ای نوکران، مُطیع اربابان خود بوده و آن ها را احترام کنید، نه تنها نسبت به آنانی که مهربان و با ملاحظه هستند، بلکه همچنین به کسانی که سخت گیر و تندخو هستند. زیرا کسی که خدا را در زندگی خود شاهد و ناظر می داند، اگر به ناحق عذاب ببیند و تحمل کند، خدا را خشنود ساخته است. اما اگر مرتکب کار خلافی شدید و تنبیه آن را تحمل کردید، چه افتخاری برای شما است؟ اما اگر شما کارهای نیک انجام دهید و در عوض بدی دیده و آن را تحمل کنید در آن صورت است که خدا را خشنود ساخته اید. مگر خدا شما را برای همین برنگزیده است؟ خود مسیح با رنج هائی که به خاطر شما کشید، برای شما نمونه شد تا به همان راهی که او رفت، شما نیز بروید. شما می دانید که او هیچ گناهی نکرد و هرگز دروغی از دهان او شنیده نشد. وقتی به او دشنام می دادند، با دشنام جواب نداد. وقتی عذاب می کشید، تهدید نمی کرد، بلکه خود را به دست آن کسی سپرد که همیشه با عدالت و انصاف داوری می کند. مسیح شخصاً بار گناهان ما را بر دوش گرفته آن ها را بر صلیب بُرد تا ما هم نسبت به گناه بمیریم و برای عدالت زیست کنیم، زیرا به سبب زخم های اوست که ما شفا یافته ایم. شما مثل گوسفندانی بودید که راه خود را گُم کرده اند، اما اکنون پیش چوپان و نگهبان جانهای خود برگشته اید.
اول پترس ۲: ۱۸-۲۵چند وقت قبل به خاطر تخریب دو سه پایه برق که از شمال کشور به کابل برق انتقال میدهد برای سه، چهار روز در ۲۴ ساعت صرف سه ساعت برق داشتیم آن هم میآمد و میرفت. یخچال، تلویزیون و وسایل دیگر برقی کار نمی کرد. انترنیت هم اکثراً قطع بود و تیلفونهای ما وقتیکه چارچ شان خلاص میشد برای آمدن برق انتظار میکشیدیم. برای گرم کردن خانه تا یک حدی از بخاری برقی کار میگرفتیم آن هم کار نمی کرد مجبور شدیم که زیاد تر از بخاری گازی کار بگیریم. حتا زنگ دروازهٔ خانه هم به خاطر بی برقی کار نمی کرد. وقتی بدون صدای زنگ دروازه تق تق دروازه میشنیدم به فکرهای در مورد جاهای شدم که هنوز برق عادی ندارند. اگر به صد سال قبل به عقب بر گردیم مردم ما به برق عمومی هیچ دست رسی نداشتند.
خوب حالی بیایید به قطع شدن و نبودن بنزین فکر کنید! اگر بنزین هم مثل برق قطع شود در این صورت هیچ کس از موتر خود کار گرفته نخواهد توانست. در جاهای که ترینها با تیل کار میکنند هیچ ترینی حرکت نخواهد کرد و طیارهها هم پرواز کرده نخواهند توانست. اگر این کار صورت بگیرد دفعتاً زندگی پس به شکل ابتدایی چند قرن قبل بر میگردد. اگر این کار صورت بگیرد برای رفت و آمد از یک جا به جای دیگر وقت ما بسیار زیاد ضایع خواهد شد. اگر من که این سطور را برای شما مینویسم در آن حالت قرار بگیرم میدانید چه بر سرم میآمد؟ حتماً من وقت کافی نداشتم که بنشینیم و توسط کمپیوتر بنویسم، بلکه مجبور بودم برای گرم کردن و پخت و پز غرض جمع کردن چوب سوخت به اطراف خانه و یا جنگل نزدیک میرفتم. یا به ده نزدیک میرفتم تا از آن جا سبزیجات و میوه جات و مواد خوارکه بیاورم. در حالت بسیار خوب من شخصی دیگری را استخدام میکردم که همهٔ این کارها را برایم انجام دهد. در دنیایی که در آن کمبودیهای زیادی وجود داشته باشد مردمی زیادی پیدا میشوند که برای تان به مزد بسیار کم کاری را انجام دهند تا در بدل آن مزدی بدست آورند. وقتیکه در کابل از مندوی و یا جای دیگر سودای خانه میخرید، حتماً چند نفر خورد و کلان داوطلب میشوند که سودای تان را تا موتر برسانند و پنج و یا ده روپیه بگیرند.
