1 John for Everyone

Chapter 1

1John 1:5-2:2 God’s Light and Our Darkness

Language: Dari

Light and darkness cannot mix. Can a person claim that no sin has been committed? What to do with sin? Deny or confess sin? While the judge is aware of all our events and our denial does not cure any pain. It is up to us to tell the truth or to deny it.

این است پیامی که ما از او شنیدیم و به شما اعلام می کنیم: خدا نور است و هیچ ظلمت در او نیست. پس اگر بگوئیم با او شراکت داریم و در عین حال در ظلمت زندگی می کنیم، معلوم می شود که گفتار ما دروغ و کردار ما نادرست است. اما اگر در نور بسر می بریم ـ همان طور که خدا در نور است ـ در آن صورت با یکدیگر شراکت داریم و خون عیسی، پسر او، ما را از همۀ گناهان ما پاک می سازد. اگر بگوئیم که بی گناه هستیم، خود را فریب می دهیم و از حقیقت دوریم. اما اگر ما به گناهان خود اقرار نمائیم، می توانیم به او اعتماد کنیم؛ زیرا او به حق عمل می کند. او گناهان ما را می آمرزد و ما را از همۀ خطاهای ما پاک می سازد. اگر بگوئیم که هرگز مرتکب گناهی نشده ایم، خدا را دروغگو شمرده ایم و از کلام او کاملاً بی خبر هستیم.
اول یوحنا ۱: ۵-۱۰

پسرم امید جان به یک انتخاب مشکل روبرو شده بود. او چند وقت قبل به اپارتمان جدید نقل مکان کرد. ما به حیث والدین به خاطر داشتن کار خوب و جدید، همچنان یافتن خانهٔ جدید بسیار خوش شدیم. پسرم اکنون خانهٔ شخصی برای خود داشت و می‌توانست آن را به ذوق خودش فرش و تنظیم کند. من و مادرش تصمیم گرفتیم که به خاطر شریک شدن در این خوشی او یک تحفهٔ خوب برایش بخریم. بعد از اینکه زیاد فکر کردیم بالاخره تصمیم گرفتیم یک کَوچ که در وقت ضرورت می‌توانست به شکل تخت خواب برای مهمان از آن استفاده شود برای او بخریم. برای آن رنگی را انتخاب کردیم که به وسایل دیگر صالون خانهٔ او همخوانی و همآهنگی کامل داشته باشد. بعد از اینکه تحفهٔ ما به خانهٔ او انتقال یافت چند روز بعد از آن تصمیم گرفتیم که برای مبارکی به خانهٔ او برویم. اما متاسفانه یک روز قبل از رفتن ما کار ناخوش آیند رخ داد. امید جان که دوستان خود را دعوت کرده بود تا در تنظیم کردن خانه به او مشوره داده در جای به جای کردن وسایل به او کمک کنند، پیالهٔ بزرگ و بسیار غلیظ کافی یکی از مهمانان بر روی کوچی که تحفهٔ ما بود تصادفاً چپه شد. پیاله کافی بر روی کوچ لکهٔ تیره را بر جای گذاشت که از دور دیده می‌شد. آن‌ها هر قدر تلاش کردند که به مهارت‌های مختلف لکه را از روی کوچ پاک کنند اما همه تلاش‌های آن‌ها بی فایده تمام شده بود. امید جان می‌دانست مثلیکه خودش به خاطر این تصادف غمگین شده است ما نیز با دیدن آن غمگین می‌شویم. امید جان حیران شده بود که چه کند؟ آیا او به خاطر این کار انجام شده چه کرده می‌توانست؟ او نمی توانست زمان را به عقب برگرداند و از واقع شدن این حادثهٔ خراب  جلوگیری کند. او نمی توانست از آمدن ما به خاطر تبریکی خانه جدید خود جلوگیری کند. او وقت کافی هم نداشت که به کدام موبل ساز مراجعه کرده تا پوش آن را کاملاً تبدیل کند. امید جان حیران شده بود که ما به حیث والدین در برابر این حادثه واقع شده چه عکس العمل از خود نشان می‌دهیم. او نمی فهمید که چه خواهد شد.

امید جان می‌فهمید که ما حتماً برای تبریکی به خانه اش می‌آییم و با آمدن ما و داخل شدن در خانه فوراً می‌بینیم که بر تحفهٔ قیمتی ما چه آمده است. بعد از فکر کردن او درک کرده بود که به غیر از گفتن حقیقت به ما دیگر هیچ چارهٔ ندارد. بعد از گفتن حقیقت در مورد کوچ و چپه شدن پیالهٔ قهوه ما با هم می‌توانستیم برای آن چارهٔ بسنجیم.

