در این برنامه دوستان ما در باره ایمان آوردن خود به مسیح و اینکه چطور با ترس ها جنگیدند و کامیاب شدند صحبت میکنند.

 رونویسی توسط هوش مصنوعی

PYM JBZ سلام شنندگان عزیز برنامه با شما خوشحال استم که از طریق برنامه حاضر در خدمت شما شنندگان گرامی قرار داریم ارزو میبریم که با فامیلاتان لحظات خوش را در پیش داشته باشید خوب دوستان گرامی تبره که شما میفهمین ما همیشه در برنامه خود جوا جان امروه خود میداشت باشیم ولی خوشبختان امروز دیگه برادره و خوهره عزیز خود در سیدیو امروه با جوا جان داریم خوب برادر عزیز آقای پیام بسیار خوش آمدین با برنامه شما تشکر فریبا جان شما هم خوش آمدین تشکر زنده باشیم ایدری جان ایلیاز جان بسیار خوش آمدین با برنامه با شما زنده باشیم زنده باشیم خوب شنندگان گرامی تبره که شما میفهمین ما از جوا جان سآل میکنیم که در جریان هفته چقدر دوستان شنندگی ما امرایشان بتماث شدن چی از طریق تیلفون و چی از طریق ایمیل خوب جوا جان میشه که شما برما بگوین که در ای هفته بچی تعداد شنندگی ما امرایشان بتماث شدن چی از طریق تیلفون و چی از طریق ایمیل شاهد جان من خدا را شکر میکنم و بازم از دوست های عزیز ما که ارتباط گرفتن تشکر میکنم در ای هفته ما نسبت به هفته گزشته تیلفون بسیار زیاد داشتیم مگر متاسفانه یک ذرا وقت کم داشتیم که امرای شنندگای عزیز ما زودتر بتماث شویم امرایشان گفت بزنیم چرا که دوست های عزیز ما را دگه هم کارای ما را در سیدیو امرای ما داشتیم و درام های را در باری زندگی و تعالیم ایسای مصی صبت کردیم که به وقتش به امید خواهد ها اتمن از طریق راژیو نشر میشن خوب جواب جان میشه که بر ما بگوین که دیگه دوست های ما زنگ زدن تیلفون کردن با وجود مسروفت ها چی سواله را پرسان کردن و کدام سوال زیادتر طرف توجه شما واقع شده شاید جان یک سوال که دیگه هفته واقعا میخواستم در باریش گره بزنیم و من فکر میکنم بسیار خوب است ازی که دوست های امکارای دیگه ما را امرای ما در سیدیو داریم سوال که میخوایم در باریش گره بزنیم ایست که دوست های ما از ما میپرسند که ما میخواییم ایمان بیاریم راژیو را شنیدیم و در باری کلام خدا شنیدیم به کلام خدا ایمان داریم به ایسای مسیح ایمان داریم مگر میترسیم که واقعا ایمان خدا ما در عمل پیاده کنیم از ایمان آوردن به نام ازی که ما بگوییم مسیح استیم یا طبق کلام خدا زندگی کنیم یک ذره ترس داریم و ما فکر میکنیم که این سوال است که شاید بسیاری دوست های دیگه ما فیلن این سوال داشته باشند و ما میخواییم که امروز برادر های ما و فریبا جان که امروز در سیدیو استند اگر از تجربه شخصی هات بگوین که شما چی تجربه داشتین وقتی که ما ناوردین آیا مشکلات و سختی و ترس هم شما دیدین تجربه کردین و اگر کردین چطور به اون مشکلات شما دست پنجه نرم کدین دیگه ما میخواییم که از دوست های ازیز ما بشنام بسیار خوب خوب آقای پیام نظر شما در مورد چی است؟ ما از تجربه شخصی خود بر شما قصر می کنم وقتی که من ناورد کتاب مقدس کم و بیش خاندم و بسیاری جایش نمی فهمیدم و نمی فهمیدم که چی قصر تصمیم بگیرم که آیا پیروی عیسای مسیش شام یا نشام یکی از دوست ها برا ما کمک میکد که کتاب مقدس امرای ما بخوانه و جایی که من نمی فهمیدم برا ما او را توضیح کنه و تشریح کنه هر وقتی که من امروز درست می خواندم پست می آمدم خانه تا وقت دیگه که دوباره می رفتم برای درست خواندن واقعا بسیار تشویش و ترس در دلم پیدا می شود که آیا وقتی که من پیروی عیسای مسیش شام ما چی خواد کردم؟ با فامیل خود چی خواد کردم؟ با دوست ها و اقارب خود چی خواد کردم؟ با خیش های خود چی خواد کردم؟ آیا به اونا گفتم می تانم یا نمی تانم؟ به چی ترتیب خواد شد؟ و ای تشویش تا وقتی که دوباره می رفتم برای درست خواندن ای تشویش ها بسیار زیاد می شود وقتی که می رفتم و او برادر عزیز درست می خواندم و او برای ما از کلام خدا می خواند و دوباره سینم دوباره آرام می شود و به فکر آرام دوباره پس می آمدم به این ترتیب ادامه دادم و خواندن کلام خدا برای ما این قوت بخشید تا بتانم در این باره تصمیم قطعی بگیرم که ما پیره به ایسای مسیم می شم و این چیز را فقط از کلام خدا می دانم که کلام خدا برای ما این قوت بخشید که ما این تصمیم بسیار مهمه گرفته بتانم خدا را شکرم خدا را شکرم این قدرت تجربه ای در برادر ها و خوار های ما که سال های در ایمان هستند این قدرت تجربه شیرین دارند و خدا را شکر دوست عزیزی ما شما از آهای پیام شنیدیم که خاندن کلام خدا تشویقش کد تا در ایمان خود استوارتر باشد و با ترسا با کلام خدا و با دعا پیش برا و مقابله کند خوب ایلیاس جان شما تین چی تجربه دارید؟ خدا تشکر جوان جان ما وقتی کتاب مقدس را به دست آوردم و شروع کردم به مطاری از او و بعد از ای که خوب مطالع و تحقیق کردم ما فهمیدم که ای بیترین راه است چون هیسای مسیح هم برما زندگی جایدان را توفع میده اگر ما به ایمان بیاریم و هم در ای دنیا ما میتوانیم که در صلح و محبت خدا زندگی کنیم ولی... ما الان تحجیب بکنیم که در او زمان اصلاً ما فکر نمی کنیم که کسی برزد ما بخیزه یه قدر ما غرق محبت خدا بودم ما فکر می کنیم که ای بیترین چیز است ای بیترین پیام و مجده است که همه گی باید ای را بپذیرن ای بیترین راه است و اصلاً فکر نمی کنیم که کسی باشه که برزد ما بخیزه یا ما را بترسانه که شما چرا انتخاب کده این ما می دیم که حتی در کشور ما در زمانهای گذشته هر کس راهای خودم انتخاب میکد کدام موضوعی نبود اما بعدش آیست آیستا دیدم که همه اول تر از بین فامیلای ما برزد کسا برزد ما خیستن گفتن که شما مسیح شدید و این و آن و شما دینتان را فروختید این موضوعات که شروع کردن امرای ما خواستیم که ما با محبت درشان جواب بدیم اما یک تیدادشان که می شنیدن و می فهمیدیم که می خواهند بشتون چیز را بفهمند امروشون بخش میکدیم اما یک تیداد که یک بار گفته بودند یک موضوع را یاد کردند و می گفتند که شما باید که ای تو جذا ببینید یا این و آن می ترسانند ما را ما خاموش می گرفتیم خدا آرام می شدیم در دل خود در قلبای خود برشان دعا میکدیم و ای تر زمان آمد که بعضی از ازای خانوادی ما کاملا برزد ما خیستند و خواستند که با ما ازیاد آزار برسانند و با این ترتیبات دیگرها