ایمان چیست؟

  ۳۰ دقیقه

  ۲۶ اوت ۲۰۱۹

دوستان عزیز و خوانندگان گرامی ! می‌‌‌‌‌خواهم صحبت دربارۀ ایمان را با داستان کوتاهی آغاز کنم : مردی با بایسکل خود در جایی که مانند سرکس ساخته شده بود ظاهر شد و گفت که می‌‌‌‌‌خواهم با بایسکل خود در بالای این طنابهای بسته شده در هوا هنر نمایی کنم. مردم می‌‌‌‌‌گفتند، نمی تواند و مشکل است ولی مرد بایسکل خود را گرفت و بدون چون و چرا به پته زینه‌ها بالا شد و در بالای ریسمان‌ها و طناب‌ها شروع به بایسکل رانی نمود. همۀ مردم کف می‌‌‌‌‌زدند و از هنرمایی جالب وی خوشحال بودند. مرد هنرپیشه بعد از چند لحظه بایسکل رانی خطاب به مردم گفت: حالا که همه دیدید که من می‌‌‌‌‌توانم در بالای طناب‌ها بایسکل برانم، کی ایمان دارد که من یک شخص دیگری را نیز بر بالای شانه هایم بنشانم و در بالای این طناب‌ها بایسکل برانم؟ مردم فریاد می‌‌‌‌‌زدند که : می‌‌‌‌‌توانی ! آفرین ! مرد بایسکل ران گفت: حال که همه باور دارید که من اینکار را کرده می‌‌‌‌‌توانم کی حاضر است که بر شانه هایم بنشیند تا هر دو بر بالای ریسمان بایسکل سواری کنیم؟ ولی هیچ کس حاضر نشد که بر بالای شانه هایش بنشیند زیرا همه می‌‌‌‌‌ترسیدند.

یکی از دوستان عزیز ما دربارۀ ایمان از ما سوال کردند که ایمان چیست؟ و کلام مقدس دربارۀ ایمان چه می‌‌‌‌‌گوید؟ در کتاب عبرانیان فصل 11 آیۀ اول چنین می‌‌‌‌‌خوانیم: حال ، ببینیم ایمان چیست. ایمان یعنی اطمینان داشتن به اینکه آنچه امید داریم ، واقع خواهد شد؛ ایمان یعنی یقین داشتن به آنچه اعتقاد داریم ، هرچند قادر به دیدنش نمی باشیم.

خوانندگان گرانقدر! آیۀ بالایی به بسیار سادگی و زیبایی ایمان را تعریف می‌‌‌‌‌نماید. مثلاًّ بت پرستان نیز به بت خود ایمان دارند و ادیان دیگر نیز به خدای خود ایمان دارند یعنی بعضی به خدای نادیده و بعضی‌ها به بت‌ها و بعضی‌ها مانند کمونیست‌ها به رژیم کمونیستی خود ایمان دارند و کسانی هم هستند که بی ایمان هستند که آنها را بنام اتئیست می‌‌‌‌‌نامند که ایمان دارند، خدایی نیست و اگر کسی می‌‌‌‌‌گوید که خدا وجود ندارد، باز هم باید ایمان داشته باشد که خدایی نیست. پس می‌‌‌‌‌توان گفت که مردم به چیز‌های مختلف ایمان دارند.

شخصی گفت که می‌‌‌‌‌خواهم سرمایه گزاری کنم و شخص دوم نیز گفت که من هم می‌‌‌‌‌خواهم سرمایه گزاری کنم و هر دو در جستجو شدند تا در کدام بخش باید سرمایه گزاری کنند. نفر اولی گفت که من می‌‌‌‌‌خواهم پیاز بخرم و اگر سال آینده پیاز‌های ذخیره شده را بفروشم عایدی زیادی نصیبم خواهد شد. اما نفر دوم گفت نی! من می‌‌‌‌‌خواهم طلا بخرم زیرا قیمت طلا اکنون ارزان است و سال آینده می‌‌‌‌‌توانم آنرا به قیمت بلند تر به فروش برسانم. خلاصه اینکه یکی از این اشخاص پیاز و دیگری طلا خرید. زمان سپری میشد و ماه‌ها تیر شد و سال آینده زمانیکه شخص اول گدام پیاز خود را باز کرد، دید که تمام پیاز‌ها گنده شده و از بین رفته اند و مردی که طلا خریده بود، تمام طلا هایش ثابت مانده بود. در نتیجه شخص اول خیلی‌ها زیان کرد و مردی که طلا خریده بود طلا‌ها را دوباره فروخت و نفع سرشاری عایدش گردید.

