۱ پترس برای همه

فصل ۵

فصل۵: ۱-۷ چوپانان فروتن

من که یک رهبر کلیسا هستم و شاهد زحمات مسیح بودم و در آن جلالی که قرار است بزودی ظاهر شود، شریک و سهیم خواهم بود، از شما رهبران کلیسا تقاضا می کنم: از گله ای که خدا به شما سپرده است، چوپانی و مراقبت کنید و کاری که انجام می دهید از روی اجبار و زور نباشد، بلکه چنانکه خدا می خواهد آن را از روی علاقه و رغبت انجام دهید، نه به منظور فایدۀ شخصی بلکه با حُسن نیت و علاقه. کوشش نکنید بر آنانی که به دست شما سپرده شده اند خداوندی نمائید، بلکه برای آن گله نمونه باشید. و شما در وقتی که چوپان بزرگ ظاهر می  شود، تاج پُر جلالی را خواهید ربود که هرگز پژمرده نمی شود. به همین طریق شما که جوانتر هستید، باید مُطیع رهبران کلیسا باشید و همۀ شما قدیفۀ فروتنی را به کمر بسته، یکدیگر را خدمت کنید زیرا خدا مخالف متکبران است، اما به فروتنان فیض می بخشد. پس در مقابل قدرت خدا فروتن باشید تا او شما را در وقت مناسب سرافراز نماید. بار تمام تشویش خود را به دوش او بگذارید، زیرا او همیشه در فکر شماست.
اول پترس ۵: ۱-۷

خوانندهٔ عزیز، وقتیکه ما جملهٔ اول این قسمت از رسالهٔ اول پطرس رسول را می‌‌خوانیم یک کلمه فکر ما را زیاد تر به خود جلب می‌‌کند. این کلمه «رهبر» است. صحبت کردن در مورد رهبری، رهبران و رهبر اکثراً در تلویزیون‌های ما خوب گرم است. وقتیکه بی امنیتی زیاد می‌‌شود مردم اداره‌های دولتی را متهم به کم کاری می‌‌کنند. به خاطر موجودیت سوی استفاده و فساد در دولت و اداره‌های دولتی مردم دولت و رهبری را ملامت کرده می‌‌گویند رهبران در رهبری کردن ناکام شده اند. خصوصاً وقتیکه اختلافات در رهبری بوجود می‌‌آید در تلویزیون‌ها بحث‌های داغ روی رهبری صورت می‌‌گیرد که باید چه قسم باشد و کی لیاقت رهبری کردن را دارد. با شنیدن این بحث‌ها من به این نکته متوجه شده ام که مقصد آن‌ها از رهبری، رهبری کردن بدون در نظر گرفتن مردمی است که آن‌ها را رهبری می‌‌کنند. وقتیکه در مورد رهبر صحبت می‌‌شود و در مورد آن مثال می‌‌آورند، آن‌ها خصوصیات ذاتی رهبران را در نظر می‌‌گیرند که چطور توانسته اند با مهارت، ابتکارات و خلاقیت‌های شان یک شرکت، یک موسسه و یا یک اداره دولتی را بهتر رهبری کرده اند. اما در حقیقت رهبری را از یک جهت دیگر می‌‌توانیم رفاقت نیز تعریف کنیم. رهبری کردن کاری است، وقتی می‌‌تواند خوب پیش برود که شما خود را رهبر فکر نکنید و کار‌ها را حقیقتاً در همکاری، مشارکت و رفاقت با دیگران به پیش ببر ید.

من خودم در سال‌های اول ایمان آوردن به عیسی مسیح در حالیکه در موسسات دولتی رهبری کردن را تجربه کرده بودم، اما بعداً در مشارکت مسیحی رشد کرده ام که در آن مشارکت کسی در مورد رهبر شدن و یا رهبری کردن چندان فکر نمی کرد. ما مشترکاً کار‌های رهبری مشارکت کوچک مسیحی خود را به پیش می‌‌بردیم و جلسات را به نوبت رهبری می‌‌کردیم. ما همه خود را متعهد و وفادار به خدا می‌‌دانستیم و با صداقت در انتشار و تعلیم انجیل حصه می‌‌گرفتیم. هیچکدام ما در مورد رهبری کردن یک مشارکت مسیحی تعلیم حرفه ای نگرفته بودیم، بلکه بر اساس تجربه وبا در نظر داشت ضرورت روحانی مشارکت ما و اعضای آن، آنرا رهبری می‌‌کردیم.

