۱۶ مه ۲۰۱۳
حضور آتش عشقت به جانم شعله اندازد
درون باد طوفانی کجا دل لنگر اندازد
فرو گیرد مرا در دل به لمست آه ای جانم
مرا گردون ندارد دل که ازعشقت بر اندازد
به لطف جمع مشتاقان روی قد سیت هر دم
نفیرآهنگ می کوبد طنین آونگ اندازد
پرستش می کنم جان پدر را من به آهنگی
که چون روح القدس آید نوای دیگر اندازد
کنون حالی دگر عاشق درون سینه می خواهد
دمی روح القدس روح مرا در ساغر اندازد
چنان مست می نابم که در باور نمی یابم
مگر روح القدس یکدم مرا در باور اندازد
(شعر ازسپهر نافذی)