۱۸ فِورِیه ۲۰۲۴
برخی از هموطنان ما این ادعا را دارند که گویا که عیسی بر روی صلیب نمُرده و بدون چشیدن طعم مرگ به آسمان عروج کرده است. آیا ادعای آنها درست است؟
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقی دفتریست معرفت کردگار
هر روز که ازخواب بیدار میشوم متوجه اثر انگشت خدا در اطرافم میشوم. من آن را در طلوع خورشید میبینم یا در گرمای بخاری در یک شب سرد زمستانی آن را احساس میکنم. گاهی آن را زیر باران و حتی طعم یک کیلاس چای میبینم. چرا؟ زیرا این لذتهای لحظه ای هدیه هستند که هر زمزمه ای آن با ابدیت خدا پیوند دارد.
اگر عیسی بر روی صلیب نمی مُرد، نجاتی وجود نمی داشت. صلیب بازتاب داستان کارهایی است که عیسی مسیح برای ما انجام داد. اما برخی میپرسند "چرا؟" چرا عیسی باید روی صلیب بمیرد؟ آیا خدا نمی توانست گناهان ما را ببخشد؟
قبل از اینکه بتوانیم به پایان داستان برسیم، باید به همان ابتدا سفر کنیم. در آغاز زمانی که خداوند آدم و حوا را آفرید. آنها را در یک صحنه باغ زیبایی، آدم را در حال خوردن میوه خوشمزه یک درخت زنده میبینیم. در مرحله بعد، خود ما را در پیش یک تپه میبینیم که به آن میگفتند «جلجتا». در اینجا، ما مردی را مییابیم که شکست خورده، لت خورده، تغییر شکل یافته و در حال مرگ است. او به صلیب آویزان شد. مرد اول این داستان آدم است، مرد دوم این داستان نجات دهنده ما عیسی مسیح است. عیسی مسیح آمد تا یک قربانی زنده برای گناهان ما باشد، زیرا انسانها از همان لحظهای که آدم از امر خدا سرپیچی کرد توسط گناه فاسد شدن.
طبیعت گناه آلود ما باعث میشود که آنچه را که میخواهیم انجام دهیم، نه آنچه را که خدا میخواهد. ما در گناههای خود آنقدر غرق شده ایم که نمی توانیم راه بازگشت به سوی خدا را به تنهایی پیدا کنیم. عدالت خدا مستلزم آن است که گناه ما بهایی داشته باشد. با این حال، علیرغم نقصهای ما ، خدا ما را دوست دارد و میخواهد با او محشور شویم. عیسی مسیح ،پسر خدا، به زمین آمد تا آشتی ما را با خدا ممکن سازد. عیسی مسیخ میفرماید:
پسر انسان نیز نیامد تا خدمت شود، بلکه تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد.»
متی ۲۰: ۲۸
چرا مرگ عیسی مسیح ضروری بود؟
بدون فداکاری کفاره عیسی مسیح، ما بی امید و بدون بخشش خواهیم بود.
در کتاب اشعیا نوشته است:
کتاب مقدس به ما میآموزد که حتی اعمال صالح ما مانند پارچههای کثیف است. حتی در بهترین کارهای ما با بهترین نیتهای ما، بدون خون عیسی مسیح، ما سزاوار مرگ به عنوان مجازات گناه خواهیم بود.
تا که خدا به شما نزدیک است و به او دسترسی دارید، طالب او باشید.
اشعیا ۵۵: ۶
ما هیچ کاری نکردیم تا بخشش خود را به دست آوریم و هر کاری ما مستحق مجازات است. اما با محبت زیاد خداوند نسبت به ما، پسرش را فرستاد و مجازات ما را بر عهده خود گرفت.
اگر چه خداوند رحمان، توانا و آمرزنده است، اما خداوند نیز مقدس، صالح و عادل است. تقدس با گناه ناسازگار است. گناه ما را کاملاً از خدا جدا میکند و قدوسیت او ایجاب میکند که گناه و عصیان با مجازات پرداخت شود. مجازات یا پرداخت گناه، مرگ ابدی است. اگر عیسی مسیح روی صلیب نمی ُمُرد تا جای ما را بگیرد، ما برای همیشه از خدا جدا میشدیم. ما از طریق مرگ و قربانی او، توسط خون او پوشیده شده ایم، تاوان گناهان ما پرداخت میشود و دیگر مجبور نیستیم به مرگ ابدی بمیریم. ما از طریق عیسی مسیح زندگی ابدی دریافت میکنیم. به همین دلیل است که عیسی مسیح باید بمیرد.
