28 March 2022
ظاهر شدن خدا در جسم انسان یکی از کلانترین معما هاست. این موضوع یکی از حیرت انگیز ترین تعالیم مسیحیت هم است. یعنی خدا با خصوصیات کامل خدایی در جسم انسانی بنام عیسی ظاهر شد.
همان طوریکه حضرت آدم آغاز گر نسل اول انسان بر روی زمین شد، عیسی مسیح به حیث آدم دوم و یا آدم ثانی آغاز گر نسل دوم انسان برروی زمین است. در حالیکه عیسی مسیح خصوصیت الهی خود را از دست نداد، جسم انسانی را به خود پوشید و بنام عیسی مسیح در بین ما ظاهر شد.
اتحاد الهی بودن و انسان بودن در یک انسان بنام عیسی ناصری واقعاً حیرت آور است. اما این حقیقت در روز اولین کریسمس و یا تولد شدن عیسی مسیح عملی شد. کلمه و یا کلمت ﷲ ده جسم انسانی بصورت یک طفل نوزاد و ناتوان به روی زمین در یک خانوادۀ یهودی ظاهر شد.
عیسی مسیح واقعاً آن کلمۀ ابدی خدا که تمام جهان به وسیلۀ این کلمه آفریده شد است، پس در این هیچ تعجب وجود ندارد که قدرت خدای قادر مطلق به شکل دیگر عمل کرد که باعث آمدن عیسی مسیح به این جهان شده و در این جهان زندگی کرد و دوباره به آسمان صعود نمود.
اگرچه جسم پوشیدن کلمت ﷲ و ظاهر شدن او در وجود عیسی مسیح در بین ما یک معمای عمیق است، اما به تمام نقشۀ خدا که در کتاب مقدس ثبت است مفهوم و معنی را میبخشد.
در انجیل متی میخوانیم:
وقتیکه یوحنای رسول در بارۀ کلمه مینویسد، هفت موضوع را در باره کلمه توضیح میدهد.
اول «در ازل کلام بود» درین آیه ازلی بودن کلمه را به روشنی میبینیم. کلمه آغازی نداشته و پیش از اینکه موجودات دیگر خلق شود، او وجود داشت.
دوم «کلمه با خدا بود.» در اینجا ما شخصیت کلمه را میبینیم. کلمه قدرتی دارد که اهداف خدا را عملی نماید. بر علاوه یک شخصیت مستقل است که ارتباط او با خدا ابدی و ازلی است که در کارهای خدا فعالانه و عملاً شرکت دارد.
سوم، «کلمه خود خدا بود.» در اینجا الوهیت کلمه دیده میشود. اگرچه او شخصاً از پدر مستقل است، اما مخلوق نیست و دارای الوهیت است. با وجودیکه در الوهیت وحدت وجود دارد، فرقهای شخصیتی در کارهای که از آنها به ظهور میرسد در آنها دیده میشود.
چهارم، «همه چیز بوسیلۀ او هستی یافت.» در این آیه میبینیم که کلمه خلق مینماید . او ارادۀ خدا را برای خلق کردن از ابتدا تا انتها عملی ساخت. این هم نشان میدهد که این کلمه مخلوق نیست بلکه خالق است.
پنجم «زندگی از او بوجود آمد.» درآیه میبینیم که کلمه زندگی بخش است. این از کلمه و توسط کلمه است که در تمام مخلوقات زندگی وجود دارد.
ششم، «آن زندگی نور آدمیان بود.»، نور آدمیان یعنی آگاهی انسان از موجودیت خالقش است. همان طوریکه کلمه به مخلوقات زندگی را میبخشد، نور را هم میبخشد، از این خاطر است که انسانها در این دنیایی که خدا خلق کرده زندگی میکنند، یک نوع آگاهی از وجود خدا را دارند. مخلوقات نه تنها مدیون کلمه به خاطر زندگی شان هستند، بلکه مدیون داشتند این آگاهی هم هستند.
هفتم، « پس کلام جسم گشته بشکل انسان در میان ما جای گرفت.» در این آیه میبینیم که این کلمه با این خصوصیات مجسم میشود. او طفلی که در بیت الحم در یک آخور به دنیا آمد، به غیر از این کلمه چیزی دیگر نبود
ما خدا را شکر میکنیم که با دیدن عیسی مسیح که صورت خدای نادیده است، گویی خود خدا را میبینیم و در نتیجه، میتوانیم او را بشناسیم. همانطوری که مسیح میفرماید:
این شناخت هم به زندگی مسیح مربوط است و هم به مرگ او. مسیح به وسیلۀ یک زندگی انسانی، خدا را به ما نشان میدهد و به وسیلۀ یک مرگ فداکارانه، ما را با خدا آشتی میدهد. آیا برای ما افتخاری بزرگتر از این وجود دارد که فرزندان روحانی خدا بشویم و بدانیم خدای متعال، پدر پر محبت ماست؟ به همین دلیل خدا از روی محبتش مسیح را فرستاد تا ما بتوانیم او را بشناسیم و با او در تماس باشیم واو را بهعنوان نجاتدهندۀ خود بپذیریم.