چرا افغان‌ها ملحد یا بی‌خدا می‌‌شوند؟

 رونویسی توسط هوش مصنوعی

رادیو صدای زندگی شنونده های عزیز سلام شما آواز ما را از رادیو صدای زندگی می شنوید که هر صبح روی موجه کوتای 49 متر بیند پخش می گردد خب شنوندگان ارجمند حال شما را دعوت می کنیم به شنیدن برنامه با شما با شما از صدای زندگی می شنوید شنونده های عزیز و ارجمند برنامه با شما سلام چی حال دارین؟ امیدوار هستم که تمام شما دوست های عزیز روزای خوش و پروره را در پیش دسته باشین دوست های ارجمند ما باز هم جوا جان و مهمان دیگه هم داریم که برادر ما عدیب جان هستند اردوی شما برنامه با شما خوش آمدین تشکر شاید جان زنده باشین جور باشین سلامت باشین تشکر از شما شاید جان و بازم من خوشحال هستم که یک جای هستیم بازم اردوی شما را برنامه خوش آمدید میگیم خب پیش از اینکه به اصل موضوع بریم میخوایم که باز جوا جان بپرسم که دی افتیه که سپری شد دوست های شنوده ای ما حتما زنگ زدند به خاطر از اینکه برنامه ها را میشنوند بله شاید جان حدا را شکر که دوست های عزیز ما همیشه برما و شما زنگ میزنند و سوالهای بسیار زیاده را میپرسند حدا را شکر که برنامه با شما را داریم که از طریق این برنامه میتونیم جواب سوال شنوده های ما را بر تمام شنوده های عزیز ما برسانیم بسیار خوب طبیعی از وقت که دوست های شنوده های ما زنگ میزنند یک سوال دو سوال نیست حتما چون برنامه را میشنوند سوالات زیاده در ذهنشان خطور میکنند دقیقا شاید وقت برنامه ما تقریبا محدود است نیم ساعت است از شما میخواییم امو سوال را که زیادتر مایه برکت بر خودت بوده و زیاد طرف توجهد واقعی شده و از او چیزهای را فراغ گرفتین میشه امو سوال را که بر شما بسیار خاطر انگیز بوده و مایه برکت بوده امو را امراه ما و دوست های شنوده ما کمیل از برنامه را میشنوند دمیان بگذارین چرا نه شاید جان بسیار خوب سوال کردین که حاطره برانگیز و واقعا امی سوال هایی که میپرسند واقعا امی رقمه که شما گفتین حاطره برانگیز هستند در فکر آدم میمونه و باید که من چند روز پیش یکی از دوست های ما را امراه شان گب زدیم ای دوست ما یک سوال کرد که راستی تمام افته ما در بارش فکر میکردم و دوست های ما برنامه را که میشنوند شاید جان معمولا سوال میکنند که برشان یک سوال پیدا شده از امو برنامه سوال میکنند ولی بسیاری هم هستند که مثلا سوال هایی میپرسند که خودشان دارند چون برنامه مسیحی را شنیدن برنامه را شنیدن که از کتاب مقدس از انجیل مقدس در بارش گرب زده میشه بناهن میاین یک سوال سوال هایی که خودشان دارند او را میپرسند و در این هفته شاید جان یک دوست عزیز ما تیلفون کرد و بسیار جالب بود که بر اولین بار ما شنیدم که دوست ما گفت ما گفت ای تیست هستم به حساب از این که یعنی خدا نباور هستم به خدا باور ندارم به خدا متقد نیستم بنان گفت ما فکر میکنم که ایچ خدای وجود نداره و ما فکر کردم که من از عدیب جان عزیز بخواییم که بیاید در این برنامه این سوال را جواب بده بخواده که عدیب جان معلوماتش بیشتر از در باری ای تیزم که میگن به حساب امو کسایی که به خدا متقد نیستن یا خدا نباوری کسایی که به خدا باور ندارن و من گفتم عدیب جان برای ما و شنفنده های عزیز ما در این باره معلومات بده که چرا دردوم خدا نباور میشن یا میگن که ما معتقد دیگه به خدا نیستم ما مسیح شای جان ما