در کتاب مقدس در رومیان ۵: ۱۰ نوشته شده است:
خدا ما را به اندازهای دوست دارد که میخواهد ما نجات یابیم.
اگر هنوز از خدا برای نجات و آمرزش درخواست نکردهاید، هیچ وقت دیر نیست و همچنان فرصتی برای این کار وجود دارد.
در کتاب مقدس مکتوب است:
آیا ما میتوانیم به غیر از مرگ عیسی نجات پیدا کنیم؟
پطرس رسول میفرماید:
پولس رسول به ما یادآوری کرد که مسیح برای گناهان ما بر اساس کتاب مقدس مُرد
چرا عیسی باید برای گناهان ما بمیرد؟ همه ما گناه کرده ایم و نتیجه آن مرگ است. همه ما به سوی قضاوت، محکومیت و مرگ ابدی پیش میرویم تا زمانی که خود خدا مداخله کرد. او پسرش عیسی مسیح را به این دنیا فرستاد.
عیسی به او گفت: «من راه و راستی و زندگی هستم، هیچ کس جز بوسیلۀ من نزد پدر نمی آید.
یوحنا ۱۴: ۶
یک تعداد مردم فکر مینمایند که این منصفانه نیست. اما دوستان عزیز اینطور نیست. خداوند این راه نجات را خود انتخاب کرد زیرا او خداست. برای داشتن راه نجات خود اسنسان باید راه رستگاری بیابد. ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم زیرا ما فقط انسان هایی هستیم که توسط خدای توانا آفریده شدیم. خدا با خون مسیح این نجات را از طریق فرزندخواندگی و بازسازی انتخاب کرد تا با خدای خالق ما رابطه محبت آمیزی داشته باشیم. همانطور که آدم با خدا راه میرفت، ما نیز اکنون میتوانیم به خاطر عیسی مسیح رابطه محبت آمیز با خدا داشته باشیم.
وقتی عیسی مسیح به این دنیا آمد، او فقط یک انسان نبود، او خدایی بود که در پوست انسان لباس پوشیده بود. او میدانست که تنها راه کمک به ما، فرستادن پسر یگانه اش به این دنیا است. عیسی مانند هر انسان دیگری زندگی کرد، فقط او بدون گناه باقی ماند. بعد از اینکه آدم گناه کرد، سیستمی از قربانیها ایجاد شد تا بدهی گناهان ما را بپردازیم. قوانین خدا تعیین میکرد که چه نوع قربانی هایی برای کفاره گناهان مختلف لازم است. بیشتر قربانیهای زنده قرار بود حیوانات کامل و بدون عیب باشند. با این حال، در عهد جدید، عیسی، پسر خدا، به زمین آمد تا ما را از طریق فداکاری نهایی با خدا متحد کند: جان خودش تبدیل به یک قربانی زنده شد. یوحنا ۳: ۱۷ میگوید: "خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهان را محکوم کند، بلکه برای اینکه جهان به وسیله او نجات یابد." او با قربانی کردن خود برای ما بر روی صلیب، مجازات همه گناهان ما را به یکباره گرفت. او این را به فداکاری نهایی تبدیل کرد، یک بار برای همیشه خواستههای عدالت خدا را برآورده کرد
به عبارت دیگر، خداوند وعدههای قربانی خود را از طریق مردانی مانند ابراهیم و موسی تایید کرد و سپس خداوند برای کفاره این گناه قربانی کاملی را فراهم کرد. "خدا او را (مسیح) را که هیچ گناهی نمی دانست، برای ما گناه ساخت تا عدالت خدا در او باشیم" (دوم قرنتیان 5:21).
خدا مثل ما نیست او کامل و مقدس، کاملاً دوست داشتنی و کاملاً عادل است. او در اشعیا 55:8-9 به ما میگوید: «افکار من افکار شما نیست، و راههای شما نیز راههای من نیست. همانطور که آسمانها از زمین بالاتر است راههای من نیز از راههای شما و اندیشههای من از افکار شما بالاتر است.» مرگ عیسی تنها راه ممکن برای کفاره گناهان جهان بود و عیسی تنها راه ارتباط با خدای پدر است و بس