۳۰ دقیقې
۲۴ فبروري ۲۰۱۱
د مصنوعي استخباراتو له لارې نقل کول
موسیقی خانه و خانواده موسیقی شنونده های محترم برنامه خانه و خانواده امیدوارم که سلام های پراسفا و سمیمیت ما را پذیرا شوید اینکه با برنامه دیگری از سلسله برنامه های پودر شیطان در خدمت شما قرار داریم ما را امید بر آن است تا از گرداورده های برنامه حاضر مطالب چند را فرا گیرید تا کمک باشد که از گزند پودر شیطانی در امون باشید دوست مهربان اگر گذاشته های نچندان دور را که جزه از تاریخ هست به یاد آوریم می بینیم که عوامل و پدیده های مانند جنگ، تروریزم، سلطجوی و شیوع بیماری ها از پدیده های شوم جامعه بشری بوده و از این طریق بر اثر جبر انسانی و عوامل محیطی جان صدها و هزاران انسان گرفته می شد ولی شیوع مصرف مواد مخدر در بین مردم و بخصوص در بین جوانان که فعال تری نیروی کار و سازنده جامعه اند شومتر و مخربتر از دیگر عوامل و معزلات اجتماعی می باشد این زهر کشنده بیشتر در جهت تخریب زندگی معنوی انسان ها عمل می کند بگونه که اکثر موتادین این پدیده شوم بیدونه هیچ امید دوچار مرگ تدریجی توام با رنج و خواری می شوند این پودر نقبتبار نه تنها انسان ها را اسیر و برده خود می سازد بلکه آسیب های از قبیل فقر، بیکاری، فساد، قد، طلاق، دوزدی، مبتلا شدن به مرض ایدس و ده ها معزله دیگر را با خود به ارمغان می آورد هیروین که شومترین پدیده قرن به شمار می رود، عزت، زندگی، اقتصاد و فرهنگ جوامه و خانواده ها را تهدید کرده و متاسفانه در اکثر موارد زیادترین تومه این دیو مصیبت و تباهی جوانان معصومی هند که در اثر بیخبری و مشکلات اقتصادی به این دشمن یعنی پودر سپید پناه می برند که در شروع مرهون لذت های زود گذران گشته ولی در فرجامین درد جانکاه و مرگ تدریجی را نصیب می شوند خوب، شنانده مهربان، در برنامه گذشته تا اینجا شنیدیم که رشید و داکتر محمود عبدال را در حال که از حوش رفته بود در یکی از کافی های شهر پیدا کردن بعد از آن او را به خانه انتقال دادن، عبدال در حال که در بسترش خوابیده بود، رشید و داکتر با هم در مورد عبدال صحبت می کردن حال بیایید که به ادامه آن گوش فرادهیم داکتر، می فهمی، هیچ بابارم نمی آیا چطور؟ از سی هفته هم کدر زیاد شده که عبدال ایروین اعلاق کده بود خواب او بخیل خوب شده بود و رنگ رخوش هم تازه شده بود مگرم دفعه اول، بعد از اعلاق کده مواد، او که واسه واسه شد، یک دمی به ایروین پناه پرد و او را دود کرد هم می فهم که چرا تا شد، کدوم خلطی هم خونه شده لالا رشید، من فکر می کنم که همه ما اشتباه کردیم چطور؟ چه اشتباه کردیم؟ آه، فکر می کنم اشتباهی بوده که همه ما قادرت تاثیر پادر شیطان، یعنی ایروینه سر عبدال بسار دست کم گرفتیم و او را ساده فکر کردیم همه؟ عبدال از نظر جسمی معفق شد که ایروینه تر کنه خواب وله، فکر و قلب و انوز هم قسیر ایروینه است که نتیجهش امروز در عبدال عمل هم می بینیم فکر می کنم که او مثل گزشته معتاد شده او باید باز امو دردا و تشنجایی که ناشیه زیلا کدن ایروینه است باز او را باید سپری کنه آه، این چی روزانه است؟ من دیوانه خواد شدم داکتر لالا رشید، تو باید حاصله داشته باشی، باید مراقب او باشی، ام دفعه باید او را بیخی از دوستان اهلش دور نگاه کنی همونطور می کنم و ایالداریت هم بفهمونی که برای پراساری او خود را بیخی آماده کنه این کار خود ما می کنیم خواه ما و ایالداریم افتیه اوله که اتش دیر می کنیم مگر ما عنده را چطور حاد کردیم ما باید نمی دانه که درستای خود را ایلا بده برای که دو افتیه پیش او همینجا بود دو افتیه هم از درستای خود پس مونده عبدالبک اصی ضروع داره که باید دباله سر رو باشه رشید جان، تو چرد نزن، خدا دیربان است یک رای حل پیدا خواد شد راسته خدا من در چردی هستم که من همین بچه را بخورم یا غم روزگاه را اگر من در پالوی عبدالبک بشنم خرچ خانه چطور خواد شد؟ آه، فکر می کنم یک رای حل پیدا خواد شد آه، یک چیزی یادم آمد یک نفر را می شناسم که او می تانه این مشکل را حل کنه خدا خوب خیلیت بوده دکتر جان همیشه دست ما را در وقت سخته گرفتی و کمک ما کدی می فمی، این آدم خودش ایک زمانه که ایرون سر و کار داشت خدا کمکش کد مجز آساس چنگ پودر خلا شد آل امراه موتادای دیگر کمک می کند تا شریع بلا خلا شوند دکتر جان، اگه این کمک کد ما کنی بسیار ازت خوش می شم برای که عبدالم به اون تاک نفر ضروره داره تخیل از اون باز اگه عبدالم در شهر و بازار بره امو ایرون هست و امو دستای کمراهش رشید جان ما کوش میکنم که یک افتباد که تو آدم که نامش شکور هست پیشید بیاییم تا اون وقت هم متوجی عبدال باشین فکر تانه بگیرین که یک لحظه هورو تنها نمانین اتا وقت که اون تشناب میره متوجی باشین فهمیدیم؟ چیزی که گفتی، همونتو میکنم دکتر زب خب رشید جان، ما دیگر از پیش رخصت می شوم بیشی کجا میری؟ یک پیلا چای بخو باز برو زنده باشی، باز کنم وقت دیگر می آیم باز یک جای چای میخوریم من رفتم، با امان خدا بناید با خدا، در مراهیت خوبی دوستان مهربان فردای آن روز دکتر محمود نزد شکور می روید و در مورد عبدال با وعی صحبت می نماید شکور با جبین باز پیشنهاد دکتر محمود را می پذیرد شکور چند روز بعد نزد عبدال می آید تا وعی را در ترک کردن هیروین کمک نماید حال شکور نزدی که به سر عبدال نشسته و با هم صحبت می نماید توجه کنید شکور جان، ایتو وقت هم خواد بیا که من از اصارت و بردگی هیروین حلاو شوام؟ حتما اون روز آمده نیست مگرم من شک دارم چرا شک داری او بیادر؟ برای این که من یک دفعه هیروین را ایلاو کردم سی هفتر رنگش هم ندیدم مگرم سی هفتر بعد وقتی که هیروین را دیدم ایتو وسوسیم کرد و شوق شطور در سرم زد که هیچ حدا گرفته نتونستم باز شروع کردم به هیروین کشیدن عبدالجان، باید وسوسه را از خود دور کنید اوه او کسایی که باعث وسوسیت میشند و تیرا به کشیدن هیروین وادار میکنند ارتباط خود امرایشم قطع کن بیادر آه کوشش کن و امرای چیزهای خوب خود را مصروف بسازید مگرم تا بکه خود را در خانه قید کنم؟ حوصله داشته باش بیادر نمیتونم تمام عمر خود را در کنج خانه بیشینم باز خصوصا که فامیل ما هم سرم بسیار به اعتماد شده عبدالجانه تو نگو خانواده تو را دوست دارند ای به اعتمادی شان به خاطر ایست که میفامند که شیطان یعنی هیروین چقدر تو را زیر تاثیر خود گرفته اراده تو از تو سلب کده ای را خود راست میگی اونا بخاطر آینده تو تشویش دارند و ای کلش ناشی از دوستی است مگرم شکور بیادر ترس و به اعتمادی این چیز است که من اصلا به اون احتیاج ندارم اگر اونا کمک نکنند و من خود را کمک کردن نتانم پس دیگه صورت برمه هیچ امید وجود نداره نه نامید نشون من باید که تسلیم شوم عبدالجانه گفتم را گوش کن میفامی؟ یک سال پیش من اینن در حالت خودت قرار داشتم خانواده داشتم که دوستم داشتن بله مگرم اونا نمیفامیدن که چی کنند بارا وسوسه شدم که رویین بکشم و بارا از درد و تشنجایی که ناشی از ترک رویین برای آدم پیش میاید رنج ببرم بله در شار پیشی یک کس رفتم و از او کمک خواستم مگرم بدبختانه بخاطر تمایل به مواد مخدر فرار کردم خب باز چطور شد؟ وقتی باز زوف و بیال پیش او آدم رفتم او چیز رو به ما گفت که هر لحظه به یادم میاید او برم گفت شکور ای تمایل قوی تر از هر انسان است نیرومتر از هر دوست و هر درمان است بله فقط یک نفر قدرت او رو داره که به تو کمک کنه بله او فقط ایسای مسیس صرف مسیس میتونه قلب انسان رو تسخیر کنه او میتونه که ذهن و فکر انسان رو تغییر بته و ای مایل به هیروین از تو دور کنه و تو رو شفا بته خوب دوستان گرامی چی فکر می کنید؟ آیا عبدالتسلیم مایل هیروین شده و به هیروین پناه می برد؟ و یا این که شکور و خانوادهش میتوانند به او کمک کنند؟ ولی قبل از آن که به پاسخان بپردازیم بیایید در این بخش از برنامه خیش به سرگزشت شخصی که یوسف نام دارد گوش بدهیم و ای توانست خود را از این گودال بی پایان آزاد سازد یوسف سلام نامیم یوسف است زمانی که 13 ساله بودم شروع کردم به کشیدن چرس و در پالوش یکان دفعه تریاک هم دوت می کردم چند وقت به این شکل تیر شد تایی که 15 یا 16 ساله شدم ایقدر چرس و تریاک زدم که بر این بیخی بهتاسیر شده بود و مثل روز اول نشیم نمیکد بعد از رو به هیرووین روی آوردم چار سال هیرووین از طریق پیجکاری می گرفتم و گاهی در ذرورق دود می کدم باز دودشا می کشیدم بعد از کشیدن هیرووین در صودای خود غرق می شدم و در دنیا پرست ترس و عشق زندگی می کدم محبت خود اصلا وجود نداشت سراسر تنفر، تباهی و دروغ بود بعد ازو فاهمیدم که هیرووین مرا سن مرگ تدریجی می کشانه اولی اقدام می بود که به یک معسیسی که اونجا موتادین مالجه می کنند رفتم بعد از یک ماه تداوی به خانه خود آمدم چند روز بعد دیگه نتانستم تاب بیارم باز به هیرووین روی آوردم هر روز ما بودم و پیچکاری و هیرووین روز بر روز عصابم خراب شده می رفت و جان جور نداشتم هرچی کوشش می کدم که هیرووین ترکنم نمی شد من را غلام و نوکر خود ساخته بود مجبور باز پیش دکتر رفتم در چندین معسیسی دیگه رفتم چندین قسم دوا و گولی برم دادن هیچ کدامشان برم فایده نکد از زندگی خود نامد شده بودم بر ای که نمی تانستم هیرووین ترک کنم دلم ازم اچیز کنده شده بود باز نشد دیگه یک جای دیگه