 اما بعداً خودم در کورس‌های رهبری شرکت کردم و بعضی مهارت‌های مسلکی رهبری را آموختم. اکنون وقتیکه به رهبری دقت می‌‌کنم متوجه می‌‌شوم که رهبران کوشش می‌‌کنند آن اصول و اساساتی را که در کورس‌های رهبری از متخصصان رهبری یاد گرفته اند می‌‌خواهند در مشارکت‌ها و کلیساهای شان آن را پیاده کنند. البته آن‌ها به ضروریات روحانی اعضای کلیسا و مشارکت اگر توجه هم می‌‌کنند تخصصی تر و مسلکی تر با آن بر خورد می‌‌کنند. به اساس تجربهٔ شخصی خود یاد گرفته ام مهتر از همه لازم است در وقت رهبری کردن مثل یک چوپان عمل کنیم. ما نباید بدون در نظر داشت ضروریات و خواسته‌های گوسفندان تیوری‌ها و اصول عمومی را که در کورس‌های رهبری یاد گرفته ایم مو به مو در مشارکتی که آن را رهبری می‌‌کنیم تطبیق کنیم.

  روی کلمه ای که پطرس رسول نیز در این قسمت تاکید می‌‌کند «رهبر» بودن نیست بلکه «چوپان» بودن است. مهمترین موضوع در «چوپانان» بودن این است،  وقتیکه بهترین آن‌ها «چوپانی» می‌‌کنند به این فکر نمی کنند که «آیا من چطور می‌‌توانم بهترین چوپان باشم» بلکه به این فکر می‌‌کنند «آیا من چطور می‌‌توانم به بهترین شکل گوسفندان خود را چوپانی کنم؟» بهترین «چوپان» توجه و فکرش صرف به مهارت‌های رهبری کردن خودش نیست بلکه به ضروریات گوسفندان و خطراتی است که گوسفندان امکان دارد به آن‌ها روبرو شوند و یا به آنها صدمه برسانند. این اولین نقطهٔ عمدهٔ است که پطرس در آیت (۲) به آن توجه کرده است. پطرس می‌‌گوید:رهبری ‌«را از روی علاقه و رغبت انجام دهید، نه به منظور فایدهٔ شخصی، بلکه به حسن نیت و علاقه.» در این جا به عوض فایدهٔ شخصی چوپان به ضرورت گوسفندان زیاد تر توجه و پافشاری شده است.

در این قسمت که پطرس خود را «رهبر» معرفی می‌‌کند منظورش مثل کدام رهبر سیاسی و یا کدام رهبر خود ساخته نیست، بلکه بزرگ بودن از لحاظ تجربه، موقعیت اجتماعی و هم از لحاظ سن است. پطرس از این دو جهت تجربه و سن بزرگ بود و این دو خصوصیت در رهبری کردن او برجسته بودند و با هم پیش می‌‌رفتند. پطرس هم از لحاظ سن و سال و هم از لحاظ مدت طولانی خدمت کردن تجربهٔ کافی داشت که می‌‌توانست ضروریات گوسفندان را خوب تر درک کرده به آنها غذای مناسب تهیه کند و از خطرات آنها را محافظت نماید.

پطرس به صورت خاص از عیسی مسیح موضوعات اساسی و مرکزی را یاد گرفته بود که چطور بتواند در زیر ادارهٔ خدا گوسفندان را «چوپانی» کند. البته بدون اینکه بر آن‌ها خداوندی کند، اما برای آن‌ها نمونه باشد. (آیت ۳)

 سالها پیش که دو سه سال از ایمان آوردنم به عیسی مسیح سپری شده بود، برای تعلیم گرفتن زیاد تر در مورد ایمان به عیسی مسیح شامل یک انستیوت کتاب مقدس شدم. در این اینستیوت خادمین به عیسی مسیح تربیه می‌‌شدند. در آن وقت من هنوز مفهوم خادم بودن مسیحی را درست درک نکرده بودم. فکر می‌‌کردم که خادم بودن مسیحی یک مقام است که یک شخص در نتیجهٔ تحصیل و یا تجربه و یا موضوعات دیگر بدست می‌‌آورد. اما در دوران تعلیم با انجام دادن کار‌های پاکی و صفایی صنف‌ها و دهلیز‌ها، تنظیم کردن چوکی‌ها، رفتن به دهات غرض تعلیم دادن ایمان داران پراگنده و محتاج عملاً یاد گرفتم که  خادم بودن مسیحی واقعا و عملاً  خدمت کردن است نه خداوندی کردن بر گلهٔ که به ما سپرده می‌‌شود. اما مهمترین درسی که در مورد خادم بودن در آن انستیتیوت یاد گرفتم در روز فراغت بود. وقتیکه اسناد فراغت خود را بدست آوردیم به ما چند جلد کتاب و یک بسته را به حیث تحفه به ما نیز دادند. رئیس انستیوت وقتیکه شهادت نامه‌ها، کتاب‌ها و بسته‌ها را به ما داد و ما در جاهای خود نشستیم، به ما گفت که شما اکنون می‌‌توانید تحفه‌های تان را باز کنید و ببینید که چه تحفه گرفته اید. وقتیکه همهٔ ما تحفه‌ها را باز کردیم باتعجب دیدیم که تحفهٔ ما یک دستمال و یا به اصطلاح روی پاک بود. رئیس به ما گفت شما به خدمت فرستاده می‌‌شوید نه برای خداوندی کردن بر دیگران. این دستمال نمونه ای دستمالی است که عیسی مسیح به کمر بست و پاهای شاگردان خود را با آن خشک کرد. من سالها آن دستمال را در بین الماری کتاب‌های خود نگاه کردم تا همیشه متوجه باشم که خادم باشم نه خداوند.

وقتیکه ما خود را خادم می‌‌گویم این نباید مثل یک شعار میان خالی باشد. لازم است که ما کسانی را که به خدمت کردن آن‌ها مامور شده ایم به شکل واقعی آن خدمت کنیم. آنها را از افتیدن در چاه، از حملهٔ گرگ‌های درنده، از روبرو شدن به گرسنگی و درد و رنج محافظت کنیم. مهمتر از همه در هر چیز برای آن‌ها نمونه باشیم و در پیشاپیش آن‌ها قرار داشته داشته باشیم. یک چوپان واقعی باشیم که رمه با اعتماد کامل در پشت سر آن راه می‌‌رود نه مثل یک قصاب که با چوب از پشت سر گوسفندان را به زور به طرف کشتار گاه می‌‌برد.

پطرس در آیت پنج در مورد جوانان صحبت می‌‌کند و می‌‌گوید جوانان و بزرگان همه قدیفهٔ فروتنی را به کمر بسته یکدیگر را خدمت کنند. ما در مورد فروتنی در نوشته‌های ایمان داران اولی می‌‌بینیم که آن‌ها به تکرار در این مورد صحبت کرده اند. آن‌ها به این باور بودند که فروتنی نباید هیچوقت در کار و زندگی ما فراموش شود و فروتنی باید همه را و در هر کار در بر گیرد. در جنبش مسیحی که دو هزار سال قبل جدیداً آغاز یافته بود به فروتنی اهمیت زیاد داده می‌‌شد. در فروتن بودن هیچ کس نمی توانست خود را مافوق فروتنی و یا از آن خود را مستثنا قرار دهد، بلکه باید همه به آن عمل می‌‌کردند.

هیچ شکی در این مورد وجود ندارد که در یک زمان معین آمدن عیسی مسیح به زمین اتفاق افتاده است. این هم اتفاق افتاده است که عیسی مسیح ملکوت خود را اعلام کرد و بعد از مرگ و رستاخیز تاج پوشی شد. او رئیس شبانان است (آیت ۴) او دوباره وقتی ظاهر خواهد شد که آسمان و زمین با هم یکجا شوند. او نمونه و اساسی برای چوپانان دیگر است و بر اساس نمونه و اساس او چوپانان دیگر مورد ارزیابی و و قضاوت قرار خواهند گرفت.

عیسی مسیح خودش علاقه داشت که بر اساس رسم کلام خدا در کتاب مقدس قوم خود را شبانی کند. در اقتصاد قبیله وی قابل تعجب نیست که خدا خودش و یا پادشاه مسح شدهٔ او تصویری از یک چوپان باشد. او تصویری از چوپانی است که از گوسفندان خود نگهداری و مراقبت می‌‌کند، تا اطمینان حاصل کند که آن‌ها غذای کافی دارند و از حیوانات درندهٔ شکاری در امان هستند. ما این طرز دید در مورد چوپان را در زبور ۲۳ و حزقیال ۳۴ می‌‌بینیم. برعلاوه آن را در لوقا ۱۵: ۳ – ۷ و یوحنا ۱۹: ۱- ۱۶ نیز مشاهده می‌‌کنیم. در این جاها عیسی مسیح خودش را به عنوان چوپان معرفی کرده است. طرز دید دیگر را در مورد چوپان در یوحنا ۲۱: ۱۵ – ۱۹ می‌‌بینیم. در این جا پطرس با وجودیکه از عیسی مسیح انکار کرده بود باز هم به چوپانی گوسفندان مامور می‌‌شود.

شکل عادی و روش نورمال رهبری دنیایی بدون شک به شکل رئیس بودن و با سرزنش کردن و مجازات به پیش برده می‌‌شود. با این شکل رهبری کردن شما می‌‌توانید هر کاری را که دل تان بخواهد توسط گوسفندان انجام دهید، اما در این حالت گوسفندان هرگز نه خوش خواهند بود و نه هم صحتمند. اگرچه این روش در ظاهر بسیار قوی به نظر می‌‌رسد اما در ماهیت بسیار ضعیف است. دعوت به حقیقتاً چوپان فروتن بودن، دعوت به واقعاً شبان بودن است. در این صورت به عوض اینکه یک رهبر با غالمغال و سر و صدا رابطهٔ خود را با گوسفندان برقرار کند، رابطهٔ خود را با فروتنی و خدمتگزاری یک رابطهٔ مستحکم و قوی با گوسفندان برقرار می‌‌کند. چوپان و یا رهبری که با این خصوصیت رهبری می‌‌کند پیشاپیش گوسفندان به طرف علفزار‌های سرسبز حرکت می‌‌کند و گوسفندان نیز او را با خوشی پیروی می‌‌کنند.

البته که این قسم رهبری مثلیکه پیشتر گفتیم همیشه آسان به نظر می‌‌رسد اما چوپان بودن حقیقی هنوز هم به حیث یک چالش باقی می‌‌ماند. به این خاطر است که پطرس رسول نصیحت خود را با این دعوت به آخر می‌‌رساند که ما باید همه ای مسئولیت‌های رهبری را به دوش خود خدا واگذار کنیم. «فعلی» که در این نصیحت به کار رفته بسیار قوی است. «بار تمام تشویش خود را به دوش او بگذارید، زیرا او همیشه در فکر شما است.» (آیت ۷) اطمینان داریم که خدای قادر مطلق این بار‌ها را به دوش خود حمل می‌‌کند. او با خوشی این کار را می‌‌کند. چون او در هر حالت شما را دوست دارد.


Book Table of Contents

 ۱ پترس برای همه

 فصل ۱

 پترس ۱:۱ ـ ۹ ایمان حقیقی و امید قابل اطمینان

 فصل1 ۱: ۱۰ ـ ۲۱ کفاره با فیض

 فصل1 ۲۲ –۲۵ تولد اطفال نو

 فصل 2

 فصل۲: ۴ - ۱۰ سنگ زنده

 فصل ۲: ۱۱ - ۱۷ زندگی کردن در دنیایی خدا ناشناس

 فصل ۲: ۱۸ - ۲۵ رنج کشیدن مثلیکه مسیحا رنج کشید

 فصل ۳

 فصل ۳: ۱ ـ ۷ ازدواج و چالش‌های آن

 فصل۳: ۸ ـ راه جدید زندگی۱۶

 پطرس ۳: ۱۷ ـ ۲۲ رنج کشیدن به خاطر انجام دادن کار نیک

 فصل۴

 فصل ۴: ۱-۱۱ زندگی متحول شده

 فصل ۴: ۱۲-۱۹ شریک شدن در رنج مسیح

 فصل ۵

 فصل۵: ۱-۷ چوپانان فروتن

 فصل۵: ۸-۱۴ پایداری با قوت خدا