صد فیصد به خدای قادر مطلق که تمامی کائنات با کلام خود هلک کرده ما را هلک کرده ما ایمان کامل داریم ما به کلام خدای ایمان کامل داریم ما به پیامبرایی که خدا فرستاده ایمان کامل داریم ما به روز قیامت ایمان کامل داریم ایمان کامل داریم که کل ما پس در حضور خدا زنده میشیم و هرکس جواب میگه پس ما به ای تمام چیزا اعتقاد داریم به بهشت عقیده داریم به جهانم یا به دوزه عقیده داریم دیگه عدیب جان میخواییم که سوال بپرسم که چرا مردم در کشور ما خدا نباور میشن چون زیاده مردم ما مسلمانستن خب پیش از ای که عدیب جان دیگه یعنی هرکس عقیده خود داره و ما هرکس هر عقیده که دارن ما به او احترام میگذاریم چون موضوعی شخصی خودشان است احتباط خودشان با امو فکر که دارن مربوط به خودشان میشه ای که چرا به ای عقیده معتقدستن ای کاملن کار شخصی خودشان است امدوار که ما شما به خدای واحد معتقدستیم ای مربوط خود ماست ولی کسی رو وادار نمیسازیم که چیزی که ما معتقدستیم به او اتمن چیزی که ما میگیم او رو باید بپذیرن بله صرف به زور یعنی چیز عقیده خود است رو اونا نمیقبولانیم ولی ای چیزی که اموطورایی که پیشتر گفتم راستی هم شما بسیار خوب ترگفتین که ما نمیخواییم چیز را که ما داریم وادار کنیم دگارا که صد فی صد او را قبول کنیم آزاد است که عقی انتخاب داشته باشه بله متاسفانه در جامعه ما و شما این موضوع وجود داره بله وقتی که یک مطلب میگی اگر خلاف عقیده از او باشه یا خود از او به او بارمند نباشه بله باید جنگ مناقشه میشه بله شما بیترین نکتره در بارش گفتین دوسته عزیز ادفه ماییست که ما از خود را بگویم چون ما به خداییمان داریم از این سوال شروع کنم که چرا مردم ما خدا نباور میشن بخاطر ازی که مسلمانون به یک خدای واحد ایمان دارن بله و دوام سوال پسانتر میخوایم بپرسم که چرا از کجایی شروع شد خدا نباوری چطور شروع شد در کجا شروع شد این چیزها را عدیب جان برمایی حتما جواب میده پس عدیب جان لطفا برمایی را بگو که چرا مردم خدا نباور میشن چی در کشور ما چی در جایی دگام هستن درست هستن تشکر بازم که این موقع را برمایی مساعد ساختین که بتانم با شما و دوست های عزیز ما که میشنون این برنامه را چند چیز را که من خانده ایم در بارش متعاله کده ایم در کالیج با شما یک جای سوال ها را جواب بدهیم و ببینیم که راستی خدا نباوری یک چیز منطقی هست یک فکر هسته که مردم به خاطر تجربه های تلخه که دیدن و تجربه کردن از او خاطر به خدا نباوری روی میارن بسیار خوب پس میگرافون در خدمت شماست بفرمایید سوال اول که کده این بسیار سوال جالب هست چرا مردم ما به خدا نباوری باور میارن به فکر من مردم ما از دین و از دینداری بسیار تجربه های تلخه دارن به نام دین مردم جنگ میکنن قتل میکنن یکی میای با پیداوایش به نام یک دین فامیلایشون رو میکشن و به خاطر این 15, 20, 30 ساله که مردم ما درد و رنج دیدن میگن اگر خدا هست واقعا خدایی هست که به فکر ماست چرا اقل مردم که میگن دیندار هستیم ما به خدا باور داریم اقل مردم ما را رنج میتن پس به خاطر این درد و تجربه های تلخه که کدن به خدا ناباوری روی میارن لیکن نکتی که برما بسیار مهم است ایسته که ار تجربه را که میبینیم چی شرین چی تلخ از اون درس صحیح باید بگیرین مثلا ما میریم نان میخوریم یک روز در نان چیز تلخ میباشه یا اتا فکر کنین شاید یک کس