پس بناً می‌‌‌‌‌توان گفت که ایمان نیز یک سرمایه می‌‌‌‌‌باشد ولی مهم اینست که ما این سرمایه را در کجا سرمایه گزاری می‌‌‌‌‌کنیم؟ آیا ما مثل مرد اول می‌‌‌‌‌خواهیم پیاز می‌‌‌‌‌خریم و یا مثل مرد دوم می‌‌‌‌‌خواهیم طلا بخریم؟ و ایمان هم همینطور است که آیا ما می‌‌‌‌‌خواهیم به یک بت ایمان داشته باشیم یا هیچ ایمان نداشته باشیم و اتئیست یا بیخدا باشیم و یا به شیطان ایمان داشته باشیم و یا می‌‌‌‌‌خواهیم به خداوندی که زمین و آسمان را خلق کرد و قادر مطلق استT ایمان داشته باشیم؟ در کجا می‌‌‌‌‌توانیم این ایمان‌ها را پیدا کنیم؟ و یا دربارۀ ایمان از کجا می‌‌‌‌‌توانیم معلومات حاصل کنیم؟ همانطور که گفتیم ایمان‌های مختلف، ادیان مختلف و بت‌های مختلف موجود استند که یکی یک بتی را پرستش می‌‌‌‌‌کند و کسی بتی دیگری را. ولی ما مسیحیان به کلام خداوند ایمان داریم که می‌‌‌‌‌خواهیم دربارۀ آن کمی صحبت کنیم.

دوستان عزیز! آیا بت‌ها قادر استند تا آواز ما را بشنوند؟ آیا می‌‌‌‌‌شود یک شخصی را مرده است پرستش کنیم؟ و آیا کسی که خودش مرده است صدای ما را می‌‌‌‌‌شنود و آیا می‌‌‌‌‌توانیم به او اطمینان داشته باشیم که ما را نجات بدهد؟ و آیا بتی که خودش نَفَس ندارد، می‌‌‌‌‌تواند ما را نجات بدهد؟ و اگر واقعاً خود را هوشیار می‌‌‌‌‌پندارید، آیا می‌‌‌‌‌توان عقیده داشت که خدایی نیست؟ کلام خدا می‌‌‌‌‌فرماید : احمق می‌‌‌‌‌گوید که خدا نیست. حال می‌‌‌‌‌اییم و نظری به مسیحیت می‌‌‌‌‌اندازیم. دوستان عزیز ! عیسی مسیح زندۀ ابدی است و هیچ کس نمیتواند زنده بودن عیسی مسیح را پنهان و یا انکار نماید که عیسی مسیح مرده‌ها را زنده کرد یا نمیتواند اینرا پنهان کند که عیسی مسیح در روی آب راه رفت. عیسی مسیح کور‌ها را شفا داد و ما به منبع و ایمانی ضرورت داریم تا به آن اتکأ کنیم و امیدی به ما بدهد و ما بتوانیم بالای او مثل صخرۀ که به آن تکیه می‌‌‌‌‌کنیم و می‌‌‌‌‌دانیم که نمی افتد، اتکأ کنیم. باز هم می‌‌‌‌‌خواهیم بگوئیم که آفتاب به دو انگشت پنهان نمیشود و زنده بودن و قدرت عیسی مسیح را هیچ کسی نتوانسته است پنهان نماید. پس آیا بهتر است که ما مرده یا بت را پرستش کنیم و یا خداوندی را که زنده و ابدی است، پرستش کنیم؟ من منحیث یک مسیحی، به مسیح که زنده و ابدیست ایمان دارم. شما چه ؟ آیا تا حال دربارۀ عیسی مسیح شنیده یا خوانده اید؟ و یا اگر درباره اش شنیده اید آیا بر او اعتماد و توکل کرده اید؟ اگر نکرده اید، امروز شما را تشویق می‌‌‌‌‌نمائیم تا کلام خداوند را بخوانید و در جستجوی حقیقت باشید و عیسی مسیح می‌‌‌‌‌گوید : من راه، راستی و حیات هستم. دوستان عزیز ! هیچ کسی دیگری به شما این وعده و این اطمینان را نمیدهد.

پس بناً ما به مسیح ایمان داریم. مسیحی که زنده و ابدیست. بسیاری از دوستان ما نیز می‌‌‌‌گویند که ما هم به مسیح ایمان داریم. درست است که شاید بسیاری از مردم ایمان داشته باشند. مگر چه ایمانی داریم؟ آیا ما ایمان داریم که عیسی مسیح فقط یک انسان بود؟ آیا ایمان داریم که یک پیغمبر بود؟ و دوست ما که این سوال را کرده بودند گفتند که درست است که عیسی مسیح در آخر زمان برای داوری می‌‌‌‌اید ولی زیر دست یک پیامبری دیگری می‌‌‌‌باشد که این برای ما بسیار جالب بود، که چطور روح خدا که زنده و ابدیست می‌‌‌‌اید و داوری می‌‌‌‌کند و بعد از آن یک انسان را پیروی می‌‌‌‌کند؟ خدا باید انسان را پیروی کند؟ نخیر دوستان عزیز ! انسان باید از خداوند پیروی کند. اگر ما می‌‌‌‌خواهیم که عیسی مسیح را بشناسیم، باید از کلام خودش بشناسیم، ما نمیتوانیم بگویم که عیسی مسیح آن کار را می‌‌‌‌کند و بعد از آن کسی می‌‌‌‌اید و می‌‌‌‌گوید که نخیر عیسی مسیح می‌‌‌‌اید و به زیر دست من می‌‌‌‌باشد که این اصلاً مسخره است و اصلاً قابل اعتبار نیست.

اینکه عیسی مسیح روح خداست و اینکه عیسی مسیح قدرت خدا را دارد و در کلام خداوند نیز گفته شده که هیچ نامی در جهان داده نشده که در آن بخشش باشد به جز از نام عیسی مسیح. معنی نام عیسی ، نجات دهنده می‌‌‌‌باشد. پس لطفاً دنبال مرده‌ها، زیارت‌ها و بت‌ها و غیره چیز‌های بیفایده نروید و این فکر را از سر بیرون کنید که عیسی مسیح که خداوند زنده است و تمام کائینات را هست کرد و روزی می‌‌‌‌اید و از یک مرده و انسان پیروی می‌‌‌‌کند یا زیر دست یک بت می‌‌‌‌باشد. این یک اشتباه است.

پس از شما دوستان عزیز خواهشمند هستیم که اگر می‌‌‌‌خواهید دربارۀ عیسی مسیح بدانید باید از خود عیسی مسیح از کلام عیسی مسیح از انجیل مقدس درباره اش معلومات حاصل کنید زیرا انجیل مقدس تمام زندگی عیسی مسیح را برای ما تشریح می‌‌‌‌کند و مردم می‌‌‌‌گویند که ما به کتاب‌های تورات، زبور و انجیل ایمان داریم و در عین زمان می‌‌‌‌گویند که این کتاب‌ها منسوخ شده اند. دوستان عزیز ! خودتان در این باره کمی فکر کنید که در عین زمانیکه مردم می‌‌‌‌گویند ما به این سه کتاب ایمان داریم چطور می‌‌‌‌توانند بگویند که این کتاب‌ها منسوخ شده استند؟ که این حرف خود با حرف قبلی شان در تضاد قرار دارد. پس باید گفت که ایمان ندارند و یا اگر ایمان دارید پس نباید کسی مانع شما شود تا آن کتاب‌ها را بخوانید و اگر ایمان دارید بخوانید و ببینید که چه می‌‌‌‌گویند. پس ایمان داشتن صرف این نیست که ما بگوئیم. هستند کسانی که مردم را از خواندن کلام خدا منع می‌‌‌‌کنند و می‌‌‌‌خواهند از حقیقت دور نگاه کنند و ما می‌‌‌‌خواهیم کمی رو راست با خوانندگان صحبت کنیم که ادیان دنبال راه هستند که می‌‌‌‌گویند: »اهدنا صراط المستقیم« یعنی راۀ راست را به من نشان بده ولی عیسی مسیح می‌‌‌‌گوید که من راه، راستی و حیات هستم. پس شما دوستان عزیز دنبال کسانی می‌‌‌‌روید که در جستجوی راه هستند و یا دنبال خود راه می‌‌‌‌ائید؟ اگر شما می‌‌‌‌خواهید که در راه باشید پس عیسی مسیح می‌‌‌‌گوید که من راه ، راستی و حیات هستم و ما شما را تشویق می‌‌‌‌کنیم که اگر می‌‌‌‌خواهید راه را پیدا کنید و اگر می‌‌‌‌خواهید در حقیقت زندگی کنید و اگر می‌‌‌‌خواهید واقعاً امید و زندگی ابدی داشته باشید، پس پیش آب حیات بیائید که عیسی مسیح هست. پیش نور دنیا بیائید که عیسی مسیح هست و خودش می‌‌‌‌فرماید : »من آب حیات هستم . من نان حیات هستم . من نور این جهان هستم. «پس اگر شما ادعا می‌‌‌‌کنید که به کتابها ایمان دارید ولی آنها را نمیخوانید، بهتر است که بگوئید که ایمان ندارید و اگر ایمان دارید و دنبال حقیقت هستید، پس بخوانید و شما حقیقت را در کلام خداوند پیدا می‌‌‌‌کنید و ما باید کلام عیسی مسیح را بشنویم و باید به حرف خودش گوش دهیم نه آنکه به گفتۀ دیگران که در موردش یا به ضدش سخن می‌‌‌‌زنند اعتماد کنیم. در انجیل متی، فصل هفتم در آیات 24 تا 27 نوشته شده :  ۲۴ هر كه احكام مرا می‌‌‌‌شنود و آنها را بجا می‌‌‌‌آورد، شخصی داناست ؛ او مانند آن مرد عاقلی است كه خانه اش را بر صخره ای محكم بنا كرد.  ۲۵ هر چه باران و سیل آمد، و باد و طوفان بر آن خانه وزید، خراب نشد چون روی صخره ساخته شده بود.  ۲۶ اما كسی كه احكام مرا می‌‌‌‌شنود و از آنها پیروی نمی كند، نادان است ، درست مثل مردی كه خانه اش را بر شن و ماسه ساخت . 

