عیسی مسیح: قربانی او بالای صلیب و رستاخیز او

 رونویسی توسط هوش مصنوعی

PYM JBZ دوست های عزیز سلام من پیام هستم که از رادیو صدای زندگی برای تقدیم کدن درس دیگی اصل سر درس های به اساس کتاب مقدس در خدمت شما قرار دارم من جاوید هستم، من هم به شما عزیزا سلام خودت تقدیم میکنم از خدا من میخوام که با خوشی و سلامتی برای شنگن صحبت امروز آزر باشین دوست های مهربان ما در درس گذشته در باره تولد شدن ایسای مسیح از انجیر مقدس خوندیم و در باره او گفتیم اما ایسای مسیح وقتی که به خدمت خود شروع کد به مخالفت رهبران مذهبی یهود مواجه شد بخاطره که ایسای مسیح روز بروز در بین مردم شهرت و محبوبیت پیدا میکد رهبران مذهبی از این میترستن کمیت و عزت اونا در بین قوم کم نشد بر علاوه ایسای مسیح در توریم خود تیری واقعی رهبران دیاکار مذهبی را به مردم نشان میداد با وجود که زندگی ایسای مسیح به خطر مواجه بود اما باز هم او به اورشلیم آمد و اید فسه را امراه شاگردهای خود تجلیل کد بعد از حرف زیافت اید فسه ایسای مسیح امراه شاگردهای خود به باقه به نام باقه جتسمانی رفت اما یکی از شاگردان ایسای مسیح به نام یهودای از خریوتی که از رهبران مذهبی بخاطر تسلیم کدن ایسای مسیح رشود گرفته بود رهبران مذهبی را امراه اساکر با او باقه که ایسای مسیح در اونجه بود رهنمایی کد اساکر ایسای مسیح را در باقه جتسمانی گرفتار کد امراه خود بردن خوب دوست های مهربان بیاین که آره از انجیل مقدس بخانیم که بعد از گرفتار کدن ایسای مسیح امراه او چی برخورد کردن به اینه میخوانم کسانی که ایسا را تحت نظر داشتن ایسا را مسخره کردن لطکوب کردن چشمانش را بستند و میگفتن حالا از غیب بگو که ایتو را میزند و به این طرف به او بیخرمتی میکردن همین که هوا روشن شد کلانهای قوم سیدان کلان و ملایان یهود تشکیل جلسه دادن و ایسا را به حضور شورا آوردند و گفتند به ما بگو آیا تو مسیح استی؟ ایسا جواب داد اگر به شما بگویم گفتی من را باور نخواهید کرد و اگر سوال بکنم جواب نمیدهید اما از این به بعد پسر انسان به دست راست خدای قادر خواهد نشست همگی گفتند پس پسر خدا هستی؟ ایسا جواب داد خودتان میگوید که هستم آنها گفتند چی احتیاج با شاهدان دیگر است؟ وقتی که به این قسمت انجیل مقدس دقت می کنیم متوجه می شیم که در ماکمه ایسای مسیح یک سوال اساسی در باره ایسای مسیح پیش رحبران مذهبی یهود وجود داشت این سوال ای بود که ایسا کی است؟ رحبران مذهبی یهود از ایسای مسیح سوال کردن آیا تو مسیح استی؟ بعد از جواب دادن ایسای مسیح اونا باز از او سوال کردن آیا تو پسر خدا هستی؟ رحبران مذهبی یهود در سوالایشان مسیح و پسر خدا را موازی با هم استعمال کردن بخاطره که مسیح بخاطر داشتن رابطه بسیار نزدیکش به خدا لقب پسر خدا را هم داشت ایسای مسیح در مقابل رحبران مذهبی یهود ادعای عجیب می کنه او می گه اما پسر انسان در دست راست خدا قادر مطلق خواد ششت منظور از پسر انسان خود ایسای مسیح بود منظور ایسای مسیحی بود که او امراه خدا قادر مطلق بر یک تخت می شینه یعنی سر دنیا و زمین حکومت و قضاوت می کنه وقتی که ایسای مسیح ای ادعای عجیب کرد که او مسیح و پسر