۲۸ فِورِیه ۲۰۲۳
سوال یک تعداد مردم این است که خدای قدرتمند، نیکو ومهربان که به همه چیز حاکم است. پس چرا اجازه میدهد که در این دنیا زلزله شود، چرا غریب و سرمایدار وجود دارد؟ چرا بی گناهان در درد ورنج هستند؟ چرا جوانها در حملات انتحاری جان خود را از دست میدهند. چرا خدای مهربان اجازه میدهید که این واقعات در جهان وجود داشته باشد.
كتاب ايوب یکی از کتابهای کتاب مقدس است که از رنج و درد مردم صحبت مینماید. هر كس در زندگی خود با این شرایط روبرو میشود از خود سوال مینماید: «چرا انسان خوب بايد رنج بكشد؟»
ايوب مردی بود بسيار حكيم، پولدار و نيكوكار كه دفعتاً در مصيبت گرفتار میشود. فرزندان خود را در توفان از دست میدهد و خود به باد فنا میرود؛ و خودش به مریضی خطرناک گرفتار میشود. یک روز سه نفر از رفیقایش به دیدنش میآید برای ایوب میگویند چرا به مصیبت گرفتارشده است؟ آنها به ايوب میگویند که او به دليل گناهایش به اين سر نوشت دچار شده است و در حقیقت خدا او را جزا داده است.
ایوب هر قدر که اصرار مینماید که چنین نیست، کسی سخنان او را باور نه مینمایند.
ایوب از خود سوال مینماید که چرا به این حال گرفتار شده است؟
تقریباً تمام انسانها این سوال را مینمایند که چرا به مصیبت دچار شدیم؟ و درتلاش این هستیم که جواب آنرا پیدا نماییم. یکی از این جوابها، جوابی است که رفیقهای ایوب پاسخ آنرا میدهند و بسیار واضح به ایوب میگویند عامل این بدبختی خودت هستی که به این سر نوشت دچار شدی. تو گناه نمودی و باید جزایش را تحمل نمایی.
وقتیکه کتاب ایوب را میخوانیم به این نتیجه میرسیم که جواب رفیقای ایوب اشتباه بود و حقیقت نداشت. زیرا تمام رنج و درد که انسان متحمل میشود عامل آن گناه نیست. بسیار مصیبتهای که انسانها در این دنیا دچار میشوند ، انسانها سزاور او نمی باشند. آیا زیاده از ۵۰ هزار نفری که ده اثر زلزله در ترکیه و سوریه کشته شدن سزاوار این سرنوشت بودند؟ ایوب نیز مثل اینها سزاوار این سرنوشت نه بود.
ایوب سخنان دوستان خود را قبول نه نمود و خود را شخص نیک میپنداشت و رنج و درد را که او میکشید ظالمانه میدانست. اوبا خدا دردعوا شد ولی تا آخردر ایمان خود استوارباقیماند. او امیدوار بود که درحضورخدا ازهرگونه گناه برائت گرفته و مبرا می شود و به حیثیت یک شخص نیک با عزت اعتبار خود را دوباره بدست میاورد. با وجود سوال های زیاد ایوب، خدا به او جواب مستقیم نداد، اما ایمان او را تقدیر نمود. بالاخره ایوب به عظمت و حکمت خدا با فروتنی اعتراف نمود و از سخنانان خشمگین و بیموردی که گفته بود، پشیمان شد.
خدا به تمام سوالهای ما جواب نمیدهد. ما نه میدانیم که چرا به این مصیبت گرفتار شدیم. ولی این را نه باید فراموش کنیم که بعضی از این شرارت و رنجهای که در دنیا رخ میدهد نتیجه عمل انسان است.
بسیاری از وقایع غم انگیزی که بر روی کره زمین رخ میدهد نتیجه غفلت بشر است. حتی بعضی واقعههای که در طیعت رخ میدهد و سبب خسارات زیاد میشود و در اثر آن یک تعداد زیاد مردم در رنج و درد و غم گرفتار میشوند. نتیحه کارهای شریرانه انسان میباشد. بسیاری از سیلهایی که در کشورهای مختلف از جمله در وطن عزیز ما افغانستان رخ داده و سبب مرگ و میر زیاد مردم شده است در نتیجه قطع درختان و جنگلهای طبیعی است.