در اینجا عیسی مسیح در مورد ایمان می‌‌‌‌گوید که هر کسی به من ایمان دارد و یا ادعا می‌‌‌‌کند پس باید احکام مرا بجا بیاورد و اگر دوست‌های ما که می‌‌‌‌گویند ایمان داریم پس بیائید و احکام خداوند را بجای بیاورید و زمانی که احکام عیسی مسیح را بجای می‌‌‌‌اورید مثل همان مردی هستید که خانۀ خود را بر سر صخره بنا کردید، ایمان تانرا بر سر صخره آباد کردید و بر بالای صخره سرمایه گزاری روحانی کرده اید. شما بر سر خاک و ریک و کنار دریا و چوب خشک اعتماد نکرده اید تا در اثر یک باد و شمال و قوی از بین برود و نابود شود.

ما ضرب المثلی داریم که ( آب را نادیده و موزه را از پا کشیدن ) یعنی اول ببینیم که آب چقدر عمق دارد یا ندارد بعد پای خود را برهنه کنیم یعنی قبل از آنکه به چیزی ایمان بیاوریم باید در مورد آن مطالعه کنیم و خود را مطمئن بسازیم و بعد از آن دربارۀ آن حرف بزنیم یا وقتی که می‌‌‌‌شنویم که کتاب مقدس دست خورده و یا منسوخ شده است خود ما باید اول مطمئن شویم که آیا این حرف واقعیت دارد یا نه؟ یا کسی که این حرف را برای ما گفته و یا نسل به نسل به ما رسیده است، واقعیت را گفته یا نه ؟ باید اول خود را مطمئن بسازیم تا اینکه حرف کسی را که پایه و اساس منطقی ندارد، کور کورانه بپذیریم و خود را زحمت ندهیم تا واقعیت را پیدا کنیم. ولی مشکل اینجاست که در کشور ما نسل هاست و قرن هاست که دست ما از کلام خدا دور نگهداشته شده است و اگر کلام خدا را بدست بگیری و بخوانی گناه کرده ای. اگر کلام خدا در نزد کسی پیدا شود می‌‌‌‌گویند کافر است و باید سنگسار شود و به هر قسمی که شیطان توانسته است، کوشش کرده است که ما را از کلام خداوند دور نگهدارد و امروز که خداوند این برکت را داده که می‌‌‌‌توانیم به کلام خدا دسترسی داشته باشیم، پس باید زحمت بکشیم و باید ببینیم و باید بخوانیم.

پیش از اینکه خدا، کلام خدا و ایمان مسیحی را زیر سوال ببریم ، بهتر است که اول کلام خدا را بخوانیم وقتی که خواندیم، صد فیصد مطمئن هستم که جواب بسیاری از سوالات خود را، خودتان پیدا می‌‌‌کنید و همانطوری که خداوند ازلی و ابدی است، کلام خداوند نیز ازلی و ابدی است و هرگز از بین رفتنی نیست. باید گفت که آنعده از دوستانی که شک دارند کلام خدا دست خورده است، آنها به خدا شک دارند که خدا آنقدر ضعیف هست که انسان می‌‌‌تواند کلامش را تغییر بدهد. کلام خداوند را انسان نمیتواند تغییر بدهد بخاطریکه عیسی مسیح می‌‌‌فرماید که زمین و آسمان از بین خواهند رفت اما کلام من زایل نخواهد شد و تبدیل نخواهد شد. پس اگر به خدا ایمان دارید که قادر مطلق هست، کلام او هم قدرت دارد.

بلی! دوستان عزیز! لطفاً کمی به خود زحمت بدهید و کلام خدا را مطالعه کنید تا خودتان بفهمید و درک کنید که حقیت کلام خدا در چیست؟

دانلود