خدا است رحبران مذهبی بسیار قار شدن قار اونا زیادتر سر لقب پسر خدا بودن او بود آله هم عزیز های وجود دارن وقتی که گفته می شه ایسای مسیح پسر خدا اونا فکر می کنن که در مقابل خدا بسیار با غیرت استن و ای بمانی شرک در مقابل خداست که او پسر داشته باشه در حاله که لقب پسر خدا بر بیان بسیار نزدیک بودن و یا رابطه بسیار نزدیک استعمال می شه نه به معنایی داشتن رابطه جسمی که خدا نخواسته خدا زن داشته و از او صاحب پسر شده ای سوال که ایسای مسیح کیست ای سوال در باره هویت اوست ای سوال امروز هم بره بسیار مردم مطرح است که ایسای مسیح کیست شناخت حقیقت ایسای مسیح که او کیست ای شناخت می تانه وسیله نجات شده خب آله از فصل 23 انجیل لقا از آیت اول تا 25 می خانم سپس تمام حاضران در مجلس برخواستن و او را به حضور پیلاتوس آوردن به مقابل او شکایت خود را این طور شروع کردن ما این شخص را در حال دیدیم که به گمراه ساختن ملت ما مشغول بود او با پرداخت مالیات به امپراتور مخالفت می کرد و ادعا می کرد که مسیح یعنی پاتشاست پیلاتوس از او پرسید آیا تو پاتشاه یهودیان هستی؟ ایسا جواب داد تو می گویی پیلاتوس سپس بسران کاهران و جماعت گفت من در این مرد هیچ جرمی نمی بینم اما آنان پافشاری می کردند و می گفتند او مردم را در سراسر یهودیه با تعاریم خود بشوراند از جلیل شروع کرد و به اینجا رسیده است هنگامه که پیلاتوس این را شروعید پرسید که آیا این مرد جلیلیست؟ وقتی متعلق شد که به قلم روی هیرودیس تعلق دارد او را پیش هیرودیس که در آن موقعی در اورشلین بود فرست داد وقتی که هیرودیس ایسا را دید بسیار خوشحال شد زیرا در باره او مطالب شنیده بود و مدتها بود می خواست او را ببیند و امید داشت که شاهد معجزات از دست او باشد از او سوارات فراوان کرد اما ایسا هیچ جواب نداد شرعان کاهران و ملائهان پیش آمدند و تهمتهای شدیدی به او زدند پس هیرودیس و اساکرش به ایسا بهرمتی کرده او را مسخره نمودند و چپن زیبایی به او پوشانیده او را پیش پیلاتوس پس فرست داد در همان روز هیرودیس و پیلاتوس آشتی کردن زیرا دشمنی دیرینهی تا آن زمان بین آن دو وجود داشت پیلاتوس در این موقع شرعان کاهران بزرگان قوم و مردم را خواست و به آنان گفت شما این مرد را به تهمت اخلالگری پیش من آوردید اما چنان که میدانید خود من در حضور شما از او بازپرسی کردم و در او چیزی که تهمتهای شما را تایید بند نیافدم هیرودیس هم دلیل پیدا نکرد چون او را پیش ما پس فرست داد است واضح است که او کار نکرد است که مستوجب مرگ باشد بنابراین او را پس از تازیان زدن آزاد می کنم اما همه با صدای بلند گفتند مسلوبش کن مسلوبش کن برای ما بارا بارا آزاد کن این شخص بخاطر شورش که در شهر واقع شده بود و به علت آدم کشی زندانی شده بود چون پیلاتوس می خواست ایسا را آزاد سازد بار دیگر سخن خود را به گوش جماعت رسانید اما آنها فریاد کردند مسلوبش کن مسلوبش کن برای سومین بار به ایشان گفت چرا مرتکبه چی جنایت شده است؟ من او را در هیچ مورد مستوجب مرگ ندیدم بنابراین او را پس از تازیان زدن آزاد می کنم اما آنان در تقاضای خود پافشاری کردند و فریاد می زدن که ایسا باید به سری مخکوب شود فریاد های ایشان غالب آمد و پیلاتوس حکم را که آنان می خواستن سادر کرد بنابراین در خواست ایشان مرد را که به خاطر یاغیری و آدم کشی به زندان افتاده بود آزاد کرد و ایسا را در اختیار آنان گذاشت دوستان عزیز در زمان که ایسا مسید در فلسطین زندگی میکد فلسطین مستمره روم بود یعنی مردم فلسطین زیر استعمار روم قرار داشتند و اکم روایه رومی سر اونها حکومت میکدند مثل که مردم هیچ کشور استعمارگرهایی که کشورشان زیر استعمار خود قرار دارند خوش ندارند مردم فلسطین هم از استعمار روم خوش نبودند و همیشه در مقابل اونا مخالفت میکدند حتی باز وقت ای اعتراض ها به اختشاش و نارامی میکشید استعمار رومی ها بالای فلسطین اینان مثل استعمار انگلیز در افغانستان بود استعمارگرها وقت که در قلم روی استعماری خود از کسی احساس خطر میکدند او را از بین میبردند رهبران مذهبی یهود موضوع ایسای مسی را شکل سیاسی دادند و یک دروغ کلان گفتند که او بدادن مالیه بر رومی ها مخالف است و میگه که او پادشاه است در حال که یک دفع از ایسای مسی از روی امتحان سوال کدند که آیا ما اجازه داریم که به امپراتوری روم مالیه بتیم؟ ایسای مسی در جواب اونا فرمود یک سکه نقره بمن نشان بدهید نقش و انوان کی روی آن است؟ جواب دادن امپراتور ایسای مسی فرمود پس آنچه از امپراتور است به امپراتور و آنچه از خداست به خدا بدهید ایسای مسی هیچ وقت نگفته بود که به امپراتور روم مالیه نتید بر علاوه او هیچ وقت ادعا نکده بود که پادشاه زمینی باشه و قدرت سیاسی داشته باشه وقت که ایسای مسی را به حضور هیرودیس بردن هیرودیس در باره معجزات ایسای مسی شنیده بود و آرزو داشت که معجزه های او را در حضور خودش ببینه ای اکت داشت که ایسای مسی معجزات زیاده انجام داده بود معجزات ایسای مسی بر محبت به انسان ها بود او کورا را بینا و شلها را برا رواند ساخت او مریض ها را شفا داد او بخاطر قدرت نمایی خود و متعجب ساختن مردم معجزه نمیکد به این خاطر ایسای مسی وقتی که هیرودیس از او سوال کد و میخواست که معجزات او را ببینه او نه تنها که در حضور هیرودیس معجزه نکد بلکه حتی با یک سوال او هم جواب نداد هیرودیس و اساکرش به ایسای مسی بیورمتی کدن و ما و شما در دست های گذاشته خاندیم که اشیاء نبی برهنماهی روی خدا پیشگوی کده فرموده بود او مظلوم شد اما توازو نمود دهان خود را نکشود مثل بره ای که بره زبه میبرن و مانند گوزفنده که نزد پشم برنده اش بی زبان است امچنان دهان خود را نکشود ای پیشگوی صد در صد در زندگی ایسای مسی وقتی که او را گرفتار کده به حضور هیرودیس حاضر کدن عملی شد او مورد توحید و تحقیل قرار گرفت همما ایچ اعتراض نکد و از زبان او یک کلمه خارج نشد ایسای مسی مثل یک بره در دربار هیرودیس استاده بود او را به موجب ملامت کدن برای انتوین کدن با او چپند پوشانیدن و بارشخندی با او گفتن پادشای یهود اما او ایچ اعتراض نکد خوب دوستای عزیز آله از فصل 23 انجیل لقا از آیت 26 تا 43 را میخانم هنگامی که او را برای مصطوب شدن میبردن مرد را بنامه شمون که اهل قیروان بود و از صحرا به شهر میامد گرفتند سلیب را روی دوش او گذاشتند و او را