خواږه شونډې

 د مصنوعي استخباراتو له لارې نقل کول

PYM JBZ دوست های مهربان سلام به شنیدن برنامه امروز خوش آمدین ما پیام از راڈیو صدای زندگی برای تقدیم کدن این برنامه روزنی زندگی مسیحی در خدمت شما قرار دارم شنوینده ازیز ما جاوید هستم ما هم به شما سلام و اطرام خود را تقدیم میکنم این آرزوی ماست که با خوشی و سلامتی به شنیدن این برنامه حضور یافته باشین خوب دوست های مهربان سلام میکرن یک دفعه یک آدم در چهار افتاد فریاد میزد و تقاضای کمک میکد یک آدم خوشبین که از اون زیکی تیر میشد سر خود را در اون چهار خم کد و با تبصم گفت جانه برادر چرا چیز میزنی خدا را شکر کن که در اونجا افتادی و تا حال نمردی او این گفت زد و راه خود گرفته رفت چند لحظه بعد یک آدم ادعا میکد که بشر دوست هست صدای او را شنید و سر خود را در چهار خم کد با صدای لرزان به او گفت برادر من این وضع تو را با تمام گوشت و پوست خود حس میکنم میفهم که خوب و تکریف هستی او این گفت زد و راه خود گرفته رفت بعد از او یک آدم واقعیتگره آمد وقتی که صدای او را شنید گوشت خود را با طرف چهار نزدیک کده گفت من کاملا معتقد هستم که این چهار بسیار چقر هست افتیدن در این چهار بسیار خطرناک همست او هم این گفت زد و آهسته کده رفت بعد از او یک آدم بدبین آمد وقتی که او صدای نالی او را شنید به عجله خود را با سر چهار سند و گفت اگرچه من تو را نمیشناسم اما میفهم اگر سر کسی ظلم نمیکدی به این روزگار گرفتار نمیشدی بدا به حالت او هم این گفت زد و رفت بعد از او یک آدم سبور آمد او با آرامی و سبر زیاد به ناله او گوش گرفت و اطراف چهار را بررسی کد بعد از او گفت دوستی عزیز سبور و بردبار باش سبر تلخست ولی برش هیرین داره او این گفت زد و از او جا دور شد بعد از او یک آدم صوفی آمد او یهو یهو گفته به سر چهار زیگ شده گفت او برادر چرا ناله میکنی یهو بگو فکر کن که در جنت استی و هیچ چهار وجود نداره بعد از او یک سیاست مدار آمد و به سر چهار زیگ شده گفت اگر در انتخابات به من رعی می دادی که من برنده می شدم من حتما سر این چهار را پت می کدم و حال تو در او نمی افتادی او هم این گفت زد و به راه خود رفت اما او آدمی بیچاره هنوز هم فریاد می زد و می گفت آیا کسی هست که من را از غرف شدن نجات بته؟ وقتی که ما با اطراف خود می بینیم هر روز این مسائل را می بینیم مردم بر نجات فغان می کنن اما هر کسی یک گفت مفت خود را می زنه و می روی مردم در چای غریبی و بیچارگی گرفتار هستن مردم در چای بی امنیتی و بی کاری افتادن مردم در چای بی کاری و بی روزگاری افتادن اونا پر نجات فریاد می کشن بر علاوه این چیزها مردم در گناه غرق هستن ایچ نمی فامن که خودا چطور از دادن جزای گناه نجات بتن به زیارتها میرن خیرات می کنن مراسم دینی را انجام میتن اما ایچ کدام این چیزها اونا را اتمنان نمی ته که از تاوان گناه نجات بیافن کسی که یک دفعه حج رفته از بخشیده شدن گناهان خود اتمنان نداره او می خواهی که باز بره کسایی که دو دفعه و یا سی دفعه رفتن اونا هم از بخشیده شدن خود اتمنان ندارن دلیل شیست؟ ایچ عمل انسانی اوقدر پاک نیست که بتانه تاوان گناهایی که انسان کرده ادا کنه یک آن چاره ایست که کسی پیدا شده که به عوض ما تاوان گناه ما را بته ای شخص ایسای مسیس که حاضر به دادن تاوان گناهان ما شد صرف ایسای مسیس که به انسان اتمنان از بخشیده شدن گناهانش را میتن هج و مراسم مذهبی و چیزهای دیگر مثل ای ارگز نمیتانه به انسان اتمنان ببخشه که گناهان او بخشیده شده ار نا امید و شکست خورده که به ایسای مسیس اعتماد کنه ایسای مسیس به او اتمنان میبخشه که گناهانش بخشیده شده خوب دوستوهای مهربان آن شما را به شنیدن یک شیر که انوانش ایسا و بی نواز دوت میکنه موسیقی گفت ایسا با تو در ارعان منم در تو هم پیدا و امپنهان منم در کنار صفره دل روز و شب دیرویی شویشون گفت ایسا با تو سفره چند دشت روز و شب گر که بکشایی تو را مهمان منم دردگیتی بر تو گر رویا ورد روی را برمنو ما درمان منم مدعی راه اگر بنما یدد گر شدی حیران تو را برهان منم هیچ کس را من نمی رانم زدر هیچ کس را من نمی رانم زدر آنکه نان دارد برای جان منم سینه سخت ستم را هر دمه آنکه بشگا فت بسه آسان منم تا گری زد دیو خشم از هر دو چشم آنکه و را می دهد فرمان منم در زندگی درمان منم آنکه و را می دهد فرمان منم در زمین و آسمان معرفت پاک اگر تو بینگری میزان منم در محبت در نویسن نامه زولش تا نقطه پایان منم بینوای گر که در زد هر زمان گفت ایسا باز کندر آن منم دوست های مهربان ای شعره که شما شنیدین ما از دیوان محبت انتخاب کده بودیم دیوان محبت کتاب هشار انتخابی شاعر توانای ایرانی قروچداغیست اگر شما می خواهید که ای کتاب هشار را داشته باشین لطفا به آدرس ما که در آخر برنامه ایلان می شه نامه نوشته کنین ما می تانیم یک جلد ای کتاب را به آدرس شما پوست کنیم در بند اول شعر ایسا و بیناوا که پیشتر شنیدیم آمده بود گفت ایسا با تو هر آن منم در تو هم پیدا و هم پنهان منم ما در شروع قصه کسی را به شما گفتیم که دچا افتیده بود و برنجات فغان و نالا می کن اما کسایی که صدای او را می شنیدن به یک بانه تیر خود را می آوردن و برنجاتیافتن او کمک نمی کند اما ایسای مسیح ای تور نیست او در هر وقت برنجات ما آماده است در انجیل مقدس ایسای مسیح می فرماید من چوبان نیکو هستم چوبان نیکو جان خود را برای گوزفندان فدا می سازد اما مزدوری که چوبان نیست و گوزفندان به او تعلق ندارد وقتی ببیند که گرگ می آید گوزفندان را می گزارد و فرار می کند آنگاه گرگ به گله حمله می کند و گوزفندان را برا گنده می سازد او می گریزد چون مزدور است و به فکر گوزفندان نیست من چوبان نیکو هستم ای گپای ایسای مسیح که فرمود چوبان نیکو جان خود را برای گوزفندانش فدا می سازد ای صرف به صلاح یک گپ مفت نبود که او گفت بلکه ایسای مسیح واقعا ای کار کرد او بخاطر گوزفندان یعنی ما انسانها جان خود را فدا کرد در دنیا بشار مردم مشوره دادن و رهنمایی کردن که اگه ای کار بکنین ویا او کار بکنین ثواب زیاد کمایی می کنین و تاوان گناهانتان ادا می شد اما مردم هر قدر ای کارا را کردن اما از بخشیده شدن گناهانشان اطمینان پیدا کردن نتونستن دقیقا اونا چوبان نبودن که به فکر نجات گوزفندها باشد بلکه اونا مزدور بودن و صرف به فکر استفاده کردن از گوشت و پوست گوزفندها بود نه به فکر نجات اونها