۲۰ مارس ۲۰۱۷
دست اندر کاران مجله حقیقت نوروزباستانی بهاری تازه از ره رسیده و سال نو را برای تان خوش گون میخواهند، تا باشد هر لحظۀ تان شاد و هر دم تان ماندگار! قدوم بهار و سال نو، مبارک و میمون تان باد!
به اشتراک بگذارید
بهار بهترین بهانه برای آغاز و آغاز بهترین بهانه برای زیستن است. پس آغاز بهار بر شما دوستان عزیز مبارک باد. نوروز، روز نو، بهار نو و فصل نو را از صمیم قلب برای شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میدارم و …
برای اطلاعات بیشتر از نوشته بازدید کنید.
خوشبختی واقعی تنها از طریق رابطه ای عمیق، شخصی و مستقیم با خداوند از طریق عیسی مسیح، امکانپذیر است. عیسی مسیح قادر است انسانها را به سمت خوشبختی ابدی و سعادت نهایی هدایت کند. این مفهوم عنوان «خوشبختی کامل در عیسی مسیح» شناخته میشود؛ خوشبختیای که تنها از طریق ایمان به عیسی مسیح و پیروی از تعالیم و زندگی او حاصل میشود. در این دیدگاه، خوشبختی به معنای آرامش درونی، بخشش خداوند، و امید به زندگی جاودانه است، و تنها با پیروی به عیسی مسیح است که انسان میتواند به آن دست یابد.
زندگی ابدی یکی از مهمترین مفاهیم در آموزههای مسیحی است. این مفهوم ریشه در کتاب مقدس، آموزههای عیسی مسیح دارد و به معنای ورود به یک زندگی جاودان در حضور خدا پس از مرگ انسان است. زندگی ابدی به عنوان یکی از وعدههای خداوند در کتاب مقدس بهخصوص در عهد جدید (انجیل) به تفصیل مطرح شده است.
در انجیل لوقا نسبت به اناجیل هم مانند از وقت غذا زیاد تر نقل شده است که از نظر لوقا جز از زندگی مسیحی است. اما از جهت دیگر زندگی مسیحی یک سفر است و از دید دیگر هم مثل مهمانی و یا جشن است. بسیار داستانهای انجیل مثل داستان پسر گمشده که در فصل آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد با محافل غذا خوری پایان مییابند. همه ای موضوعات در غذا خوری شام آخر عیسی و در راه عموآس در فصل ۲۴ با هم یکجا شده پایان میرسند. در فصل ۱۴، لوقا از دو مثل در مورد محفل دعوت نقل کرده است. یکی از این مثلها در آیات ۷ تا ۱۱ قید شده است، اما اکثراً به حیث ضرب المثل شناخته نمی شود. چون این قسمت به حیث یک مشورهٔ اجتماعی و یا سخنان حکیمانه در نظر گرفته میشود. آیا شما میخواهید که از خجالت کشیدن از مهمان دیگر جلوگیری کنید؟ اگر میخواهید پس از این نکتهٔ خردمندانهٔ عیسی استفاده کنید. اما عیسی برای دادن مشورههای خوب نیامده بود، اما خط مشی او اکثرآً در مورد علتهای اصلی شرمنده شدن(غرور و خود خواهی) بود. به هر صورت لوقا برای ما میگوید که این یک ضرب المثل است(آیت ۷) و یا به کلمات دیگر میتوانیم بگویم که این قسمت ممکن است معنی دیگر هم داشته باشد. پس در این قسمت مقصد اصلی عیسی از این گپها چه است؟ قسمتهای باقی ماندهٔ فصل ۱۴ میتواند به ما واضح بسازد که مقصد عیسی از این گفتهها چه است. مقصد عیسی از این گفتهها راههای است که مردم میخواهند از طریق آن برای خود در نظر خدا مقام حاصل کنند. از نظر عیسی آنها کوشش میکنند با تلاش و کوشش خود و با پیروی کردن از شریعت خود را پاک تر بسازند. در مورد این قسم اشخاص در قسمت اول این فصل (۱ تا ۶) صحبت شده است. در این قسمت دیده میشود که کوچکترین نشانههای نادرست بودن به دقت زیر نظر گرفته اند. مثل کار عیسی در مورد شفا دادن شخص آب گرفته گی در روز سبت و اعتراضهای که در برابر آن صورت میگیرد که مخالف معیارهای آن هاست. اما عیسی در این قسمت میخواهد که این معیارها را که اعتراض