را برزد ما خیستاندند که ما در دل خود دعا میکدیم ولی می فهمیدیم که روزی می آیا امی خدایی که ما با ایمان داریم قدرت داره که امی دوستای ما را بفهماند که ای بهترین راه است ایسای مسیح برما پیام سر و آشتی و محبت خدا را می رساند و دعا میکدیم و تحمل میکدیم اتا زمان شد که ما پیش خداوند دعا کدیم که خداوند برما سبر و تحمل بدی برما شکیبایی بدی تا در مقابل امی کسایی که برزد ما خیستند ما بردبار باشیم ملائم باشیم یعنی دفتند در مقابلشان استاده نشیم برزدشان و به ای شکل ما خداوند روزی راورد که آیست آیستا اونها حقایقه درک کردند که بعضشان با ما یک جای شدند ایمان آوردند یک تعداد که باقی ماندند وقتی دیدن که از ما کدام بسیلا این موضوعی نیست که ما را شاختار و دمدار بسازه دیدن که واقعا ایسای مسیح عالی هست ارچی که ایمان آوردند اما از ضدیت دست بردار شده خدا را شکرم شاید دادار کسا باشه فریبا جان شما تجربه ایتان چیست؟ بله ما میخواستم بگویم که وقتی که کتاب مقدس بار اول در دست ما افتاد مثل که بسیاری از دوستای ما میکنه از این شروع ما شروع کردیم که کتاب مقدس را بخانیم و جالبی است که در این هر جاییش که میرسید که نترسین امی در قلب ما بسیار کار میکد و فکر میکدم که این را خداوان به ما میگه نترس و ارچی قدر پیش میرفتم این تجربه جالبتر میشد و میبینیم امتوکه پایه به پایه امتوکه به رموسا میگه نترس امتوکه به یوشه میگه نترس امتوکه به ابراهیم و امتوکه پیش رفته میره در حال میفهمیم که 365 بار در کتاب مقدس گفته شده نترسین و امی خودش امی کلمه با ما قوت میداد و ما شروع کردیم کتاب 365 بار برای هر روز ما یک بار بله سال 365 روز هست میگه نترسین خب وقتی که این کتاب را خاندیم واقعا بر یک چشم دگام باید میدیدیم که بپالیم که اگر اشتباهاتش را پیدا کنیم کجاهاش اشتباهاتیا غلط ولی وقتی که کتاب را میخانی اینقدر داستانهای جالب و مقمول داره که از اون میتون آدم درست یاد بگیره و خصوصا وقتی که در انجیل رسیدیم وقتی که گفتار ایسای مسیره در باری از این که دشمنهایتان را دوست داشته باشین در باری از این که همساییتان را دوست داشته باشین و در باری از این که خودش ادعا کرد این کلمات بود که واقعا در زندگی ما کار کرد خدا را شکر فریبا جان من چیزی که محایم ایس که های شما تجربه دارین که کدام وقت ترسیده باشین یا حیش و قوم و کسی سر شما فشار آورده باشه یا نه همیشه زندگی مسیری اما تا کامیاب بوده و شما به ما خوشی شروع کردین همیشه پیش رفتید نخواه جوا جان این فکر کنم تجربه تمام ما و شما باشه که وقتی ایمان آوردیم خواه امو به امو شوق و شجاحت رفتیم و بر فامیلهای خود گفتیم خصوصا ما رفتیم ما امی کار کردیم ما رفتیم پیش همشیریم رفتیم پیش مادرم پیش مادر کلانم رفتیم که ما مسیح شدیم ایمان آوردیم و یک رقم بر از واقع بسایج فکر کردن ما دیوانه شدیم و آستاستا آستاستا اینا از ما فاصله گرفتند و تایی که پدر کلانم گفت که هر جایی دیدینش یک قدر بزنینش تا بمره و یکانه چیزی که وارا از اینی کار از اینی که مرا بزنند یا به ما زرار برسانند استاد میکد ای بود که ما