اما عیسای مسیح واقعا چوبان نکو بود او پیشا پیش گوزفندها خود عرقت می کرد او را را به گوزفندها نشان می داد و اتا او خودش را بود که گوزفندها سر او را می رفتن که به چاراگای سرسبس برسن وقتی که ضرورت به قربانی جانش به گوزفندها یعنی ما انسان ها شد او جان خود هم به خاطر ما دریغ نکد او خودش کدام جرم گناهی را نکده بود که به خاطر او کشته می شد بلکه او صرف به خاطر نجات ما بر روی سریب جان خود را فدا کد که ما نجات پیدا کنیم عیسای مسیح پیش از ای که مسلوب شوا گفته بود که ما چوبان نکو هستم که جان خود را برا گوزفندها خود فدا می کنم او واقعا ای کار را کرد او چیزی را که گفته بود او را عملی هم کرد رهبارای عدیان دیگر بر ای که زندبانن خودشان شمشیر گرفتن و جنگ کردن و انسان را کشتن حتی پیروای خود را بر جنگ کردن جهاد کردن یعنی بر کشتن انسان را تعلیم دادن و تشویق کردن کسایی که از تعلیم اونا پیروی می کنن تا حال بر کشتن انسان را ادعا می تن ما با تعصف باید بگویم که حتی ای تعلیم غلط آدم کشی را به خدا نسبت می تن که گویاه خدا به اونا عمر کرده که جهاد کنن و انسان را بکشن از ای کده چشمسفیدی و گستاخی کلان در مقابل خدا وجود نداره به خاطر که شیطان قاتل است و انسان را به قتل و کشتن تحریک می کنه نه خدا خدا از همون اپتدا وقتی که قابیل حابی را کشت از ریختن خون انسان یعنی مخلوقش نفرت خود را بیان کرد پس خدا نفرت خود را در مقابل کشتن انسان ها به هر نام که چی جهاد و یا نام دیگه باشه اظهار کرد هر کسی که انسان را به نام خدا با شعر دادن خدا بزرگ است می کشه جای او پیش خدا نیست بلکه جای او پیش شیطان است دوستهای مهربان بهتر از دی ای بار خوب فکر کنیم آیا خدای حقیقی خوش داره که در وطن ما جنگ جریان داشته باشه آیا خدای حقیقی خوش داره که انسان ها به نام های مختلف کشته شون آیا خدای حقیقی خوش داره که در افغانستان بی امنیتی ادامه داشته باشه آیا خدای حقیقی خوش داره که مردم گشنه و فقیر باشن و در زمیستان از خنوک و در تابستان از گرمی رنگ بکشن آیا خدای حقیقی خوش داره که مردم در چای بدبختی و بیچارگی افتاده باشن و بر نجات فغان کنن و کسی بدازشان هم نرسه ارگز خدای حقیقی خالق آسمان و زمین و ما و شما انسان هاست ایره نمیخوایه نه خدای حقیقی ما مخلوقش هستیم و ما را دوست داره ایره هم ارگز نمیخوایه که انسان ها به نام او کشته شون پس دوستهای مهربان بیاین به تحریم ایسای مسی که تحریم محبت گذشت فروتنیست پیروی کنین از ایسای مسی پیروی کنین خودش شهزاده ای صالح و سلامتیست ایسای مسی ملیونها انسان در روی زمین از حلاکت در گناه نجات داده و به اونا آرامش بخشیده او میتونه ما مردم افغان هم از حلاکت در گناه نجات بده و به ما آرامی نصیب کنه بیاین امروز دهی باره تصمیم بگیرین که بعد از ای از تحریم محبت پیروی می کنین و یا از تحریم جنگ و آدم کشی دوستهای مهربان آل شما را به یک سرود روحانی دعوت می کنم بعد شنیدن سرود روحانی به صحبت خود ادامه می کنم در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما از جنگ و آدم در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما در خیلی شاید همه ما بیا بیا بیا ایسا دسته ها بیا بیا بیا ایسا نجده ما در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما بیا بیا بیا ایسا نجده ما بیا بیا بیا ایسا نجده ما در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما در خیلی شاید همه ما خود سازم جوده ما و نزوله روح قدس به ایماندار ها چطور کلیسه رای مسیح تشکیل شد؟ ما دباره آزار رسانی به کلیسها و ایمان آوردن پولس رسول و سفر های بشارتی و به جا های مختلف به شما گفتیدیم ما ای را گفتیم که پولس رسول چطور در عورش لِم زندانی شد؟ ما دباره محکمه ای پولس رسول و سفر درو دراز و پر از مشکلات و از طریق دریا را هم به شما بیان کدیم ما گفتیم که بلاخره پولس رسول به شکل زندانی بر تصمیم گرفتن امپراتور دباره او به روم رسید با وجودی که پولس در شارع روم در یک خانه نظربند بود باز هم او آرام نششد او با ایماندارا ملاقات بکد و حتی اساکر که برای مراقبت او معذف بودن اونا را هم تعلیم میداد پولس دو سال در روم در خانه نظربند باقی مند او به کلیسه های مختلف نامه نوشته میکد و اونا را در ایمانشان تشویق میکد و با اونا تعلیم میداد خوب دوستهای مهربان بیاین به پای صحبت یونس و سرائیمان بشینیم و به صحبت اونا گوش بگیریم سلام بیادر یونس او سلمان جان مانده نماشی بخیر آمدی تو چقدر لطف داری؟ سلامت باشی آمدم تا اوالت بگیرم میفهمم تو چقدر دلسوز و مهربان استی تو ایم سال ما را زیاد کمک کدی همه از تو خوش استند خوب شد که آمدی قصد دارم چند وقت بعد به طرف یونان بروم پیش از رفتن خواستم اونا را در خانه نظربند بگیریم اونا را در خانه نظربند بگیریم قصد دارم چند وقت بعد به طرف یونان بروم پیش از رفتن خواستم شما را بهبینم خوش میروم که برم دعا کنید به برسوخود از اولادای میخواندو از قصدient پکستونم سلامت وجود گرمоль خوب شما یوانات نگذشته یوناس من هر وقت به زندگی پولس فکر میکنم هیران میشم که خداوندو را چطور به کار گرفت حقیقا او در اول دشمن سرسخت ایسای مسی بود یادت است که او چقدر ظالمانه پیروای ایسای مسی را آزار داد به زندان انداخت و شکنجه کد بله سلمان تو شنیدی پیش ازی که او به ایسای مسی ایمان بیاره بله آیا او جز امو گروهی نبود که مسئول قتل استیفان بودن بعد از او میفهمی چی شد؟ چی شد؟ اموطوری که اطلاع داری بعد از او او سفر مشهوری به دمشک کرد تا پیروای ایسای مسی را در اونجا دستگی را زندانی کنه یوناس ما تو با هم بعض اوقات در باری فیض خدا صحبت کدیم بله بله در اینجا همی فیض خدا را عملند در زندگی پولس میبینیم که خدا در زندگی انسان چی میکنه؟ بله پولس از پیروای ایسای مسی سخت نفرت داشت و در صدا در محوه اونا برامد مگرم خدا زندگی او را طور تکر داد که او را از انسان شریر به انسان متوازه و عاشق سرسپرده و پیروای ایسای مسی عباس کرد بله بله این کار فیض خدا است چقدر میشنیم که میگن خدا کسای را محبت میکنه که او را دوست دارند مگرم در مثال پولس میبینیم که اتا زمان که ما در دشمنی با خدا قرار میکریم خدا ما را دوست داره بله بله یونس متوجه شده که شخص بعد به پیروای ایسای مسی عباس میشه و زندگی نوه تجربه میکنه تو میفهمی سلیمان بعد از اینکه پولس مسیعی شد او تواسط خدا با کار گرفته شد بله او پیغام انجیل به ملت ها محوزه کرد او اشخاص خدا پرست دوره خود جمع کرد و یک دستی را تشکیل داد اعضای یه دسته بسر زمین های مختلف با سیاه سغیر و یونان سفر کردند باوجودی که اونا با خدرات گناگون موجه بودند کار خود را ادامه دادند بله بخاطرت هست که در قبرس او با والی اونجا محوزه کرد اونجا یک جادوگر مشاور والی بود بله او با سخنای پولس مخالفت کرد اگر خود والی به حقیقت مسی پایی بود بله یونس بخاطرت هست که پولس در بعض مناطق ها سیاه سغیر همراه با برناباس سفر کرد حتی در یک منطقه او را سنگسار کردند بله مگرم او از هدف خود که محوزه انجیل بود سرف نظر نکد سلمان تو بخاطر داری که پولس زن مسافرت طولانی با بعضی از شارع یونان سفر کرد بله امو تجربه را که او در شارع فلیپی انجام داد بخاطر داری امون جا او را به زندان انداختند و بعد از او چنان زلزله شدید رخ داد که دروازهای محبس از بی خبون پرید مامور محبس چیزی را که ای با چشم می دید نمی تانست باور کنه که چطور پولس و همراهاش در حاله که امروز شکنجه شده بودند با صدای بلند سروت می خاندند و دعا می کندند به خاطر دست که مامور زندان فریاد زد چی کنم تا نجات یابم وقتی که او به عیسای مسیح ایمان آورد به برادر و دوست نزدیک پولس تبدیل شد اومو سال دیگه از زندگی نوست همطور نیست؟ بله همطور است ای تنها پولس نبود که زندگیش کاملا ایواز شد بلکه همه کسایی که به مسیح ایمان آوردند و موازه کردند اونا سبب تغییر زندگی دیگرها شدند یاد است که پولس در یونان در شعرهای آتن و قرانتس سفر کرد آتن شعر فلاسفه و هنر است به خاطر داری وقتی پولس در اونجا در باره قیام عیسای مسیح از میان مردها صحبت کرد اکثر اونا سرش خنده کردند اما او دلت سرد و متوقف نشد او از اونجا به قرانتس رفت و در اونجا مدت دو سال خدمت کرد سلیمان شعر هفتث در منطقه آسیای سگیر بخوادرت است؟ مهله به پیغام انجیل چطور در میان فرهنگ و مردم افسس نفوذ کرد؟ تا حده که زرگرایی که از نقره بط تیار میکدند به تدریج امو منفعت خود را از دست دادند مردمی که به عیسای مسیح ایمان آوردند دیگه از خریداری و نگرداری بطا در خانهشان امتناه کردند سلیمان گرچه ما و تو این نقطه را بارها تکرار کردیم و ارزش داره که باز هم او را تکرار کنیم سرش سوبت کنیم که عیسای مسیح زندگی و جهانبینی شخص و رابط او را با خانوادهش و غیره امور زندگی او را ایواز میکنه بله همچنان در شاره فاسد و کافر افسس مردم موافق به تجربه زندگی نو شدند برای که اونا با پیروی از عیسای مسیح آغاز کردند یونس مثل که بعض نقاط را فرموش کده که بگوییم چطور؟ من شنیدم که پولت به شاره هایی که سفر میکد اونا ها نتنام موزه میکد بلکه بعض نامه های مهم انوانی بعض کلیس های نزدیک امو شاره نشته میکد بله تو راست میگی پولت مدتا پیش از ای که وارد شاره روم شود نامه بسیار مهم انوانی بعضی از کلیس ها نوشد او بعضی از ای نامه ها را با کلیس های مختلفه که خودش قبلن در مناطق آسیای صغیر و یونان تاسیز کده بود فرستان ای نامه ها در میان کلیس ها دست و دست میگشت مردم متوجه شدن که ای نامه ها چقدر واقعی بینانه نشته شده و به حال ار کدام ما و شما چقدر صدق میکنه من فکر میکنم که ای طریقه دیگه بود که خدا پولت به کار گرفت تو چطور با مردم سخن بزنه؟ آیا از ای نامه ها کدامش با دست تو رسیده؟ تمامش رسیده پولت رسیده باز از اونا را قبلن خانده بوده اما ای نامه ها واقعا پیغام هست از جانب خدا بر تمام پیروه ایسای مسیح پولت همچنان پیش از ای که آزمه روم شده یکی دو نامه عنوانی کلیس های قرانتوس نوشته کده باز از برادارای ما اونا را با دست نسخه برداری کده و تکثیر کده تا سایر مسیحان نیز اونا را متعالق کند تا از این طریق متعالق اونا فیض بیشتر نسیب شده پولت زنامه خود عنوانی کلیس های قرانتوس تجبه خود را نوشته کده گوشو که ما با او را برد بخانم بسیار خوب آیا آنها خادمین مسیح هستن؟ من بیش از آنها او را خدمت کردم من بیش از آنها زحمت کشیدم و بیش از آنها در زندان بودم دفعات بشمار چوب خورده و چندین بار با مرک روبرو شدم یهودیان من را پنج بار و هر بار سی اونو دره زدند و سه بار از رومیان چوب خوردم و یک بار هم سنگسار شدم و سه بار شکست کشتی شدم و یک شب و یک روز دستخش امواج دریا بودم در مسافراتهای خود با خطر سیل و رهزنان روبرو بودم و از زست یهودیان و غیریهودیان و برادران دروغین در شهر و ابیابان و دریا با مرک روبرو شدم من متحمل سختی ها، زحمات، بخابی ها، گرستنگی و تشنگی فروان شدم و غالباً بدون خوراک و لباس کافی سرمای سخت زمسان را تیر کردم ازان گذاشته نگرانی برای تمام کلیسه ها بارست که شب و روز بردوش من است وقتی یکی ضعیف هست آیا من آتش نمی گیرم؟ اگر مجبورم فخر کنم بان چیز های خواهم بالید که ضعف مرا نشان می دهد یونس بدر، متوجیه هستی که وقتی ای شادت پولس ها انسان می خواند کی گفته میتونه که مسیحیت آسان هست؟ آسان نیست بله، راست میگه این نکته بسیار واضح نشان میده که مسیحیت از طریقهای دیگر چقدر فرق داره در دنیا مردم در تلاش هستن تا هر یک قویترین، بهترین و اولین باشن اگرم نباشن لاف می زنن که هستن مگرم پولس میفهمید که او ضعیف هست، او از ای گفته ترس نداشت سلمان، اینا نکات هستن در زندگی جدید ما در مسیح ما همه ضعیف پر از ای و نواقص هستیم بله ما گناکار و درمانده هستیم فقط مسیح هست که ضعف مرا بر می داره و مرا انسان نو می سازه یونس، دعا می کنیم که خدا ما را قوت بده که مانند پولس باشیم اما در که او از ایسا پیروی می کنه، ما نیست پیروی کنیم آمید دوست های می روان آره شما را به شمگن یک سرود روحانی دعوت می کنیم امیدوار هستیم که ای سرود وسیله برکت بر شما شاوه امیدوار هستیم که ای سرود وسیله بر شما شاوه امیدوار هستیم که ای سرود وسیله بر شما شاوه دوست های عزیز ما از رادیو صدای زندگی در خدمت شما قرار داریم رادیو صدای زندگی بخش از نشارات است که زیر نام رادیو پیام حیات به چند زبان وطن ما نشارات دارد اگر علاقه دارید که به ما نام نوشت کنید آدرست ما در پاکستان صدای زندگی صندوق پوستی 702 جی پی او لاهور پاکستان آدرست ما در قبرز پی او باکس فایف سیون زیرو زیرو زیرو لیمازول سایپریس اگر به انترنت دست رسیدارید می تانید به این آدرست با ما ایمیل نوشت کنید انفو اد افغان ریدیو نقطه او آر جی تا ملاقات دیگه خداوند یار و یاور شما باشد