رفتم که متادین مالجه می کدن بعد از ترک اونجا بازم سر و کارم که هیرووین بود گریان می کدم در چرد بودم که چکنم که از شرعی پودر شیطان خلا شام بر ای که خودم نمی خواستم که هیرووین بکشم اما هیرووین مرا غلام و نوکر خود ساخته بود و جلو کنترول و اراده ما در دست خود گرفته بود بعد از هر تصمیم دوباره گرفتن هیرووین را شروع می کدم به خاطری که نمی تانستم نگرانی استراب و احتیاج به هیرووین تحمل کنم دو دفعه کوشش کدم خودکوشی کنم بر از ای که هیچ چیز مرا کمک نکد دیگه دلیل بر زندگی کدن نداشتم تنها چیزی که می خواستم ای بود که رنج و درد آیسته مرگ تدریجی را سریب سازم ولی یک روز وقتی بر گرفتن دوا به یک دواخانه رفتم فروشنده ای دواخانه برم گفتن که به ایسای مسی خداوند ایمان دارن و ازو پیروی می کنن اونا راجب مسی کتمه گب زدن و گفتن که او زنده است و اگر ما ازو بخوایم و به او ایمان بیارم و او را در قلب خود بپذیرم می تونه مرا از ای گودال بدبختی بی پایان بیرون بیارا و نجات بتا اگر راست بپرسین تا امروز ما به فکر از امین نبودم که به خدا فکر کنم و به کسی که ما مخلوب ازو استم و هرگز کسی مثل ای ایماندارا به مسی امرای ما صحبت نکده بودن اونا گفتن خدا مرا دوست داشت و محبت دقیقا همو چیزی بود که ما نداشتم اما به او ایتیاج داشتم در او لحظه بود که امیدوار شدم که نجات پیدا کنم ما دعا کدم و ایسای مسی را به عنوان ناجی و خدای زندگی خود قبول کدم ازو خواستم که گناهای مرا ببخشه و مرا شفا بتا ازو ایماندارا خواستم که برمه دعا کنن وقتی از دواخانه بیرو شدم دست خالی بیرون نشدم بلکه با یک امید بیرون شدم روز بعد که از خواه خیستم دیگه شفای افته بودم بر ای که دیگه به پیشکاری و دود کدن هیروین ضرورت نداشتم مایل و تمائل به مواد مخدر از وجودم گم شده بود خداون ایسای مسی به زندگیم و خلایی که درونم داشتم رای افته بود او مرا که محبت خود آرامش و خوشی خود پر ساخت ما به قدرت خدا تغییر افته بودم موجود نو شده بودم در خاتمه می خواهیم بگویم که ایسای مسی خداون راه راستی و حیات است او طبیب حقیقی است بلاخره شنونده ازیز و گرامی پیام ما بر کسایی که مثل ما در چنگ پودر شیطان یعنی هیروین استن ایست که هیچ چیز شما را نمیتونه از شرعی شیطان نجات بتا جز ایسای مسی ما او را با ایمان تجربه کدیم اینالا میتونین که شما مسی را با ایمان تجربه کنین و شفا بیافید موسیقی شنانده های محترم آیا شگفتنگیز نیست که یوسف از گودال بدبختی رحایی حاصل نموند؟ یوسف با ایمان از طبیب واقعی یعنی ایسای مسی خواست که او را شفا بخشد شنانده گران قدر ایسای مسی شفادهنده بی نظیر است زیرا او منبع شفا است ایسا کسی است که از او شفا سادر می شود او دو هزار سال پیش مردم را شفا می داد شلان را خرامان قران را بینا و مرده ها را زنده می ساخت ایسای مسی امروز هم همان قدرت و عظمت را دارد ایسا از دارو ویا کدام دوا برای شفای بیمارانش استفاده نمی کرد ویا او کدام ورد را نمی خواند که بیماران را شفا بخشد بلکه او صرف اراده می کرد همان طوره که او اراده