در دنیای قدیم وقتیکه پطرس رسول زندگی میکرد، بسیار کارها که اکنون توسط برق، تیل، ذغال سنگ و چیزهای دیگر انجام میشوند توسط غلامان انجام داده میشدند. من نمی خواهم که با این یاد آوری از سیستم غلامی دفاع کنم. برده داری در حقیقت یک سیستم منظم قانونی برای زیر پای کردن حقوق و کرامت انسانی بود. غلام و یا برده مثل زمین و یا حیوانات ملکیت صاحب و یا مالک خود بود و او هیچ اختیار و ارادهٔ انسانی نداشت. برده باید میتوانست که بار کافی را هر روز به دوش خود حمل کند و همچنان کارهای سخت و مختلف را انجام دهد. در عین زمان غلام به حیث ملکیت یک شخص که این کارها را انجام میداد در صورت مریضی به او چندان توجه نمی شد، جسماً و جنساً و به صدها طریقهٔ دیگر مورد استفاده جویی غیر انسانی قرار میگرفت. او حتا صاحب فرزندان خود نبود بلکه آنها ملکیت صاحبش بودند.
با وجودیکه سالهای زیاد میگذرد که در دنیا به شکل رسمی برده داری لغو شده است و ما به دوران برداری به شکل عجیب نگاه میکنیم، با آن هم در اطراف ما هزاران هزاران انسانهای وجود دارند که هنوز هم در زیر پردههای مختلف در غلامی واقعی زندگی میکنند. آنها ساعتهای طولانی در طفولیت، نوجوانی، پخته سنی و حتا تا مرگ با مزد بسیار کم مجبور هستند کار کنند تا نان برای خوردن داشته باشند. آنها فامیلهای دارند که بخاطر آنها مجبور هستند کار شاقه انجام دهند تا شکمهای آنها را سیر کنند، اگر یک روز کار نکنند آنها گرسنه میمانند. در این قسم حالات آنها مثل غلامان در زنجیرهای نا دیدنی مجبوریتهای مختلف بسته شده اند و هیچ امیدی بر ای خلاصی از آن هم ندارند. اگرچه به آنها به نام غلام نمی گویند اما در حقیقت غلام هستند و در غلامی تا مرگ زندگی میکنند. وقتیکه ما با دیدن به طرف برده داری در دوران قدیم، آن جوامع را به خاطر روش ظالمانهٔ برده داری مورد تمسخر قرار میدهیم، لازم است محتاط باشیم که آیا خود ما اکنون کارهای نمی کنیم که حتا آنها به ما به تمسخر بخندند؟
پطرس رسول به عوض تمسخر کردن به سیستم ظالمانه برده داری، او در مورد آن روش خلاقانهٔ را طرح کرده در پیش گرفته است. باید متوجه باشیم که در آن دوران تعداد کمی مسیحیان غلام بودند و کاملاً ثابت است که انجیل عیسی مسیح به همه کسانیکه به آن ایمان داشتند به آنها کرامت انسانی و ارزش شخصی بخشید. منظور پطرس رسول از غلامان، غلامان مسیحی است. واضح است که پطرس میتوانست به آنها مشوره دهد که در مقابل اربابان شان بغاوت کنند، اما او در عوض به آنها گفت مطیع اربابان تان باشید و به آنها نشان دهید که برایشان احترام قایل هستید. هدایت پطرس رسول به غلامانی که اربابان خوب و نیک داشتند محدود نمی شود، بلکه اربابانی را نیز در بر میگیرد که ظالم و بی رحم بودند.