خوانندهٔ مهربان، در این جا درامهٔ چپه شدن پیاله قهوه را در جای خود می‌گذاریم و به درامهٔ یوحنای رسول که در شروع شنیدیم دقت می‌کنیم. یوحنای رسول در پیشگفتار رسالهٔ خود گفت که ما با خود خدا به حیث پدر روحانی ما و پسر یگانهٔ او عیسی مسیح مشارکت فوق العاده داریم. آیا چه واقع خواهد شد وقتیکه ما او را ملاقات می‌کنیم تحفهٔ گرانبها و فوق العادهٔ او را خراب کرده باشیم؟ آیا چه واقع خواهد شد اگر ما با کار‌های نا بخردانه، احمقانه و پست خود، زندگی خود را که تحفهٔ او است خراب کرده باشیم؟ اگر ما هیچ جوابی برای گفتن نداشته باشیم در این صورت چه خواهیم کرد؟  اگر ما هیچ جوابی برای گفتن نداشته باشیم، در حقیقت ما مفهوم خدا را تا هنوز درک نکرده ایم. برای درک کردن خدا بهتر است که به گذشته برویم و کار‌های را که خدا در گذشته انجام داده است دقت کنیم.

 موسی نبی، خدای قادر مطلق را در بوتهٔ سوزان ملاقات کرد، یگانه کاری که او کرده می‌توانست این بود که فرار کند، دلیل آن این بود تا از کاریکه خدا می‌خواست توسط او انجام دهد از آن ممانعت کند. اشعیای نبی خدا را در روئیا ملاقات کرد، او ترسید که مبادا جان خود را از دست بدهد. پطرس رسول، عیسی مسیح را در کشتی ملاقات کرد و به عیسی مسیح گفت که از او دور شود، چون او یعنی پطرس گنهکار است. یوحنای رسول عیسی جلال یافته برخاسته از مرگ را ملاقات کرد، در حالیکه او دیده بود که عیسی جان داد اما باز هم پیش پاهای او افتاد. ما نیز وقتیکه خدا را ملاقات می‌کنیم به این قسم از خود عکس العمل نشان می‌دهیم. در حالیکه ما به مشارکت پدر آسمانی و پسر یگانهٔ او با خوش آمدید گفتن دعوت شده ایم. در حالیکه ما قبلاً بسیار چیز‌ها را برباد کرده ایم و بسیار کار‌های خراب را انجام داده ایم. ما کار‌های بسیار شرم آور را انجام داده ایم. صرف خدا است که با بزرگواری خود از این کار‌های ما بگذرد و چانس این را پیدا کنیم که پاک شویم و لیاقت مشارکت او را پیدا کنیم.

 آیا چه فکر می‌کنید که همهٔ این کار‌های خرابی که انجام داده ایم بصورت ساده و بدون جنجال می‌توانند پاک شده از بین بروند؟ نه خیر، این کار به آسانی و به شکل ساده صورت گرفته نمی تواند و خدا از همه کار‌های شرم آور ما به ساده گی نمی گذرد. بلی، چون خدا نور است و در او هیچ تاریکی وجود ندارد و نمی تواند با تاریکی و سیاهی سازگاری کند. زندگی باغی ما در برابر خدا که تاریکی آن را در کنترول خود گرفته است، امکان ندارد که با روبرو شدن خدا که نور است در حضور او ایستادگی کرده زنده بماند. وقتیکه خدا نیم نگاهی به ما می‌کند می‌داند که ما چه هستیم و در چه حالت قرار داریم. ما نمی توانیم که هیچ جایی برای مخفی شدن از نظر خدا برای خود پیدا کنیم و یا هیچ کاری خلاف خود را از نظر او پنهان کنیم. اگر ما وانمود کنیم که با او مشارکت داریم، در حالیکه در تاریکی راه می‌رویم، در حقیقت ما دروغ می‌گوییم. اگر ما بگوییم که ما هیچ گناه نداریم و یا هیچ گناه نکرده ایم، بصورت ساده ما خود را فریب می‌دهیم. ما صرف خود را فریب می‌دهیم اما ما نمی توانیم خدا را فریب بدهیم. با گفتن که ما هیچ گنهکار نیستیم(آیت ۱۰) ، ما هنوز هم کار را خراب تر می‌کنیم. در این صورت در حقیقت ما خدا را دروغگو می‌کشیم. چون خدا در کلام خود شخصاً فرموده است، او به خاطری به زمین آمد چون ما گناه کرده بودیم تا ما را نجات دهد.

