۳۱ مارس ۲۰۱۳
هموطن عزیز! عیسی مسیح مرد تا تو زنده گی همیشه گی داشته باشی. اجرای مراسم مذهبی تمایل گناه را از ما دور نساخته و عیسٰی مسیح صرف یگانه راهی است که ما را به خداوند میرساند. عیسی مسیح زنده است و او تنها کسی است که فدیه گناهان بشریت شد.
به اشتراک بگذارید
میله نوروز یکی از سنت های دیرینه یی است که از هزاران سال به این سو به مثابه میراث فرهنگی و تاریخی در کشور عزیز ما افغانستان آن را گرامی میدارند. با آمد آمد نوروز فصل نوین بهار آغاز میشود؛ که انس…
جلال خداوند و افتخار انسان (مزموری از حضرت داود) ای خداوند، خدای ما! چه پُر شکوه است نام تو در تمامی زمین و جلال تو مافوق آسمان ها است. حمد و ستایش را از زبان کودکان و اطفال شیرخوار به سبب دشمنان …
عیسی مسیح بعد از قیام از مرده گان مدت چهل روز را با شاگردان خود سپری نمود. در روز چهلم بعد از رستاخیز، عیسی مسیح با شاگردان خود به کوه زیتون که در نزدیکی شهر اورشلیم موقعیت دارد رفتند. عیسی مسیح به پیروان خود وعده داد که آنها روح القدس را دریافت خواهند کرد و به آنها دستور داد تا آمدن روح القدس در اورشلیم بمانند. سپس عیسی مسیح آنها را برکت داد، و زمانی که آنها را برکت میداد، به آسمان صعود نمود، در حالیکه شاگردان در تلاش بودند که تا آخرین لحظه عیسی مسیح را ببینند، ابری او را از دیده گان شاگردانش پنهان نمود و دو فرشته ظاهر شدند در کنار آنها ایستادند و پرسیدند: «ای مردان جلیلی، چرا اینجا ایستاده اید و به آسمان می بینید؟ همین عیسی که از پیش شما به آسمان بالا برده شد، همان طوریکه بالا رفت و شما دیدید، دوباره به همین طریق باز خواهد گشت.» صعود عیسی اهمیت خاص را برای ما پیروان مسیح دارد
چنانچه میدانیم، عنوان «پسر خدا» همواره باعث ایجاد سوء تفاهم در بین بسیاری از دوستان ما میشود. اکثراً وقتی آنها عنوان «پسر خدا» را میشنوند، فکر میکنند که کفر است. البته ما با این دوستان خود موافق هستیم که خدا نمی تواند جسماً پسر داشته باشد و یا خودش پسر باشد. خدا اولاد فزيكى ندارد و نسل نمی آورد.
جامعهٔ افغانی ما از گذشتهها پُر از تناقضات، اختلافات و تقسیم بندیها بوده است که در بعضی دورانها شدت اختیار کرده است که ترس از فروپاشی افغانستان به حیث یک کشور و یا به حیث یک ملت را بوجود آورده است. ما تا حدی به موضوعات چون: قومی، لسانی، دینی، منطقوی و غیره تقسیم شده با هم سر سازگاری نداریم که به مشکل میتوانیم خود را به حیث یک ملت خطاب کنیم. با سقوط نظام به نام «جمهوری» و به قدرت رسیدن طالبان این اختلافات و تقسیم بندیها شدت زیادتر اختیار کرده است. مخالفین طالبان آنها را نماینده و وابسته به یک قوم میدانند و به خاطر طالبان آن قوم را مورد توهین و سرزنش قرار میدهند. این قوم که طالبان را به حیث نمایندهٔ قوم خود قبول ندارند به وارد کننده گان این برچسپ آنها را بیگانه و وارثان سرزمینی بنام افغانستان نمی دانند
شعری کوتاه درباره دلتنگی بخاطر کشور عزیزمان نوشته شده است. سالهای پیش، این شعر در مجله گلستان به چاپ رسیده بود لیکن تا به حال کهنه نشده است.