، زیادتر از این شما را در انتظار نمی گذاریم و حال توجه شما را به ادامه برنامه جلب می کنیم. بله در پسش که در گرفت. چی می کنیش؟ بابا، او باید بفهمه که ما از نفرهای وفادارش استیم. او کلق انسانیت را می فهمه، ها بچه؟ ها بابا، این بفایده ماست. بان که یک ذره در فکر ما باشه. دوم، دیگه برش خبر بتیم که نفرهای دولت در پشتش است. او را در پشتش انداختن که فابریکای روینسازی او را در بتند. ها بچه؟ کلش از بین ببرند. او بچه، گفته گوش کن. مگر من روز در باره قدر و کشتاره، این کسا که کته بانده های روینسار کار داره نمی شنوی؟ هسته بود زندگیم توسته، ها بچه؟ من را حرام باند. دهی پسه پیری چی من را داگدار می سازی؟ ها بابا، چی ضعی می زنی؟ من که تحت داود را می برام. بچه میرخانه. او چی کدم می تونه، ها بچه؟ دلت بیهی جن باشه بابا؟ باز داود کل نفرهای میرخانه مشناسه بابا؟ او بچه، تو خیلی خیلی شدی، من هیچ چیزو گفته نمی تونم. او بچه، در راه فکر تبیگی، چهار طرف تا خوب سریع کن. فهمیدی؟ خیلی هست بابا، من رفتم. برو بچهم. رفتم، بامان خدا بابا. بامان خدا میتوانیم بچهم. بخیر باشه. بامان خدا. زنده شد؟ خود داوود بگر。 همینکه حفتم دیده داشتی، که حدا majesty مید Understand خود داود خود خود دیده خود خود Хدا خود من قوترم بود تماب度 تمابدوت هرChild خود داوود خود داوود همینکه حدا خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود خود داوود شنانده های مهربان در این وقش از نشرات خیش شما عزیزان را دعوت میکنیم با شنیدن پارچه شیر زیر نام پیام مسیح در کدام نامه نیست نام مسیح کودله که نگشت رام مسیح بر فراز جهان کند پرواز ماست شد جان اگر زجام مسیح آفتاب فلک شود خاموش ننشیند اگر ببام مسیح از سرش تاج بر نمی گیرند پادشاهه که شد غلام مسیح کیست آزاد از کی می پرسید آن که افتاده است بدام مسیح مرگ را می کند زدر بیرون هدف این است از قیام مسیح یک بیک شست پای شاگردان منگرید تا کجاست مقام مسیح در سلیبش دعا بدشمن کرد در شگفتم زبار آم مسیح جز محبت خدای دیگر نیست غیر از این نیست در پیام مسیح ای کلم نویس زیر فتش که نگاه هر یکی باشه ور ای کلم نویس زیر فتش که نگاه هر یکی باشه ور ای کلم نویس زیر فتش ای کلم نویس زیر فتش او نداد و ارض و سمایه خود سمایه خود او نداد و ارض و سمایه خود که راحت به غزش و آدمی ولی ترک کرد خانه پدر که برای ما خود پیدا شود ای کلم نویس زیر فتش ای کلم نویس زیر فتش چوبه فکر عشق عجیبه او من پیتادم سر و تاب پا نتوان پیت مدزر ری که خدا هم دوست مرا شد ای کلم نویس زیر فتش شهراندگان عزیز شما نشرات رادیو صدای زندگی را هر صبح ساعت 6.45 به وقت افغانستان روی موج کتاه 41 میتر بیند برابر با 7370 کلو هرتز و موج کتاه 49 میتر بیند برابر با 6125 کلو هرتز و هر شب ساعت 8.30 به وقت افغانستان روی موج کتاه 41 میتر بیند برابر با 7395 کلو هرتز میشنوید همچنان شما میتوانید نشرات رادیو صدای زندگی را ساعت 8 شب به وقت افغانستان در شب های پنج شنبه الا دو شنبه روی موج متوسط 1251 کلو هرتز بشنوید بنان خواهش مندیم نظریات و پیشنهادهایتان را در باره کیفیت برنامه ها و طول موج صدای زندگی به این نشانی ها برای ما گوثیل دارید نشانی ما در پاکستان صدای زندگی نشانی ما در قبرس