۳۰ دقیقه
۲۹ سِپتامبر ۲۰۱۱
مطابق این داستان، خداوند به وعده اش عمل کرد باوجودیکه کاملاً دیر شده بود. او خدای دانا است و میداند که چه موقع به وعده اش عمل نماید. خداوند به سارا یک فرزند وعده نمود اما سالهای زیادی گذشت و سارا حامله نشد. سارا بی حوصله شد و نمی خواست که انتظار بکشد، پس او به شوهرش ابراهیم گفت که با یک دختر کنیز که بنام هاجر بود همبستر شود تا او فرزندی بیاورد و وارثی از او پیدا شود. یک پسر متولد شد (اسماعیل) اما این پسر وعده شده از جانب خداوند به سارای پیر نبود.
در نهایت، خداوند به وعده اش عمل کرد و به سارا در سن پیری پسری (اسحاق) عطا کرد، که این یک معجزه بود. همیشه، بهتر است که ما منتظر وعده خداوند باشیم و نباید کوشش کنیم تا برای تحقق وعده اش، وقت وموعد او را سرعت ببخشیم.
۶ اُکتُبر ۲۰۱۱
۲۲ سِپتامبر ۲۰۱۱
۱۵ سِپتامبر ۲۰۱۱
۸ سِپتامبر ۲۰۱۱
۱ سِپتامبر ۲۰۱۱
۲۵ اوت ۲۰۱۱
۱۸ اوت ۲۰۱۱
۱۱ اوت ۲۰۱۱