۳۰ دقیقه
۲۶ اوت ۲۰۱۹
بسیاری از مردمِ ما این را فکر میکنند که کلام خداوند دست خورده است. این کاملاً اشتباه است. در این برنامه، جواد جان چهار دلایلِ میآورد که برای ما نشان میدهد که چرا کلام خداوند دست نخورده است. دلیل اول این است که مردمی که معجزات خداوند را دیدهاند، ترس خداوند را دارند. پس همانگونه که ما از خداوند میترسیم و جرعت تغیر دادن کلام خداوند را نداریم، اسرایلیها هم از خداوند میترسیدند و جرعت تغیر دادن کلام خداوند را نداشتند. دوم، اگر کسی کلام خداوند را میخواست تغییر بدهد، برای نفع خود تغییر میداد. لیکن وقتی کلام خداوند را میخوانیم، گناهان مردم عیان است. و پس، هیچ دلیل نداریم برای اینکه بگویم که مردم کلام خداوند را برای نفع خود تغییر دادهاند. سوم، باستان شناسان بارها تومارها کتاب مقدس را یافتهاند و دیدهاند که در کتاب مقدس هیچ تغییری نیآمده است. ما در موزیمها نسخههای کتاب مقدس را داریم که برای ما نشان میدهند که این کتاب اصلاً تغییر نیافته است. پس طبق پژوهش باستان شناسان ما میتوانیم با اطمینان کامل بگویم که کلام خداوند دست نخورده است. چهارم، عیسی مسیح پیروهای خود را این اجازه را نمیدهد که کلام خداوند را تغییر بدهند و ضرورت نداشتند که کلام خداوند را تغییر بدهند چون عیسی مسیح زنده است. اگر عیسی مسیح مثل دیگر مردم گنهکار میبود و اشتباهاتی میداشت میتوانستیم بگویم که پیروان عیسی مسیح برای این که عیسی مسیح را بهتر نشان بدهند، کلام خداوند را تغییر دادند. لیکن عیسی مسیح نه گناهی کرده است و معجزاتی بزرگ نشان داد و بر مرگ پیروز شد. پس شاگردان عیسی مسیح هیچ ضرورتی نبود که عیسی مسیح را بزرگتر و یا بهتر نشان دهند. عیسی مسیح کامل است و نجات دهنده بشر. پس شاگردان عیسی مسیح هیچ ضرورتی نداشتند که کلام خداوند را تغییر دهند.
---------------------------------------------------------
خوانندگان گرامی ! میخواهیم در مورد اینکه، آیا کلام خدا دست خورده است و انسانها آنرا تغییر داده اند و یا منسوخ شده است؟ صحبت کنیم تا نه تنها سوال دوستان ما را که در این مورد پرسیده اند جواب بدهیم، بلکه آن عده از دوستان ما که آنها نیز در این مورد شک و تردید دارند، و نتوانسته اند با ما تماس بگیرند، به سوالات خویش پاسخ بیابند.
