۳۰ دقیقه
۱۶ فِورِیه ۲۰۱۲
راحاب یک زن غیر یهودی و یک فاحشه بود که در شهر مستحکم اریحا زندگی میکرد. وقتی دو مرد اسرائیلی برای جاسوسی در آن جا آمدند، راحاب به این نتیجه رسید که خدای آنان خدای حقیقی و زنده است که تمام قدرت را دارا میباشد. او از خدای اسرائیل ترسید به همین خاطر، آن دو جاسوس اسرائیلی را کمک کرد و آنها را در خانه اش پنهان کرد تا توسط سربازان اریحا دستگیر نشوند.
این داستان به ما میآموزد که خداوند برای تحقق پلان اش میتواند هرکس را انتخاب کرده و استفاده کند حتی یک شخص گناهکار را. مهم نیست که ما چگونه گذشته داشته ایم، خوب و یا بد. خداوند همیشه به قلبها و به نیات قلبهای ما مینگرد. و این داستان همچنان به ما میآموزد که نباید دیگران را بر اساس گذشته، نژاد و یا موقعیت شان در جامعه قضاوت نماییم. رحمت خداوند برای همگان است، او میتواند عزت و آبروی یک شخص را دوباره به او برگرداند.
۱ مارس ۲۰۱۲
۹ فِورِیه ۲۰۱۲
۲ فِورِیه ۲۰۱۲
۲۶ ژانوِیه ۲۰۱۲
۱۹ ژانوِیه ۲۰۱۲
۱۲ ژانوِیه ۲۰۱۲
۵ ژانوِیه ۲۰۱۲
۲۹ دِسامبر ۲۰۱۱