مجبور کردن که آن را به دنبال ایسا ببرد جمعیتی بزرگ از جمله زنانی که بخاطر ایسا به سینه خود میصدن و معتم میکردن از اقبه او میامدن ایسا رو به آنان کرد و فرمود ای دختران اور شلیم برای من عشق نریزید روزهای خودتان و فرزندانتان گریه کنید بدانید روزهای خواهد آمد که خواهند گفت خوشها به حال سنده ها و رحمهایی که طفل نیاوردن و سینه هایی که شیر ندادن آن وقت به کوها خواهند گفت به روی ما بیفتید و به تفه ها خواهند گفت ما را بپوشانید اگر با چوب ترچونین کنند با چوب خوشک چی خواهند کرد دو جناعتکار هم برای مصطوب شدن با او بودن و کاسه سر رسیدن او را در آنجا به سلیب میخکوب کردن آن جناعتکاران را هم با او مصطوب نبودن یکی را در سمت راست و دیگری را در سمت چپی بود ایسا گفت ای پدر اینان را ببخش زیرا نمیدانند چی میکنند بالباسهای او قرع انداخته میان خود تقسیم کردند مردم استاده تماشا میکردند و رؤسای آنان بارش خند میگفتند دیگران را نجات میداد اگر این مرد مسیح و برگوزیده خداست حالا خودش را نجات دهد اساکر هم او را مسخرا کردن و پیش آمده سرکی خود را به او تعارف کردن و گفتند اگر تو پادشاه یهودیان هستی خود را نجات بده در بالای سر او نوشته شده بود پادشاه یهودیان یکی از جناعتکاران که به سلیب آویخته شده بود بارش خند به او میگفت مگر تو مسیح هستی خودت و ما را نجات بده اما آن دیگر با ملامت به اولی جواب داد از خدا نمیترسی سر تو و او یک کسم حکم شده است در مورد ما منصفانه عمل شده چون ما به سزای عمال خود میرسیم اما این مرد هیچ خطایی نکرده است و گفت ای ایسا وقتی که به دولت خود رسیدی مرا بایاد داشته باش ایسا جواب داد خاطر جنب باش امروز با من در فرداز خواهی بود رحبران مذهبی یهود برای ادام کدن ایسای مسیح پافشاری کدن و به خاطر پافشاری اونا ایسای مسیح با مسلوب کدن محکم شد او را در محل به نام کاسه سر در بین دو جنایتکار دیگر به سلیب میخکوب کدن باز هم دباره هویت ایسای مسیح سوال میکدن که ایسای مسیح کی است آیا او ادعا کده که پاتشای یهودیان است؟ آیا او مسیح ها است؟ یک دیداد یهودیان دباره ایسای مسیح ویا مسیح ها دوچار غلط فهمی بودن اونا فکر میکردن که مسیح ها مثل یک پاتشای دینیوی ظهور خواد کد و یهودیان ها از اثارت رومی ها خلاس خواد کد وقتی که به فروتنی و شکست نفسی ایسای مسیح میدیدن که رنج و درد و توحید شدنه تحمل میکنه اما از خود اقصال عمل نشان نمیته میگفتن که ایسا مسیح های وعده شده نیست ما و شما یک استلاح داریم که میگن گشنه نان خواب میبینه یهودیان هم چون در زیر استعمار روم رنج میبردن دباره یک قهرمان و قمندان نیرومنت فکر میکردن که اونا را با جنگ و زور از استعمار نجات بده اونا پوره شدن ای آرزو و یا خواست خود را در وجود مسیح ها فکر میکردن در آله که انبیاء با پرشدن از روح خدا بسورت واضح پیشگویی کده بودن که مسیح ها مثل بررب با فروتنی رنگ و درد متعمل خواد شد و با قربان شدن خود وسیله نجات انسان ها از مرگ در گناه خواهد گردید چون او به ایسای مسیح اعتماد کرد که او نجات دهنده هست ای اعتماد او دروازه بیشتر برای او باز کرد ایچ کس نمیتونه با کوشش و تلاش خواد