زمانیکه با دوستان ما در این مورد صحبت میکنیم، هدف شان از تورات شریف، زبور شریف و انجیل شریف است که میگویند کلام خدا دست خورده است. از تمام دوستهای عزیز ما که این ادعا را میکنند، میخواهیم تا تمام زاویههای سوال خود را بسنجند، که متأسفانه ما بسیاری وقت دربارۀ سوال خود فکر نمیکنیم و فقط همین حرف را ، بخاطری که دیگرها این حرف را میزنند و به ما یاد داده شده و یا واضح تر بگویم تلقین شده است، تکرار میکنیم و بناً ما هم قبول کرده ایم که کلام خدا دست خورده و زمانیکه از دوستان ما میپرسیم که آیا تمام زوایای سوال تانرا سنجیده اید با قاطعیت میگویند : بلی ! من صد فیصد میفهمم که کلام خدا دست خورده است. مگر سوال ما اینست دوستان عزیز، کسانی که این سوال را مطرح میکنند، گاهی به این فکر هم افتاده اید که کتابی را که خودتان به آن عقیده دارید، بروید و در آن دست بزنید و تغییراتی در آن بیاورید؟ فکر میکنم که نخیر ! و وقتی سوال میکنیم که چرا به کتابی که ایمان دارید، در آن دست نمیزنید و آن را تغییر نمیدهید؟ زیادترین جوابی که میدهند اینست که ترس خداوند در میان است و کلام خدا را هیچ کس نمیتواند دست بزند. پس وقتی که شما دوستان عزیز از دست برد به کلام خدا میترسید، دیگران هم ترس خداوند را در دل دارند. ما افغانها بسیاری وقتها این حرف را میزنیم که ترس خدا در دل ماست و به آن خاطر به کلام خدا دست زده نمیتوانیم. ولی اگر حقیقت را ببینیم، ما و شما هیچ وقت صدای خدا را نشنیده ایم مثلی که قوم اسرائیل صدای خداوند را در کوۀ سینا شنیدند و حضور خداوند را دیدند و حضور خداوند آنقدر هیبتناک بود که کوه لرزید و حضرت موسی با تمام قوم اسرائیل در آنجا موجود بودند که خداوند نه تنها توسط حضرت موسی با آنها صحبت کرد بلکه خودش با آنها حرف زد و قوم اسرائیل همه چیز را دیدند و صدای خداوند را به گوش خود شنیدند و همانطوری که ادیان دیگر هم در این مورد نوشته کرده اند، قوم اسرائیل چهل سال را در بیابان سپری کردند و در این چهل سال زندگی در بیابان، خداوند بود که برایشان نان و آب مهیا میکرد و خداوند پادشاۀ قوم اسرائیل بود و روز و شب آنها را رهبری میکرد. بسیار خوب است که این موضوع را در خود کتاب تورات بخوانیم و از آن آگاهی پیدا کنیم. قوم اسرائیل، زمانی که از گرسنگی شکایت کردند، خداوند سالها برایشان نان ( منا ) را داد و آنها به چشم خود معجزات خداوند را دیدند. اگر ما خود را با قوم اسرائیل مقایسه کنیم، ما به مراتب کمتر دربارۀ خداوند میفهمیم. معجزۀ دیگری که قوم اسرائیل دیدند زمانی بود که آنها از مصر بیرون شدند و خداوند حضرت موسی را آورد تا قوم اسرائیل را از مصر، که در آنجا بَرده بودند، بیرون بیاورد. زمانیکه قوم اسرائیل اجازۀ خروج از مصر را میابند و حرکت میکنند مصریان به خاطر از دست دادن بردگان خویش اظهار پشیمانی میکنند و میخواهند آنها را دوباره دستگیر کنند. پس فرعون مصر با تمامی لشکر و قشون خویش به دنبال قوم اسرائیل میروند تا آنها را دوباره اسیر کنند و در آنجاست دریا به فرمان خداوند دو شق میشود و قوم اسرائیل از بین دریا عبور کردند و وقتی