۱۶ آوریل ۲۰۱۴
عیسی مسیح بعضی اوقات به تنهایی بالای کوه میرفت و شب را در عبادت صبح می نمود. ولی یک شب عیسی مسیح سه تن از شاگردانش: پطرس، یعقوب و یوحنا برادر یعقوب را همراه خود میبرد. در انجیل متی نوشته شده است: « بعد از شش روز عیسی، پطرس و یعقوب و یوحنا برادر یعقوب را برداشته به بالای كوهی بلند برد تا در آنجا تنها باشند.»
عیسی مسیح میدانست که در این شب واقعه بزرگی رخ میداد که چهره پر جلال او فاش میشود. او خواست که این واقعه را شاگردان به چشم و سر ببیند.
پیش از اینکه عیسی داوطلبانه رنج را متحمل شود و خود را به مرگ تسلیم کند. باید به همه هویدا گردد که او از چه مقام برخوردار است. در آن شب در کوه، صورت او چون خورشید شروع به درخشیدن میکند و پدر، او را پسر محبوب خویش خطاب می نماید.
در آن شب در بالای کوه موسی و الیاس خود شان را بر عیسی ظاهر کردند و با او گفتگو نمودند. در انجیل لوقا نوشته شده که آنها در بارۀ رنج و مرگ عیسی با او صحبت کردند. «ناگهان دو مرد یعنی موسی و الیاس در آنجا با او صحبت می کردن. آن ها با شان و شوکت ظاهر گشتند و دربارۀ مرگ او، یعنی آنچه که می بایست در اورشلیم به انجام رسد، صحبت می کردند.» ( انجیل لوقا فصل30:9-31 )
یوحنا رسول معتقد است که صلیب عیسی مسیح وسیلۀ شکنجه نی، بلکه تخت جلال است. در انجیل یوحنا، صلیب قبل از هر چیز نشانۀ پیروزی است. عیسی مسیح بر روی صلیب بر قدرتهای اهریمن پیروز شده است. صلیب نه فقط مظهر از رنج، درد و تحقیر ميباشد بلکه همچنان نمایانگر جلال خداست. وقتی که عیسی مسیح به طرف صلیب حرکت میکند گویا که به طرف تخت پادشاهی اش درحرکت است. در انجیل یوحنا نوشته شده است: عیسی به فریسیان خطاب نموده میگوید: «وقتی شما پسر انسان را از زمین بلند کردید آن وقت خواهید دانست، که من او هستم و از خود کاری نمی کنم، بلکه همانطور که پدر به من تعلیم داده است سخن می گویم. » (یوحنا8: 28)
عیسی مسیح، شان و شوکت و جلال آسمان را ترک کرد تا ما را نجات دهد. انسان ها باید این را با تمام وجود درک نمایید که عیسی مسیح تمام رنج بشر را بر صلیب حمل نمود. مسیح تمام رنجها و دردها ناشی از گناه را کفاره نمود و آنرا به خود به صلیب میخکوب نمود.
به پیروان مسیح است که صلیب عیسی مسیح را در زندگی خود برداشته و لحظه به لحظه شبیه استاد خود شوند. عیسی مسیح میفرماید که:« اگر کسی بخواهد پیرو من باشد باید دست از جان خود بشوید و صلیب خود را برداشته بدنبال من بیاید» (متی16: 24)
بر ما پیروان مسیح افغان است که خود را شبیه مسیح نماییم و زندگی خود را برای جلال نام او عیار نمایم.
بر ما پیروان مسیح افغان است که به عقب عیسی مسیح برویم، پس هیچ جلالی وجود نه خواهد داشت اگر رنج و مشکلات را متحمل نه شویم. جلال مسیح، جلال رستاخیز و قیام است.
امروز بسیاری از پیروان مسیح به قیام مسیح ایمان دارند، ولی مسیح در قلب آنها هنوز قیام نکرده است. هستند پیروان مسیح که میکوشند تمام آیات مربوط به قیام مسیح را حفظ کنند، ولی متاسفانه عیسی مسیح هنوز در زندگی آنها زنده نشده است. در نتیجه، قیام مسیح صرف داستانی است که آنها به واقعیت تاریخی آن ایمان دارند و بس. ولی ایمان مسیحی بسیار بیشتر از این است. ایمان مسیحی، صرف باور به وقایع تاریخی نیست. شیطان نیز به تاریخ ایمان دارد، او نیز باور دارد که مسیح قیام کرده است، ولی هنوز هم شیطان باقی مانده است.
تا زمانیکه مسیح در قلب ما قیام نکرده باشد و در زندگی ما زنده نشود، داستان قیام مسیح از مردگان نمی تواند مفهوم واقعی اش را بخود بگیرد. (عیسی زنده است!) این شعار بسیار از مسیحیان جهان است که حتی روی تخته ها و پرده ها می نویسند. ولی این شعار وقتی به هدف اصلی اش میرسد که مردم دنیا، عیسی زنده را در وجود من و شما ببینند.