به جنت ویا بهشت برسه رفتن به بهشت صرف با وسیله اعتماد کردن به ایسای مسیح میشه و بس ما در درسهای اول خاندیم اجداد ما آدم و هوا وقتی که شیطان اونا را وسوسه کرد اونا در مقابل خدا بی اعتماد شدند ای بی اعتمادی اونا باعث رانده شدن اونا از بهشت و بستشدن دروازه بهشت بروی اونا شد اموطوری که بی اعتمادی به خدا وسیله بستشدن دروازه بهشت شد اموطور اعتماد به خدا از طریق ایسای مسیح را را بری باز شدن و رسیدن به بهشت آماده میشد اگر کسی میتونست با اجرا مراسم مذهبی و انجام دادن سواب به بهشت میشد او شخص جانی که در پالو ایسای مسیح به سلیب عویزان بود او هرگز نمیتونست که از گناه نجات یافته داخل بهشت شد چون او چند لحظه بعد جان میداد دیگر او انکانی هی را نداشت که عمال نیک انجام بده اما ایمان و اعتماد او به ایسای مسیح اتا در وقت مرک هم هور نجات داد و دروازه بهشت برویش باز کد خب آن از فصل 23 انجیل لقا از آیت 44 تا 49 را میخانم تقریبا زهر بود که تاریکی تمام آن سرزمین را فرا گرفت و تا ساعت 30 بعد از زهر آفتاب گرفته شده بود و پرده خانه خدا دو تکه شد ایسا با فریاد بلند گفت ای پدر روح خود را به تسلیم می کنم این را گفت و جان داد وقتی صاحب منصف که مسئول نگهبانی بود این جوریان را دید خدا را حمد کرد و گفت در واقع این مرد بی گناه بود جمعیتی که برای تماشا گرد آمده بودن وقتی که ماجره را دیدن سین زنان به خانه های خود برگشتن آشنایان ایسا و زنان که از جلیل همراه او آمده بودن همه گی در فاصله دور استاده بودن و جوریان را می دیدن در خانه خدا پرده زخی موجود داشت که توسط آن قسمت مقدسترین جدا می گردید ما در این باره وقتی که در مورد خیمه اجتماع گب زدیم معلومات دادیم ما گفتیم که خدا به موسا نقشه خیمه را داد که او را بسازه و در باره این پرده هم گب زدیم که قسمت قتل اقداس و یا مقدسترین قسمت جدا می گرد در حقیقت این پرده سمبولی بود که جدایی انسان به خدا را نشان می داد وقتی که ارداد ما آدم و هوا گناه کدن بین خدایی که کاملا مقدس است و انسان گناهکار جدایی به وجود آمد اما با مصدوب شدن ایسای مسیح و پرداخت شدن تاوان گناهان انسان این پرده از بین پاره شد و از بین رفت یعنی با مصدوب شدن ایسای مسیح جدایی که بین خدا و انسان بود از بین رفت بعد از مصدوب شدن ایسای مسیح هر کس که به ایسای مسیح اعتماد کنه و مصدوب شدن او را باعث تاوان گناهان خود قبول کنه او می تونه مستقیمن با خدا برسه دیگه بین انسان و خدا پرده وجود نداره هر کس می تونه با ایمان به ایسای مسیح به خدا برسه ما در صحبت های گذشته در باره قربانی ها گفتیدیم ما دیدیم که قربانی حابیل به حضور خدا قبول شد بعد از او مردم بر نزدیک شدن به خدا قربانی میکدن اونا بر ریب عیبه بر قربان کدن که سمبول بی گناه بودن بود انتخاب میکدن اما هیچ کدام ای قربانی ها به اندازه کامل نبود که بتانه وسیله کامل کفاره گناهان شوه ما شما در باره قربانی ایسا قاندیم که ابراهیم با نبود کدن گفت که خدا قربانی خدا آماده می سازه بلاخره ایسای مسیح که هیچ گناه نداشت مثل بر رعی به حیب و قربانی کامل بر روی سلیب رفت و خدا برای کفاره گناهان انسان