کنندگان زیاد روی آن تاکید میکنند آنها را سر چپه سازد. او میخواهد به اشخاصی که از نظر معیارهای آنها نادرست هستند کمک کند و او به موضوعاتی تماس گرفته است که قبلاً هیچ کس جرات نکرده است به آن تماس بگیرد. اگرچه طوری معلوم میشود که بیان این ضرب المثل در محافل اجتماعی چندان مناسب به نظر نمی رسد، اما در این هم شکی نیست که هم در دنیایی عیسی و هم دنیایی اطراف آن اخطارهای در مورد غرور و خود خواهیها وجود داشتند. در اخطارهای عیسی به کسانیکه میخواهند به زور در نظر خدا مقام بلند را حاصل کنند مفهوم و موقعیت خاص داده شده است. در زمان عیسی کسانی بودند که رسماً در این راه تربیه شده بودند و آنها طوری وانمود میکردند که گویا در نظر خدا نسبت به مردم عادی و غریب مقام فوق العاده دارند و آنها این مقام را در نتیجهٔ مطالعه شریعت و زحمت کشی شخصی شان بدست آورده اند. در عین زمان به دنیایی که لوقا خواسته به آنها بنویسد این موضوعات معنی و مفهوم آشکار وسیعتر دارد. در دورانیکه لوقا زندگی میکرد هزاران غیر یهودی به عیسی ایمان آورده مسیحی شدند و در دستر خوان که خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب برای آنها گسترده بود شریک شدند. از روی کتاب اعمال رسولان معلوم میشود که برای یهودیان که مسیحی شده بودند تحمل کردن و تایید کردن این موضوعات اگرچه ناممکن نبود اما مشکل بود. یهودیان بسیار علاقه داشتند که مقام و منصب شرعی خود را که قبلاً داشتند و همیشه صدر مجالس را اشغال میکردند حفظ کنند و در پهلوی آن آنها نقشهٔ بزرگ خدا را که میخواست دنیا را به شکل درست ایستاده کند درک کنند. بدبختانه غرور و خود خواهی ابر تاریکی بود که جلو تابیدن آفتاب سخاوت خدا را بر همه گرفته بود. غرور میگفت اگر این مقام را داشته باشم در حضور خدا هم لیاقت احترام را دارم، اگر این مقام را نداشته باشم من به فیض، رحم و محبت خدا هم ضرورت ندارم، وقتیکه من بصورت ساده میگویم که آنها لیاقت این چیزها را ندارند، باید نداشته باشند. عیسی تمام زندگی خود را صرف شکستاندن این ابرها کرد و باعث تاباندن شعاع گرم کنندهٔ محبت خدا بر کسانی شد که در زیر سایهٔ تاریک این ابرها قرار داشتند. فریسیها، نظاره گر چیزهای بودند که به آن علاقه داشتند(آیت یک) اما قدرت هر دو، یعنی هم شفا بخشی و هم توضیح دهندهٔ عیسی برای آنها بسیار قوی و موثر بود. کوتاه فکران اکثراً دیگران را به عقب زده خود را پیش میساختند و با محبت فراخدلانهٔ خدا مناقشه و مقابله میکردند. همه مسیحیان به این قسم محبت شفا بخش متکی به خدا دعوت شده اند تا با این فراخ دلی سخاوتمندانه در خدمت ضرورتمندان قرار گیرند.
جامعهٔ افغانی ما از گذشتهها پُر از تناقضات، اختلافات و تقسیم بندیها بوده است که در بعضی دورانها شدت اختیار کرده است که ترس از فروپاشی افغانستان به حیث یک کشور و یا به حیث یک ملت را بوجود آورده است. ما تا حدی به موضوعات چون: قومی، لسانی، دینی، منطقوی و غیره تقسیم شده با هم سر سازگاری نداریم که به مشکل میتوانیم خود را به حیث یک ملت خطاب کنیم. با سقوط نظام به نام «جمهوری» و به قدرت رسیدن طالبان این اختلافات و تقسیم بندیها شدت زیادتر اختیار کرده است. مخالفین طالبان آنها را نماینده و وابسته به یک قوم میدانند و به خاطر طالبان آن قوم را مورد توهین و سرزنش قرار میدهند. این قوم که طالبان را به حیث نمایندهٔ قوم خود قبول ندارند به وارد کننده گان این برچسپ آنها را بیگانه و وارثان سرزمینی بنام افغانستان نمی دانند