۸ ژوئن ۲۰۱۴
هرلحظه من ازعشق به سوی توشکفتم
گرغنچه بُدم باز شدم هیچ نگفتم
برخاک بتابی شود او لعل بدخشان
پیرایش این خاک از افلاک بگفتم
دانی که جهان دارد از این نور نشانی
قلبم بگشادی و من از خاک بگفتم
عیسی مسیح است همان نور درخشان
زیبایی این جلوه خاشاک بگفتم
من پیکره ام نور تویی عالم رخشان
بینایی این دیده نمناک بگفتم
دل دل نکنم موعد این راه یقین است
هر لحظه از این روزن افلاک بگفتم
( سپهر نافذی)