۲۲ نُوامبر ۲۰۲۴
یکی از اساسی ترین پرسشها این است که آیا عیسای مسیح خدا است؟
پاسخ به این سؤال در قلب الهیات مسیحی جای دارد و شواهد کتاب مقدس، آموزههای عیسای مسیح، و شهادت تاریخ کلیسا نشان میدهد که عیسای مسیح نه تنها پیامبر یا معلم، بلکه خدا در جسم انسانی است
یکی از شاخص ترین شواهد برای الوهیت مسیح در انجیل متی آمده است. وقتی که عیسای مسیح در بیت لحم تولد یافت، ستاره شناسان (مجوسان) از شرق آمدند و او را پرستیدند.
این عمل، که پرستش نوزاد را شامل میشود، نشانگر شناسایی جایگاه فوق طبیعی اوست؛ چراکه پرستش در یهودیت تنها برای خدا مجاز است.
در انجیل یوحنا، عیسای مسیح خود را برابر با خدا معرفی میکند.
من و پدر یکی هستیم.»
یوحنا ۱۰: ۳۰
این جمله نه تنها تأکیدی بر ارتباط نزدیک عیسای مسیح با خداست، بلکه ادعایی است مبنی بر برابری و یگانگی ذات او با خداوند.
عیسای مسیح در اینجا اشاره به وحدت کامل با خدا دارد. این وحدت نه فقط یک اتحاد کاری یا هماهنگی است، بلکه بیانگر یگانگی ذات و طبیعت خدا است.
عیسای مسیح در این آیه تأکید میکند که او و خدای پدر در مأموریت نجات بشریت کاملاً هماهنگ هستند. این نشاندهنده وحدت اهداف خدا است.
این اظهار نظر به عنوان پاسخی به رهبران یهودی است که از او میخواستند صریحاً بگوید که آیا او مسیح است یا نه. عیسای مسیح با این کلمات، حقیقتی فراتر از انتظار آنها را بیان میکند: او نه فقط مسیح، بلکه خدا در جسم انسانی است.
این آیه یکی از اساسی ترین شواهد کتاب مقدس برای آموزه تثلیث است. عیسای مسیح تأکید میکند که او و پدر یک ذات هستند، اما همچنان شخصیتهای متمایزی دارند.
این آیه یکی از اساسی ترین بیانات عیسای مسیح درباره الوهیت او و رابطهاش با خداوند است. این آیه پیام مهمی دارد که عیسای مسیح به عنوان پسر خدا، نه تنها نماینده خدا بر زمین، بلکه ذاتاً خداست. این حقیقت، اساس ایمان مسیحیی به تثلیث و نجات از طریق عیسای مسیح است.
در جای دیگر، عیسای مسیح اعلام میکند:
عیسی به ایشان گفت: «به یقین بدانید پیش از آن که ابراهیم پیدا شود، «من هستم».»
یوحنا ۸: ۵۸
این جمله به روشنی اشاره به نام مقدس خداوند «یهوه» دارد که در خروج ۳:۱۴ به کار رفته است؛ جایی که خداوند خود را به موسی معرفی میکند: «من هستم آنکه هستم»
عیسای مسیح در تعالیم خود اقتداری بی مانند از خود نشان میداد. برخلاف انبیای پیشین که معمولاً سخنانشان را با عبارت «خداوند چنین میفرماید» آغاز میکردند، عیسای مسیح میگفت: «اما من به شما میگویم» (متی ۵-۷). این نوع بیان حاکی از آن است که او نه تنها بهعنوان پیام رسان خدا عمل میکرد، بلکه خود منبع حقیقت بود. او قوانین شریعت را تفسیر کرده و اقتدار خود را فراتر از سنتها و قوانین مذهبی نشان میداد.
رهبران مذهبی زمان عیسای مسیح از این ادعاها به شدت آزرده شدند و او را به کفر متهم کردند، چرا که این سخنان برای آنان به معنای ادعای خدایی بود. آنان بارها تلاش کردند تا او را به قتل برسانند، زیرا نمیتوانستند الوهیت او را بپذیرند
یهودیان به وضوح الوهیت مسیح درک می کنند. آنها سنگ برمیدارند تا مسیح را سنگسار کنند، زیرا این سخن او را کفرگویی میدانند. آنها میگویند: «برای کارهای نیک تو را سنگسار نمیکنیم، بلکه برای کفرگویی، زیرا تو که انسانی، خود را خدا میخوانی» (یوحنا 10:33). این واکنش نشان میدهد که آنها سخنان عیسای مسیح را به درستی به عنوان ادعای الوهیت او تفسیر کردهاند
کلیسای اولیه نیز به صراحت الوهیت مسیح را تأیید کرد. در شوراهای نیقیه (۳۲۵ میلادی) و خلقیدون (۴۵۱ میلادی)، این آموزه به عنوان یکی از اصول بنیادین ایمان مسیحی تثبیت شد. این شوراها تأکید کردند که عیسای، «خدای حقیقی از خدای حقیقی» است، و ذات او با پدر یکسان است.
عبارت «خدای حقیقی از خدای حقیقی» به یکی از آموزههای اساسی ایمان مسیحی اشاره دارد، که در اعتقادنامه نیقیه بیان شده است. این عبارت تأکید میکند که عیسای مسیح، پسر خدا، از همان ذات و جوهر با پدر است. او نه مخلوقی جداگانه، بلکه کاملاً الهی و هم ذات با خدای پدر است. این اصل بر یگانگی ذات خدا تأکید دارد و در عین حال تمایز اقانیم تثلیث را حفظ میکند، یعنی پدر، پسر و روحالقدس، که هر سه در الوهیت شریک و برابرند
براساس آموزههای کتاب مقدس، تعالیم مسیح و شهادت کلیسا، عیسای مسیح نه تنها پیامبر یا معلم، بلکه خدا در جسم انسانی است. او در کلام و عمل خود، الوهیتش را آشکار ساخت و جایگاهی یگانه در تاریخ نجات بشریت دارد. پرستش او توسط مجوسان، تعلیم با اقتدار، و شهادت خود او درباره ذاتش، همه به وضوح نشان دهنده این حقیقت است که مسیح خداوند است.