قربانی کرد مسلوب شدن ایسای مسیح کاملا متابق به پیشگویه هایی که انبیاء ست ها سال پیش کده بودن انجام یافت ایسای مسیح مثل بر رعی به حیب و نخص به سلیب رفت که کفاره گناهان ما شوه وقتی که ایسای مسیح بر روی سلیب جان داد شخص به نام یوسف که حضوه شورای عالی یهود بود و برای مسلوب شدن ایسای مسیح رای مخالف داده بود پیش پلاتوس رفت و جنازه ایسای مسیح را از او خواست یوسف جسد ایسای مسیح را از سلیب پایین کد و متابق به مراسم منصبی یهود او را در مقبره که هنوز در او کسی دفن نشده بود دفن کد در حاله که اونا پریشان استاده بودن که ناگهان دو مرد بالباس های نورانی به اونا ظاهر شدن به زنان گفتن او اینجا نیست بلکه زنده شده است آن چرا در وقتی بودن در جلیل به شما گفت بیاد بیا برید که چطور پسر انسان میبایست به دست خطاکاران تسلیم گردد و مسلوب شد و در روز سوام زنده شد وقتی که زن های گفت ها را شنیدن فرموده های ایسای مسیح به یادشان آمد اونا پیش شاگرد های ایسای مسیح رفتن و جریان ها به اونا قصه کردن شنوندهی عزیز از ابتدا ای پلان خدا بود که ایسای مسیح که مثل فرزند به او نزدیک بود به دنیا خواهد آمد او با زندگی کدن در بیر انسان ها محبت بی نظیر خدا را به مردم نشان خواهد داد او رنگ و زحمت خواهد کشید او با قربان کدن خود به روی سلیب کفاره گناهان تمام انسان ها خواهد شد بغیر قربانی مسیح دیگر هیچ راه بر نجات انسان از گناه وجود نداشت قربانی هیوانات نمیتونست که رضایت خدا را حاصل کنه و کفاره کامل و ابدی گناهان تمام انسان ها شود ایسای مسیح قربانی کامل به هید بود قربانی او میتونست وسیله کفاره گناه های تمام انسان ها شود ایسای مسیح بر تکمیل کدن پلان خدا بر روی سلیب رفت و جان داد دوست های مهربان آله از فصد 24 لقا از آیت 36 تا 49 را میخانیم در حال که شاگردان در باری این چیزها گفتگو می کردن ایسا در بین ایشان استاده به آنها گفت سلح و سلامتی بر شما باد آنها با ترس و وحشت گمان بردن که شبهی را میبینن او فرمود چرا این طور آشفت حال هستید چرا شک و شبه به دلهای شما رخ نمی کند دست ها و پاهای من را ببینید خودم هستم بمن دست بزنید و ببینید که خودم هستم شبه مانند من گوشت و استخان ندارد این را گفت و دست ها و پاهای خود را به ایشان نشان داد از خوشی و تحجیب ندوانستند این چیزها را باور کنند آنگاه ایسا از آنان پرسید آیا در این جا خوراک دارید؟ یک تکه ماهی بریان پیش او آوردن آن را برداشت و پیش چشم آنان خورد و به ایشان فرمود وقتی هنوز با شما بودم و می گفتم که هرچی در طورات موسا و نوشته های پیامبران و زبور در باره من نوشته شده باید به انجام برسد مقصد همین چیزها بود بعد ذهن ایشان را باز کرد تا کلام خدا را بفهمند فرمود اینست آنچه نوشته شده که مسیح باید عذاب مرگ را ببیند و در روز سوام دوباره زنده شود و به نام او طوبه و آمرزش گناهان به همه ملت ها اعلام گردد و شروع آن از ارسلیم باشد شما بر همه این ها گواه هستید خود من بخشش وعده شده پدرم را بر شما می فرستم پس تا زمان که قدرت خدا از بالا بر شما نازل شود در این شهر بمانید ایسای مسیح در قبر باقی نماند و جسد او در قبر نپوسید