خدا هیچ وقت سبب شرّ برای مخلوق خود نمیباشد. خدا نمیتواند آن کاری را انجام دهد که در سرشت ذات او نیست و با شخصیت او در تضاد باشد. کتاب مقدس صراحتاً به ما تعلیم میدهد که خداوند نیکو است. چون شرارت، باعث تباهی و نا بودی نیکویی است، انجام دادنِ هر کار شریری برای خداوند نا ممکن است. درکتاب زبور شریف و رساله سوم یوحنا دربارۀ نیکویی خدا نوشته شده است:" تو ای خدا، از گناه بیزار هستی و شرارت را تحمل نمی کنی. متکبران در پیشگاه تو نمی ایستند و از همۀ شریران نفرت داری. . . ای دوست عزیز، نیکی را دنبال کن، نه بدی را. شخص نیکوکار فرزند خداست، بد کار هرگز خدا را ندیده است. "
در جهان شرارت و رنج وجود دارد اما خدا در مقابل رنج و درد بشر بی تفاوت نمیباشد. خداوند نسبت به رنج ما توجه دارد که با میل و خواهش خود رنج کشید تا با ما یکی شود و ما را نجات دهد. یکی از پیامهای صلیب عیسی مسیح در این است که خدا داوطلبانه و خوش به رضا به جای ما، به دست مردم شریر رنج کشید. با اینکه شرارت و درد نتیجۀ انتخاب های انسان است و نه انتخاب خدا، خدا کاررا نه مینماید که خودش آنرا خوش ندارد و آنرا تحمل نیز کرده نمیتواند. زمانی که ما از سیل، زلزله، مریضی و دیگر مسایل رنج میبریم و درد داریم. این باید به یاد ما باشد که خدا خودش میداند که شما چه قسم حالت دارید و خدا با شما رنج میکشد. زمانی که خدا که در جسم انسانی عیسی مسیح در روی زمین زندگی میکرد کاملاً رنج انسان را تجربه نموده بود.
هدف رنج و مصیبت درجهان این است با وجود اینکه رنج، نتیجۀ انسانء سقوط کرده است، ولی عالی ترین هدف خدا این است که از رنج و عذاب ما استفاده نماید تا ما را در تمام کارهایی که مینماییم و هر آنچه میگویم، شبیه مسیح سازد. در کتاب مقدس نوشته شده است: " زیرا خدا آنانی را که از ابتدا می شناخت از پیش برگزید تا به شکل پسر او درآیند و تا پسر، نخستین برادر در میان برادران بسیار باشد." (رومیان ۲۹:۸).
زندگی ایوب سرمشق خوب برای ما و شما میباشد که چطور رنج و درد را متحمل شویم و در نیکویی خدا شک نه کنیم.
بر علاوه اینکه ما از درد ورنج در عذاب میباشیم، ولی درسهای را هم از درد و رنج میاموزیم: درد و رنج، ما را از گمراهی در امان میدارد و به اطاعت نمودن رهنمایی مینماید.
درد و رنج، توبه را حاصل میدهد که سبب نجات ما از گناه میشود.
درد و رنج، ما را بیشتر وادار مینماید که از گناه اجتناب کنیم و ما را به زندگی نمودن بر اساس ارادۀ خدا هدایت مینماید.
هنگامی که ما محتاج میباشیم این درد و رنج است که در ما قناعت نمودن را، در وجود ما پرورش میدهد.
درد و رنج باعث ثبات شخصیت ما میشود که ما را از لحاظ روحی بالغ و از لحاظ اخلاقی کامل مینماید.
درد و رنج این را برای ما میاموزد و این فرصت را به ما میبخشد تا به دیگر کسانیکه که در رنج هستند، به آنها توجه نموده و از آنها مراقبت نموده همدردی نشان دهیم.
درد و رنج وجود عیسی مسیح را که در زندگی ما حضور دارد آشکار مینماید.
درد و رنج، اشتیاقی را در ما بوجود میارد که در آسمان زندگی کنیم. جایی که دیگر خبری از مرگ و ماتم و گریه و درد و رنج و عذاب نخواهد بود.
رنج کشیدن برای زندگیِ درست در نظر خدا، برکت آنرا تضمین مینماید
رنج کشیدن ثابت مینماید که ایمان ما حقیقی و خالص است
خدا عمیقاً به درد و رنج ما اهمیت میدهد، زمانی که ما شکسته دل هستیم، خدا نزدیک ماست. در باره اینکه خدا به رنج و درد ما اهمیت میدهد در کتاب مقدس نوشته شده است:
خداوند نزدیک دل شکستگان است و آنانی را که افسرده و اندوهگین اند، نجات می دهد.
مزامیر ۳۴: ۱۸
زمانی که ما به خانه اصلی ما در آسمان زندگی را شروع کردیم، میبینیم که چگونه مصیبتها و اندوه ما باعث تسلی ما میشود، چگونه گریه و ناله ما، به ما شفقت میدهد و رنجهای ما به ما فروتنی میبخشد . امیدوار هستیم که رنجهای ما، برای ما فروتنی بدهد .