وقتیکه به این تعلیم پطرس در مورد غلامان دقت میکنیم متوجه میشویم که او تقریباً در مجرای باد حرکت کرده کشتی هدایات خود را به پیش میبرد. چون ما فکر میکنیم وقتیکه به کسی میگوییم که ظلم و ستم ظالم را تحمل کند این مشورهٔ ما به شکلی تعبیر میشود که ما با ظالم همدست هستیم. واضح است که بسیار خشنونتها در خانوادهها، در جاهای کار و بصورت کل در جامعه چون متضررین خشونتها هیچ صدای خود را نکشیدند، هیچ اعتراضی نکردند و با سر خم آن را تحمل کردند سبب ادامه یافتن آن خشونتها شده است. چون متضررین از ترس صدای خود را نکشیده اند. آنها ترسیدن که اگر اعتراض کنند و یا صدای خود را بلند کنند، امکان دارد، خانوادهٔ او متلاشی شود، امکان دارد که از کار برطرف شود و یا در جامعه بدنام گردد و حتا امکان دارد جانش را از دست بدهد.
فکر میکنم که پطرس به ما میگوید در مورد مشوره اش که غلامان باید مطیع اربابان شان باشند، عجولانه قضاوت نکنیم بلکه کمی انتظار بکشیم و ببینیم که او به ما در این مورد چه توضیح میدهد. پطرس وقتیکه میگوید غلامان مطیع اربابان خود باشند و به آنها احترام کنند این نظر خود را با سطحی نگری بیان نمی کند، بلکه او به عمق این موضوع میپردازد. پطرس ظلم و ستم دوامدار و غیر عادی را انعکاس میدهد که عیسی مسیح با آن روبرو شد و آن را تحمل کرد. او در مورد این موضوعات در روشنی قسمتهای پیچیدهٔ کلام خدا که در آن لحظات مسیحایی، جامهٔ عمل پوشیدند دعا کرده تعلیم میدهد. او پیروان عیسی مسیح را دعوت میکند که در داستان غیر عادی خداوند شان ساکن شوند. داستان عیسی مسیح را داستان خود بسازند و توسط آن واقعات شفا و نجات را بدست آورده آن را روش زندگی خود بسازند.
کلید همهٔ این چیزها البته که مصلوب شدن مسیحا بود که دنیا هرگز این قسم عمل غیز عادلانه و پست را ندیده بود. در مصلوب شدن عیسی مسیح یک شخص که او فقط سزاوار ستایش و احترام بود، او را رد کرده، لت و کوب کرده و بالاخره او را کشتند. در این جا پطرس کاری را که مسیحیان اولیه معمولاً انجام میدادند، انجام داد و این بار برای تقویت نظرش به فصل مشهور ۵۳ کتاب اشعیای نبی مراجعه کرده است. در این فصل یک شخصیت شاهانه به حیث خادم دعوت شده معرفی شده است که هدف این خادم رنج کشیده، انجام دادن وظیفه ای نجات دهنده بودن جهانی خدا است. (اشعیا ۴۲: ۱ – ۹، ۴۹: ۱-۷ ، ۵۱: ۴- ۹) با وجودیکه به خادم رنج دیده به شکل غیر عادلانه برخورد شده توهین و تحقیر شد، در عین زمانیکه رنج میکشید هرگز لعنت کردن و یک کلمهٔ خراب به شکنجه کنندگانش از زبان او خارج نشد. پطرس میگوید:«ٰ مسیح شخصاً بار گناهان ما را بر دوش گرفته آنها را بر صلیب برد.» پطرس این جمله را با اتکا به اشعیا ۵۳: ۴ بیان میکند. مثل گوسفندان گم شده ما همه سرگردان بودیم، اما زخمهای او ما را شفا داد(اشعیا ۵۳: ۵، ۶ ). این جمله پطرس که «ٰ مسیح شخصاً بار گناهان ما را بر دوش گرفته آنها را بر صلیب برد.» در تمام عهد جدید کتاب مقدس واضح ترین و روشن ترین جمله است که مسیحا شخصاً تاوان و یا جزای گناهانی که پیروانش باید میکشیدند بدوش خود گرفته به صلیب برد. عیسی به حیث مسیحای اسرائیل و خداوند حقیقی دنیا، او به تنهایی میتوانست این کار عظیم را انجام دهد. عیسی میتوانست به تنهایی، بصورت کامل و به شکل مناسب میتوانست در موقف نجات دهندهٔ دنیا ایستاده شود.