امطوره که انبیات در باره او پیشگویی کده بودند او در روز سوام از مرگ قیام کد و به شاگرده خود خود نشان داد یکدفع او به دو نفره که در راه دهکدهی بنامه امواز روان بودند خود زاهر ساخت ای شاگرده فورا به ارسلیم پس آمدند و به دیگره قصه کدند که اونا ایسای مسیح را زنده دیدند بعد از شنیدن ای خبر و وقتی که اونا مصروف گفتگو بودند باز ایسای مسیح به یک تیداد شاگرده زاهر شد و به اونا ببری مشابه اسلام علیکم هست گفت که معنی او هست سلو و سلامتی بر شما باد تولد، معجزات و گرفتار شدن و رنج و شکنجه و مسلوب شدن و رستاخیز ایسای مسیح همه مطابق به پیشگویی های که انبیات در باره او کده بودند صورت گرفت ایسای مسیح نجات دهنده هست او با قربان شدن به روی سلید زمینه نجات همه انسانها را مویسر ساخت آله هر کسی که از گناهان گذشته خود توبه میکنه و به ایسای مسیح به عیس نجات دهنده خود ایمان میره او نجات پیدا میکنه شما شنوندهی عزیز اگه تا حال دهی باره تصمیم نگرفتین میتونین دهی باره تصمیم بگیرین و نجات مفت برای اگانه که دهی ایسای مسیح مویسر هست نصیب شوید هر کس مسئول گناه خود هست به اسطلاه گوزفند از پای خود و بز از پای خود هر شخص باید خودش در باره ایمان به ایسای مسیح و نجات تصمیم بگیره هر کسی که بگوید ای خداوند ایسای مسیح من در گناه نافرمانی از خدا غرب بودم من ایمان دارم که تو بخاطر تاوان گناهان من مصدوب شدید من از تو دعوت میکنم که داخل زندگی ما شو و اختیار او را در دشت خود بگیر شنوندگان عزیز اگر ما این قسم از ایسای مسیح تقاظا کنیم ایره باور داشته باشین که ایسای مسیح به بادهای خود وفادار هست او به شما ایتمینان بخشیده شدن گناهان تانم میبخشه و در قلب شما سکونت میکند شما دیگه بر عبت نجات یافتین هیچ چیز نمیتونه که شما را از ایسای مسیح یدا بسازه وقتی که از این دنیا رخصت میشیم در اون روز امرای ایسای مسیح در جنت میباشیم شنونده عزیز از خدا شکر میکنم که زمینه نجات ما را توسط ایسای مسیح مویسر ساخت آل شما این زار را با شنیدن یک سرود روحانی دعوت میکنم مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده برما مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده برما مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده برما مصیبت برما چپانه نکن میخوا بانت مرا بروی سبزه سوی آب روان سازت مرا کن مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده برما مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده بروی سبزه سوی آب روان سازت مرا کن مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده بروی سبزه سوی آب روان سازت مرا کن مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده بروی سبزه نترسم از بدی تا خواف قیامت مصیبت برما چپانه نکن زرا زندگی خدا داده بروی سبزه دوستانه عزیز اگر به معلومات بشهر ضرورت داشته باشد می توانید از طریق انترنت با ما ارتباط بگیرید آدرس ما در انترنت www.afghanradio.org شما همچنان می توانید با ما ایمیل بفرستید آدرس ایمیل ما info at afghanradio.org می باشد تا ملاقات دیگه خداوند یار و یاور شما باشد