زار انداخته باشه و از این چی عبرت میگیریم آیا که نان دیگه نخوریم یا این که باید فکر ما باشه که ما چی قسم نان میخوریم پس وقتی که مردم ما میبینند دین و دینداری چقدر درد آورده در کشور ما چقدر تجربه های تلخه آورده به فکر من این باعثی نباید شوه که ما بگوییم ما به خدا دیگه ایمان نمیتونیم داشت باشیم بلکه باید این را فکر کنیم بلکه باید این را فکر کنیم که آیا خدایی در که مردم ما میگن باور داریم و به نام او خدا که قتل میکنند آیا او خدای واقعی هست یا نیست پس خدا نباوری به فکر من در کشور ما دگه کشور ها فرق میکنند فرانسا مثلا در سالهای 17-18 فرق میکنند که اونجا خدا نباوری آمد اتا اندوستان چرواکا که یکی از فیلوسوف های اندی هسته که دو هزار سال پیش زندگی میکند و در باره امی بخدایی صحبت میکند نوشه میکند فرق میکنند در کشور ما بخاطر تجربه های تلخ که مردم دیدن از دست کسایی که میگن که ما به خدای قادر مطلق ایمان داریم خدایی که مارا خلق کرده و باز بایی که میگن خدا مارا خلق کرده و باز باز هم انسان ها رو میکشند چیز را کسایی را که خدا خلق کرده و او را هم به حساب مسیحی که ما میگیم که به به شکل خود خدایی را خدا مارا خلق کرده باز هم مردم را میکشند از اشتک شروع تا پیر مردا ما کل ما کسایی را میشناسیم در این سال ها در وقت تالبا در وقت مجایدین کل این تجربه های طلق داره و دعای من اینسته که مردم از این تجربه های طلق درست هایی را بگیرند عدیب جان چیزهایی را که شما فرمودن کاملا ما در زمین ها امرای شما موافق هستم اگر ما شما به کشور خود نگاه بکنیم میبینیم که زیادترین مسجد پیش از که دورت اسلامی بیایی ساخته شد دورت اسلامی در افغانستان آمد یک خشت به نام ازی که مسجد جور شد گذاشته نشد تا به امروز و مردم زیادتر واقعا از مصحب و از دین فاصله گرفتند دور شدند چون زیاد زجر دیدن به نام دین و به نام مصحب سرشان تجارت شد با اون خاطر اونا زیادتر از مسائل مصحبی و دینی فاصله گرفتند و این هم از بسیاری کسا هستند از دین و دیندوری منفعت بردند بسیاری ها هستند که صاحب ملیون دولار شدند رهبر جاهدی هستم رهبر ازب جاهدی هستم رهبر مردم هستم به نام جاهد و مردم با پول نگاه کدند و ملیونر شدند گفته شما تجارت کردند متاسفانه مردم ست رقم بدی ست رقم بدی ست رقم شرارت زن مردم بسیاری ها به نام خدا تجارت شدند ظلم شدند و واقعا مردم از خدا دور ساختند ولی این باعث نمیشه گفته شما که ما باید پشت خدا را ایلا کنیم و بگیم که خدا وجود نداره پس ما به این نتیجه میرسیم که این که چرا مردم به خدا ناباوری روی میرند این مسائل باعث میشه که مردم به طرف خدا ناباوری روی میرند بسیار خوب یک سوال دیگه ای که میخواستم بپرسم امی ایتیزم یا خدا ناباوری در کجا شروع شد تاریخ ایش قسم هست؟ وقته دیگه باره گفت میزنیم جوا جان این رو ما میتنیم در دو بخش تقسیم کنیم عصر باستان و عصر معصر بر عصر باستان خدا ناباوری در یونان شروع میشه که 2500 سال پیش فیلوسوف هایی بودند این چیز ها فکر میکردند یکی ایشان به نام دموکرایتیز بود دموکرایتیز به این باور بود که تمام دنیا به حساب مادی است و روح یا فکر در دنیا نیست فقط تمام چیزا ما میتنیم به حساب یک اتم فکر کنیم یعنی به شکل خودی شکل گرفته همه چیز بله بله که تمام چیز تنها چیزای مادیستند و فکر یا روحانیت در دنیا بله و