کرد و با گفتن یک کلمه جهان را خلق کرد بیاید که با ایمان از او دعوت کنیم تا دردها و ضعفهای ما را از ما دور کند و به ما فکر و ذهن نو اطاع کند انجیل مقدس می فرماید هرکی در مسی است خلقت نو است خوب دوستانه گرامی این بود برنامه این نوبت ما که تقریمتان شد تا برنامه آینده در پناه خداوند باشید شنوندگانه مهربان در این بخش از نشارات خیش شما عزیزان را دعوت میکنیم با شنیدن پارچه شیر زیر نام اجازه مسی هر مرده جان آورد هرچی را من کرده ام در این جهان هرچی را من کرده ام در این جهان همچون من او هم به میدان آورد دست را گر روی هر درد نهاد از برای درد درمان آورد بادو ماهی پنج نان سفرش از هزاران بیش مهمان آورد با نگاه آبرا سازد شراب آنچه میخواهی فراوان آورد کور را بخشت شفا تا بی اسا کور را بخشت شفا تا بی اسا راه پنهان را به پایان آورد آب دریا را اگر تقیان کند ساکتش سازد به سامان آورد فاش میگویم نمیرد بعد از آن مرگ را او تحت فرمان آورد موجزات ایرا که من بین مودعم میگم موجزات ایرا که من بین مودعم میتواند او دچندان آورد نیفسون کردم نه این افسانه است هر کسی باید که برهان آورد موجزات ایرا که اجازه مسیح موجزات ایرا که اجازه مسیح شرک ایمان است که الان آورد هی خدا وند محبت من جان ام را یارب میدیم تو را دده نجات مرا زر بدی تو آر نفس امون شکری تو را هی خدا وند محبت من جان ام را یارب میدیم تو را دده نجات مرا زر بدی تو آر نفس امون شکری تو را موسیقی وقتی که من گرنم زندگی را هر قدمش مشکل کرد امید زنده من توی خدا وند که میدی تو تکیه مرد تنگ دست تکلیف و امر مسیبه تالی بله من ایچ زور ندرد هی خدا وند محبت من جان ام را یارب میدیم تو را دده نجات مرا زر بدی تو آر نفس امون شکری تو را موسیقی از عقل خود خوب اگر من مکدوم خوب مکردوم در روی کمام دو قطره ای فیضی تو وی خدا وند شد کامیابی حاصل مرد از سمره ای روح القدس خود تو پر کلو جان و دیلی مرد هی خدا وند محبت من جان ام را یارب میدیم تو را دده نجات مرا زر بدی تو آر نفس امون شکری تو را موسیقی آر کس که طلبتان فیض تو را او حاصل مند زندگی سایه رحمتی تو میدی آر کس را حکمت تو بندگی پیغام قربانی تو را یارب شاهی چی هستم در ملگ یاز را هی خدا وند محبت من جان ام را یارب میدیم تو را دده نجات مرا زر بدی تو آر نفس امون شکری تو را افغانستان رای معوج کتایی سی و یک متر بند می شوند. همچنان شما می تواند ہر شب نشارات رادیو سدای زندگی را ساعت اعشق سی شب به وقت افغانستان رای معوج کتایی 48متر بند بشنوند همچنان شما می تواند نشارات رادیو سدای زندگی را ساعت اعشق سی شب به وقت افغانستان شبهای پنشنبه الا دوشنبه رای معوج متوسط یک هزار و دوستدا پینجاویک کیلو هرچ بشنوید. خواهش مندیم نظریات و پیشنهاداتان را در باره برنامه ها و طول معوج سدای زندگی به این نشانی ها برای ما گسیل دارید. نشانی ما در پاکستان سدای زندگی سندوق پوستی 702 جی پی او لاهر پاکستان نشانی ما در قبرست ساوند آف لایف پوست باکس فایف سیون زیرو زیرو زیرو لیمازول سایپریس موسیقی