عبدالعلي کور ته راځي

 د مصنوعي استخباراتو له لارې نقل کول

موسیقی خانه و خانواده موسیقی شنونده های گرامی برنامه خانه و خانواده امیدوارم که سلام های من و همکاران امروز بپذیدید مسروریم که اینک با نشر برنامه دیگر از پودر شیطانی در خدمت شما دستان قرار داریم شنونده ازیز طوری که آگاهید هیروین این پودر شیطانی زندگی بسیار از خانواده ها و به طور اخص جوانان میهن ما را به مخاطره انداخته هست در گزشتهای نچندان دور در کشتزارهای وطن ما محصولات طرف ضرورت میهن زیبای ما از قبیل گندم، جواری، لب لبو، کچالو، پیاز، خربوزه، تربوز و سایر سبزیجات، میوجات و محصولات زراعاتی کشت و زرمی شد و دیخانان ما با فروش این محصولات زندگی شرافتمندانه خیش را به پیش میبردن اما با درعیق و درد که در جریان چندین سال جنگ جای این محصولات انسانی را خاش خاش و تریاک گرفته هست باید متذکر شد که کشت این بطه شیطانی نه به درد مردم ما میخورد و نه به صود دیخانان ماست با استفاده از مشقات جنگ، مافیا و جنگسالاران با زور و افسون پول دیخانان ما را وادار ساختند تا به اوز محصولات انانوی خاش خاش را که ماده اصلی هیروین است زر نمایند شنوانده بیشبها ما را امید بران است تا با نشر این سلسله برنامه ها توانسته باشیم از راه این پودر شیطانی را برای شما و خانواده هایتان برجست نماییم زیرا لبه برنده این شیطان قرن حاضر متوجه خانواده های ماست شنوانده عزیز ما خواهان نظرات و دیدگاه های شما در مورد برنامه های پودر شیطانی که همانا هیروین هست میباشیم اگر میخواهید ما را در زمین رهنمایی نمایید و یا پیشنهاد دارید با آدرس رادیو صدای زندگی که در خطن برنامه ها به نشر میرسد برای ما نام ببینیسید از نظریات و مطالب ارسالی شما در جهت بهبودی برنامه ها استفاده خواهیم نمود خوب شنوانده گرانقدر در برنامه گذشته آموختیم که اهمیت دادن و محبت نمودن با اشخاص موتاد به مواد مخدر دارای اهمیت به سزایی میباشد ما نواید اشان را از خود برانیم برعکس آنها به شفقت و موازبت ما ضرورت دارند در شروع برنامه بیایید با هم به سرگزشت ایلیاز که موتاد به مواد مخدر بود گوش بدهیم و ببینیم که محبت و توجه دیگران چی نتیجهی برای و داشت زمان که به یک زندان نگاه میکنین هایا فکر کنه میتونین که داخل او چی قسم هست؟ کسافت، بدبویی، فقدان آزادی نمیتونی که هر جایی بری و یا او چیزی را که میخوایی انجام بدی من بارها در زندان بودم زندانی شدن و تهمین شدن ایسه بسیار بد است اما من در بدترین جایش بودم رای گریز از ترس، کسیفی و خفت وجود نداشت و این نتیجه موتاد شدن من به ایروین بود شاید براتان تاجباور باشه که من چطور به ایروین آگشت شدم من توسط یک دوست بسیار نزدیکم به ایروین آگشت شدم در اول شروع کدم به دود کدن یک مادی ملایم یعنی چرس وقتی که چرس می کشیدم فکر می کدم که در آواد آلت شنا هستم از بس که زیاد چرس کشیدم دیگه مرا کمک نمی کد حال به یک چیز قوی تر ضرورت داشتم تا مرا نشه کنه به دوستم قسیم که مرا به مواد مخدر آشنا ساخته بود گفتم به مواد مخدر قوی تر ضرورت دارم تا مرا خوب نشه کنه قسیم بدبخت ایروین به من پیچکاری کد در شروع احساس ناجوری کدم اما بعد از او احساس کدم که در جهانت هستم اما چقدر زود ای جهانت به جهانم تبدیل شد زیاد طول نکشید که فهمیدم به ایروین معتاد هستم بعد از او قسیم ایروین در اختیارم قرار نداد او برم گفت که پیسهش زیاد می شه باید بعد از ای پیسه بتی در نتیجه ای کار او من به هر کار دست می زدم و مرتقب هر جرم جنایت می شدم تا پیسه ایروین پیدا کنم مثل ای بود که طرف دوزخ روانستم دیگه هیچ چاره نداشتم یک دفعه زیاد ایروین کشدم در حاله که سگرت دردادگی در پیشم بود من را خواه برد وقتی که بیدار شدم رویم و مویایم بسیار خراب سخته بود فهمیدم که حالا باید اتمن کمک بخوایم بعد از تدابی سختگی ایرویم یک دوست قدیمی خود را در شفاخانه دیدم که وهم در سابق ایروین می کشید او به یک خانه رفته بود که مخصوص موتادین ایروین مثل ما بود او آدرس او خانه را بمداد تا اونجه برم وقتی که در اونجه رسیدم حالم بسیار خراب بود و فکر می کنم که می میرم سر و وزم بسیار چطل بود مردم او خانه من را با همون چطلی که داشتم پذیرفتن و با من مندنباشی گفتن می فهمیدم که بوی بد میتم اما اونا با وجود همون بوی بد پیش ما آمدن من اتا استفراخ کردم اما اونا من را شستن و پاک کردن بعد از چندین ماه سر و وز خود پاک دیدم و او دوست ها همیشه برم دعا می کردن مردم ای خانه با محبت من را دوست داشتن که خدا با اونا داده بود با کمک امی انسانهای شریف من تانستم که سایه مرگ پودر شیطانه از زندگی خود دور کنم بخاطر که اونا معصومانه شب روز پا لویم ششته بودن و یک لحظه هم من را ترانه ماندن و با پیشگاه خدا برم دعا می کردن من هم از خدا خواستم تا من را کمک کنه اتا زمان که جازبه مواد مخدر بالایم زیاد می شه تا دوباره با او روی بیارم می فهمم که می تانم در برابر او مقامت کنم من با کمک خدا معافق می شم دوستانه مهربان چقدر زیباست زمان که ما به خدا توکل می نماییم زیرا خداوند ما را در راه درست هدایت و رهبری می نماید و در عین زعف برای ما حکمت اتا می فرماید عبدل در این ایتیاد تصمیم گرفت تا از چنگ خفت آور هیروین خود را آزاد سازد بیایید با هم به سراغ عبدل برویم و ببینیم که در چه حالت به سر می برد عبدل به خانه بازگشته و روی بسترش آرامیده است مادرش در کنار و نشسته و آرام آرام عشق می ریزد در آن صوی در پدر عبدل رشید با دکتر محمود در مورد عبدل مصروف گفتگو اند بیایید بشنویم مادرش در خانه بازگشته و روی بسترش آرامیده است در خانه بازگشته و روی بسترش آرامیده است بادرش تسمی گرفته که بدون استفاده دوا و دارو از یه مشکل خوده خلاس کند باید به ای تسمی مو احترام برسنه از طرف دیگه ای خطر وجود داره که او به مسکنهایی که درد و آرام می کنه شاید به او متاعت شده باز اگر بسیار بتقریف شدی برمو احوال بده یک چاره باز برش میستن جیم شنونده گرامی دروز بعد عبدال مانند یک توپ روی تختش کلوله شده گاه به اینسو و گاه به آنسو میلولد از شدت درد مادر و خوهرش قسمت های دردالود و را مساج میدهند و صورتش را با پارچه مرتوب ترمی نمایند عبدال از شدت درد به خودمی پیچد و از پدر خودمی خواهد که پدر جان یک کمک ایروین بده که از این درد حلا شوم او بچه عبدال شنوندتو دیگه من مرشدم من میفهم که تو چی خطر داری چونه پدر اگر یک ذره ایروین هم برد کنیم تمام این تقریف های که تو کشیده هیچ میشه تو باید تدابی شدی از سر تدابی تا شروع کنی او بچه داخت کنی او بچه دیگه چاره نیست چطور کنم بچه از دست درد علاق شد بخی برو پیش داکتر که یک دوا برش بده خدا ناکده این دست نفستش هم میکشه ببین مایو ها رو میتو پرد اوزر گبت خودت خودت نیه یاد رفت که چی برد گفتم سی روز دیگر گفت هست اگر ما تو سی روز دیگرم عوض نکنیم عوض نکنیم بچه ما ابتول گلواره چوره میشه از شر این پدره لالت و خلاص میشه اوزر تو فکر زبره ابتول بگی ما پرد کمک گوای بچوره رو برشو نرفت برسیم بگی ما رفتیم شنونده ارجمند توره که شنیدید ابتول تمام روز را با درد و گریه سپری کرد و لحظه آرام نداشت شب هنگام کوکو گل مادر ابتول از پسرش ابتول جویا میشود که آیا میتواند لحظه بخوابد یا نه پسرش ابتول در پاسخ به مادرش میگوید که قبل از این که بخواب رود میخواهد به تشناب برود مادرش دست او را گرفته تا نزدیک دروازه او را همراهی میکند و ابتول به تشناب میرود درب را میبندد بعد از چند رحزه رشید با صدای بلند فریاد میزند موسیقی چقدر شما دل هستین بانین که مرا برام بانین که یک کمک ایروین برام پیدا کنام شما هیچ نمیفهمین که چقدر درد میکشام اگر مرا میماندین من میرفتم پادر جان یک کمک ایروین برام پیدا کو بده مرا در خانه قید نکو ابتول جان پادر یک دفع در جای دراز بکش رجای را سرش پردو اما رجای را سرش پردو بچه ایم اگر روز خواهد فهمیدی که من تو را چقدر دوست دارم از خاطر که من تو را دوست دارم نمیرم که باز ایروینی شهیم خیلی خوب خیلی خوب خیلی خوب در خانه هفته های آینده ابتول به کمک اتیاج خواهد داشت و داکتر از رشید میخواهد تا از پسر بزرگش محبوب که مصروف تحصیل در پوهانتون است بخواهد تا جهت کمک به ایشان به خانه برگردد خوب شنونده های عزیز از برنامه امروز خیش دو مطلب مهم را آموختیم اول این که برای رهائی از اسارت پودر شیطانی یعنی هیروین فرد موتاد خود باید تصمیم بگیرد و آن را ترک کند مطلب دوم این که خانواده و دوستان شخص موتاد باید از شخص مبتلا به هیروین موازبت کند و در جریان ترک هیروین مقاوم و جدی باشند خوب دوستان مهربان برنامه این نوبت ما که تقدیم شما شد تا برنامه آینده شاد و خورم باشید دوستان مهربان آل توجه کنید به برنامه دیگری از رادیو صدا زندگی موسیقی ای آسمان و ای زمین هم به خدا وند را بخوایید از رادیو صدا زندگی میشه نفیدید ای جمعی امتها خداون را تسبیح بخونید این تمامی قبایه او را هم کنید میراک رفته اون رو برنامه کنید برنامه خداون تا عبدالعاقل موسیقی شنونده عزیز شما کتا ترین زبور را که در کتاب مقدرس یافت می شود از امکارم شنیدید این مزمور با شماره 117 در کتاب مقدرس سبت است دوستان مهربان امنطوری که قبلن گفتیم موضوعی اصلی مزامید پرستش خداوند است و کلمه پرستش بیش از دوست بار در این کتاب بکار رفته است بیایید او را بپرستیم که خالق زمین و آسمان است بیایید او را با امروی این سروت عمد گوییم که شکوه نامش سراسر جهان را فراک افته است موسیقی حی جان من خداوند را متبادک بخون جمیه جمیه احسانهای او را فراموش مکن جمیه جمیه احسانهای او را فراموش مکن موسیقی دوست من شما لحظات پیش کداترین زبون را از کتاب مزامید شنیدید بیایید در این برنامه و تیه برنامه های آهنده بخش های اصلانیترین مذمور را بشنویم و کلام آرامش بخش او را ستاهش کنیم کلام تو برای پایهای من چراغ و برای راه های من نور است قسم خوردم و آن را وفا خواهم نمود که دواری های عدالت تو را نگاه خواهم داشت بسیار زلیل شده هم ای خداوند عدایت بر روی دان من را منظور فرما و دواری های خود را به من بیاموس جان من همیشه در کف من است لیکن شریعت تو را فراموش نمی کنم شریران برای من دام گذاشتن اما از وساهیتو گمراه نشدم شهادت تو را تا با عبد میراس خود سختم زیرا که آنها شادمونی دل من است دل خود را برای بجاوردن فرائض تو ماهیل سختم تا اول آباد و تا نهایی دوست من اگر به خاطر داشته باشید باره تا این برنامه ها نیز گفته بودیم که کتاب مقدس همچون کتاب خانه ایست که احل ایمان و ذوق ارانچی بخواهن دران می آبند یکی از این موارد تعلیم و تربیت فرزندان است دوستان عزیز ما و شما می دانیم که توجه و تربیت کدکان مخصوصا آنانه که در دوران این جنگی طولانی و مسیبت بار در وطن ما بزرگ می شوند چقدر باهمیت است کتاب امثال در این موارد می گوید ای پسر ای من اندرز های والدین تو را در رایی که می روی ادایت خواهد کرد و انگامی که در خواب استی از تو معذبت خواهد نمود و چون بیدار شوی با تو سخن خواهد گافت بیایید به اطفال خیش اطاعت با خدا و اطاعت از والدین را بیاموزیم تا آینده با سادت داشته باشند در این موضوع مسئله های دیگری را از کتاب امثال می شنویم پسرم از گوش دادن و تعلیم که تو را از حکمت دور میکند خوددارین ما پسر که با پدرش بدرفتاری میکند و مادرش را از خانه بیرون می راند مایه ننگ و رسوییست اگر خواب را دوست داشته باشی فقیر می شویی پس بیدار بمان تاثیر شویی کسی که در کار سوستی میکند به اندازه یک خرابکار مخرب است پسر احمق مایه غصه پدر و تلخ کامی مادر است جوان آقل تعدیب پدر خود را می پذیرد ولی جوانی که همه چیز را باباده مسخره می گیرد از پذیر افتنان سر باز می زند چیزه چیزی دیدم خواهی کنم وقتی در انتظار اگه بودم بره از ترس و قمه بودم توی اون لحظه های سرخاری توی اون اتاق تایی و کچیک خودمون با تو سفر تنگا دیدم یاده درد تو بود درد خودم منجه تو بود منجه خودم بیرون دادم آینه این دو اما من فرد دیدم آینه این دو اما من فرد دیدم خودمون بود درد خودم آینه این دو اما من فرد دیدم آینه این دو اما من فرد دیدم مرد لحظه اندیشید و سرانجام با خلق تنگیی گفت بهتر از خداوند یک چشم از من بکند دوست من نفس بسیاری از ما آنقدر شریع است که بجای آن که از لغزش های دیگران متحصر شود خوشحال می شود زیرا لغزش های دیگران ظاهران ما را آدم های بهتر و ثابت تره محرفی می کند اگر ما بظاهر دیگران را محبت می کنیم ولی در حقیقت خود خواهیم باید بدانیم که از محبت مسیگونه بسیار بدوریم مایت قلب انسان چونین است و این امر اساسا در تمام افراد بشر یکی است از این رو کتاب مقدس قلب انسان را فریبنده تر از هرچیز دیگر می داند دوست من ارچی زودتر این حقیقت را بپذیریم اما انقدر زودتر به نجات می رسیم اما انطوری که پولس رسول این حقیقت را پذیروفت و فرمود کاری از دستم بر نمی آید زیرا کننده این کار من نیستم این گناه درون من است که مرا وادار می کند مرتقب این عمال زشت کردن زیرا او از من قوی تر است او کنون برای من ثابت شده است که بجود من بخاطر این طبیعت نفسانی از سر تا پا فاسد است هرچی تلاش می کنم نمی توانم خود را به انجام عمال نیکو وادارم می خواهم خوب باشم اما نمی توانم می خواهم کار درست و خوب انجام دهم اما قادر نیستم سعی می کنم کار گناه آلود انجام ندهم اما به اختیار گناه می کنم پس اگر کاری را انجام می دهم که نمی خواهم باضیه هست که گناه هنوز مرا در چنگال خود اسیر نگاه داشته است دوست من پذیرفتن این حقیقت که گناهکاریم و از خدا به دورستیم ما را از ضرورت نجاتی که خدا برای ما فرام کرده است آگاه می سازد و بعد این گناه زودتر به نجات خواهیم رسید پولس رسول به اقرار خود ادامه داده بلاخره به این نتیجه می رسد لیکن شریعت دیگر در اعضای خود می بینم که با شریعت زهن من منازعه می کند و مرا اسیر می سازد با آن شریعت گناه که در اعضای من است وای بر من که مرد شقیه هستم کیست که مرا از جسم این موت رهایی بخشید خدایا کمکم کن تا به زندگی نفسانی خش متوجه شوم خداونده می دانم کرای رسیدن به زندگی پر جلال خالی شدن از خود و پر شدن از توست کمکم کن که از تو پر شوم و از خود خالی خدایا کمکم کن که در روی زمین هم زندگی هم منکس کننده زرعه از جلال تو باشد خداونده ارگوشه زندگی مرا با نور خود روشن بساز و زیبایی زندگی مسیگون را با روی خود در من ایجاد کن آمین شنوندگان محترم شما نشارات رادیو صدای زندگی را هر صبح ساعت 6 و 45 به وقت افغانستان روی موج کتای 31 متر بند می شنوید همچنان شما می توانید هر شب نشارات رادیو صدای زندگی را ساعت 8 و 30 شب به وقت افغانستان روی موج کتای 41 متر بند بشنوید همچنان شما می توانید نشارات رادیو صدای زندگی را ساعت 8 شب به وقت افغانستان شبهای پنشنبه الا دوشنبه روی موج متوسط 1251 کلو هرتز بشنوید خواهش مندیم نظریات و پیشنهادات تان را در باره برنامه ها و طول موج صدای زندگی به این نشانی ها برای ما گسیل دارید نشانی ما در پاکستان صدای زندگی صندوق پوستی 702 جی پی او لاهر پاکستان نشانی ما در قبرست ساوند آف لایف نشانی ما در پاکستان