پسان در لاتن میبینیم که لکریشیس هسته که به ضد خداها گفت میزنه که اتا میگه که ای بودخانه ها شما به خدا ایمان دارین اگر ایمان دارین ثبوتتان کجاست و پسان میبینیم در اندستان امچنان در اندستان امتک پیشتر گفتیم به نام بسیاری فلسفه بودند لیکن مشهور ترینشان چرفاکا بود و او هم به این ایمان بود که در دنیا فقط چیزهای مادیست روحانیت وجود نداره و شروع بنیاد فلسفهش امی بود و پسان که میبینیم بر چند وقت در باره ایتیزم زیاد فلسفاز گفت نمیزنند و فکر نمیکنند نوشته نمیکنند لیکن در سالهای افتده ست بار دگه میبینیم که ایتیزم پس مشهور میشه و مشهور ترین کار را که خداناباوری به وجود میاره اینقلاب کبیر فرانساست که خداناباور ها به حساب بر اولین دفعه تنها در فلسفه نیست بلکه در سیاست هم اشتراک میکنند چرا دلائیل اینقلاب چی بود؟ چرا خداناباور ها بر اولین دفعه میخواستن نشان بتند که چیزه که باور دارند چی قسم به حساب سیاست میتونند انجام بتند در سالهای شانزده ست افده ست میبینیم که ساینس به وجود میاید و ساینس هم مسیح بودند زیادترشان کسایی که به خدا باور داشتند و فکر میکنند که جلال خدا بزرگی خدا را از طریق ساینس به مردم نشان بتند ساینس باوجود آوردند لیکن وقت که ساینس باوجود آوردند بعضی ها فکر میکنند که تنها فکر و عقل انسان که میتونند تمام راز های دنیا را نشان بتند به مردم اگر تمام راز های دنیا را به مردم ساینس نشان میتند به خدا ضرورت نیست و اینجاسته که میبینیم کسایی که بسیار کتاب های مقبول و خوب هم نوشت کردند باید که خدا نباور بودند کتاب های بسیار خوب هم نوشت کردند فیلوسوف های فرانسا که بسیار مشهور هستند والتير که نوشت هایشان باعث ای شد که از باور خدا نباوری در انقلاب فرانسا میرسیم و بعد از او خدا نباوری زیادتر و زیادتر مشهور میشه و به دگر کشور هم سرایت میکنه دیوید هیوم ها میبینید در انگلند در امریکا میبینید فیلوسوف ها و ساینتست ها در سال های 1800 و سال های 1900 فلسفه ها کلش در باره خدا نباوری در سال های 1800 سال های 1900 نیچی در باره ای صحبت میکنه که خدا مرده خدا دیگه خدا را با فکر خود کشتیم مارکس ها میبینیم که میگه دین و دینداری تریاک مردم هسته مردم برزرورت دارند لیکن ما باید مردم ها از دین و دینداری از خداباوری نجات بتیم و اینجاسته که گپ های مارکس فکر های مارکس گپ های نیچی کتاب هایش شعورت یافت میکنه و مردم بر باره اول فکر میکنند که دنیا را به بنیاد خدا نباوری میتانند پیش ببرند لیکن ما میبینیم ما گفتیم که خداباوری چقدر سر مردم و ما ظلم کده که چقدر مردم به نام خداباوری درد دادند لیکن مردم از زیاد ایران میبرند که سالهای نزده سد میلیون ها نفره به نام خدا نباوری کشتند زیر دست کشورهای کمیونیست بودند که به خدا باور نداشتند لنن ها میبینیم ستالن ها میبینیم پولپات ها میبینیم در کمبودیا که از اشت میلیون نفره که داشتند دو میلیون نفره کشتند بیست پنج فی ست مردم یک کشور را نابود کردند و میبینیم در چین که خدا نباوری مشهور میشه کمیونیست زیر دست موزدانگ که 67 میلیون نفره میکشه بخاطر ای که به خدا باور نداشت و فکر میکرد که انسان فقط جسمی است اگر انسان جسمی است انسان مثل گلاس هست یا مثل سنگ هست عرضش نداره و به نام خدا نباوری زیارتر از 200 میلیون نفره کشتند در افغانستان خود ما که در سال 1985 و 1986 زیر دست روسیه بوده ایم که کشور کمیونیستی بود 1.5 میلیون مردم خود ما کشته شد با توفنگ ها با کلشینکوف با تیاره هایی که بمبارد کردند دیگان ها را کشتند صحیح است که دین مردم ما را رنج داده لیکن بیدینی هم مردم ما را و مردم دنیا را بسیار رنج داده شاید فکر کنیم که دین و دینداری به هزارا سال بوده و صحیح است و بسیار کارهای خراب هم کدهند لیکن ما این را از زیاد نباید ببریم که سالهای 1900 که زیادترین حکومت ها در آسیا و در اروپا کمیونیستی بودند بسیار زیاد از مردم گرفتند بسیار زیاد تمام تاریخی که می بینیم از این یکست سال کده کمتر مردم کشته شده در تمام تاریخ مردم کمتر از این یکست سال کده کشته شده پس چطور چون وقت برنامه ما کم است من آشق از این استم که از شما زیادتر بشنوام و زیادتر یاد بگیرم ولی خب چی دلیل هایی را می تانیم بگوییم بر کسایی که خدا نباور است یا ایتیست نو در افغانستان چی دلیل هایی را می تانیم بگوییم که خدا هست خدا وجود دارد آیا سریق ساینس ها میشه که را ثابت کنیم که خدا وجود دارد باید چند برنامه باید داشته باشیم که در بری صحبت کنیم بخاطر که سوال بسیار مشکل است و سوال بسیار پس من کوشش میکنم در این چند دقیقه که داریم در این چند دلائل را که من خودم یاد گرفتیم و در بارش فکر کردیم در بارش نوشته کردیم در بارش با پروفیسر ها گفتیم با شما در میان بگذارم چند رقم اقیقت ها است اقیقت هایی هستند که ما می فهمیم صد فی صد مثلا دو جمع دو چار است و چی به خدا باور داشته باشیم یا باور نداشته باشیم دو جمع دو چار است یا آب مثلا دو هیدروژان هستند به حساب ساینس هیدروژان و آکسیجن دو هیدروژان امرای یک آکسیجن اوه باوجود میارد یا اوه هتوه است پس وقتی که ما در باری ساینس فکر می کنیم بعضی از حقیقت های ساینس که هسته چی به خدا باور داشته باشیم یا نداشته باشیم فرق نمی کنند حقیقت های دیگر هسته که مردم میگن بعضی از ساینتست ها میگن اگه میخواند در باری هی حقیقت ها Saudi Arabia فکر کنید او باید خدا باور نداشته باشین هی کدامحقیقت هایست مثلا میگن هر چیز را که میتوانید سابط کنید است تریخ ساینس باید خدا روح است و ساینس در باری چیزهای مادی سابط کنه و خدا روح است ساینس ایچ وقت نمیتوانه که خدا است ای را بزرگ ساینتست ها درست میتونند مثلا ریچرد داکنز یکی از کسایسته که بسیار در باری سابط میکنه اگر چما میخوایید ساینس را باور کنین باید خدا را انکار کنین و این حقیقت های دوم لقم است حقیقت اول گفتیم که چی به خدا باور داشته باشیم یا نداشته باشیم فرق نمیکنه دو جمع دو چار است این را هم یک ایتی است یا خدا ناباور و خدا باور میتوانند قبول کنند حتی دوم لقم در باری سابط کنم این را یک کسی که به خدا باور داره هیچوقت قبول کنند نمیتواند و خدا ناباورا باید قبول کنند جواب من لیکن در این بارایی است که ساینس تنها رقم نیست که ما از طریقش میتوانیم یاد بگیریم یا میتوانیم یک چیز را ثبوت کنیم بسیاری چیز های است که ما در باریش میتوانیم سابط کنیم باور داشته باید باشیم بهش لیکن ساینس هیچوقت او را نمیتواند بر ما سابط بسازه مثلا یک شوهر خانم خود را مثلا دوست میداشته باشه ساینس چطوری میتواند ایرا سابط کنه که یک نفر یک کسی دیگر دوست میتواند داشته باشه در کدام دبراتوار میتوانیم ایرا سابط بسازیم که محبت وجود داره یا کدام کیمیکالا را استفاده کنیم که سابط بسازیم که یک دو نفر یکی دیگر دوست دارند یک رشته بینشان برقرار است بله ای رشته ها را ساینس نمیتواند سابط بسازه و نمیتواند رد کنه محبت لیکن میفهمیم کل ما وجود داره پس اگر محبت وجود داره و ساینس نمیتواند ایرا سابط بسازه ما چی درس یاد میگیریم نه ای که ساینس را باید رد کنیم و نه ای که محبت رد کنیم بلکه ای را باید یاد بگیریم که هم محبت وجود داره و هم ساینس نمیتواند ایرا سابط کنه ساینس تمام چیزا را نمیتواند سابط بسازه بله خوب میبخشم من ایسی ایک آخرین سوال برنامه آیا ساینس میتواند نیازمندی و خواهشات و مارضوی بشهره تا سبود بکنه یا براورده بسازه سوال ویسر خوب کردین ساینس مسته تلفون است اگر ما تلفون بگیریم در گشت ما بانیم کسی دگه سحبت نکنه ارضاقم تلفون باشه که تمام سحبت کنه نمیتونه او فقط یک وسیله است ساینس فقط یک وسیله است که مارا کمک میکنه زندگی های آرامتر و خوبتر زندگی کنیم مثلا ساینس میتواند دواهی نو برما بوجود بیاره میتواند کنسر شفا بتن لیکن ساینس خودش فقط یک وسیله است این را باید ایچ وقت از یاد نبریم که حقیقت از ساینس کرای بزرگتر است بسیار خوب آیا ساینس میتواند که برانسان آرامش بتن کسی که مثلا مریض باشه درد داشت باشه ساینس میتواند کمک کنه لیکن وقت که تنهایی را چه قسم ساینس میتواند آرامی بتن وقت که من تنها میباشیم ضرورت میداشت باشیم به یک دوست به یک فامیل به محبت به نجات دهنده به خدا یکی از خواستهای مردم باید که هر چی خدا نباورا بگوین یکی از خواستهای انسانیت است که خالق خود را بشناسن و در محبت خالق خود زندگی کنن خدا را بشناسن او را پرستش کنن اگر خدا را پرستش نکنیم نویسنده روسی دوسته یفس که میگه اگر خدا را پرستش نکنیم باید یا خدا یا دیگر را پرستش کنیم بخاطر که انسانیت ضرورت داره که یک چیز نه یک چیز را پرستش کنه و بخاطر که این حقیقت ما خودم در زندگی خود میبینم و در زندگی دیگر را دیدیم ما ایچ وقت نمیتونم بگویم که خدا نباوری حقیقت است که ما باید او را قبول کنم بلکه یک درد است خدا نباوری درد روحانی است که ضرورت به شفادهنده داره و شفادهندهش نامش ایسای مصییست شما بسیار زیاد شاید جان تشکر جواد جان که بازم ما تانستیم در این بار را صحبت کنین تشکر که من را بازم خواستین که با شما عزیزا یک دقیقه صحبت کنیم با یکی دیگر و همونطور شنونده عزیز ما شاید جان میخوایم که اگر بازم جواب سوالتان را نگرفتین یا سوال دیگه دارین لطفاً برما زنگ بزنین ادیب جان ما در حدمت شما عزیزا هستیم بسیار خوب خب شنونده های گرامی ارزی که ما در آخر برنامه را رسیدیم ناگذیر هستیم که همراه شما خدافیزی بکنیم ای بود برنامه ای نوبت ما که تقریم شما عزیزا شد تا برنامه آینده تمام شما عزیزا را به خداوند متعال میسپاریم به خداوند متعال میسپاریم اعتماد بگیسا دارم برام خونه پاکه اون خونه فیز و دوده جرمم مهزه فیز و رحمه اون بگیسا دارم اعتماد آز بودم بعده اشتاق حیمتی منجیه آدم بیزت را حتی فرما اعتماد و گوشیری نست آزادم زگه دوبر شادی و سرورم درست آن مزیده خدا من بگیسا دارم اعتماد آز بودم بعده اشتاق حیمتی منجیه آدم بیزت را حتی فرما اومد و شادیه جان دوست و منجیه امیسا نور تو به دوگم تابا همدم هم شدی هر جا سی و دو زنگ بزنید ما خوشحال می شویم که به سوالات شما پاسخ بگوییم