همیشه به پیشانی واس یارا محبت میکدم بعض وقتا برما دست نام میداد ولی ما میگفتم که تا را دوست دارم و پدر کلانم دیده دیده بعد از باید باید که خودش مولوی هست مولوی هست باید که خودش وقتا که او مرا دعو میزد یا به ما دست نام میداد ما میگفتم که چقدر دوستش دارم و اصلا ایران میماند و بمی میگفت که یعنی چه قسم آدم است من ایران دعو میزنم دیگه نواسای من دعو میزنم کلش یک گپ میگه یک زبان بازی میکند ولی ای امتو سر خود پایان مندازه ای چیز نمیگه و امتو خدوان قلب از او را لمس کد تایی که وقتا که پس دستشا ماش میکدم دیگه روی خود از من دور نمیکد شاید دیگه مرا اتو دعو نمیزد ولی استاستا خدوان قلب از او را لمس کد ما یک چیزا میخواییم دیگه علامه کنم ای تور نیست که ما مسیحا وقتا که به مشکلات رو برو میشیم دل چکسته نمیشیم دل ما میشکنند مایوس میشیم مدرسر میشیم از که او در هر وقت دست ما را میگیره و ما را بالا کرده ما را تقویت کرده و ما پیش رفتیم در ایمان خود توسط کلام خدوان و توسط دعا دریز جان تجربه خود را بگو تجربه شخصی ما وقتا که کلام خدا را با دست آوردیم واقعا بسیار ترس بود بخصوصی که میگفتیم کلام خدا را اگر من در کوچه ام رای خود رو بروم کس نفاما که کلام خدا هست یا کس نفاما که من را نگوید که ای کافر هست یا ای کافر شده یا هرچیک شده یا ای که در جایی که من میرفتم که بخوانم از امو خانه بیرون نمیکدم کلام خدا را یا کتاب مقدسه و یا ای که اگر مثلا کس خیشه های ما در خانه میامد امو کتاب مقدسه پتاد میکدیم که باشه کسی نبینه اما آیستا ایستا وقتا که کتاب مقدسه ما خواندم و ای توی یک به یک تو نشد که در یک شو ای کار شده باشه آیستا ایستا ایستا ای ماها را در برگرفتا که ما آیستا ایستا کتاب مقدسه خواندم و بیشتر از و همچنان دعا کردم بله به خداوند دعا کردم که او ای ترسای ما را او بگیره و ترس خدا در قلب و روی ما جای بگیره همی که عیسای مسید در انجیل متا میگه که پاتشای خداوند اول شما و همه چیزهای دیگه با شما داده میشه بله ما هم پاتشای خداوند یعنی به ایمن که خداوند اونجا حاکم باشه ما اول ترس ما از خدا باشه بله و ای آیستا ایستا به مرور زمان به ماها را گرفتایی که ما تانستم و به خصوصی که مشکلیه که ما اصلا گفتن به فامیل به مادر یا برادرها و خوهارا ساده نبود بسیار مشکل است کار ساده نیست و امروز شاید دوستای ما هم با این مشکلات مواجه باشن اما فقط یکانه کاری که میتونه ما را کمک کنه یکی کلام خدا است که همینطور دوستا گفتن و دوهم هم دعا کردن به خداوند است که او ما را کمک کنه بله با روح خود من فکر میکنم که من خودم یک تجربهی که من داشتم ای بود که پدرم من را لطکوب کرد و قبورای من شکستان پدرم و بیادرهایم من را لطکوب کردن مگر چیزی که واقعا امتحانای که دیگه دوستا گفتن کلام خداوند به من ای قدریت داد که من هیچ وقت دلسرد نشم و برشان همیشه دعا کنم و تا با امروز اونا به ضد ما استن مگر من هیچ وقت ازشان دلسرد نیستم و تا با امروز از سابق کدر زیادتر دوستشان دارم و برشان دعا میکنم برمای بسیار سخت بود که دو وقت نمیفمیدم چی کنم ترس بود