شما این را تجربه نمودید وقتی که پیرو عیسی مسیح گردید، دوستان قدیمی، خویشاوندان و دیگران با شما قطع علاقه نمودند. شما هم به شکلی به بحران هویت مواجه گردیدید. ما که از عیسی مسیح پیروی می کنیم، چه چیز معیار شناخت هویت ماست؟ هویت ما بر اساس چه استوار است؟ مفهوم زندگی ما چیست؟ شما + مسیح= به کمال و مفوهم زندگی.
ما که از مسیح پیروی می کنیم، اتباع پادشاهی خدا هستیم. آیا در پادشاهی خدا هم مثل دنیا موفقیت مساوی به خوشی و ناکامی مساوی به نا امیدی است؟
خدا را شکر که در پادشاه خدا معادلۀ: «موفقیت مساوی به خوشی است و شکست مساوی به نا امیدی است» اصلاً هیچ وجود ندارد. در پادشاهی خدا برای هر کس موقع مساوی برای داشتن زندگی با معنی داده شده است. همان فرصتی که برای من و شما داده شده، برای کشیش ما هم داده شده است. در پادشاهی خدا ناکام شدن در زندگی و یا کامیاب شدن در زندگی نتیجه را تعیین نمیکند. بلکه در پادشاهی خدا، هویت شما و یا هویت هر تبعۀ پادشاهی خدا تعیین کننده همه چیز است. در پادشاهی خدا مفهوم زندگی، حاصل آن نیست که ما چه داریم و یا چه نداریم. بلکه هر انسان به اساس هویتی که در مسیح به حیث فرزند خدا دارد از نعمت زندگی با معنی بر خور دار است. در پادشاهی خدا صرف ای معادله عمل می کنه: شما + مسیح = به مفهوم زندگی. اما جای بسیار تأسف است که بسیاری ما ایمان داران به مسیح ده ای موضوع مشکل داریم. ما در شناخت هویت خود، در داشتن امنیت که در مسیح داریم، ما در داشتن ارزشی که در مسیح داریم، مشکل داریم. چرا؟
اول: من فکر میکنم اولین دلیل ممکن این باشد که ما به حیث فرزندان خدا هویت خود را خوب نمیشناسیم. مثل که هوشع نبی می گوید: «قوم من از عدم معرفت هلاک شده اند.» (۴: ٦) این نشناختن هویت ما در مسیح است که ما را به رنج و درد می کشاند. به رنج و درد بی هویت بودن، تنها بودن، بی یار و یاور بودن می کشاند. ما یک هویت دنیایی را ترک نمودیم و آنرا از دست دادیم، وقت که هویت نو خود را درک نکنیم ما به مشکل احساس نداشتن هویت مواجه می شویم. یک هویت را که از دست دادیم و احساس نمی میکنیم که هویت دیگرجای آنرا گرفته باشد، در این صورت یک خالیگاه و یا کمبودی در ما بوجود میاید. این خلا و این کمبود ما را رنج میدهد و پریشان می نماید.
دوم: ما فکر می کنیم، کاری که می کنیم آن هویت ما را معرفی نماید. و یا هویت ما را نشان می دهد. وقتکه می بینیم در کار های ما نواقص وجود دارد، و یا ما کارهای خود را بشکلی انجام میدهیم که ما را راضی نمی نماید و یا دیگران از آن پذیرایی خوب نمی کنند، خود را شکست خورده فکر می کنیم. فکر می کنیم که دیگر پیرو خوب مسیح نیستیم، حتی شک می کنیم که آیا فعلاً هم ما فرزند خدا هستیم؟ فکر می کنیم که هویت ما و حیثیت ما لکه دار شده است. وقتی که در یک موضوع شکست خوردیم و خود را شکست خورده و ناکام فکر کردیم، آن شکست باعث شکست های دیگر در زندگی ما می شود. در حالیکه حقیقت این است، کار ما هویت ما را تعیین نمی کند. کار ما به هویتی که در مسیح داریم در آن هیچ تغییری وارد کرده نمی تواند. ما همان فرزند خدا که بودیم، هستیم. کار ما به مقام که در خداوند داریم تأثیر وارد نمی کند. در رسالۀ رومیان می خوانیم: «همان روح به روح ما شهادت می دهد که ما فرزندان خدا هستیم.» (رومیان٨: ۱٦) وقتیکه ما فرزند خدا شدیم، دیگه هیچ چیز نمی تواند به ای هویت ما صدمه برساند.
وقتی که ما فرزندان خدا هستیم، خدا از ما می میخواهد که ما هویت خود را بشناسیم، و مطابق به آن زندگی کنیم. وقت که ما درک کردیم که واقعاً در مسیح فرزند خدا هستیم، می توانیم کار و زندگی روزمرۀ خود را مطابق به آن تنظیم کنیم. ما از نظر روحانی دوباره زنده شدیم، نام ما در دفتر حیات نوشته شده است. ما صاحب زندگی ابدی شدیم.
ما پیش از تولد تازه در عیسی مسیح این هویت را نداشتیم. تولد تازه در عیسی مسیح به ما شخصیت جدید و هویت جدید بخشید، که پیش آنرا نداشتیم. این هویت نو ما، بالا تر از هویت ملی، هویت اجتماعی و هویت دنیایی است. ما ممکن هویت ملی، هویت اجتماعی و هویت دنیایی خود را از دست دهیم، اما هیچ کس و هیچ قدرت نمی تواند هویتی را که در مسیح نصیب شدیم از ما بگیرد.
برای اینکه ما زندگی موفق مسیحی داشته باشیم، برای اینکه ما در بحران هویت مبتلا نباشیم، برای اینکه ما احساس بی هویتی نکنیم و رنج آنرا نبینیم ، درک این موضوع که ما در مسیح کی هستیم بسیار ضروری و حیاتی است. اگر شما فکر کنید با وجودیکه درمسیح هستید باز هم آدم بی فایده و بیکاره هستید به احتمال زیاد مثل یک آدم بیکاره و بی فایده زندگی خواهید نمود. اما اگر خود را به حیث فرزند خدا، و از لحاظ روحانی زنده فکر کنید مطابق به آن زندگی خواهید نمود. بعد از شناخت خدا مهمترین حقیقت که باید بشناسیم آن شناخت خود ما است که ما در مسیح کی هستیم.
ما در هویت جدید ما در مسیح قدسین هستیم:
یکی از کلماتی که در عهد جدید برای معرفی کردن ایمان داران به مسیح بکار رفته کلمۀ «قدیس» است. از لحاظ لغوی «قدیس» به کسی گفته میشود که او مقدس باشد. پولس دررسالۀ اول قرنتیان فصل اول آیت ٢ نوشته می کند: «به کلیسای خدا که در قرنتس است، از جانب مقدسین در مسیح عیسی که برای تقدس خوانده شده اند. با همۀ کسانیکه در هر جا نام خداوند ما عیسی مسیح را می خوانند که (خداوند) ما و (خداوند) ایشان است.» منظور پولس هرگز این نیست که ایمان داران به سبب کدام کار بسیار فوق العاده مقام قدیس را نصیب شدند. او بصورت واضح این را خاطر نشان می نماید که قدیس بودن درنتیجه دعوت الهی است که ما نصیب آن شدیم.ما به اساس دعوت خدا برای خدا تقدیس یا جدا شدیم. ما زندگی مسیحی خود را در حالیکه فرزند خدا هستیم، بحیث طفل در مسیح شروع می کنیم. ما مقدسینی هستیم که گناه می کنیم، اما درمسیح تمام امکانات که از گناه دوری کنیم در اختیار خود داریم. پولس یک ترکیب جالب مقدس بودن و دوری نمودن از گناه را به افسسیان نوشته می کند، او با وجودیکه آنها را به حیث اشخاص مقدس یاد می کند به آنها میگوید: «پولس به ارادۀ خدا، رسول عیسی مسیح، به مقدسینی که در آفسس می باشند. . . . چنانکه ما را پیش از بیناد عالم در او بر گزید تا در حضور او در محبت مقدس و بی عیب باشیم.» (افسسیان۱: ۱ و ۴) آنها پیش از پیش با انتخاب خدا در مسیح مقدس شده بودند، اما هدف این بود که باید در راستای شبه شدن زیاد تر به عیسی مسیح در شخصیت خود به پخته گی برسند.ما ایمان داران به مسیح در تلاش تبدیل شدن به قدیسین نیستیم، بلکه قدیسنی هستیم که در حال شبه شدن به مسیح می باشیم.
ما در هویت جدید خود درمسیح، هم ارث با مسیح شدیم:
ما در مسیح مقام فوق العادۀ را نصیب شدیم. همان طوریکه ما را خدا در مسیح مقدس ساخته، ما در میراث مسیح شریک هستیم. در رومیان ٨: ۱٦ و ۱٧ می خوانیم: «همان روح بر روح های ما شهادت می دهد که فرزندان خدا هستیم. و هرگاه فرزندانیم، وارثان هم هستیم یعنی ورثه خدا و هم ارث با مسیح، اگر شریک مصیبت های او هستیم تا در جلال وی نیز شریک باشیم.» ما و شما همۀ ما با مسیح، در مرگ او، در دفن شدن او، در قیام او، در صعود او، در حیات او، در قدرت او، در وراثت او یکی شدیم:. پس وقتیکه ما با او یکی شدیم، ما و شما نور جهان هستیم، نمک جهان هستیم، فرزند خدا هستیم، شاخۀ تاک حقیقی هستیم، دوست مسیح هستیم، خلقت تازه هستیم، مقدس هستیم، صنعت دست خدا هستیم، ما هموطن مقدسین و اهل خانۀ خدا خوانده می شویم. چه هویتی فوق العادۀ که ما درمسیح نصیب شدیم. خدا را شکر به این هویت که در مسیح داریم. ( نوشتۀ غفوری)