که لشکر مصریان به تعقیب شان داخل دریا شدند، آب دریا بهم آمیخت و همۀ شانرا غرق کرده از بین برد و این چیزهای بود که قوم اسرائیل به چشمان خود شاهد آن بودند و اگر ما میگوئیم که ترس خداوند را در دل داریم، و میترسیم که کلام خدا را دست بزنیم، باید متوجه باشیم که قوم اسرائیل به مراتب زیادتر ترس خداوند را در دل داشتند. پس اینجا دیده میشود که قوم اسرائیل به هیچ وجه نمی توانستند کلام خدا را دست بزنند و آنرا تغییر بدهند. هر کسی که به شما میگوید که ملاهای قوم اسرائیل کلام خدا را دست زده اند، شما میتوانید همین موضوعات را برایشان بگوئید که آنقدری که قوم اسرائیل غیرت خداوند را داشتند، فکر نمیکنم که امروز ما داشته باشیم. چرا ؟ بخاطریکه آنها معجزات خداوند را به چشم دیدند و صدای خداوند را شنیدند و کسانی بودند که دست خداوند را در زندگی روزمرۀ خود میدیدند و هیچ کس نمیتواند کلام خدا را دست بزند. ولی شاید کسی بتواند اینکار را کند که قسمتی از کلام خدا را بگیرد و کاپی کند و چیزی از خود در پهلوی آن اضافه کند. عیناً کاری که بهأوالله کرد و کسانی که به دین اسلام ایمان دارند میدانند که شخص بهأوالله کتابی را چیزی کم و زیاد نوشته کرد و در آخر هم گفت که این یک دین نو است. مگر کسانی که به کلام خداوند ایمان دارند مثل یهودیان و مسیحیان، نمیتوانستند کلام خداوند را دست بزنند. فقط کسانی که میگویند کلام خدا دست خورده است، کسانی هستند که خودشان میتوانند قسمتی از کلام خدا را بگیرند و کاپی کرده و در آن تغییراتی را وارد کنند و در آخر هم نام خود را نوشته کنند و بگویند که این یک دین نو و کامل است تا خودشان جلال پیدا کنند و فقط علت دست زدن به کلام خدا و یا کاپی کردن و دزدی کردن از کلام خدا، اینست که، کسانی که اینکار را میکنند خودشان جلال بیابند. اگر قوم اسرائیل میخواستند چیزی را از کلام خدا پاک کنند و یا تغییر بدهند، چه چیزی را پاک میکردند؟ شاید بهترین چیزی را که میخواستند و یا جرأت میکردند و یا قدرت میداشتند، به آن دست بزنند و آنرا محو کنند، گناهان خود را از آن پاک میکردند. اگر تورات شریف را بخوانیم در آنجا گناهانی را که قوم اسرائیل بر ضد خداوند مرتکب شده اند، مو به مو نوشته شده است و اگر کسی بخواهد دست بزند، چه میکند؟
اولین کاری که میکند این است که گناهان خود را پاک میکند و میخواهد که خود را بهتر نشان بدهد زیرا این یکی از خواص ما انسانهاست که ما میخواهیم خود را بهتر نشان بدهیم.
دوستان عزیز! خداوند به ما فکر ، احساس و اراده و حتی از محبت بیحد خود به ما ، حق انتخاب را به ما داده است و بسیاری کسانی هستند که به مرض کفر گویی مبتلا شده اند. زیرا این مرض از دیگران به ایشان انتقال کرده است. زمانیکه ما ادعا میکنیم، کلام خدا دست خورده است یا تغییر کرده است، ما به خداوند شرک میکنیم، که خداوند نمیتواند کلام خود را حفاظت کند و یک قوم، مردم یا انسانی میتواند کلام خدا را دست بزند و این خودش مرض کفر گویی است زیرا ما غیر مستقیم میگوئیم که خدا ضعیف است و کلام خود را نگاه کرده نمیتواند و هر کس میتواند کلامش را دست بزند.
خداوند ازلی و ابدیست و کلامش نیز ازلی و ابدیست. هیچ انسانی قادر نیست تا کلام خدا را دست بزند و دوستان عزیز یک چیزی را که میخواهم برایتان بگویم اینست که وقتی کسی به شما میگوید که کلام خدا دست خورده است و تغییر کرده است، میخواهم چند سوالی از ایشان بپرسید :
اول : کی کلام خدا را دست زده است؟
دوم : به چه مقصد کلام خدا دست زده شده است؟
سوم : در کدام زمان کلام خدا را دست زده اند؟
چهارم : کجای کلام خدا را دست زده اند؟
پنجم : آیا شواهدی دارید که کلام خدا را دست زده اند؟
دوستان عزیز! این سوالات به شما کمک میکند تا دروغ شیطان را به خوبی ببینید. میخواهم در مورد این سوالاتی که پرسیدیم نکته به نکته پیش برویم. در سوال اول که کی کلام خدا را دست زده است اول دربارۀ قوم یهود صحبت کردیم که آیا آنها میتوانستند کلام خدا را دست بزنند؟ که گفتیم، نه ، زیرا ترس خداوند در دلشان بود. اگر فکر میکنید که پیروان عیسی مسیح این کار را کرده اند، میخواهم که کمی فکر خود را در این مورد باز تر بسازیم و آهسته، آهسته پیش برویم. در زمانیکه شاگردان عیسی مسیح او را پیروی میکردند، آنقدر کتاب تورات شریف، زیاد بود و در تمام جایها پخش شده بود که کسی نمیتوانست که تمام کتب تورات را یکجای جمع کنند و در آن تغییری وارد کنند. یک کتاب را اگر کسی بگیرد و یک صفحه اش را پاره کند موضوعی دیگریست ولی زمانیکه تورات شریف در تمام کشورها و بسیاری از جاهای که یهودیان زندگی داشتند، پخش شده بود، میتوانیم ببینیم که کس نمیتوانست تمام کتابهای تورات شریف را جمع کند و آنها را تغییر بدهد و میتوانیم تاریخ قوم اسرائیل را نیز بخوانیم که آنها بیشتر زندگی خود را در جنگها و مهاجرتها گذشتانده اند و مجبور شده اند در اثر جنگها کشور خود را ترک بگویند به جاهای دور بروند و در نتیجه نسخههای تورات شریف را نیز با خود بردند. بناً کلام خدا آنقدر در نقاط مختلف پخش شده بود که کس نمیتوانست در زمان زندگی عیسی مسیح در این جهان، آنرا جمع و به آن دست بزند و دوم چیزی که خود عیسی مسیح میفرماید : من نیامده ام که تورات و یا نوشتههای انبیأ را منسوخ کنم بلکه آمده ام تا تکمیل کنم.
دوستان عزیز! اگر میخواهیم دربارۀ یک دین حرف بزنیم بهتر است که دربارۀ رهبر آن دین حرف بزنیم. عیسی مسیح رهبر ماست و فرمود که من نیامده ام که تورات و یا نوشتههای انبیأ را منسوخ کنم بلکه آمده ام تا تکمیل کنم. پس اگر عیسی مسیح خودش اینکار را نکرد، شاگرد هایش این حق را هرگز نداشتند و نمیتوانستند که این کار را کنند. بخاطر معلومات بیشتر شما باید بگویم که چند سال پیش در دریای مرده طومارهای را یافتند که مربوط به کتاب اشعیای نبی بود و زمانی که این طومارها را با کتاب فعلی اشعیای نبی مطابقت نمودند، تماماً نقطه به نقطه یک چیز بود و امروز تمام آن کلام خدا در موزیم نگهداری میشود. پس بناً کلام خدا دست نخورده و کسی نمیتوانست که آنرا دست بزند و شاگردان عیسی مسیح نمیتوانستند که این کار را کنند. بخاطر اینکه خود عیسی مسیح این اجازه را به کسی نداد. عیسی مسیح در انجیل متی فصل 24 آیۀ 35 میفرماید: زمین و زمان از بین میرود ولی یک نقطه از کلام من از بین نخواهد رفت. عیسی مسیح میدانست که کلام او از بین نمیرود و اگر ما و شما پیشتر برویم و بینیم که هدف از آمدن عیسی مسیح چه بود؟ ما و شما اینرا میتوانیم در انجیل مقدس بخوانیم که هدف از آمدن عیسی مسیح چه بود؟ خود انجیل چه است؟ انجیل پیام خوش و پیام نجات است و میخوانیم که عیسی مسیح در انجیل مقدس ادعا نموده که من الف و یا هستم. ازلی و ابدی هستم، قیامت و زندگی هستم و واقعاً هم، همانطوری که گفت ازلی و ابدیست. او با قدرت خود اینرا نشان داد که حتی مُرد، دفن شد و سه روز بعد از مردگان قیام کرد و زنده بودن عیسی مسیح را همانطوری که آفتاب به دو انگشت پت و پنهان نمیشود، هیچ کس هم نمیتواند که زنده بودن عیسی مسیح را پنهان کند و اگر کسی میآید و بعداً میگوید که من الف و یا هستم و یا ابدی و ازلی هستم و چطور میتواند اینرا ثابت نماید؟ عیسی مسیح اگر میآمد و مثل دیگر دروغ گویانی که بعد از عیسی مسیح آمدند و میخواستند خود را به جای عیسی مسیح جا بزنند و بگویند که من جای خدا هستم ، باید همین کار را میکرد. در حالیکه عیسی مسیح، خودش مُرد و زنده شد و زنده بودنش را هیچ کسی نمیتواند انکار کند. بسیاری ادیان دیگر هم آمدند و بعد از او ادعاهای مختلف کردند، مگر ما قبرهای آن مردمان را میبینیم که فوت کردند و خاک شدند و حتی خود را نتوانستند نجات بدهند. پس ما را چطور نجات داده میتوانند؟ کسانی که کلام خدا را دست میزنند، کسانی هستند که میخواهند جای خداوند را بگیرند، جای عیسی مسیح را بگیرند. مگر شاگردان عیسی مسیح دیدند که عیسی مسیح قدرت دارد و حتی مرگ را مغلوب ساخت، قبر نتوانست او را نگاه دارد. پس عیسی مسیح و شاگردانش ضرورت نداشتند که کلام خدا را دست بزنند و چیزی دیگری به جای آن بمانند و اگر کسی برای شما میگوید که کلام خدا دست خورده است و اگر میگویند یهودیان اینگار را کرده اند، شما باید بفهمید که آنها ترس خداوند را نسبت به ما بیشتر در دل داشتند و اگر میگویند مسیحیان دست زده اند، مسیحیان ضرورت نداشته اند که آنرا دست بزنند، بخاطریکه خود عیسی مسیح گفت که من نیامده ام تا تورات و صحف انبیأ را منسوخ کنم بلکه تکمیل کنم و او با مرگ و قیام خود واقعاً تمام نوشتهها را تکمیل کرد. پس دیگر چه ضرورت بود که به آن دست بزنند؟ عیسی مسیح زندۀ ابدیست ، اگر کسی بخواهد کلام خدا را دست بزند، باید یک علت داشته باشد، باید یک هدف داشته باشد در حالیکه عیسی مسیح خود زنده هست و دیگر چه هدفی میتوانست داشته باشد؟ باید گفت که بسیاری چیزها را شیطان در فکر مردم میماند که این چیزها را قبول نکنید. مگر زنده بودن عیسی مسیح را حتی شیطان و کسانی که میخواهند چشم مردم را از عیسی مسیح دور کنند، انکار کرده نمیتوانند. پس عیسی مسیح زنده هست و مسیحیان ضرورت ندارند تا کلام خدا را دست بزنند و تغییر بدهند. زیرا عیسی مسیح زنده هست و خود نشانۀ قدرت هست و با قیام خود نشان داد که ازلی و ابدیست، او قیامت و حیات هست، او الف و یاست. پس او قدرت دارد که زندگیهای ما را به دست بگیرد و ما را حیات بدهد و زندگی نو برای ما بدهد و قدرت دارد که چشمهای ما را باز کند، که ما واقعاً اینرا درک کنیم، که کلام خدا را هیچ کس نمیتواند دست بزند، و خداوند خودش نگهدار کلام خود هست.
دوستان عزیز! زمانیکه ما به عیسی مسیح ایمان آوردیم، پدر کلان همسرم که خودش ملا هست، به خانۀ ما آمد و بسیار قهر بود و پیشروی چند نفر دیگر که در خانۀ ما مهمان بودند، خانمم را کافر و هر چیزی که از دهانش برآمد، گفت و خانمم حیران مانده بود که پیش روی اینقدر مهمانان به او چه بگوید. یک چیزی که خانمم به پدر کلان خود گفت که بیادم هست، پرسید: بابه جان آیا شما به کلام خدا ایمان دارید؟ پدر کلان با عصبانیت گفت که بلی من ایمان دارم ولی آن کتابها دست خورده هستند. خانمم باز پرسید که بابه جان آیا شما کلام خدا را خوانده اید و میدانید که کجایش دست خورده است؟ پدر کلان گفت که نخیر من شنیده ام و میدانم که دست خورده هستند. خانمم گفت که میفهمم و شنیدیم دو چیز مختلف هستند، یک دفعه برو و کلام خدا را بخوان و هر جای آن دست خورده هست آنرا برای من هم نشان بده تا من هم بخوانم و بفهمم و چیزی دیگری که بسیاری از دوستان ما میگویند، مثلی که پدر کلان خانمم هم گفت که من به چهار کتاب ایمان دارم، ولی آنها منسوخ شده اند.
دوستان عزیز! وقتی شما این حرف را میشنوید باید متوجه شوید که ایمان چیست و بسیاری دفعات ما ایمان را اشتباهاً از خود تفسیر میکنیم. در حالیکه به چیزی که ایمان داری به آن اعتبار داری و صد فیصد میفهمی که درست است و ایمان میاوری و اگر ما میگوئیم که بلی ما به این کتابها ایمان داریم و بعد از آن میگویم، دست خورده استند، به این معنی است که به ضد حرف خود حرف میزنیم. هم میگوئیم ایمان داریم و هم میگوئیم دست خورده اند و من صد فیصد میفهمم که دوستان ما، فامیلهای ما و کسانی که هنوز هم مسلمان هستند، میگویند که ما به کلام خدا ایمان داریم ولی دست خورده استند، و این حرفهای شان تناقض دارد. مثلی که میخوانند، امنت بالله و ملائکته و کتب و رسله .... که ایمان دارم به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ولی بعداً میگوئیم که دست خورده اند. پس باید یا ایمان داشته باشیم و یا ایمان نداشته باشیم و اگر فکر میکنید که کلام خدا دست خورده است و به این ایمان دارید، لطفاً، همانطوری که خانمم به پدرکلان خود گفت، من نیز از شما خواهش میکنم که شما بروید و یکبار آنرا بخوانید، و به چشم خود ببینید و چیزی را که من در کلام خدا یافتم، چیزی که میلیونها مسیحی دیگر یافته اند، دعا میکنم که شما نیز بیابید و آن چیز محبت خدا برای شما هست و آن چیزیست که پلان و نقشۀ خداوند برای انسان گمشده است. پس بناً یکبار شما خودتان کلام خدا را بخوانید و ما امیدوار هستیم که حتماً از کلام خدا برکت میگیرید و خواهید دید که خداوند آنقدر ضعیف نیست که کلامش تغییر کند و یا کسی بتواند آنرا دست بزند. در کلام خدا 66 کتاب موجود است که در دو بخشهای، عهد عتیق و عهد جدید که دارای 1189 فصل و 31173 آیه میباشد. اگر چیزی اضافه تر و یا کمتر در کتاب میباشد، آن چیز از شیطان است. پس بناً کلام خدا، کلام خداوند است و اگر کسی میاید و برایتان میگوید که انجیلی را میدانم که بنام انجیل فلانی و در آن دربارۀ فلان پیغمبر نوشته شده است، آن انجیل از خداوند نیست بلکه از شیطان است و از کسانی است که میخواهند انسانها را جلال بدهند. اگر شما میخواهید که خدا را جلال بدهید، کلام خدا در دسترس تان است و به آن ایمان داشته باشید و تورات، زبور و انجیل مقدس را بخوانید و من صد فیصد مطمئن هستم که خداوند زندگی شما را تبدیل میکند.
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹
۲۶ اوت ۲۰۱۹