واقعا میترسیدم که آیا چطور پیش برام زندگی کردم میتانم یا نمیتانم مگر امتحانای که شما گفتین واقعا با دعا و با هندن کلام و با معبت که ایسای مسیح میتن ما میتانیم با این مشکلات دستو پنجه نرم کنیم ایلیاز جان شما چیزی میخواستین که بگین در رساله بفصیصیان میبینیم که میگه که شما از قدرت خدا قوت بگیرین یعنی که وقت که ما خدایی را که با او ایمان داریم و کاملا در زندگی خود تجربه کدهی میبینیم که مردم ما نیاز دارن با او و ما از قوت از او البته ما قوت میگیریم او کسی هست که پناگاه ما هست و ما با او باور کامل داریم پس این چیزا ما را مایوست نمیگردانه بخاطر از که ما میفهم که او خدای حقیقی هست ما از او پیروی میکنیم و واقعا این راه حقیقت هست چون که خودی صاحب مرسی میگه که ما راه راستی و حیات هستیم پس این چیزا ما را مایوست نمیستد اگر زیر فشار بیاریم گاهی وقتها واقعا که همینطور که کلام خدا میگه که از هر طرف تحت فشار هستیم ولی نمیشکنیم گاهی دو چار شک و تردید میشوییم اما تسلیم نامیدی نمیگردیم آزار میبینیم اما هیچوقت تنها نیستیم میفتیم ولی نابود نمیشوییم بدنهای فانی ما دایمن داغ مرگ ایسا را با خود دارند زندگی ایسا در بدنهای مانی ظاهر شود پس میبینیم که این ایسای مسیر هست که توسط روی خود در ما زندگی میکنه وقتی که او در ما زندگی میکنه او محفظ جان ما هست و خداوان آیستا آیستا در بین دوستای ما کار میکنه بسیار دوستای ما برزد ما خیستن ولی آیستا آیستا دیدن که نه ما اونا را محبت میکنیم و ما راه محبت را در پیش گرفتیم گرچه که ایمان نوردن بزشان ایمان نوردن بزدگیشان که ایمان نوردن از اون زدیت دست کشیدن و امروز با ما دوست هستن خدا را شکر میکنیم این یک چند وقت را دربر میگیره که دوستای ما درکنند که ما که هستیم بله و با که ایمان داریم چرا ایمان داریم من فکر میکنم یک چیز مهم دیگه که ما باید باید داشته باشیم ایست که هر قدر که ما کلام خداوان را بخونیم در شناحت خداوان رشت میکنیم و اون وقت آمادهی میباشیم اگر کسی از ما سوال کنه جواب مناسب طبق کلام خداوان برشون بگوییم اون وقت ترس ما کمتر میشه توی که مثلا ما آمادهی نداشته باشیم و فقط یک بار بشنویم و بعد از او با کلیگی ایلان کنیم که ما مسیح هستیم و بعض وقتا مشکلات و سهتی ها زیاد بیایید و بعد از او بترسیم من فکر میکنم اما تا که کلام خداوان میگه ایسای مسیح میگه بیایید نزد من و بعد از او دعویه دیگه میگه در من بمانید و بعد از او است که داخل میگه برهوید و پیام مرا برسانید من فکر میکنم ما اما تا که دعوت ایسای مسیح را میپذیریم باید در او بمانیم رشد کنیم در خاندن کلام خداوان با مردم جربست نکنیم مردم برشان مشکلات ما ایجاد نکنیم برا خود ما بلکه کلام رشد کنیم و وقتی که آماده میشیم که در باری خداوان بگوییم ما آماده باشیم که جواب مناسب و جواب درست بگوییم بله یک چیز دیگه آمد جواب جان که وقتی ما کلام خدا را میخانیم و مطابق از او عمل میکنیم خداوان او را برکت میده و مردم وقتی که میبینند که آروزه تبدیل میشی و از تو یک شخص نوبه به وجود میاید مثلا اگر صابق تو قار میشدی هال قار نمیشی یا اگر صابق فروتن نبودی هال فروتن استی اگر صابق نمیبخشیدی های آلمی...