من در شروع به شما در مورد چپه شدن پیالهٔ کافی بر روی کوچ که تحفهٔ گرانبها، مقبول و نو برای پسر ما امید جان بود و خراب شدن آن قصه کردیم. آیا چطور امکان داشت لکهٔ که بر روی کوچ بوجود آمده و آن را خراب کرده بود، دو باره پاک شده به حالت اولی آن بر گردد؟ آن لکهٔ زشت امکان پاک شدن آن به شکل ساده وجود نداشت. شاید به مواد کیمیاوی می‌توانست که پاک شود، اما کسی صد فیصد نمی دانست که این کار امکان پذیر است و یا نه. امکان داشت که مواد کیماوی پوش کوچ را سوراخ کرده آن را زیاد تر خراب می‌کرد. با روبرو شدن به این حالت شما به احساسات امید جان دقت کنید. احساسات او شامل ترس، شرم و خجالتی عمیق و غم با خوشی ناگهانی و سرور همراه بود. احساس خوشی ناگهانی و سرور وقتی برای امید جان بوجود آمد که تصمیم گرفت راست بگوید. اگرچه راست گفتن در مورد چپه شدن پیاله کافی می‌توانست مشکل را به شکل ساده حل کند، آیا در درامهٔ آسمانی کاری که ما انجام داده ایم چطور می‌تواند این موضوع حل شود؟

برای جواب دادن به این سوال نقطهٔ کلیدی این است که آیندهٔ خدا در پسر یگانهٔ او عیسی مسیح به نمایش گذاشته شده است. عیسی کسی بود که به روی صلیب جان داد و ایمان داران از ابتدای ایمان مسیحی به این ایمان آوردند که مرگ عیسی دقیقاً کاری بود که دنیا به آن ضرورت داشت. مرگ او قربانی کامل و نهایی برای گناهان انسان بود. دیگر ضرورت نبود که بت پرستان برای خدایان شان به خاطر گناهان شان قربانی کنند. حتا یهودیان با وجودیکه در شریعت به آنها امر شده بود که قربانی کنند، باز هم آن‌ها ضرورت نداشتند که در معبد بزرگ شان قربانی بگذرانند. خدایکه شریعت را عطا کرده بود اکنون قربانی کاملی را فرستاده بود که قربانی‌های حیوانات نمونهٔ سادهٔ آن بود. حتا معبد و قربانی‌های که در آن‌ها انجام می‌شد نمونهٔ سادهٔ محبت کامل خدا بود که در آینده در عیسی مسیح به ظهور می‌رسید. خونی که از بدن عیسی مسیح در وقت آویزان شدن بر روی صلیب جاری شد، به یک طریقی خون زندگی بخش خدا بود که در دنیا سرازیر شد تا گناه را پاک کند، که خون حیوانات هرگز نمی توانست این کار را انجام دهد.

این خون و این مرگ فداکارانه که خدا جان خود را به عوض ما داد برای همه کسانیکه در روشنی قدم می‌گذارند آماده است که آنها را پاک کرده مقدس بسازد. این به این معنا نیست که کار‌های نیکوکارانهٔ ما برای خدا هم در آن نقشی داشته باشد. معنای آن این است که ما بصورت آگاهانه به قربانی گرانبهای عیسی مسیح پذیرفته ایم و به روشنی روی آورده ایم.

 وقتیکه ما زندگی فرسوده و خراب گذشتهٔ خود را پنهان نکرده در حضور خدا اعتراف کرده پشت سر گذاشته به زندگی جدید شروع کردیم، حد اقل دو چیز در زندگی ما واقع می‌شود. اولین کاری که صورت می‌گیرد، ما در زندگی خدا شریک می‌شویم، نه تنها در زندگی خدا بلکه در زندگی ایمانداران دیگر نیز. دوم، ما احساس می‌کنیم که خون عیسی مسیح به یک شکلی ما را پاک کرده است و از درون ما را خالص ساخته است. برعلاوه، خون مسیح لکه‌ها و زخم‌های درونی ما را با احساسات نادرست و خراب ما را کاملاً پاک می‌کند و ما بر آن‌ها غلبه پیدا می‌کنیم. همه این چیز‌ها وقتی در زندگی ما آغاز می‌شوند که ما به نور روی می‌آوریم و در آن راه می‌رویم. لازم است به این اعتراف کنیم که همهٔ این‌ها صرف به برکت عیسی مسیح انجام می‌شوند.   