حالا ما میبینیم که برای پطرس چقدر مهم بود که در مورد اربابان و غلامان سخن بگوید و در مورد موضوعات مشابه در قسمتهای بعدی رسالهٔ خود سخن خواهد گفت. او به شکل ساده و با سطحی نگری سفارش نمی کند که مردم در وقت آزار دیدن عکس العمل نشان ندهند و بی حرکت و خاموش باشند. پطرس آنها را تشویق میکند درد و رنج مسیحا را که به شکل عجیب باعث نجات آنها شده است آن را درک کنند، بلکه آنها نیز با درد و رنج کشیدن وسیله شوند تا دنیا به جایی نسبتاً بهتر و کاملاً جدید تبدیل شود.
باور کردن این موضوعات بسیار مشکل است. بسیار مردم فکر میکنند که این طرز صحبت کردن به شکل ماهرانه طفره رفتن از اصل موضوع بی عدالتی است. اما پطرس به این باور بود که مرگ و رستاخیز عیسی مسیح نقطهٔ اساسی است که تمام موضوعات دیگر دنیا به دور آن میچرخند. به یک شکلی پطرس میگوید ما تمام رنج کشیدن غیر عادلانهٔ مردمان خدا را در رنج کشیدن غیر عادلانهٔ پسر او ببینیم.
وقتیکه من این موضوعات را از رسالهٔ اول پطرس برای شما مینویسم، وقتیکه حرفهای آزار دیدن و رنج کشیدن ایمان داران به میان میآمد فکر و ذکرم متوجه شما ایمانداران عزیز افغانه و هموطنم بود. ما ایمان داران افغان مثل سایر هم ایمانان ما که در جاهای دیگر دنیا زیر ستم قرار دارند ما هم زیر فشارهای شدید قرار داریم. هر کدام ما به اشکال مختلف از خانواده و از بیرون از خانواده و جامعه آزار میبینیم. در مواقع آزار دیدنها آن هم از طرف عزیزان نزدیک ما دلشکسته میشویم، قلباً زخمی میشویم و به خداوند فریاد میزنیم و میگویم خداوندا چرا؟ خداوندا تا کی و تا چه وقت؟ اما در درون این حالات وقتیکه به خداوند ما دقت میکنیم و به طرف زخمهای او میبینیم که زخمهای او وسیلهٔ شفای دنیا شد برای امید پیدا میشود که درد و رنج ما نیز وسیلهٔ نجات هموطنان ما گردد.
مثلیکه ما همیشه با روبرو شدن به این قسم حالات به دعا روی میآوریم، در پهلوی آن لازم است که رسالهٔ اول پطرس را نیز بخوانیم. در رساله اول پطرس در مورد آزار دیدن و اینکه چه قسم با آن برخورد کنیم زیاد صحبت شده است. در مورد موضوعاتی که پطرس صحبت میکند موضوعاتی حقیقی هستند که ما پیروان عیسی مسیح همه روزه با آنها روبرو هستیم.
پترس ۱:۱ ـ ۹ ایمان حقیقی و امید قابل اطمینان
فصل ۲: ۱۱ - ۱۷ زندگی کردن در دنیایی خدا ناشناس
فصل ۲: ۱۸ - ۲۵ رنج کشیدن مثلیکه مسیحا رنج کشید
فصل ۳: ۱ ـ ۷ ازدواج و چالشهای آن
پطرس ۳: ۱۷ ـ ۲۲ رنج کشیدن به خاطر انجام دادن کار نیک