ی ای خودش باعث از این میشه که مردم ترا دوست داشته باشه و مردم آدم فروتن را دوست داره آدم درست کار را دوست داره آدم که پریزگار باشه راستگوی باشه کدام آدم را دیدی که یک آدم راستگوی دوست نداشته باشه کل این میگه که فلانی کس چقدر راستگو صادق است نی چقدر پریزگار است کلام خدا از این از ما میخواهید که نه تنا ما ایمان بیاریم بلکه مطابق ایمان خواد عمل کنیم او وقت است که خداون ترس ما را پس میکنه از ما وقت که تو گناهی نکنی وقت که تو کوشش کنی پاک زندگی کنی همین وجه ها که نه ترس نداری واستغالا همین است که تو را قوت میته و باید برکت اطروفیانت میشه دیدی کسی که دورو پیش میمی باشه واقعا برما شخصا بیشتر مشکل بود به خصوصیکه این مادر می خودتو شان بهش رفته بود و این که باحصان هجام کرده بود ماشکل بود خداون نتنا مرا قوت داد بلکه اون را هم آماده ساخت وقتی که من برش گفتم هیچ چیز نگفتم برش گفتم که من بعد ازی که به ایسای مسیح ایمان آوردیم من خودتو بیشتر از سابق دوست دارم احترام سابق و دوست دارم و اون آنها هم بسیار وقت تقاضای دعا میکنه بفرماین فقط من یک چند آیت از مزمور سی وفتم میخانم بر دوست های ما که امروز این برنامه را میشنون این این چند آیت در مزمور سی وفتم همیشه برما قوت داده که من بتانم در مقابل سختی ها استادگی کنم و از ایمان خود دور نشوم در اینجا میگه که بسسبب بدکاران خود را پریشان ما ساز و برشریران حسد ما بر زیرا آنها بزودی مثل سبزه خشک شده و امانند علف پشمرده میگردن خصوصا از این آیت بباد من را بسیار خوش میگه که میگه بر خداون توکل نما و نیکوی کن تا در روی زمین در امنیت و آسودگی بسر بگید در خداون شادمان باش و او تمنای دلت را براورده میسازد طریق خود را به خداون بسپار و به او توکل کن و او ترا مدد میکند این آیت ششم بسیار بسیار خوب آیت زبرده است که میگه او عدالت ترا مثل نور آشکار میسازد و راستی و حق ترا مانند زهر آمین بسیار مقبول بود واقعا وقتی که ما شما کلام خداون در میخانیم در او جا میبینیم که قوم اسرائیل از موسا پرسان میکنه که وقتی که اونا موسا پیامه برای مردم اسرائیل میگه که ما براتان پیام دارم ولی واقعا قبول نمیکنن باز میره پیش خداون و میگه برشون بگو من هستم و به این شکل وقتی که ما شما در قسمت ترس میبینیم خداون با قاتیت میگه نه ترس بنان وقتی که ما شما از حقیقت پیدایی میکنیم و به کلام خداون ایمان میاریم بنان باید ما شما همه ترسهای خود را به ایک طرف بانیم بخاطر ازی که ما شما در روشنی قرار گرفتیم و با قدرت خداون ما شما میتانیم که به پیش بریم خب شنانده های عزیز فکر میکنم که وقتی برنامه ما به پایان رسیده و از برادار های عزیز ما و خواهر های عزیز ما که به استادیو آمدن یک جهان تشکر شنانده های عزیز ای بود برنامه ای نوبت ما که تقریم شما عزیز ها شد تا برنامه آینده که باز هم در حضور شما خواهیم بود تمام شما دوست ها را به خداوند ما ایسای مسیمی سپاریم موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی