29 minutes
26 August 2019
Transcribed by AI
PYM JBZ سنوندهی عزیز سلام ما پیام از رادیو صدای زندگی بر شنیدن درس دیگی از کتاب مقدس به شما خوش آمدید می گویم ما جاوی تم اطرامات خدا به شما تقدیم می کنم از خداوند آرزو می کنم که درس ها وسیله برکت برای شما شده ما توسط این سرسر درس ها کوشش می کنیم با استفاده از حقایقی که در کلام او وجود داره نقشی که خدا از ازل بره ما انسان ها داشت بیان کنیم تا در روشنی او بتانیم مسیر زندگی روحانی خدا مشخص بسازیم ما در مورد آغاز خلقت معلومات پیدا کدیم که خدا همه چیز بسیار خوب و حالا خلق کد خدا انسان بدون نقص و عیب خلق کد که امرای او مشارکت و دوستی داشته باشه خدا انسان در یک باغ مقبول قرار داد انسان در حضور خدا زندگی می کد و از هیچ چیز کمبودی نداشت انسان که از گناه پاک بود با نافرمانی کدن از خدا گناه داخل قلب اونا شد و زندگیش کسیف ساخت که خدا با ملاقات اونا آمد اونا از ترس و شرم خود در بین درخت های باغ پت کدن چون خدا قدوس هست و نمی تونه که با گناه سازش کنه انسان از زور خود راند دروازه بشده با روی انسان بسته کد و او در روی زمین با درد رنگ شروع به زندگی کد رحیم و محبتم هست او یک وعده گرانبهار با آدم و هوا داد او فرمود آدم و هوا صاحب دو بچه شد یک بچه او قاین نام داشت که ما و شما او را قابل میگیم و بچه دیگه او آبیل نام داشت آدم و هوا بعدها صاحب فرزند دیگه بنام شیز شدن نسله ها ادامه پیدا کد تا ای که چندین نسل بعد از اولاده شیز نوح به دنیا آمد چون انسان ها به حد در شرارت غرق شدن که اتا خدا از خلقت انسان پیش مان شد و تصمیم گرف که نسل انسان تا وسط توفان نابود بسازه اما در تمام انسان ها نوح را عادل یافت در آله که همه انسان ها در اثر توفان هلاک شدن خدا نوح و خانواده شا تا وسط کشتی نجات داد از سه بچه نوح به نام های هام، سام و یافس نسل نوح بروی زمین زیاد شد وقتی که نسل انسان هار بروی زمین زیاد شدن اونا باز مغرور شده بفکر ساختن برژ بلند به نام برژ بابل شدن خدا با انداختن اختلاف در بین زبانهای اونا اونا را بروی زمین پراغنده ساخت نسلا تیر شدن باز هم انسان ها در شرارت و گناه غرق بودن خدا از بین انسان ها شخصی دیگی به نام ابراهیم انتخاب کد و به او گفت که وطن و مردم خودت ترکو و به جایی که برش نشان میته بره ابراهیم از خدا اطاعت کد و بازن خود ساره و برادر زادی خود لودت روانه شدن و به کنان رسیدن خدا به ابراهیم وعده کده بود که از نسل او ملت های زیاده به وجود میره ابراهیم و ساره به پیری رسیدن اما صاحب یک فرزنده نشدن ساره و ابراهیم به وعده خدا انتظار نکشیدن و ابراهیم به مشوره ساره خانمش با کنیز مثلی خود آجر آروسی کد و صاحب فرزنده به نام اسمایل شد اسمایل فرزنده وعده شده خدا بره ابراهیم نبود بعد از به دنیا آمدن اسمایل ساره هم حامله شد و فرزنده به نام اسحاق که فرزنده وعده و وارس حقیقی ابراهیم بود به دنیا آمد دوست های مهربان حال شما را به شنیدن یک سرود روحانی دعوت میکنیم بعد شنیدن سرود دوباره به صحبت خود ادامه میکنیم بجوزدر مسیحا آیات نداری آیات نداری آیات نداری آیات نداری آیات نداری این آن اگر آده تو را مشکل آسان簡單 بشنا و این پده پاتون زنجان بجوزدر مسیحا آیات نداری آیات نداری اونون وقت کار است دلائه خلاسی دوانی کیا بینجات از ماسی اگر مستر باز از آب و قصاسی مسیحا بود مردی شخص راسی بجوزدر مسیحا شنوندهی عزیز شما سرود روحانی را شنیدین اتمنان داریم که از شنیدن او برکت حاصل کدن آنه به صحبت خود دوباره ادامه میتیم دوستهای مهربان پیش از شنیدن سرود ما دست های گزشتر را پر شما مرور کدیم و به اینجا رسیدیم که ابراهیم و سارا صاحب پسر به نام ایساق شدن درس امروز از امتحان که خدا از ابراهیم میگیره شروع میکنیم پیام میشه که از فصل 22 کتاب پیدایش از آیت اول تا نظره که موضوع درس امروز است بخانید بچه شم میخانم و واقعی شد بعد از این وقعی که خدا ابراهیم را امتحان کرده به دو گفت ای ابراهیم عرض کرد لب بک گفت اکنون به سر خود را که یک آنهی تو است و او را دوست میداری یعنی اصحاق را بردار و به زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکی از کوحایی که به تو نشان میدهم برای قربانی سختنی بگذاران بامدادان ابراهیم برخواسته اولاق خود را بیاراست و دو نفر از نوکران خود را با پسر خیش اصحاق برداشته و حیزم برای قربانی سختنی شکسته روانه شد و به سوی آن مکان که خدا او را فرموده بود رفت و در روز ثوم ابراهیم چشمان خود را بلند کرده آن مکان را از دور دید آنگاه ابراهیم به خادمان خود گفت شما در اینجا نزد اولاق بمانید تا من با پسر بدان جارمیم عبادت کرده نزد شما باز آیم پس ابراهیم حیزم قربانی سختنی را گرفته بر پسر خود نهاد و آتش و کارد را به دست خود گرفت و هر دو با هم می رفتن و اسحاق پدر خود ابراهیم را خطاب کرده گفت ای پدر من گفت ای پسر من لب ایگ گفت اینک آتش و حیزم لیکن برای قربانی کجاست ابراهیم گفت ای پسر من خدا برای قربانی را برای خود مهایی خواهد ساخت و هر دو با هم رفتن چون بدان مکان که خدا به دو فرموده بود رسیدن ابراهیم در آنجا مذبح را بنا نمود و حیزم را بر هم نهاد و پسر خود اسحاق را بسته بالای حیزم بر مذبح گذاشت و ابراهیم دست خود را دراز کرده کارد را گرفت تا پسر خش را زبه نماید در حال فرشتی خداون از آسمان و ایرا ندا درداد و گفت ای ابراهیم ای ابراهیم عرض کرد لب ایگ گفت دست خود را بر پسر دراز مکن و بدو هیچ مکن زیرا که الان دانستم که تو از خدا میترسی چون که پسر یگانی خود را از من دریغ نداشتی آنگا ابراهیم چشمان خود را بلند کرده دید که اینک قچه در عقب وی در بیشی بشاخهایش گرفتار شده پس ابراهیم رفت و قچ را گرفته چشمان را در عوض پسر خود برای قربانه سختنی گذرانید و ابراهیم آن موضع را یهویری نامید چونان که تا امروز گفتمی شود در کوه یهوی دیده خواهد شد بار دیگر فرشته خداوند به ابراهیم از آسمان ندا درداد و گفت خداوند میگوید به ذات خود قسم میخورم چون که این کار را کردی و پسر یگانی خود را دریغ نداشتی هر آینه تو را برکت دهم و زوریت تو را کسیر سازم مانند ستارگان آسمان و مثل ریگ های که بر کناری دریاست و زوریت تو دروازه های دشمنان خود را منصرف خواهند شد و از زوریت تو جمعی اومت های زمین برکت خواهند یافت چون که قول مرا شنیدی پس ابراهیم نزد نوکران خود برگشت و ایشان برخواسته به برشبه با هم آمدن و ابراهیم در برشبه ساکن شد شنوینده ازیز وقت که نسل آدم و هوا بروی زمین زیاد شدن چون گنارا از اجداد خود بهرس برده بودن بشارارت و نافرمانی در مقابل خدا ادامه دادن خدا از بین همه انسان ها ابراهیم را انتخاب کرد خدا به ابراهیم گفت خدا به ابراهیم خود بیرون شوو و به جای بره که او برش نشان میته با وجود که نمی فامید که او سر زمین چکسم خواد بود و در کجا است اما ابراهیم به گفت خدا کرد و امراه فامیلش روانه شد در حال که ابراهیم اولاد نداشت خدا به ابراهیم وعده کرد که نسل تو با اندازه ستاره های آسمان و ریگ ساحل دریا زیاد خواهد شدن سال ها ابراهیم به این وعده خدا انتظار کشید وقتی که او ست ساله و خانمش ساره نوت ساله شده بود خدا به ابراهیم باز وعده خود رو تکرار کرد فرمود به تحقیق زوجت ساره برای تو به سر خواهد زاید و او را اسحاق نام بده و عهد خود را بااوه استوار خواهم داشت تا با زوریت او بعد از او عهد عبدی باشد و اما در خصوص اسمایل تو را اجابت فرمودم این اک او را برکت داده باروار گردانم و او را بسیار کسیر گردانم دوازده رئیس از وای پدید آین و اومت عظیم از وای به وجود آونم لیکن عهد خود را با اسحاق استوار خواهم ساخت سال دگم متابق به وعده خدا اسحاق از ساره به دنیا آمد ساره به شوور خود ابراهیم گفت که اسمایل و آجر مادرش را به جای دیگر ببرد چون این کار برای ابراهیم بسیار مشکل بود خدا با او ادایت واضع داد چیز که ساره میگه او را عملی کنه دوستهای مهربان آنه آیت یک و دوی فصل بسودی پیدایش را یک دفعه دیگر میخانم و روی او گفت میزنیم و واقع شد بعد از این وقعه که خدا ابراهیم را امتحان کرده به دو گفت ای ابراهیم گفت ابراهیم سالها انتظار کشید که خدا وعده خود را پوره کنه که او صاحب فرزند شوه وقتی که او ست ساله شد خدا این وعده خود را پوره کرد و او صاحب فرزند به نام اصحاق شد چون ابراهیم سالها برای دارشتن فرزند انتظار کشیده بود خدا خوب میفامید که اصحاق به او چقدر عزیز است ابراهیم وقتی که این ادایت خدا را شنید بسیار تاجب کرد اول خدا به ابراهیم وعده کرده بود که عد خدا با اولاده ایصاق استوار خواهم ساخت و این عد یک عد عبدی خواهد بود آیا خدا با قربانی شدن ایصاق از این وعده خود خلافورزی میکد؟ دوام قربانی کدن فرزندش اصحاق به حیث قربانی سوختنی به حضور خدا این بابرداشته که ابراهیم از خدا داشت برابر نبود این مثل قربانی های بط پرست ها معروم میشد که اولادهای خدا در مقابل بط هایشان قربانی میکدن ابراهیم میفامید که خدا از این قسم قربانی ها نفرت داره قربانی اطفال نیست بلکه قربانی هیوانات هست آنها آیات 3 تا 8 یکدفع دیگر میخانیم بامدادان ابراهیم برخواسته اولاد خود را بیاراست و دو نفر از نوکران خود را با پسر خیش اصحاق برداشته و حیزم برای قربانی سوختنی شکسته روانه شد و به سوی آن مکان که خدا او را فرموده بود رفت و در روز ثوم ابراهیم چشمان خود را بلند کرده آن مکان را از دور دید آنگاه ابراهیم به خادمان خود گفت شما در اینجا نزد اولاغ بمانید تا من با پسر بدان جارمیم عبادت کرده نزد شما باز آیم روز دگه ابراهیم صبح وقت خیست او بدون چون و چرا ادایت خدا را قبول کرد باوجود که او منظور خدا را از قربانی کردن فرزندش خدا به ابراهیم هدایت داده بود که اصحاق پسر یگانه خدا به حیث قربانی سختنی به او تقدیم کنه در او وقت چند قربانی وجود داشت که یکی قربانی سختنی بود قربانی سختنی و قربانی بود که همه یه قربانی به خدا تعلق داشت کسی که قربانی میکد ایچیز از او گرفته نمیتانست قربانی سختنی به صورت کامل به حضور خدا سختنده میشد گوشت و پوست و استخوان همه ی او سختنده میشد دیگه قربانی خون بود که خون حیوان به حیث قربانی به حضور خدا ریختنده میشد قربانی اصلا از کلمه قرب به معنی نزدیکی گرفته شده قربانی کردن وسیلهی به نزدیک شدن به خدا است اگر بیانتان باشه ما در درس های گذشته خاندیم که خدا از پوست حیوانات بر آدم و هوا کالا ساخت به اونا را پرشند و خداوند خدا رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و اشان را پوشانید در این قسمت کلمه خدا میبینیم که خدا خودش با کشتن حیوانات شرم آدم و هوا را پوشان پیش ازی که آدم و هوا گناه نکده بودند و گناه در زندگی اونا داخل نشده بود قربانی هم وجود نداشت پیش از سقوط آدم و هوا در گناه اونا در حضور خدا و در قربت خدا زندگی میکدن وقتی که گناه کدن از حضور خدا دور شدن و به قربانی ضرورت پیدا شد ما شما قصه قربانی کدن قاین و آبیل هم از کلام خدا خاندیم که آبیل یک حیوانه قربانی کد و خدا قربانی او را قبول کد قربانی کدن برای نزدیک شدن به خدا از ابتدای تاریخ انسان وجود داشت آبیل وقتی که حیوانه قربانی کد او حتما از پدرش ابراهیم شنیده بود که خدا هم برای پوشاندن شرم گناه اونا از کشتن حیوانات استفاده کد آبیل از این کار خدا درس عمیق گرفته بود که یک آنر را برای پوشاندن گناه انسان ریختاندن خونی حیوانات است آبیل خونی یک حیوانه ریختاند و او را برای پوشاندن گناه از پدرش به میراز گرفته بود استفاده کد این قربانی او مورد پسند خدا قرار گرفت و او را پذیرافت وقتی که خدا به ابراهیم امر کد که فرزند خود اسحاق قربانی کنه او در باره پلان خدا هیچ نمی فامید که مقصد خدا از قربان کدن اسحاق چی است او در باره قربانی کدن حیوانات می فامید اما این عمر خدا در باره قربانی کدن یک حیوان نبود بلکه قربانی یک انسان بود اما با وجود این هم ابراهیم بدون قید شرکت عمر خدا را اطاعت کد در رساله ابرانیان انجیل مقدس یک آیه است که می فرماید ابراهیم خاطر جمع بود که خدا قادر است اسحاق را اتا پس از مرک زندگرداند ابراهیم ایمان و اعتماد کامل به خدا داشت او در ذهن خود کوچکترین تردید در باره نیک بودن و خوب بودن خدا نداشت او خوب می فامید که خدا به وعدهای خود وفادار است وقتی که اسحاق از پدرش ابراهیم سوال می کنه که برای قربانی کجاست ابراهیم در جوابش می گه ای پسر من خدا برای قربانی را برای خود محیا خواهد ساخت ابراهیم ای گپه از روی اعتماد کامله که به خدا داشت می گه او با وجود که نمی فامید چی واقعی خواهد شد اما با نبووت کدن ای گپه ازت که خدا خودش برای قربانی را آباده می شاده وقتی که به ای نبووت ابراهیم دقت می کنیم به این نتیجه می رسیم تا وقتی که خدا خودش برای پوشاندن گناهان ما قربانی را آماده نسازه هر قسم قربانی هایی که ما انسان ها می کنیم به اندازه کامل و به هیپ نمی باشن که با میارهای قدوسیت خدا برابر باشن و مورد پسند او قرار بگیرن به این خاطر ابراهیم با حله هم از روی خدا می گه خدا برای قربانی را برای خود محیا خواهد ساخت خوب دوست های مهربان آل آیات نو تا چارده فصل بی سودوی پیدایشم می خانیم پس ابراهیم حیزم قربانی سختنی را گرفته بر پسر خود نهاد و آتش و کارد را به دست خود گرفت و هر دو با هم می رفتن و اسحاق پدر خود ابراهیم را خطاب کرده گفت ای پدر من گفت ای پسر من لبک گفت اینک آتش و حیزم لیکن برای قربانی کجاست ابراهیم گفت ای پسر من خدا برای قربانی را برای خود محیا خواهد ساخت و هر دو با هم رفتن چون بدان مکانه که خدا به دو فرموده بود رسیدن ابراهیم در آنجا مذبح را بنا نمود و حیزم را بر هم لحاد و پسر خود اسحاق را بسته بالای حیزم بر مذبح گذاشت دست خود را دراز کرده کارد را گرفت تا پسر خیش را زبه نماید درحال فرشتی خداون از آسمان ویرا نداد درداد و گفت ای ابراهیم ای ابراهیم عرض کرد لبک گفت دست خود را بر پسر دراز مکن و به دو هیچ مکن زیرا که الان دانستم که دو از خدا میترسی چون که پسر یگانی خود را از من دریگ نداشتی آنگاه ابراهیم چشمان خود را بلند کرده دید که اینک قچ در اقب وی در بیشی بشاخهایش گرفتار شده پس ابراهیم رفت و قچ را گرفته آن را در عوض به سر خود برای قربانی سختنی گذرانید و ابراهیم آن موضع را یهویری نامید چونان که تا امروز گفتمی شود در کو یهوی دیده خواهد شد ابراهیم بیدون قید و شرط به خدا و به وعده هایی که به او کده بود اعتماد کرد او کچکترین شک و تردید را در دل خود را نداد ابراهیم فرزند خود اصحاقا برای قربانی کردن آماده کرد و تصمیم گرفت که او را قربان کند اما خدا بعوض اصحاق برای خود قربانی را آماده کرد خدا یک بره را برای قربانی کردن به عوض اصحاق قربانی شد تا اصحاق از مرق نجات پیدا کنه ابراهیم فرزند خود اصحاقا برای قربانی کردن سر کوی موریا برد در سر کوی موریا خدا بره را به عوض اصحاق برای قربانی کردن آماده کرد کوی موریا کویست که پسانها شهر وروشلیم سر او ساخته شد شهر وروشلیم و یا بیت المقدس که تا حال وجود دارد کوی موریا که ابراهیم اصحاقا برای قربانی کردن برد ساخته شده ای طور معلوم میشه که کوی موریا کوی قربانیست بخاطره که ست ها سار بعد اصحاق انسان دیگی در سر ای کوی قربانی شد او هم قربانی بود که خدا برای خود آماده کرد آله آیات پانزد تا نزرم میخانیم بار دیگر فرشتی خداون به ابراهیم از آسمان ندا درداد و گفت خداون میگوید به ذات خود قسم میخورم چون که این کار را کردی و پسر یک آنه خود را دریغ نداشتی هر آینه تو را برکت دهم و زوریت تو را کسیر سازم مانند ستارگان آسمان و مثل ریگ های که بر کناری دریاست و زوریت تو دروازه های دشمنان را متصرف خواهند شد و از زوریت تو جمعی اومت های زمین برکت خواهند یافت چون که قول من را شنیدی پس ابراهیم نزده نوکران خود برگشت و ایشان برخواسته به برشبه با هم آمدن و ابراهیم در برشبه ساکن شد باز خداون وعده های گذشته خود را به ابراهیم تکرار میکنه که نسل او را به شمار مثل ستارهای آسمان و ریگ لب دریا زیاد میسازه بر علاوه به ابراهیم وعده میکنه که از زوریت تو زمین برکت خواهند یافت خدا از طریق ابراهیم و فرزندش اصحاق تمام مردم روی زمین برکت میداد خدا قادر مطلق یک پلان جهانی برای تمام اولاد آدم از طریق نسل ابراهیم میخواست در آینده عملی کنند خدا به اصحاق فرزندی بنام یعکوب داد یعکوب دوازده بچه داشت که یکی او یوسف نام داشت یوسف توسط برادرهایش به غلامی فروخته شد و او را به مصر بردن اما یوسف در دربار مصر ازذت یافت و در وقت قهتی فامیل پدر خود را نجات داد و اونا را در مصر ساکن ساخت دوستهای مهربان در درس آینده در باره سرگزشت اولادی یعکوب در مصر صحبت میکنم اولادی یعکوب در مصر پناهنده و مهاجر بودن سرزمین اصلی اونا کنهان بود اولاده یعکوب یعکوب ست ها سال در مصر ماندن و مشکلات مهاجرت و غلامی را تیر کردن تا ای که خدا برای اونا رهبره را به نام ازذت موسا انتخاب کرد خوب دوستهای مهربان آل شما را به شنیدن یک سرود روحانی دوت میکنم موسیقی دوستانه عزیز اگر به معلومات به شر ضرورت داشت باشد می تواند از طریق انترنت با ما ارتباط بگیرید آدرس ما در انترنت www.afghanradio.org شما همچنان می توانید به ما ایمیل بفرستید آدرس ایمیل ما info at afghanradio.org می باشد تا ملاقات دیگه خداوند یار و یاور شما باشد موسیقی
26 August 2019
26 August 2019
26 August 2019
26 August 2019
26 August 2019
26 August 2019
26 August 2019
26 August 2019