به این دلیل است که یوحنا ما را تشویق می‌کند که با گذشتهٔ خود لازم است با صداقت روبرو شویم. این را باور کنیم که هیچ چیز از نظر خدا پوشیده نیست. او دقیق می‌داند که در حقیقت در گذشتهٔ‌ ما چه چیز واقع شده است. خدای قادرمطلق حتا چیز‌های که در گذشته‌های دور در زندگی ما واقع شده اند و ما آن‌ها را کاملاً فراموش کرده ایم، نیز می‌داند. اگر به او اعتماد کنیم او ما را می‌بخشد و همهٔ این چیز‌ها را پاک می‌کند. به این دلیل است که یوحنا در (۱: ۹) می‌گوید خدا وفادار و عادل است.  چون خدا به وعده‌های که به ما کرده است که ما را می‌بخشد وفادار است. خدا در مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب نشان داد که او عادل و راست است. از طریق صلیب عیسی مسیح خدا می‌خواهد که تمام دنیا را به شمول ما به راه راست هدایت کند.

 با شنیدن این سخنان بسیار آسان است که بعضی‌ها بگویند، بخشیده شدن چقدر آسان است پس ما می‌توانیم به گناه کردن ادامه دهیم. لازم است قبول کنیم وقتیکه ما انجیل را به مردم بیان می‌کنیم، آنها می‌توانند از آن نتیجهٔ نادرست برداشت کنند. در این صورت امید جان پسر من می‌توانست بگوید، چون والدینش می‌توانند به شکل معجزه لکه‌های روی کوچ را پاک کند، او می‌تواند هرقدر که دلش خواست به بر روی کوچ و فرنیچر خانه قهوه بریزاند. اگر خوب دقت کنیم در این گپ هیچ منطقی وجود ندارد که امید جان و یا ما این کار را انجام دهیم. یوحنا رسول در این مورد می‌گوید:‌«من این موضوعات را به شما می‌نویسم تا شما گناه نکنید.» در حقیقت این یک معاملهٔ ظریف است که ما باید ما عمق آن را در نظر داشته باشیم. گنهکاران لازم است که بدانند، عیسی مسیح به خاطر آن‌ها مرد، تا آن‌ها بتوانند بصورت کامل، آزادانه و به خواست خود شان بخشیده شوند. کسانیکه به خواست خود برای بخشیده شدن شان قدم می‌گذارند، ضرورت دارند که بدانند، به این شکل بخشیده شدن نمی تواند دلیلی برای دوباره گناه کردن آن‌ها شود. وقتیکه این قدم را می‌برداریم لازم است که ما در اعماق قلب خود یک مسیحی باشیم.

              طوری به نظر می‌رسد که یوحنا برای ایمانداران مسیحی یهودی می‌نویسد، چون آنها گمان می‌کردند که عیسی صرف مسیحای یهودیان است. یعنی عیسی صرف درمان مشکلات و گناهان آن‌ها است و بس. یوحنا به آنها می‌نویسد، اگر شما به این شکل فکر می‌کنید در اشتباه هستید. قربانی عیسی مسیح کفارهٔ گناهانی همه است، نه تنها صرف گناهان ما یهودیان بلکه گناهان تمام دنیا. خدا مشارکت خود را صرف با پسر یگانهٔ خود محدود نکرد، بلکه آن را به همه کسانیکه از پسر پیروی می‌کنند و به او ایمان آوردند وسعت داد. وقتیکه یوحنا این نامه را می‌نوشت، امکان دارد که خوانندگان نامهٔ او نیز در مشارکت روحانی با او شریک بودند.

              اکنون شما خوانندهٔ عزیز که به این باور کامل دارید که گناهان شما به خون عیسی مسیح بخشیده شده است، به کار‌های خورد و ریزهٔ خوبی که انجام می‌دهید قانع نباشد، بلکه اهداف بزرگ و اعلی را پیش خود قرار دهید. چون خدا در نظر دارد که به وسیلهٔ شما تعدادی زیادی را به «مشارکت» خودش دعوت کند. بدون شک این کار توسط شما امکان پذیر است. آیا خدا شریک شما در این هدف والا نیست؟ آیا خون عیسی مسیح مثلیکه شما را پاک ساخت برای پاک کردن آنها کافی نیست؟


Book Table of Contents

 1 John for Everyone

 Chapter 1

 1John 1: 1-4 the Word of Life

 1John 1:5-2:2 God’s Light and Our Darkness

 Chapter2

 1John2: 3-14 God’s New Commandment

 1John2: 15-29 People of the Lie